الأستاذ السيد ابوالفضل الطباطبائي

بحث الفقه

1400/08/04

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/کلیات فقه المسجد /جایگاه مسجد و وسعت حضورش در ساحت فقه

مقدماتی را درباره‌ی مسأله‌ی فقه و تطور و تکامل آن بیان کردیم، در مجموع سه مقدمه و مباحث آن را بیان کردیم. به خود مسائل فقه‌المسجد می‌رسیم، فقه‌المسجد دارای یک‌سری مسائل فقهی و یک‌سری کلیات است. برای ورود بحث فقه‌المسجد نیاز به کلّیاتی در باب مسجد است که به آن می‌پردازیم و سپس به‌بحث فقه‌المسجد وارد می‌شویم.

از جمله‌ی آن کلّیاتی که باید بیان کنیم، «مكانة المسجد وسعة حضوره في الفقه»، مکانت مسجد و وسعت حضورش در فقه است. این‌که

اوّلاً: جایگاه مسجد کجاست؟

ثانیاً: وسعت حضورش در میدان و ساحت فقه است، جایگاه مسجد در فقه کجاست؟ اهمیت مسجد در فقه چقدر است؟ در خود فقه، در منابع، در مصادر فقه و عند الفقها مسجد چه جایگاهی دارد؟ علاوه‌براین برای تبیین این جایگاه باید ببینیم که حضور مسجد در مباحث فقهی تا کجاست؟ در یک کتاب است، در ۲ کتاب است، در چند کتاب از آن بحث شده و تا کجا در مسائل مسجد ورود پیدا کرده‌است؟

بعد از بیان مباحث تطوری، فقه المسجد را جزء محور رابعه که استکشاف موضوعات از خود متون فقه باشد دانستیم؛ شایسته‌است که اوّلاً: در این‌جا به‌مکانت مسجد و وسعت حضورش در فقه التفاتی داشته‌باشیم؛ به‌عبارتی، نگاهی به فهرست متون فقهی کنیم و ببینیم که موضوع مسجد تا کجای فقه مطرح‌شده و می‌شود تا بتوانیم خودمان را آماده کنیم تا در فرصت‌های مکنونه از مسجد استفاده کنیم؛ چون محور بحث را مسجد تراز انقلاب اسلامی قرار دادیم و با این نگاه می‌خواهیم به فقه المسجد بپردازیم. ثانیاً: نگاهی به همه‌ی ابواب فقه کنیم، ببینیم که مباحث مسجد در کجاها مطرح شده‌ و کجاها مطرح‌نشده و قابلیت طرح دارد تا به دستمان بیاید که میدان حضور مسجد کجاست؛ آیا مسجد فقط برای نماز خواندن است که در کتاب الصلاة است؟ آیا مسجد فقط برای تطهیرش هست که در کتاب الطهارة آمده‌است؟ یا فراتر از این است.

زمانی‌که در ابواب فقه تأمل کنیم از جهات متعددی به حضور گسترده مسجد در فقه خواهیم رسید. این‌جانب با تأمّلی اندک که در این ابواب فقه داشتم بیش‌از ۲۰ کتاب و باب از ابواب فقه را استخراج کردم که مسجد در آن‌ها علی لسان الفقهاء طرح شده و یا این‌که قابلیت طرح دارد. این‌ها دو دسته هستند: 1- برخی از این ابواب قدیمی و متداول در بین فقها بوده، و در بیان فقها و در منابع فقهی وجود دارد، کتاب‌های متداول و متعارفی است. 2- برخی از این ابواب فقهی هم جدیدالتأسیس (أبوابٌ جُدد) هستند؛ با آن نگاه تطوّری که بیان کردیم ابواب جدیدی ایجاد شده که باید ببینیم آیا این‌ها قابلیت طرح دارد یا ندارد؟

این فهرست را به همراه توضیحاتی در ذیل آن عنوان بیان می‌کنیم تا مقداری در فضا قرار بگیریم و ببینیم که با چه مسأله‌ی گسترده‌ای مواجه هستیم؛ یعنی تصورمان این نباشد که ما با چند مسأله‌ی فقهی مواجهیم و قرار است چند جلسه‌ای در مورد آن صحبت کنیم و تمام شود، نه! بلکه با حضور گسترده‌ای از مسائل فقهی مواجه و درگیر هستیم.

در ابتدا آن قسمتی را طرح می‌کنیم که فقها هم مطرح نموده و درباره‌ی آن صحبت کرده‌اند که متداول در فقه است.

    1. کتاب‌الصّلاة؛

قاطبه‌ی فقها حرفشان درباره‌ی فقه‌المسجد در کتاب‌الصّلاة است که به تناسب (نماز در مسجد، جماعت در مسجد، ثواب مرمت و تعمیر و بنای مسجد) در کتاب‌الصّلاة به‌طور مفصل بیان کرده‌اند. در کتب روائیّه هم این‌گونه است، مثلاً مرحوم شیخ حر عاملی در «وسائل الشّيعة» در کتاب‌الصّلاة این‌گونه آورده و مطرح کرده‌است.

    2. کتاب‌الطّهارة؛ (تطهير المسجد - دفن الاموات في المسجد).

دومین کتابی که در آن بحث مسجد مطرح می‌شود کتاب‌الطّهارة است که در چند موضوع از مسجد بحث می‌شود:

     بحث تطهیر و تنجیس مسجد است. حکم نجس کردن مسجد چگونه است؟ اگر نجس شد تطهیرش چه حکمی دارد؟

     در بحث جنب و حائضی که وارد مسجد می‌شوند، ورود این‌ها به مسجد چگونه است؟ آیا حرام است یا نه؟ عبورشان از مسجد چگونه است؟ این‌ها در بحث ورود به مساجد خاصّه هم مطرح است.

     موضوع احکام الأموات که دفن میت در مسجد «يجوز أو لايجوز» چگونه است، آیا جایز است یا نه؟ آیا می‌توانیم مسجد را مقبره قرار دهیم یا نه؟ که این مباحث به‌مناسبت احکام اموات در کتاب‌الطّهارة مطرح‌شده است.

    3. کتاب الوقف؛ خود مسجد موقوفه است، علاوه‌براین نوع وقف مسجد که آیا موقوفه موقت است یا دائم است، آیا می‌شود موقوفه موقت باشد یا نمی‌شود؟ چیزهایی که بر آن ‌وقف می‌شود حکمش چگونه است؟ تصرف در اموال موقوفه‌ای مسجد چگونه است؟ آیا می‌شود تغییری در آن ایجاد کرد یا نه؟ که همه این‌ها در کتاب الوقف و به تناسب بیان‌شده است.

    4. کتاب الاعتکاف؛ اعتکاف خودش بحث جدایی است که از فعل مکلف بحث می‌کند، اما این فعل مکلف باید در ظرف مسجد برگزار شود، اولین بحث در اعتکاف این است که در مسجد باشد؛ مسجد هم باید دارای شرائطی باشد، مسجد جامع باشد یا غیر آن؛ این‌ها بحث‌هایی است که در کتاب الاعتکاف درباره‌ی مسجد به‌عنوان ظرف الاعتکاف از آن بحث می‌شود.

    5. کتاب الحجّ؛ در این کتاب نیز از باب این‌که برخی از اعمال حج در مسجد است، برخی از میقات‌ها مسجد است، مثلاً مسجد شجره. حاجی باید در مسجد مُحرِم شود، یا طواف في المسجد که همه‌ی این مباحث در این کتاب مطرح است.

    6. کتاب المزار؛ آیا زیارت مسجد مثل زیارت سایر موارد است یا حکم دیگری دارد؟ خصوصا اگر مساجد خاصّه مثل مسجدالحرام و مسجدالنّبی باشد.

    7. کتاب النذر؛ یکی از مواردی که می‌شود برای آن نذر کرد و نذر به آن تعلق می‌گیرد مسجد است؛ اگر کسی برای مسجد نذر کرد چه باید بکند؟ که همه این‌ها در کتاب النذر از آن بحث می‌شود.

    8. کتاب الخمس

    9. کتاب الزکاة؛ البته این دو جهت را باید با این دید مطرح کرد که آیا می‌توان مال خمس را در ساخت و تعمیر مسجد مصرف کرد یا نمی‌شود؟ آیا می‌شود زکات را برای ساخت و تعمیر مسجد هزینه کرد یا نمی‌شود؟ یعنی در مصرف زکات و خمس به مسجد وصل می‌شویم و در این جهت بحث در خمس و زکات مطرح است.

    10. کتاب الجهاد؛ «في کتاب الجهاد يتحدث الفقيه عن سيرة رسول الله و غزواته و أنه بدأ في بعضها من المسجد»، در این‌ کتاب التفاتاً به سیره پیامبر| که ایشان برخی از غزوات زمان خود را از مسجد آغاز کرد، «وحَثَّ الناس على الجهاد في المسجد و على منابر المسجد». پیامبر| بر منبر مسجد مردم را تشویق به جهاد می‌کرد.

آیا امروز هم جایز است که بحث جهاد بر منبر مسجد مطرح بشود یا نه؟ امروز بحث مقاومت مطرح است، آیا جایز است در منبر مساجد بر تحریک مردم برای حضور در مقاومت با استلهام از سیره‌ی پیامبر| که برخی از غزوات خود را از مسجد شروع کرد، استفاده شود یا نه؟ آیا می‌شود مسجد را پایگاه ثبت‌نام مجاهدین قرارداد یا نمی‌شود؟

    11. كتاب الغصب؛ در این‌که «يتحدث فيه عن بناء المسجد في الارض المغصوبة» احداث بنای مسجد در زمین غصبی چه حکمی دارد؟ اگر مسجد را در زمین غصبی بنا کردند حکمش چیست؟

مثلاً: ورثه‌ای است، پسر بزرگ‌تر زمین پدر را گرفته و بدون اجازه ورثه‌ی دیگر در زمین پدرش مسجدی ساخته‌است، حکم این مسجد چیست؟ چه باید کرد؟ اگر مالکین راضی نباشند چه باید کرد؟ همه‌ی این‌ها مباحثی است که در كتاب الغصب از آن بحث می‌شود.

    12. كتاب الاقرار؛ «الحديث فيه حول الاقرار بمسجدية المكان»، اگر کسی اقرار کرد ‌که این زمین، مسجد است و وقف برای مسجد شده‌است، مسجد در این‌جا بنا کرده‌ایم، این بنا، بنای مسجد است، آیا می‌شود اقرار او را پذیرفت یا نه؟ یا اگر اقرار به این کرد ‌که زمین و بنای دیگری مسجد است، آیا می‌شود اقرار او را پذیرفت؟ این‌ها مباحثی است که در كتاب الاقرار از آن بحث می‌شود.

    13. كتاب الاجاره؛ «الحديث حول جواز ايجار المسجد و ايجار أموال المسجد»، آیا می‌شود مسجد را به اجاره داد؟ آیا می‌شود مکانی را برای مسجد اجاره کرد و یا نمی‌شود؟ آیا می‌توانیم مسجد سیار هم داشته‌باشیم یا نمی‌شود؟ مثلاً کانکسی را آماده کنند و در مکانی که مسجد ندارند به‌صورت موقت بگذارند، وقتی‌که مسجد ساخته شد آن را به‌جای دیگری منتقل کنند، آیا می‌شود مسجد سیار داشته‌باشیم یا نمی‌شود؟ آیا می‌شود مکانی را برای مسجد اجاره کرد یا نمی‌شود؟ آیا اموال مسجد را می‌شود اجاره داد یا نه؟ که در كتاب الاجاره درباره‌ی آن بحث شده‌است.

علاوه‌بر این‌ها که برشمردیم ابواب متداولی در فقه هم هست که به آن پرداخته نشده و می‌توان به آن پرداخت.

    14. کتاب التّقيه (حول التّقيه في المساجد کلها في المساجد الخاصة كمسجدالحرام ومسجدالنّبي و...). آیا تقیه در همه‌ی مساجد خصوصاً مثل مسجدالحرام مسجدالنّبی جایز است یا نه؟ آیا با حضور اهل‌سنت در مسجد باید تقیه کرد یا نه؟ آیا مسجدی که فرش دارد برای نماز باید بر فرش سجده کرد یا می‌توان از مهر استفاده نمود؟ این‌ها مباحثی است که در کتاب التّقيه قابل‌طرح است.

    15. کتاب القضاء؛ «ويتحدث فيه عن جواز القضاء في المسجد وعدم جوازه»، در کتاب‌القضاء بحث می‌شود از این‌که آیا قضاوت در مسجد جایز است یا جایز نیست؟ آیا می‌شود در منطقه‌ای که قوه قضاییه ساختمان ندارد چند قاضی بیایند و در گوشه مسجد بنشیند و قضاوت کنند، آیا این کار جایز است یا نه؟ که نیازمند بحث است. اگر قرار است به سوی تمدن اسلامی حرکت کنیم باید ببینیم که جایگاه مسجد در ایجاد تمدن و ایجاد جو تمدن اسلامی کجاست؟ آیا می‌شود یا نمی‌شود؟

    16. کتاب الحدود، «ويتحدث فيه عن جواز اجراء الحدود في المسجد وعدم جوازه» اگر قرار شد در مسجد و حیاط آن حد بر کسی جاری شود آیا جایز است یا نه؟ یعنی آیا می‌توان در مسجد اجرای حد کرد یا نه؟

    17. کتاب اللقطه. (يعنی الحديث حول الاعلان عن الشی الذی يجده الانسان). اگر کسی لقطه و گمشده‌ای را پیدا کرد، آیا اعلان آن در مسجد جایز است یا نه؟ آیا می‌شود از طریق بلندگو و نصب اعلامیه اقدام کرد یا نمی‌شود؟

«هذه هي الأبواب الفقهية المتداولة بين الفقهاء قديما و حديثا وأما في الأبواب الفقهية الجديدة التي تاسست في هذه الأعصار» این‌ها از ابوابی است که در زمان شهید اول مطرح‌شده و تابه‌حال هم وجود دارد، برخی از ابواب فقهی هم جدید هستند که در همین عصر و زمان ما در باب تطور در فقه ایجاد شده‌است. مثل:

    18. کتاب فقه الحضاره، که فقه تمدن است، مسجد یکی از مراکز حضاره‌ی اسلامی و از اساسی‌ترین مراکز تمدن اسلامی است. فکر اسلامی از مسجد به جاهای دیگر نشر پیدا می‌کند. مسجد چه نقشی می‌تواند در فقه الحضاره داشته باشد؟ که می‌توان در آن‌جا از آن بحث کرد. خصوصا فقه الحضاره که در آن از بناهای تمدنی، مثل عمران المسجد، توسعه مسجد، که در جامعه اجرا می‌شود می‌توان درباره‌ی آن‌ها بحث کرد.

    19. فقه المدن؛ (فقه شهرسازی) در شهرسازی بنای مسجد کجاست؟ آیا هر زمینی که به درد نخورد، می‌توان در آن مسجد ساخت یا نه؟ مسجد از نگاه اسلام دارای شرایطی است، مسجد باید جایی باشد که امکان تواصل از همه جهات شهر باشد، دسترسی به مسجد باید آسان باشد. باید ببینیم که در فقه چه جایگاهی دارد؟ کیفیت بنایش از چه جایگاهی برخوردار است؟ آیا مسجد باید برتر از خانه‌های دیگر باشد یا خانه‌ها باید برتر از مسجد باشند؟ این‌ها مباحثی است که در فقه المدن قابل‌طرح است.

    20. فقه الادارة (يعنی الحديث عن ادارة المساجد ضمن فقه الادارة). از جمله‌ی آن اداره کردن مسجد است. از نگاه اسلام و از نگاه فقه اداره کردن مسجد چگونه و بر عهده‌ی چه کسی است؟ فقه الادارة خودش یک فقهی است. از جمله مسائل فقهی فقه الادارة ادارة المساجد است؛ اداره مسجد بر عهده‌ی کیست؟ آیا به‌عهده‌ی حاکم است یا به‌عهده مردم؟ آیا تولیت مسجد اعتبار دارد یا تولیت آن در اختیار ولی‌فقیه است؟ این‌ها بحث‌هایی که می‌شود در فقه‌المسجد مطرح کرد.

این‌ها مواردی بود که گفتیم، اما اگر ادامه دهیم بازهم می‌شود مباحث دیگری را مطرح کرد.

مثلاً فقه التّعليم؛ اگر جایی مدرسه کم داشت آیا می‌شود از مسجد به‌عنوان مدرسه هم بهره برد؟ آیا این کار جایز است یا جایز نیست؟ در فقه التّعليم می‌شود درباره‌ی آن بحث کرد.

در فقه الحکومة که آقایان از آن بحث می‌کنند، آیا حکومت اسلامی فوق تولیت مساجد است یا این‌که اگر کسی مسجدی را وقف کرد و تولیت آن را به پسرش سپرد، بدون اجازه پسرش می‌شود کاری را انجام داد یا نمی‌شود؟ این‌ها مباحثی است که نیازمند طرح است.

لذا با همین نگاه به‌مجموعه‌ی ابواب فقه، اهمیت و مکانت مسجد و وسعت آن در مجموعه‌ی فقه روشن می‌شود. اگر ۵۲ باب فقهی که شهید اوّل بیان کرده را معتبر بدانیم و براساس آن پیش برویم در ۲۰ باب آن بحث مسجد مطرح است. اگر بخواهیم توجه بیشتری داشته‌باشیم، مرحوم شيخ حر عاملى‌ در کتاب «وسائل الشّيعة» ۷۰ باب را درباره‌ی مباحث مسجد مطرح می‌کند. باز اگر بخواهیم تامل بیشتری داشته‌باشیم باید به سراغ «تحريرالوسيلة» مرحوم امام+ و «العروة الوثقی» سید یزدی برویم، این‌ها بیش‌از سیصد مسأله درباره‌ی مسجد مطرح کرده‌اند که مربوط به مسجد است.

مسائل متعددی وجود دارد که همه‌ی این‌ها دلالت مکانت والای مسجد می‌کند.

بازهم اگر می‌خواهیم بیشتر مسأله‌ی مسجد را با نگاه تراز انقلاب اسلامی دنبال کنیم باید به‌سراغ بیانات فقیه معاصر مؤسّس «مفجِّر الثورة الاسلامية» و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی مرحوم امام خمینی+ و مقام معظم رهبری برویم و ببینیم که این دو بزرگوار در باب مسجد چه گفته‌اند؛ یعنی ببینیم مسجد از نگاه امامین انقلاب چه جایگاهی دارد؟ این‌ها همه حکایت از این دارد که جامعه اسلامی نیازمند توجه عمیق به مسجد است. از قداست مسجد، اداره مسجد، فرهنگ مسجد و سایر مواردی که در مسجد می‌تواند مطرح بشود.

 

الدرس الخامس عشر (19ربيع الاول 1443)

المقدمه الرابعة: مكانة المسجد وسعة حضوره في الفقه

بعد أن بينا أن المسجد مما يمكن التطور في فقهه واحكامه من جهة استكشاف أحكامه من الأبواب المتفرقة في الفقه، فينبغي الالتفات الى جميع أبعاده في المتون الفقهيه.

لأننا نعيش بعد انتصار الثورة الاسلامية وتاسيس الحكومة الاسلامية ونستطيع لاستفادة من جميع الفرص المكنونة في عنوان المسجد.

فأوّلا لابد من الالتفات الى أبواب الفقه التي قد تحدث الفقهاء فيها عن المسجد أو يمكن الحديث فيها عن المسجد وما يرتبط به.

اننا قد تأملنا في ابواب الفقه وبحثنا عن موضوع المسجد وفعثرنا على أنه مما تحدث الفقها عنه في العديد من أبواب الفقه:

    1. کتاب الصلاة

    2. کتاب الطهارة. (تطهير المسجد - دفن الاموات في المسجد)

    3. کتاب الوقف.

    4. کتاب الاعتکاف.

    5. کتاب الحج.

    6. کتاب المزار.

    7. کتاب النذر.

    8. کتاب الخمس.

    9. کتاب الزکاة.

في کتابی الخمس والزکاة يمكن الحديث في أنه هل يجوز صرف مال الخمس أو مال الزكاة لتعمير المسجد وصيانته ولما يرتبط بشأن المسجد أو لا؟

    10. کتاب الجهاد.

في کتاب الجهاد يتحدث الفقيه عن سيرة رسول الله وغزواته وأنه بدأ في بعضها من المسجد، وحدث الناس على الجهاد في المسجد وعلى منابر المسجد.

    11. كتاب الغصب.

يتحدث فيه عن بناء المسجد في الارض المغصوبة.

    12. كتاب الاقرار.

الحديث فيه حول الاقرار بمسجدية المكان.

    13. كتاب الاجاره.

الحديث حول جواز ايجار المسجد وايجار أموال المسجد.

    14. کتاب التقيه (حول التقيه في المساجد کلها في المساجد الخاصة كمسجد الحرام ومسجد النبي و...).

    15. کتاب القضاء.

ويتحدث فيه عن جواز القضاء في المسجد وعدم جوازه.

    16. کتاب الحدود.

ويتحدث فيه عن جواز اجراء الحدود في المسجد وعدم جوازه.

    17. کتاب اللقطه. (يعنی الحديث حول الاعلان عن الشی الذي يجده الانسان).

هذه هي الأبواب الفقهية المتداولة بين الفقهاء قديما وحديثا وأما في الأبواب الفقهية الجديدة التي تأسست في هذه الأعصار مثل:

    18. کتاب فقه الحضارة.

بما أن المسجد يعتبر من مراكز الحضارة الاسلامية ومنه ينشر الحضارة والفكر الاسلامي، فينبغي الحديث عنه في فقه الحضارة.

ومن الموضوعات التی يتحدث عنها في فقه الحضارة عبارة عن فقه العمران والتوسعه ومنها عمران المسجد.

    19. فقه المدن.

ويتحدث فيه عن مکان بناء المسجد في المدينة وكيفية بنائه بحيث يمكن التواصل الى المسجد من جميع الطرق والشوارع والاحياء.

    20. فقه الاداره (يعنی الحديث عن ادارة المساجد ضمن فقه الاداره)

الملتفت الى هذا العدد من أبواب الفقه يظهر له مكانة المسجد وأهميته عند الفقهاء وفي المنابع الفقهية.

ومن يريد أن يقف على أهميته أكثر مما وقف عليه في هذا المجال فليراجع كتاب وسائل الشيعه للشيخ الحر العاملي& حيث جعل في كتاب الصلاة عنوانا (أبواب أحكام المسجد) وذكر سبعين بابا من الروايات الفقهيه في موضوع المسجد وكل باب من هذه اللأبواب يشتمل علی عدة أحاديث.

والسيد الامام الخميني+ في تحرير الوسيلة والسيد اليزدي& في العروة الوثقى ذكرا مسائل عدة في موضوع المسجد.

وكل هذه الأمور يدل على مكانة المسجد وأهميته.

مضافا الى ذلك أن الفقيه المعاصر الامام الخميني+ الذي اسس الحكومة الاسلامية قد قال بشان المسجد وسعة أبعاده ومكانته في الفقه وفي المجتمع الاسلامي ما قال في جميع الأبوب من قداسته الى ادارته والى ثقافته وغيرها.