1400/08/16
موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/کلیات فقه المسجد /امر سوم: هویت مسجد
المسجد من الموضوعات التی يترتب عليها فوائد عديدة ومتنوعة.
مسجد از موضوعاتی مهمی است که فوائد و آثار عدیدهای بر آن بار میشود.
این فوائد گوناگون باید مورد شناسایی قرار بگیرد، چون هویت هر چیزی بیشتر با آثار و فواید آن شناخته میشود. به تعبیری، گاهی از اوقات، افراد را مُلقّب به برخی از لقبها میکنند؛ مثلا از حضرات معصومین^ حضرت علی× مُلقّب به اميرالمؤمنين، و امام سجاد (علی بن الحسین‘) نیز یکمرتبه به سجاد و یکمرتبه هم به زينالعابدين ملقب شدهاند. این لقبها خودش بیانگر جهات شخصیتی آن امام است؛ مثلا زينالعابدين بیانگر جهت توجّه حضرت بهمسألهی عبادت است؛ یعنی یکی از جهات هویتی و شخصیتی امام زينالعابدين× مسألهی عبادت و بندگی به درگاه خداوند است.
مسجد هم از جمله همین مفاهیم و موضوعات است که گاهی از اوقات مُلقّب به القاب گوناگون میشود، و هرکدام از این القاب بیانگر برخی از جهات تاثیرگذاری مسجد میباشد.
به تعبیری دیگر، در هر امری دوگونه اغراض و اهداف نهفته شده که یک سری از آنها از همان ابتدای تأسیس و یا حین تأسیس مورد نظر اصلی مؤسس بودهاست. اما برخی از اغراض هم ممکن است در درون ذهن آن مؤسس باشد، ولی بر زبان نمیآورد، اما وقتیکه تاسیس شد آن آثار بهخودیخود بهنمایش گذاشته میشود؛ یعنی این بنا، ظرفیتی ایجاد میکند که میشود در آن جهات از آن استفاده کرد. اینها، اغراض و اهداف هستند، اما آن دسته از اهدافی که از اول به آن تصریح نشده است.
مسجد هم از این مسأله مستثنی نیست. مسجد نیز یکی سری اهداف و اغراضی دارد که شارع مقدس از همان ابتدا به آنها تصریح کرده و فرموده مسجد برای این کار و این امور است. فقهاء هم برشمردهاند؛ مثلا: این مکان برای کافةالمسلمين و برای اقامه نماز، عبادت، بندگی، اعتکاف و... وقف بشود؛ اینها از اموری هستند که از همان ابتدا مورد هدف بودهاند، اما برخی از اغراض و اهداف هم هستند که از ابتدا در مسجد نبودهاند، لکن خداوند ظرفیتی به این مسجد عنایت کرده که امکان نقش آفرینی در آن جهات هم دارد؛ یعنی امکان بالقوّهای دارد که به آن اهداف غیر مصرّح هم دست یابید و برسد.
در هویت مسجد دنبال این هستیم تا ببنیم آن اهدافی که دربارهی مسجد به آن تصریح شده و نیز آن اهدافی که به آن تصریح نشده چیست، تا بعد از آن هویتهای مسجد را نام ببریم و بگوییم که این قابلیتها را دارد (حال به برخی تصریح شده و به برخی هم تصریح نشده است)؛ یعنی زمانیکه قصد داریم بهجهات گوناگون دیگر مسجد از جمله: تأسیس، تعمیم، اداره، مسائل فرهنگی، خدماتی، اقتصادی، و مسائل گوناگون آن نگاه کنیم و بگوییم که مسجد دارای این هویتهای جامع است که همهی این برنامهها بر آن تطبیق میکند. هویت مسجد را هویتی جامع ببینیم که همهی جهاتش قابل مشاهده میباشد.
هویت مسجد را با نگاهی دیگر هم میشود تعقیب کرد و آن نگاه، روایات فراوانی است که بر بناء و تأسیس مسجد تاکید کردهاند؛ «تاکّد الروايات الاسلامية علی نشر ثقافة بناء المسجد»، روایات بهصورت متعدد بر نشر فرهنگِ مسجدسازی تصریح کردهاند که بهبرخی از آنها در ذیل اشاره میکنیم:
روایت اول:
عَنْ رَسُولِ اللَّهِ|: «مَنْ بَنَى مَسْجِداً، وَلَوْ مَفْحَصَ قَطَاةٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّة»[1] ؛ هر کسی که مسجدی بنا کند و لو به اندازه مفحص قطاط[2] (مفحص؛ یعنی محل پهن کردن خاک و قطعات). روایت میگوید: اگر بههمین اندازه؛ یعنی به حداقل ممکن، مسجدی بنا شود، خداوند متعال خانهای در بهشت برای او بناء میکند.
روایت دوم:
حدیثی از پیامبر که در منابع عامه نقل شده است، جناب احمد بن حنبل در مسند خود اینگونه نقل کرده که: «مَنْ بَنَى لِلَّهِ مَسْجِدًا، فَإِنَّ اللهَ يَبْنِي لَهُ بَيْتًا أَوْسَعَ مِنْهُ فِي الْجَنَّةِ»[3] ؛ هر کسی که برای خدا مسجدی بسازد خدای عزّوجلّ خانهای وسیعتر از این مسجد، در بهشت برای او بناء میکند.
روایت سوم:
ابونعیم اصفهانی در کتاب «حلية الاولياء» از پیامبر| نقل کرده که حضرت فرمود: يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: «أَيْنَ جِيرَانِي؟»، فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ: «وَمَنْ يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ جَارَكَ؟» فَيَقُولُ: «عُمَّارُ مَسْجِدِي»[4] .
خداوند در روز قیامت میفرماید: «همسايگان من كجايند؟» ملائکه مىگويند: چه كسانى سزاوار هستند كه همسایه تو باشند؟ خداوند میفرماید: «آبادگران مسجدم؛ یعنی کسانی که مسجد بنا میکنند».
برخی تعمیر را به معنای تأسیس گرفتهاند؛ مثلاً در {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ}[5] ؛ بعضی گفتهاند: تعمیر بهمعنای بناء مسجد میباشد.
آنچه از این روایات برداشت میشود این است که: این روایات بر توسعه و نشر فرهنگ مسجدسازی تاکید میکنند.
سؤال: هدف از این همه تاکید برای بناء مسجد چیست؟
جواب: ما هم در صدد این هستیم که ببینیم هویت مسجد چیست، و چه جایگاهی دارد، و نیز چه هدفی در مسجد نهفته است که این همه در روایات به آن تاکید شده است! بهطور قطع این همه تاکید تنها برای اجر و ثواب نمیتواند باشد، بلکه باید هویتی جامع و شامل داشته باشد که این هویت در زندگی دنیوی و اخروی انسان مؤثر باشد.
وقتی بنا داریم هویت مسجد را مورد بحث قرار بدهیم باید به سراغ قرآن کریم و روایات برویم؛ زیرا فقها این روایات را در کتب فقهی خودشان آوردهاند، اما بحث هویت مسجد و ورود به بحث، در هیچ یک از کتابهای فقهاء با این عنوان مطرح نشده و صورت نگرفته است.
هویت مسجد در قرآن
وقتی به قرآن مراجعه میکنیم، میبینیم اولین جهت هویتی که برای مسجد بیان شده این است که مسجد مکان ارتباط مستقیم با خداوند متعال میباشد. لذا اولین جهت هویتی «الارتباط بالله عزّوجلّ» است.
هویت مسجد، عمدتاً هویت فرهنگی است، به بناء مسجد هم که تاکید شده برای این است که مسجد پایگاه ارتباط دادن جامعه با خداوند عزّوجلّ میباشد.
در قرآن کریم آمده که خداوند عزّوجلّ مسجد را بهخودش نسبت داده است که به برخی از آن آیات در ذیل اشاره میکنیم:
آیهی اوّل: مشرکین حق ندارند مساجد الله را تعمیر کنند؛ قرآن میفرماید: {مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَىٰ أَنفُسِهِم بِالْكُفْرِ ۚ أُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ}[6] ، مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالیکه بهکفر خویش گواهی میدهند! آنها اعمالشان نابود (و بیارزش) شده؛ و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند!
آیه دوم: در آیه بعدش فرموده همانا تعمیر مسجد کار مؤمنین است. قرآن میفرماید: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}[7] ، مساجد خدا را تنها کسی آباد میکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد، و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهی از هدایتیافتگان باشند.
در این دو آیه، مساجد به خداوند نسبت داده شدهاست.
آیه سوم: قرآن میفرماید: {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي ...}[8] ؛ کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خداوند در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ... .
در این آیه هم مساجد به خداوند نسبت داده شدهاست.
آیه چهارم: قرآن میفرماید: {وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}[9] ؛ و اینکه مساجد از آن خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید.
حال بعضی مساجد را به محل سجود سبعه تفسیر کردهاند و بعضی هم به مسجد مصطلح تفسیر کردهاند.
بنابراین طبق آیات قرآن، مسجد منسوب به خداوند است؛ اینمطلب بیانگر آنست که نقطه اول در هویت و تشخیص ماهیت مسجد، ارتباط با خداوند و توحید است؛ یعنی هر کسی که داخل مسجد میشود باید عبادالله شود. مسجد باید پایگاه ترویج دین خدا و محل توسعهی فرهنگِ الهی و توحیدی باشد.
پس اولین مرحله در هویت مسجد، پایگاه ارتباط با خداوند میباشد. ارتباط دارای معنای عامی است که شامل: ارتباط فکری، ارتباط عقیدتی، ارتباط سلوکی و عملی میشود.
اما هویت مسجد در روایات
در روایات هم همین تعابیر به ضمیمهی تعابیر گوناگون دیگری آمدهاست.
پیامبر اکرم| از قول خداوند نقل میکند که مساجد، بیتالله میباشند.
در روایت این گونه نقل شده است که:
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ جَبَلَةَ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ سُلَيْمَانَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَلَا إِنَ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ ...»[10] ، رسول خدا| فرمود: خدای متعال فرمود: آگاه باشید که خانههای من در زمین مساجد هستند.
اینها لقب است؛ یعنی بیتالله لقبی است که خداوند مسجد را به خودش نسبت داده است.
یا مثلا وقتیکه دربارهی امام علی بن الحسین‘، لقب زینالعابدین را بهکار میبریم؛ یعنی یکی از جهات شخصیتی ایشان عبادت وی بوده است.
اگر برای امام رضا× لقب عالم آل محمد| را بهکار میبریم؛ یعنی یکی از جهات شخصیتی امام رضا× علم اهل بیت^ بوده است.
این سخن دربارهی مسجد هم گفته میشود؛ یعنی لقب بیتالله حاکی از جهت هویتی مسجد است؛ یعنی مسجد هویت بیتاللّهی دارد. لذا ارتباط جامعه با مساجد نباید قطع شود.
روایات متعددی در اینباره وجود دارد که در جلسه آینده به آن پرداخته خواهیم پرداخت.
الدرس الحادي والعشرون (1ربيع الثاني1443).
الباب الأول: كليات
وهي تشتمل على أمور:
الأمر الثالث: هوية المسجد
بناء علی ما تعرفنا عليه في اللغة والشرع وبيان الفقهاء أن المسجد في الاسلام يعتبر من الموضوعات التي يترتب عليها فوائد عديدة ومتنوعة، لذلك لابد للتعرف على حقيقة المسجد من التعرف على جميع الجهات والفوائد المترتبة عليه.
يعني يجب أن نعرف ما هي حقيقة الاهداف والأغراض التي يبني لأجلها المسجد.
لأن الأغراض من بناء وتاسيس شيء تنقسم الى قسمين: الأغراض التي يستهدف حين تشريعه وتاسيسه. الاغراض التي يصير مستهدفا بعد تاسيسه.
ان الاغراض والأهداف التي جعلت في مفهوم المسجد مثل الصلاة ومطلق العبادة و غيرهما مما لا شك فيه؛ وأما الاهداف والأغراض التي يمكن أن يضمن في المسجد فكثيرة جدا؛ والشارع كذلك لم يمنع من تصورها فيه والاستفادة منه لبلوغ تلك الأهداف.
لأنه لا مانع من الجمع بين الأهداف المصرحة بها في الشرع وبين الأهداف التي لم يصرح بها في الشرع ولكنه حسب تطور التاريخ يمكن أن يستفاد من المسجد لتحققها.
بناء على ذلك ينبغي الالتفات الى القرآن الكريم والسنة لأستخراج تلك الأهداف والأغراض، والتعرف عليها.
فنبدأ الآن للبحث والحديث حول المحاور الموجودة في القرآن والنصوص المرتبطة بالمسجد وتاسيس المسجد وأنحاء الاستفادة منه، ونعنونه بهوية المسجد.
نعم تؤكّد الروايات الإسلامية كثيرا على نشر ثقافة بناء المساجد في المجتمع الإسلامي؛ وذلك لما للمسجد من دورٍ مصيريّ وهوية هامة في سيادة القيم الدينية، وتوصي المسلمين بنشر هذه الثقافة ما استطاعوا من خلال تشييدها في كل مكان تظهر فيه الحاجة إليها من مدنٍ أو قرى؛
حتى روي في حديث عَنْ رَسُولِ اللَّهِ|: «مَنْ بَنَى مَسْجِداً، وَلَوْ مَفْحَصَ قَطَاةٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّة»[11] .
وفي حديث آخر عنه’: «مَنْ بَنَى لِلَّهِ مَسْجِدًا، فَإِنَّ اللهَ يَبْنِي لَهُ بَيْتًا أَوْسَعَ مِنْهُ فِي الْجَنَّةِ»[12] .
وفي ثالث عنه’: «يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: «أَيْنَ جِيرَانِي؟»، فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ: «وَمَنْ يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ جَارَكَ؟» فَيَقُولُ: «عُمَّارُ مَسْجِدِي»[13] .
والسوال الذي يخطر ببال الانسان حينما يلتفت الى هذه المجموعة من الروايات في خصوص حث الناس على بناء المسجد؛ هو أنه ما هو الهدف الأساس من هذه التوصيات الأكيدة؟ وما هي هوية المسجد الذي حث علی بناء بهذه المجموعة من الروايات؟
فلذلك ينبغي البحث والفحص عن الهوية الكامنة في عنوان المسجد الذي أمر بنائه في تلك المجموعة التي ذكرنا بعضها وسنتعرض لجميعها في مظانه.
1. الارتباط بالله عزوجل.
النقطة الأولى في هوية المسجد عبارة ارتباط هذا المكان بالله عزوجل وانتسابه له مباشرة ومن دون واسطة.
وهذه النسبة قد ورد في القرآن الكريم حين ما يقول في سورة التوبة:
{مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَىٰ أَنفُسِهِم بِالْكُفْرِ ۚ أُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ}[14] .
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}[15] .
وحينما يقول في سورة البقرة:
{وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي ...}[16] .
وفي سورة الجن:
{وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}[17] .
فكما عرفت أن المساجد في القرآن الكريم منسوبة الى الله و مرتبطة مع الله عزوجل، وهو يعني أن النقطة الأولى في هوية المسجد وتشخيص ماهيته عبارة الله الارتباط بالتوحيد ولا غير.
وكذلك في الأحاديث والروايات وردت لفظ المسجد منسوب الی الله تعالى بتعابير متنوعة ولكن أكثر المحدثين والفقهاء ذكروا هذه الروايات تحت عناوين وفصول فضائل المسجد وبركاته واما نحن نريد أن نذكرها بعنوان هوية المسجد وهذه عنوان انتزاعي من الروايات.
منها بيت الله:
وَ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: أَلَا إِنَ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ ...»[18] .