1400/08/30
موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/کلیات فقه المسجد /هويةالمسجد (تتمة هويةالحضور والاجتماع)
استکمالا لماقلنا في (هويةالحضور والاجتماع)
بحث در هويةالمسجد است؛ ابعادی را در این امر بیان کردیم. در بُعد ششم از ابعاد هویتی مسجد؛ یعنی هويةالحضور والاجتماع بودیم. در فرهنگ اسلامی، بنا و تأسیس مسجد از ابعاد هویتی مسجد نیست، به اینکه صرفاً فقط ساختمان بسازیم، بلکه یکی از ابعاد هویتی مسجد، هویت حضور و اجتماع است. برای بیان اینمطلب به آیهی شریفهی {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ}[1] ؛ استدلال شد. اصرار داشته و داریم که این إعمار، یا منحصر در إعمار معنوی است و چنانچه این انحصار را نپذیریم، دستکم این إعمار، شامل عمران مادی و معنوی خواهد شد. پس از استدلالهایی که در درون آیه داشتیم بهسراغ روایاتی[2] آمدیم که یا بهصراحت عمران را به عمران معنوی تفسیر میکرد، یا قرائنی در روایات وجود داشت که دلالت بر إعمار معنوی نیز ـ که حضور و پر کردن مسجد مقصود است ـ میکند.
امیرمؤمنان در روایتی اینگونه میفرماید: «إنَّ المَسجِدَ لَيَشكُو الخَرابَ إلى رَبِّهِ، وإنَّهُ لَيَتَبَشبَشُ[3] بِالرَّجُلِ مِن عُمّارِهِ إذا غابَ عَنهُ ثُمَّ قَدِمَ، كَما يَتَبَشبَشُ أحَدُكُم بِغائِبِهِ إذا قَدِمَ عَلَيهِ»[4] ؛ مسجد از خرابی خود بهخدا شکایت میکند و با دیدن یک نفر از آباد کنندگان خود که پس از مدتی غیبت دوباره بهمسجد برمیگردد خوشحال میشود؛ همانگونه که یکی از شما برای بازگشت کسی پس از نبودش، خوشحال میشوید.
سؤال: مقصود از این خراب بودن چیست؟ آیا مقصود خراب بودن فیزیکی و مادی است؛ یعنی درودیوارش خراب است یا نه؟
در پاسخ به این سؤال میگوییم: این روایت نیاز بهتأمل دارد! و چند برداشت میشود از این روایت داشت:
برداشت اوّل از روایت
مقصود از عُمّار، کسی است که بنای مسجد را میسازد. بنابراین مقصود از عُمّار در اینجا عمران معنوی است. به دلیل ذیل حدیث که میگوید: «إذا غابَ عَنهُ ثُمَّ قَدِمَ»؛ کسیکه به عمران معنوی مسجد اهتمام میورزد و حضور مستمر در مسجد دارد. علاقهی بهمسجد، بهمعنای حضور و ارتباط مستمر اهل آن با مسجد است. پس مراد از «عُمّارِهِ» کسانی هستند که «يحضرون في المسجد و بحضورهم يعمرون المسجد»؛ در مسجد حاضر میشوند و با حضورشان مسجد را آباد میکنند. علاوهبراین، در این حدیث مفرده و کلمهی «عُمّارِهِ» بهکاربرده شده و «عُمّارِهِ» در این حدیث، «إذا غابَ عَنهُ ثُمَّ قَدِمَ» را تصریح کرده است و مقصود، آنکسی است که در مسجد حضور مستمر دارد؛ ولی چند روزی نیست و دوباره برمیگردد. پس منظور از این تعمیر، حضور در مسجد است.
برداشت دوم از روایت
با استفاده از کلمهی «عُمّارِهِ» که در روایت آمده، کلمهی «يَعْمُرُ» در آیهی شریفهی {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ}[5] ؛ را هم میتوان افزون بر عمران مادی به عمران معنوی نیز تفسیر کرد، یا دستکم اینکه هر دو عمران را در بر بگیرد.
این روایت، هم دلیل بر این است که هویت مسجد تنها عمران مادی نیست، بلکه عمران معنوی را نیز شامل میشود و هم به تفسیرِ واژهی «يَعْمُرُ» در آیهی شریفهی {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ}؛ کمک میکند.
مؤیدی دیگر بر إعمار معنوی مسجد
بیان جناب محدث نوری در مستدرک الوسائل، مؤید دیگری بر إعمار معنوی است؛ ایشان همین روایت را در «کتاب الصلاة ـ أَبْوَابُ أَحْكَامِ الْمَلَابِسِ وَ لَوْ فِي غَيْرِ الصَّلَاة»[6] ؛ تحت عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ الصَّلَاةِ فِي الْمَسْجِدِ الَّذِي لَا يُصَلَّى فِيهِ وَكَرَاهَةِ تَعْطِيلِه»[7] ؛ ذکر کرده است[8] .
ایشان ذیل این عنوان، روایاتی که بر استحباب رفتن و نمازخواندن در مسجدی که کسی نماز در آن نمیخواند و حضور و نمازخواندن در آن سبب آبادیاش میشود و تعطیل کردن مسجد نیز کراهت دارد؛ دلالت بر این میکند که إعمار و عمران مسجد تنها به ساخت و بنای مسجد نیست و بنای تنها، حکایت از هویت مسجد نمیکند. اینکه مسجدی بنا شود و حضوری در آن نباشد، با هویت مسجد منافات دارد.
بیان اشکال
إن قیل: استدلال شما به حدیث دعایم الاسلام[9] ، قاضی نعمان مغربی، چه ارتباطی با آیهی شریفهی {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}[10] ؛ دارد؟
آیا مرتبط دانستن و قرینه گرفتن «عُمّارِهِ» در حدیث، برای تفسیر و معنای «يَعْمُرُ» در آیه شریفه ارتباط درستی است؟
آیا استدلال به حدیث برای فهم آیهای از کتاب الله درست است؟
پاسخ به اشکال
قلنا: این سخن، سخن درستی است. تفسیر ما هم در باب همین حدیث و آنچه که دربارهی کلام امیرمؤمنان× آمده، هست؛ اما نکته مهم در اینجا وجود همین واژه در قرآن است؛ یعنی مشتقات همین مفرده در قرآن هم واردشده است. در حدیث، واژهی «عُمّاره» و در آیه « يَعْمُرُ » آمده است.
اگر در یکجا «مَن بَنَی مَسْجِداً» میگفت و در جای دیگر «عُمّار» میگفت، بیان میداشتیم که از یکی قابل استدلال برای دیگری نیست؛ اما اگر در هر دو مورد از مشتقات «إعمار» استفاده کرده باشد؛ هر دو در یک مسیر قرار میگیرند؛ آن-جا نیز جمله برای «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» در مقام وصف است و در اینجا هم واژهی «عُمّار» را بیان میکند؛ درنتیجه میتواند برای تفسیر همان موضوع قرینیّت داشته باشد.
علاوهبراین، با نگاه به روایاتِ تأسیس و بنا و إعمار مسجد با دودسته از روایات برخورد میکنیم که در باب تأسیس مسجد و ساخت مسجد، «مَنْ بَنَی مَسْجِداً»[11] ؛ دارند؛ اغلب در آنجا از واژهی «بَنَی» استفاده کرده؛ اما در قرآن « يَعْمُرُ » بهکاربرده است. روایاتی هم داریم که در آنها نیز از واژهی «يَعْمُرُ» استفادهشده است.
البته برخی از مؤلفین، محدثین و فقها همهی روایات را در یکجا گردآوری کردهاند؛ اما به-نظر میرسد که روایات عمران و روایات بنا را باید از هم جدا کرد؛ زیرا آنها میخواهند دو مطلب جدای از هم را بیان کنند. در باب بنا میخواهد تأسیس مسجد را ترغیب کند؛ اما در روایات إعمار و آیه میخواهد بحث آبادانی معنوی مسجد و حضور در آنرا ترغیب کند. پس بهنظر میرسد که باید نگاه جدیدی را در این روایات ایجاد کرد.
بنابراین، این روایت افزون بر مؤید بودن برای مسألهی عمران معنوی مسجد میتواند قابلیت استدلال نیز داشته باشد؛ همچنین فهم ما را از آیهی شریفه تائید و تقویت میکند.
مؤید إعمار معنوی مسجد از مصادر عامه
همین تعابیری که بیان کردیم در منابع برادران اهل سنت نیز آمده است. آنها نیز إعمار را بهحضور و عمران معنوی تفسیر کردهاند. بهعنوانمثال، در روایتی از پیامبر| اینگونه منقول است که حضرت فرمودند: «إذا رَأَيتُمُ الرَّجُلَ[12] يَعتادُ المَسجِدَ فَاشهَدوا لَهُ بِالإِيمانِ، قالَ اللّهتعالی: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}[13] »[14] ؛ اگر انسانی را دیدید که اعتیاد بهمسجد پیداکرده است (یعنی بهحضور در مسجد عادت کرده و بهطور دائم در برنامههای مسجد حاضر است) بهایمان این فرد شهادت[15] بدهید؛ اما اینکه ارتباطش با بحث ما چیست! بلافاصله پیامبر به آیه قرآن استناد کرده و میفرمایند: خداوند تعمیر مساجد را بر عهدهی مؤمنین گذاشته است.
در این روایت برای شهادت دادن بهایمان فرد از اصطلاح «يَعْتَادُ الْمَسْجِد» استفاده کرده است؛ یعنی کسیکه عادت بهمسجد پیداکرده، شهادت بهایمانش بدهید؛ زیرا خداوند میفرماید: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}. بنابراین، کسی «آمَنَ بِاللَّهِ» است که به عمران معنوی مساجد اهتمام دارد.
یکی از مواردی که باید به آن توجه زیادی داشت؛ استنادات و استشهادات حضرات معصومین^ بهقرآن در روایات و سیره ایشان است. با تأمل و جستجو در ادعیه و زیارات مأثوره میتوان استشهاد فراوانی بهقرآن را یافت و این امر نشأتگرفته از جایگاه مهم قرآن در سیره معصومین^ است. بهعنوانمثال، در زیارات غدیریّه که از امام هادی× نقلشده حدود بیش از 50 آیه در این زیارت وجود دارد.
ازاینرو، برای تصدیق شهادت بهایمان کسی در این روایت از آیهی شریفهی تعمیر استفادهشده است؛ آنهم شهادت بهایمان کسیکه عادت بهحضور مستمر در مسجد دارد.