1400/09/16
موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/ کلیات فقه المسجد / امر سوم: هویة المسجد (بیان مطالبی درباره حضرت زینب سلام الله علیها)
بما نحن نعيش علی أعتاب مولد سيدتنا و مولاتنا السيدة زينب÷ أخص هذا الدرس بكلمات حول مقام هذه السيدة الجليلة.
ولادت حضرت زینب÷
در آستانه ولادت سیدتنا و مولاتنا زینب÷ هستیم، از همینرو بحث در جلسه فقه را به شخصیت و مقام ایشان اختصاص میدهیم و مطالبی را پیرامون حضرت زینب÷ بیان میکنیم.
1. ولادت حضرت زینب÷
حضرت زینب÷ در خانهای بهدنیا آمد که {فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}[1] ؛ بود. ایشان نخستین فرزند دختر از علی و فاطمه‘ است که در پنجم جمادیالأول در مدینه چشم به جهان گشود.
وولادة هذه السيد الجليلة قد أضاءت البيوت وأشرقت في المجتمع كالشمس المضيئة والقمر المنير وقد زينت ولادتها الأرض والسماء؛ ولادت ایشان، چشم زمین و آسمان را روشن کرد.
صاحب کتاب مرقد العقيله[2] از برخی منابع نقل میکند، هنگامیکه حضرت زینب÷ بهدنیا آمد، پیامبر در مدینه حضور نداشتند؛ زمانیکه برگشتند پس از مراسم نامگذاری اینچنین فرمودند: «أُوصي الشاهدَ والغائِب مِنَ أُمّتي وأخبِرهُم أن يكرموا هَذِهِ الصَّبِيّة ...»[3] ؛ به حاضران و غائبان سفارش میکنم، شما نیز به نسل آینده خبر دهید که این دختر را تکریم کنند.
2. ذریّهی رسولالله
ایشان مصداق ذرّية النبی است؛ زیرا پیامبر| فرمود: «إنَّ اللَّهَ عزّوجلّ جَعَلَ ذُرِّيَّةَ كُلِ نَبِيٍ فِي صُلْبِهِ وَإنَّ اللَّهَ عزّوجلّ جَعَلَ ذُرِّيَّتِي فِي صُلْبِ عَلِيٍّ»[4] ؛ خدا ذریه هر پیغمبری را در صلب خودش گذاشت؛ اما ذریه من را در صلب علی قرار داد.
وهو شرفٌ لسيدتنا الحوراء زينب÷ لا يدانيه عزٌّ وشرفٌ، وما يزيدها شرفاً ورفعةً أن أبويها عليّ وفاطمة‘، وجدّتها خديجة الكبرى÷ زوج النبي، وعمها الطيار جعفر بن أبي طالب، وأن أخويها سيّدا شباب أهل الجنة الحسن والحسين^.
این ذرّية النبی بودن شرافتی برای حضرت زینب÷ است؛ و هیچ شرافت و عزتی همانند آن نیست و هیچکس به این جایگاه نمیرسد. افزون براین، پدر و مادرش علی و زهرا‘ و جدهاش خدیجه کبری÷ است، عمویش جعفر طیار و برادرانش (حسن و حسین‘) سید جوانان اهل بهشت هستند؛ اما محور، ذرّية النبی بودن ایشان است.
3. نامگذاری از جانب خدا
نام حضرت آسمانی است و نام گذار ایشان خدای عزوجل است؛ همانگونه که اشاره شد، هنگام تولد ایشان، پیامبر| در سفر بودند؛ «لمّا ولدت÷: جاءت بها امّها الزهراء÷ إلى أبيها أميرالمؤمنين× وقالت له: سمّ هذه المولودة؟ فقال×: ما كنت لأسبق رسول اللّه| وكان في سَفَرٍ له، ولمّا جاء النَّبِي| وسأله عن اسمها، فقال: ما كنت لأسبق ربّي تعالى، فهبط جبرائيل× يقرأ علی النَّبِي| السلام من اللّه الجليل وقال له: سمّ هذه المولودة (زينب) فقد اختار اللّه لها هذا الاسم»[5] .
حضرت صدیقه طاهره÷ زینب کبری÷ را نزد پدرش امیرمؤمنان× آورد و فرمود: این فرزند را نامگذاری کن، پس امیرمؤمنان× فرمودند: من در نامگذاری از پیامبر پیشی نمیگیرم، صبر کردند تا پیامبر| از سفر بازگشتند، هنگامیکه پیغمبر آمدند، امیرمؤمنان× از ایشان نام فرزند را خواست؛ پیامبر| فرمودند: من بر خدای خویش سبقت نمیگیرم؛ سپس جبرئیل× نازل شد و به پیامبر| فرمود: خدا به تو سلام میرساند و میفرماید: نام او را زینب بگذار، خدا این نام را برای این مولود گرانقدر اختیار کرده است.
نامی که خداوند متعال برای این دختر (حضرت زینب) انتخاب کرده، نشاندهنده محبت خدا به حضرت زینب÷ است؛ یعنی خداوند «عيّنه لها حباً منه إليها، فهي بذلك حبيبة الله وحبيبة رسوله، وحبيبة أخويها الحسنين، وحبيبة أهل البيت^»؛ بنابراین زینب÷ حبیبهی خدا، حبیبهی رسول خدا|، حبیبهی برادرانش حسن و حسین‘ و حبیبهی اهلبیت^ است.
4. تربیت حضرت زینب÷
تربیت در خاندان اهلبیت^ از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و حضرت صدیقه طاهره÷ نیز به تربیت فرزندان خود ازجمله تربیت حضرت زینب کبری÷ بسیار اهتمام داشتند.
سؤال: تربیت حضرت زینب÷ در کجا بوده است؟
جواب: «عقيلة بني هاشم قد تربّت في بيت الدعوة إلى الله تعالى، ذلك البيت الذي كان فيه مهبط الوحي والتنزيل ومركز الرسالة والنبوة وتغذّت حفيدة الرسول بجوهر الإيمان وواقع الإسلام وتجسّدت فيها جميع الصفات الكريمة؛ فكانت أروع مثلٍ للشرف والعفاف والكرامة».
تربیت ایشان در خانهی دعوت الهی بوده است؛ خانهای که محل نزول وحی و قرآن و مرکز رسالت و نبوت بود؛ ایشان، صدیقه صغری، نوهی پیامبر| از حقیقت اسلام و ایمان تغذیه کردند؛ از همینرو همهی صفات حمیده و ارزشمند در ایشان جمع شده است.
علامه بحرانی از مرحوم علامه مامقانی دربارهی مقام حضرت زینب÷ اینگونه نقل می کند: «زينَبُ وَمَا الزّينَبُ؟ وَمَا أَدرَاکَ مَا الزّينب؟ هِيَ عَقيلَةُ بَنِي هَاشِم، وَقَد حَازَت مِنَ الصَفَاتِ الحَمِيدَةِ مَا لَم يحزِ هَا بعدَ اُمِّهَا أَحَدٌ، حَتّی حَقّ أن يُقال: هِي الصدّيقةُ الصُغری»[6] .
زینب! و زینب کیست! و تو چه می دانی که زینب کیست! وی عقیله بنی هاشم است و دارای صفات پسندیده ای که بعد از مادرش احدی به آن صفات نرسیده است[7] . به حق و شایسته است که به ایشان صدیقه صغری گفته شود.[8]
5. عبادت و تهجد حضرت زینب÷
زینب کبری÷ بهاندازهای از بلندی و علو تهجد و عبادت برخوردار شده بود که ایشان به «عابدة آل علی^» ملقب شد. در خاندان امیرمؤمنان علی×، ایشان در زهد، عبادت و تلاوتش عابده بودند.
امام سجاد× دراینباره میفرماید: «إِنّ عَمّتيِ زَيْنَبَ مَعَ تِلْكَ المصَائِبِ والمحَنِ النّازِلَةِ بِهَا فيِ طَرِيْقِنَا إِلَى الشَّامِ مَا تَرَكَتْ [تَهَجُّدَهَا] لِليلةٍ»[9] .
همانا عمهی ما زینب÷ با آن مصائب و محنتهایی که در مسیر شام بر ایشان وارد شد، حتی یکشب هم تهجد و نافله شب ایشان ترک نشد.[10] (حال تصور کنید که بیبی زینب÷ در باديةالشام چگونه نماز شبش را میخواند!)
6. جایگاه (مکانة) حضرت زینب÷ نزد امام حسین×
متأسفانه ما حضرت اباعبدالله، حضرت اباالفضل و زینب کبری^ را منحصر در واقعه عاشورا میدانیم؛ اما
زندگی هرکدام از اینها دارای بخشهایی است.
ازجمله امام حسین× که زندگی ایشان را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
1- قبل از قیام (حیات و سیرهی اجتماعی حضرت) 2- قیام (عاشورا و شهادت حضرت و یاران ایشان)
ایشان در واقعهی عاشورا 57 سال عمر داشتند که بخش اندکی از حیات حضرت در قیام گذشت و مابقی آن سیره امام حسین× در حیات گرانقدرشان بوده است؛ اما آنچه که دربارهی ایشان صحبت میشود بیشتر مربوط به کربلا و واقعهی عاشورا است؛ درباره زینب کبری÷ نیز همین مطلب صدق میکند.
درباره ارتباط امام حسین× با خواهرش حضرت زینب÷ نوشتهاند که امام× به حضرت زینب÷ بسیار احترام میگذاشت؛ بهنحویکه در برخی از روایات اینگونه نقلشده است که: «أنّها دخلت على الحسين×، وكان يقرأ القرآن، فوضع القرآن على الارض وقام إجلالاً لها»[11] .
زینب÷ بر امام حسین× داخل شدند درحالیکه ایشان مشغول قرائت قرآن بودند، امام× با مشاهده حضرت زینب÷ قرآن را کنار گذاشتند و بهخاطر ایشان از جای خویش بلند شدند.
«وهذا فضل كبيرٌ لزينب أن يقوم لها أخوها الحسين إجلالاً، وهو الذي يقوم له الناس إجلالاً لعظم شأنه، وجلالة قدره، وعلوِّ مكانته! وهو الذي قال بحقه جدّه النبي الأعظم بأنه: زين السموات والأرضين».
این فضیلتی بزرگ برای حضرت زینب÷ است که امام× بهخاطر ایشان از جای خودش بلند شود؛ آنهم شخصیتی که همهی عالم پیش پای ایشان بلند میشوند؛ زیرا او زینت آسمانها و زمین است؛ اما بهجهت علو و جایگاه خواهرش زینب کبری÷ از جای خویش برمیخیزد.
7. امینه بودن نزد پدر برای هدایای الهی
زینب کبری÷ امينةالله بود و امینه پدرش امیرمؤمنان علی× شد؛ زیرا هنگامیکه خداوند برای پیامبر| حنوطی فرستاد و قرار شد ایشان را با آن تحنیط کنند، آنرا به سه قسمت تقسیم کردند؛ بخشی از آن برای پیامبر و دو بخش دیگر آن برای امیرمؤمنان× و فاطمه زهرا÷ قرار گرفت؛ سهم پیامبر| بعد از رحلت ایشان مصرف شد؛ سهم حضرت زهرا÷ نیز نزد علی× بود که پس از شهادت ایشان به مصرف رسید؛ اما سهم امیرمؤمنان نزد چه کسی به امانت بود؟ علامه مجلسی در بحار دربارهی مقتل امیرمؤمنان علی× اینگونه مینویسد: امام حسن× زینب کبری‘را صدا زد و فرمود: «هَلُمِّي بِحُنُوطِ جَدِّي رَسُولِ اللهِ| فَبَادَرَتْ زَيْنَبُ مُسْرِعَةً حَتَّى أَتَتْ بِهِ»[12] ؛ بروید و حنوط جدم رسولالله| را بیاورید، زینب÷ با سرعت رفت و آنرا آورد.
از این سخن دانسته میشود که حنوط پیش ایشان بوده است؛ اگر کسی بر ما خرده نگیرد و اتهام غلو بر ما وارد نکند؛ شاید بتوان گفت که زیارت امینالله را میشود برای حضرت زینب÷ خواند باوجوداینکه حضرت زینب÷ امام نبودهاند.
8. حضرت زینب÷ «عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَة»
تنها کسی است که تعلیم ندیده؛ ولی عالم است خداوند عزوجل است؛ اما امام زینالعابدین× درباره عمهاش زینب کبری÷ اینگونه میفرماید: «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمة»[13] .
حضرت زینب÷ نه خدا، نه پیامبر و نه امام است؛ اما امام سجاد× میفرماید: «عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ»؛ حضرت میخواهد این نکته را بفرماید که بیبی زینب÷ در مدرسه دنیایی تعلیم ندیده است؛ بلکه بهدست خدا و پیامبر خدا| تعلیم دیده است. آنچه حضرت زینب÷ دارند یا خداوند به ایشان الهام کرده است و یا اینکه از زبان پیامبر| که مرکز الوحی و التنزیل است به ایشان الهام شده است.
فسلام الله عليكِ يا عقيلةَ الهاشميّين يوم وُلدتِ، ويوم التَحقتِ بالرفيقِ الأعلى، ويوم تُبعثينَ حيّةً فيوفّيكِ اللهُ تبارك وتعالى جزاءك بالكأسِ الأوفى مع جدّكِ المصطفى، وأبيكِ المرتضى، وأمّكِ الزهراء، وأخيك الحسن المجتبى، وأخيكِ الحسين الشهيد بكربلاء.
فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس الثامن والثلاثون (2جمادي الأولى 1443)
الباب الأول: كليات
وهو يشتمل على أمور:
الأمر الثالث: هوية المسجد
بما نحن نعيش علی أعتاب مولد سيدتنا ومولاتنا السيدة زينب÷ أخص هذا الدرس بكلمات حول مقام هذه السيدة الجليلة.
1. ولادتها
إن السيدة زينب÷ هي أول بنت ولدت وفتحت عينيها في بيت من البيوت التي أذن الله أن ترفع ويذكر فيها اسمه وهو بيت فاطمة وعلي‘ في اليوم الخامس من شهر جمادى الأولى في المدينة المنورة.
وولادة هذه السيد الجليلة قد أضاءت البيوت وأشرقت في المجتمع كالشمس المضيئة والقمر المنير وقد زينت ولادتها الأرض والسماء، وأهل السماء والأرض قد فرحوا بهذه المناسبة وأمرهم رسول الله| عند ولادتها بتكريمها وتعظيمها.
ولذلك روي عن النبي| أنه قال عند ولادة حفيدته زينب÷: «أُوصي الشاهدَ والغائِب مِنَ أُمّتي وأُخبِرهُم أن يكرموا هَذِهِ الصَّبِيّة ...» [14] .
2. انها من ذرية رسول الله|
هي من ذُرية النبي| وإن كانت من صُلب علي× لقوله: «إنَّ اللَّهَ عزّوجلّ جَعَلَ ذُرِّيَّةَ كُلِ نَبِيٍ فِي صُلْبِهِ وَإنَّ اللَّهَ عزّوجلّ جَعَلَ ذُرِّيَّتِي فِي صُلْبِ عَلِيٍّ»[15] .
وهو شرفٌ لسيدتنا الحوراء زينب لا يدانيه عزٌّ وشرفٌ، وما يزيدها شرفاً ورفعةً أن أبويها عليّ وفاطمة، وجدّتها خديجة الكبرى زوج النبي، وعمها الطيار جعفر بن أبي طالب، وأن أخويها سيّدا شباب أهل الجنة الحسن والحسين^.
3. تسميتها زينب÷ بأمر من الله
يكفي زينب شرفاً أنها «لمّا ولدت÷: جاءت بها امّها الزهراء÷ إلى أبيها أميرالمؤمنين× وقالت له: سمّ هذه المولودة؟ فقال×: ما كنت لأسبق رسول اللّه| وكان في سَفَرٍ له، ولمّا جاء النَّبِي| وسأله عن اسمها، فقال: ما كنت لأسبق ربّي تعالى، فهبط جبرائيل× يقرأ علی النَّبِي| السلام من اللّه الجليل وقال له: سمّ هذه المولودة (زينب) فقد اختار اللّه لها هذا الاسم»[16] .
أجل إن الله تعالى هو الذي اختار لزينب÷ هذا الاسم، وعيّنه لها حباً منه إليها، فهي بذلك حبيبة الله وحبيبة رسوله|، وحبيبة أخويها الحسنين‘، وحبيبة أهل البيت^.
4. تربيتها
ان عقيلة بني هاشم قد تربّت في بيت الدعوة إلى الله تعالى، ذلك البيت الذي كان فيه مهبط الوحي والتنزيل ومركز الرسالة والنبوة وتغذّت حفيدة الرسول| بجوهر الإيمان وواقع الإسلام، وتجسّدت فيها جميع الصفات الكريمة؛ فكانت أروع مثلٍ للشرف والعفاف والكرامة.
وقد قال العلامة المامقانيّ عن الحوراء زينب÷ أفضل الكلام وأحسنه، حيث قال: «زينَبُ وَمَا الزّينَبُ؟ وَمَا أَدرَاکَ مَا الزّينب؟ هِيَ عَقيلَةُ بَنِي هَاشِم، وَقَد حَازَت مِنَ الصَفَاتِ الحَمِيدَةِ مَا لَم يحزِ هَا بعدَ اُمِّهَا أَحَدٌ، حَتّی حَقّ أن يُقال: هِي الصدّيقةُ الصُغری؛ هي في الحجاب وَالعفاف فريدة، لم يَر شخصها أحدٌ من الرجال في زمان أبيها وَأخويها إلى يوم الطفّ، وَهي في الصبر وَالثبات وَقوّة الإيمان وَالتقوى وحيدة، وَفي الفصاحة وَالبلاغة كأنّها تفرغ عن لسان أميرِالمؤمنين×، كما لا يخفى على من أمعن النظر في خطبتها.
وَلو قلنا بعصمتها لم يكن لأحد أن ينكر إن كان عارفا بأحوالها في الطفّ و ما بعده، كيف وَلو لا ذلك لما حمّلها الحسين× مقداراً من ثقل الإمامة أيّام مرض السجّاد×، وَما أوصى إليها بجملة من وصاياه، وَلما أنابها السجّاد نيابة خاصّة في بيان الأحكام وَجملة اخرى من آثار الولاية»[17] .
5. عبادتها و تهجدها
وقد كانت سيدتنا زينب÷ صوّامةً قوامةً قانتةً متهجدةً، كأمّها الزهراء÷، وقد وصفت من شدة عبادتها وتلاوتها القرآن، وزهدها وورعها وكمالها، بعابدة آل عليّ^، وقد قال عنها ابن أخيها عليٌّ السجاد×: «إِنّ عَمّتيِ زَيْنَبَ مَعَ تِلْكَ المصَائِبِ والمحَنِ النّازِلَةِ بِهَا فيِ طَرِيْقِنَا إِلَى الشَّامِ مَا تَرَكَتْ [تَهَجُّدَهَا] لِليلةٍ»[18] .
6. مكانته عند الامام الحسين×
كان من سيرة الإمام الحسين× أنه كان إذا دخلت عليه الحوراء زينب÷ قام إجلالاً لها وأجلسها في مكانه، لأنه قد ورد في بعض الأخبار، : «أنّها دخلت على الحسين×، وكان يقرأ القرآن، فوضع القرآن على الارض وقام إجلالاً لها»[19] .
وهذا فضل كبيرٌ لزينب أن يقوم لها أخوها الحسين× إجلالاً، وهو الذي يقوم له الناس إجلالاً لعظم شأنه، وجلالة قدره، وعلوِّ مكانته! وهو الذي قال بحقه جدّه النبي الأعظم| بأنه: زين السموات والأرضين.
7. ان زينب÷ كانت أمينة أبيها على الهدايا الالهية
لأجل بلوغها المرتبة العالية من الإيمان صارت السيدة أمينة أبيها على الهدايا الإلهية.
قد روى العلامة المجلسي في موسوعته البحار في حديث مقتل أمير المؤمنين× أنه نادى الحسن× أخته زينب أم كلثوم÷: «هَلُمِّي بِحُنُوطِ جَدِّي رَسُولِ اللهِ| فَبَادَرَتْ زَيْنَبُ مُسْرِعَةً حَتَّى أَتَتْ بِهِ، فَبَادَرَتْ زَيْنَبُ مُسْرِعَةً حَتَّى أَتَتْ بِهِ، فَلَمَّا فَتَحَتْهُ فَاحَتْ الدَّارُ وَجَمِيعِ الْكُوفَةِ وَشَوَارِعِهَا لِشِدَّةِ رَائِحَةِ ذَلِكَ الطِّيبِ»[20] .
وهذه الرواية تحكي عن أنها كانت أمينة أبيها أمير المؤمنين× الذي جعل حنوط رسول الله| عند ابنته زينب÷.
8. ان زينب÷ «عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَة»؛
صرح الإمام زينالعابدين× بشأن عمته زينب÷ وقال: «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمة»[21] .
ولكن هناك سؤال يطرح في المقام وهو: ما هو معنى قول الإمام للسيدة زينب÷ عالمة غير معلمة»؟ في حين نحن نعرف أن هذا المقام مقام الله تعالى! وكيف يمكن أن يصف الإمام عمته بصفة هي لله عز وجل؟ كيف يمكن أن نقول: إن الله تعالى غير معلَّم و إن زينب غير معلمة؟!
والجواب عن هذا السؤال هو: إن المراد من قول الإمام× عالمة؛ يعني عالمة بالله تعالى وبالآيات الإلهية الدالة على معرفة الله عز وجل، وهذا المقام وهذا العلم لأجل فطرتها وعقلها وتدبرها في آيات الله تعالى عز وجل ولا تحتاج إلى من يعرفها و يعلمها.
ويحتمل أن يكون معناه: أنها بعبوديتها و تقواها بلغت المراتب العالية التي جعلتها أهلاً ومحلاً لنور العلم الذي يقذفه الله في قلب من يشاء.
فالنتيجة إن المراد بقول الإمام زينالعابدين×: إن السيدة زينب عالمة بتعليم الله تعالى لها وغير معلمة من أحد من الناس.
فسلام الله عليكِ يا عقيلةَ الهاشميّين يوم وُلدتِ، ويوم التَحقتِ بالرفيقِ الأعلى، ويوم تُبعثينَ حيّةً فيوفّيكِ اللهُ تبارك وتعالى جزاءك بالكأسِ الأوفى مع جدّكِ المصطفى، وأبيكِ المرتضى، وأمّكِ الزهراء، وأخيك الحسن المجتبى، وأخيكِ الحسين الشهيد بكربلاء.