1400/09/02
موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/ کلیات فقه المسجد /امر سوم: هوية¬المسجد (هوية تربية المجتمع الشاملة للجميع)
بحث در هویتهای مسجد بود؛ تاکنون شش بُعد از ابعاد هویتی مسجد را برشمردیم که عبارتاند از:
1. هویت ارتباط باخدا (پایگاهی برای ارتباط باخداست)
2. هویت ارتباط با آخرت و قیامت (نخست ارتباط با مبدأ و سپس ارتباط با معاد را بیان میکند).
3. هویت ایمان بهخدا و اجتناب از شرک (از یکجهت پایگاه ارتباط دادن مردم بهخدا با عنوان ایمان بهخدا و از جهت دیگر اجتناب از شرک است).
4. هویت تقوا (این هویت اخلاقی است).
5. هویت حب الله (پایگاهی که خداوند را در دل مردم و مردم را در نزد خداوند محبوب قرار بدهد).
6. هویت حضور و اجتماع در مسجد
اما هفتمین بعد هویتی مسجد، تربیة المجتمع الشاملة للجمیع (بعد تربیتی جامعه در مسجد) است.
مسجد باید جامعه را تربیت کند آنهم بهگونهای که همهی افراد جامعه را در همه ابعاد شامل بشود؛ یعنی برنامههای مسجد، باید بهگونهای تنظیم بشود که افزون بر مفید بودن، همهی مردم توانایی بهرهمندی از این برنامهها را داشته باشند.
تبیین بعد هفتم هویت مسجد
«مِنَ اَلْأَهْدَافِ اَلْمُهِمَّةِ فِي التَّشريع الاسلامي»؛ از اهداف مهم و اساسی در شریعت اسلام و تشریع قوانین، تربیت انسان و مجتمع است. مسئله تربیت که در نهاد بشر و نیز در قوانین شریعت نهفته هست؛ بسیار مهم است؛ یعنی خدا در وضع قوانین (حتی در قوانین جزائی) بُعد تربیتی آنرا لحاظ کرده است. تربیت در قوانین الهی برای تربیت کردن و اثر تربیتی گذاشتن لحاظ شده است؛ اما قرار گرفتن تربیت در نهاد انسان برای این است که وی احساس نیاز به تربیت میکند؛ «البشر يشعر بحاجته للتربية وَإن لم يعترف بذلک»؛ بنابراین ازجمله نیازهای اولیه و فطری بشر نیازِ به تربیت است؛ وجودش ضروری است تا تربیت امکانپذیر شود.
سه عنصر (زمان، مکان و فرد) جزء ارکان و عناصر اساسی در تربیت است.
اگر تربیت را مسأله ای آموزشی بدانیم و محتوای تربیتی را به این سه رکن اضافه کنیم، محتوای تربیتی از ارکان شمرده میشود و اگر تربیت را مسأله ای آموزشی ندانیم، دیگر جزء ارکان محسوب نخواهد شد. این سه رکن در مسأله ی تربیت از مسلمات هستند. زمان خاصی را نمیتوان برای تربیت تعیین کرد؛ زیرا تربیت از محورهای گوناگونی شکلگرفته و هرکدام از آنها به زمان خاصی تعلق دارد؛ ازاینرو زمان تربیت را باید «مِنَ المَهدِ إلَی اللَّحد»؛ زگهواره تاگور تعیین کرد.
بدون مربی هم تربیت رخ نخواهد داد؛ زیرا تربیت بر محوریت شخص مربی صورت میگیرد.
عنصر مکان نیز برای تربیت باید وجود داشته باشد تا مردم در آنجا احساس پذیرفتن اثر تربیتی را داشته باشند. مکانهایی مانند خانهی خدا، حرم مطهر امام رضا× و ... هستند که انسان میتواند ازآنجا اثر تربیتی بپذیرد؛ یا بهتعبیری، برنامههای تربیتی در آن مکان انجام بشود.
با مراجعه به نصوص و روایات دانسته میشود که «بُنيَ لِأَجْلِ تَنْظِيم بَرَامِج ثَقَافِيَة وَتَرْبَوِيَّة»؛ مسجد برای تنظیم برنامههای فرهنگی و تربیتی بناشده است. مسجد، یکی از مکانهای محوری است که با برنامههایی که در آن تنظیم میشود میتوان این مجتمع (جامعه بشری) را بهعنوان یک جامعهی نمونه بهحرکت درآورد.
دلیل بر پایگاه تربیتی بودن مسجد
برخی روایات براین هویت مسجد (پایگاه تربیتی بودن) دلالت دارند. ازجملهی آن روایات، روایتی است که از امیرمؤمنان علی÷ نقلشده است. ایشان در این روایت برکات حضور و اجتماع در مسجد را برمیشمارند که بخشی از آن برکات دنیایی را در برمیگیرد و اجر و پاداشی برای آن نیست.
امیرمؤمنان× در این روایت بهدنبال شمردن اجر و پاداش حضور در مسجد نیست؛ بلکه بهدنبال آن آثار تربیتی است که در مسجد ایجاد میشود.
حضرت میفرماید: «مَنِ اخْتَلَفَ[1] إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَانِ أَخاً مُسْتَفَاداً فِي اللَّهِ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آيَةً مُحْكَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ كَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى أَوْ يَسْمَعُ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ يَتْرُكُ ذَنْباً خَشْيَةً أَوْ حَيَاءً»[2] ؛ هرکسی که بهمسجد رفتوآمد داشته باشد، یکی از این هشت خصوصیت نصیبش خواهد شد:
1. اخوت (برادری) دینی در مسیر خدا ایجاد میشود[3] .
2. دانش نفیسی قسمت انسان میشود.
3. دلیلی واضح و روشن برای استفاده از آن پیدا میکند.
4. رحمتی که انتظارش کشیده میشود در مسجد بهدست میآید؛ زیرا مسجد، خود محل عبادت و توجه بهخدا است؛ اینها سبب نزول رحمت الهی است و در مسجد این سبب فراهم میشود؛ یعنی ممکن است رحمت خدا در بیرون از مسجد هم ایجاد شود؛ اما سببش در مسجد رخداده است.
5. کلمهای که انسان را از مسیر نادرست و گمراهی برمیگرداند.
6. کلمهای که انسان را به مسیر درست راهنمایی میکند.
7. گناهی را از جهت خشیت[4] (خداترسی) ترک میکند.
8. گناهی را از روی حیا[5] ترک میکند.
همهی این هشت اثری که در روایت از آنها نامبرده شده، جزء آثار تربیتی هستند؛ بنابراین، این روایت دلالت بر آن دارد که مسجد پایگاه تربیتی است. هویت مسجد باید تربیتی باشد و این اثر از مسجد بیرون میآید؛ یعنی اینها جزء هویت مسجد است که این اثر را میگذارند.
تربیت، مسأله ای استمراری و تدریجی است؛ انسان نمیتواند فرزندش را یکشبه تربیت کند؛ بنابراین اگر هویت مسجد تربیتی نباشد؛ این آثار در برنامههای تربیتی مسجد میسر نخواهد شد.
فقها این روایت را در باب برکات و فضائل مسجد ذکر کردهاند؛ البته برخی این حدیث را بهجهت وجود یکی از راویان بهنام «سَعْد الْإِسْكاف»[6] که در منابع مختلف ذکرشده، ضعیف دانستهاند. ازجمله نجاشی ایشان را ضعیف میداند؛ اما شیخ طوسی آنرا صحیح میداند. در مقامی که ما بحث میکنیم بررسی سندی از اهمیت چندانی برخوردار نیست ـ باید بین ضعف راوی و حدیث فرق گذاشت؛ ممکن است روای ضعیف باشد؛ اما حدیث درست باشد ـ فقها نیز عمدتاً از این حدیث تحت عنوان «يستحب کثرة الإختلاف إلی المسجد» استحباب استفاده کردهاند و برای استدلال به استحباب در رفتوآمد فراوان بهمسجد این حدیث را ذکر کردند؛ بنابراین، این روایت دلالت میکند که مسجد افضل المکان برای تربیت انسان است.
کلام مرحوم امام+ درباره ی مسجد
مرحوم امام+ نیز در تأیید اینمطلب که مسجد پایگاه تربیتی است، اینگونه میفرماید: «این مساجد باید مرکز تربیت صحیح باشد و مساجد بحمد الله اکثراً اینطورى است. اشخاصى که در مسجد مى روند باید تربیت بشوند به تربیتهاى اسلامى. مساجد را خالى نگذارید. آنهائى که مىخواهند نقشه بکشند و شما را دور کنند از مساجد، دور کنند از مراکز تعلیم و تربیت، آنها دشمنهاى شما هستند. ماه مبارک نزدیک است در ماه مبارک باید به قدر چندین ماه تربیت بشود»[7] .
نظر استاد با توجه به کلام مرحوم امام+: «يجب أن تكون المساجد مراكز للتربية الصحيحة؛ وأكثر المساجد كذلك بحمداللهتعالی»؛ مساجد واجب است مراکزی برای تربیت صحیح جامعه باشند؛ الحمدالله برنامههای مسجد اینچنین است. ازاینرو اگر ما امروز در مسجد دچار مشکل هستیم باید به برنامههای آغاز انقلاب برگردیم.
در جای دیگری نیز این گونه فرمودند: «باید در ماه مبارک تربیت و تعلیم بهتماممعنا در همه بعدهایش در مساجد باشد، در محافل دیگر باشد. مساجد را خالی نگذارید. اینهایی که هی صحبت این را میکنند که حالا ما انقلاب کردیم برویم سراغ کارهای دیگر، خیر انقلاب از مساجد پیدا میشود، از مساجد اینطور امور تحقق پیدا میکند، هم دانشگاهها را حفظ کنید، هم مساجد را حفظ کنید، منافات باهم ندارد. دانشگاهی باشید مسجد هم بروید، مساجد را هم تعمیر کنید، مساجد را هم آباد کنید از رفتن خودتان. انجمنهای اسلامی و شما که در آموزشوپرورش هستید البته خیلی شغل گرانبهایی دارید و مسؤولیت زیاد هم دارید و من امیدوارم که همه شما و همه ملت ما راه سعادت را بهپیش بگیرند و همه سعادتمند بشوند و جوانهای ما از گرفتاریهایی که برایشان دارند منحرفین پیش میآورند نجات بدهد خدای تبارکوتعالی. خداوند همه شمارا حفظ کند.»[8]
فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس الثلاثون (17 ربيعالثانی 1443)
الباب الأول: كليات
وهي تشتمل على أمور:
الأمر الثالث: (هويةالمسجد)
السابع: هوية تربية المجتمع الشاملة للجميع.
من الأهداف المهمة في التشريع الإسلامي تربية الإنسان والمجتمع؛ لأن التربية من الحاجات الأولية والفطرية للإنسان، حيث يشعر بحاجته للتربية وإن لم يعترف بذلك.
ولا شك في أنّ التربية تحتاج إلى عناصر عديدة: هي زمان التربية، ومكانها، والمربّي.
بعد مراجعة النصوص والروايات يظهر لنا أن المسجد بني لأجل تنظيم برامج ثقافية وتربوية لتربية المجتمع وارتقائة نحو مجتمع مثالي ونموذجي.
يعني أن البناء ليس له خصوصية ولا يعتبر هوية مستقلة للمسجد في نظر الاسلام؛ بل أنه ظرف ومكان لتنظيم البرامج التربويه.
يدل على ما قلنا في هوية المسجد التربوية ما ورد في حديث رواه الشيخ الصدوق& باسناده عن الأصبغ عن أمير المومنين× أنه ذكر في كلامه بركات الحضور والاجتماع في المسجد ولا ريب في أن أفضل مصداق بركات المسجد والحضور فيه عبارة عن عمل تربوي يتحقق فيه للمشاركين.
روى الصَّدُوقِ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ: «مَنِ اخْتَلَفَ[9] إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَانِ أَخاً مُسْتَفَاداً فِي اللَّهِ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آيَةً مُحْكَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ كَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى أَوْ يَسْمَعُ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ يَتْرُكُ ذَنْباً خَشْيَةً أَوْ حَيَاءً»[10] .
روى هذا الحديث الشيخ الطوسي& في نهايته وقال:
رُوِىَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ، عَنْ سَعْدٍ الْإِسْكَافِ، عَنْ زِيَادِ بْنِ عِيسَى، عَنْ أَبِي الْجَارُودِ، عَنِ الْأَصْبَغِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ× بِاِختِلاف بَسِيط فِي المَتن.
ورواهُ فِي التَّهذِيب بِسَنَدِهِ عَنْ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ، عَنْ سَعْدٍ الْإِسْكَافِ، عَنْ زِيَادِ بْنِ عِيسَى، عَنْ أَبِي الْجَارُودِ، عَنِ الْأَصْبَغِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ× ...[11]
بَابُ فَضْلِ الْمَسَاجِدِ وَ الصَّلَاةِ فِيهَا وَ فَضْلِ الْجَمَاعَةِ وَ أَحْكَامِهَا، الحديث الأول.
وفي مصادر العامه سليمان بن احمد الطبراني رواه َ عَنِ الْإِمَامِ الْحَسَنِ× سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اللهِ| يَقُولُ: «مَنْ أَدْمَنَ الِاخْتِلَافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ أَخًا مُسْتَفَادًا فِي اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَعِلْمًا مُسْتَطْرَفًا، وَكَلِمَةً تَدَعُوهُ إِلَى الْهُدَى، وَكَلِمَةً تَصْرِفُهُ عَنِ الرَّدَى، وَيَتْرُكُ الذُّنُوبَ حَيَاءً أَوْ خَشْيَةً، وَنِعْمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً»[12] .
ومن الفقهاء رواه العلامه في التذكرة والمنتهي
والشهيد في الذكري وقال: يستحب كثرة الاختلاف إليها روى الاصبغ عن اميرالمؤمنين× من اختلف إلى المسجد اصاب إلى احدى الثماني
ورواه المحقق الكركي في جامع المقاصد في شرح القواعد وغيرهم
وقد اعتمد الكل على الحديث وأستندوا به لاستحباب قصد المسجد وكثرة الاختلاف اليه. ولم يتحد أحد منهم في ضعفه وان كان البعض من غير هولاء تعرض لبيان ضعفه اما من جهة ارساله في الفقيه أو بسبب جهالة بعض الرواة في سنده ولكنه كما قلناه سابقا في مثل هذه الموارد لا يهمنا البحث حول سند الاحاديث.
(من اختلف الی المسجد) الاختلاف إلى الموضع هو التردّد إليه مرّة بعد اخرى. يعني من يتردد الی المسجد في الأوقات المختلفة كأوقات الصلاة وغيرها.
(علما مستطرفا) يعني علما نفيسا.
(آية محكمة) يعني دليلا واضح الدلالة.
(رحمة منتظرة) المراد بإصابة الرّحمة المنتظرة إصابة سببها، لأن التردّد إلى المسجد مظنّة الارتباط بالله الّذي يوجب الرّحمة.
ان الامام× في حديثه يبين البركات التي تنزل وتشمل الذين حضروا في المسجد؛ ومن يتأمل في هذه البركات؛ يظهر له أن جميعها عبارة عن الامور التي تحصل بسبب تربية اسلامية.
بناء على ذلك أن الهدف من بيان هذه الأمور منسوبا الی المسجد، التركيز علی بيان هوية التربية للمسجد.
وأفضل مكان لتربية الإنسان هو المسجد؛ وفي الحديث نرى أن جميع ثمرات الحضور في المسجد هي ثمرات تربوية، فالمسجد مكان ترسيخ الأُخوّة الإيمانية، ومكان تحصيل العلم، وتحصيل الهداية، والاجتناب عن الخصال الذميمة، وتحصيل والحياء والخشية، وترك الذنوب، وانتظار الرحمة والنعمة، وجميعها خصال تربوية.
وقد قال الإمام الخميني+ في بدايات انتصار الثورة: يجب أن تكون المساجد مراكز للتربية الصحيحة. وأكثر المساجد كذلك بحمد الله تعالى.
ويقول: يجب أن تكون المساجد محالّاً للتربية والتعليم بالمعنى الحقيقي وبجميع الأبعاد.
ولا شك في أنّ العلماء هم أهل الدور الأساس في ذلك؛ عبر فكرهم وتبليغهم وتعاملهم مع الناس.
يعني يوكد الامام× في حديثه علی تنظيم برامج تربوية للمسجد لأجل البلوغ الى هويته. وهذه البرامج مثل تنظيم الاخوة في الله، وتعلم العلم النفيس، والتعريف على الدليل الواضح، وعلى سبب نزول الرحمة الالهية، والتعرف على كلمة الهداية، وعلى دليل المنع من الضلالة، والترغيب على الابتعاد عن المعصية اما خشية أو حياء.
ولا شك في أن هذه الأمور هي الأمور التي تسبب سعادة الانسان المومن.
والمقصود من (تربية شاملة) التربية التي تشمل الجوانب المختلفة المتنوع من حاجات المجتمع، كما ورد في الحديث بأن (من اختلف الى المسجد أصاب احدى الثمان) يعني البرنامج التي تقام في المسجد عبارة عن البرنامج المتنوعة التي تشمل كل من يدخل المسجد.
يعني من يدخل المسجد لايخرج منه صفر اليدين بل يخرج منه ملء اليدين.