97/10/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ابدال/ نظر علماء در مورد ابدال
ابدال[1]
بیان علمای خاصه درباره ابدال:1. مرحوم علامه امینی در مورد ابدال میفرماید:
الابدال: مصطلح جدید جاء به الأمویین محاوله منهم لذر الرماد فی أعین المسلمین، علی أن الأمویین رجالا و نساء، إن لم نقل إنهم أفضل من أهل البیت و صحابه رسول الله فإنهم یوازونهم فی الفضل، و ذلک تلافیا للوضع الذی أوجدوه بقتلهم أصحاب رسول الله خصوصا ممن کانوا مع امیر المؤمنین علیهالسلام، و ان المسلمین سوف ینصرون و یرزقون و یمطرون بهؤلاء الأبدال، و علیه فان الخروج علی الشام و أمیرها سوف یرفع النصر و الرزق عن المسلمین. و قد انطلت هذه الحیله علی الکثیر من بسطاء المسلمین و اعتقدوا بصحتها عند ما عاد معاویة من صلحه مع الإمام الحسن علیهالسلام خطب بالناس و ذکرهم بنفسه و أعطی الإشارة المتفق علیها مع الوضاعین بعد سماعهم کلمة الأبدال و الشروع فی وضع الأحادیث هذه الفریة.و لقد نفی الکثیر من العلماء صحة هذه الأحادیث و هذه الروایات و قالوا بأنها روایات باطلة سندا و متنا، کما أن أهل الحدیث المحققین قد تکلموا فی أسانید أحادیث الأبدال هذه، و منهم الحافظ ابن الجوزی الذی حکم بوضعها و تابعه علی ذلک ابن تیمیة و کذلک السخاوی.[2]
« ابدال: مصطلح جدیدی است که امویان شایع کردند تا خاکستر در چشمهای مسلمانان بریزند به اینکه امویها مرد و زن آنها اگر نگوئیم برتر از اهل بیت و اصحاب رسول خدا هستند؛ لااقل هم وزن با آنان در فضل هستند و این کار را برای جبران وضعی که برای خود به وجود آوردند با قتل اصحاب رسول خدا، مخصوصا اصحابی که همراه امیرالمومنین علیهالسلام بودند، و اینکه مسلمانان به واسطهی این ابدال نصرت میشوند و روزی داده میشوند و باران باریده میشود.[3] بنابراین قیام علیه شام و امیر آن سبب میشود نصرت و رزق از مسلمانان برداشته شود[4] ، این حیله بر خیلی از مسلمانان سادهلوح مؤثر بود و به صحت آن اعتقاد پیدا کردند هنگامی که معاویه از صلح با امام حسن علیهالسلام برگشت، برای مردم خطبه خواند و آنان را در مورد خودش متذکر شد و به واضعان حدیث، بعد از اینکه کلمه ابدال را شنیدند، اشاره کرد که احادیثی در مورد این دروغ جعل کنند.
و به تحقیق بسیاری از علما صحت این احادیث و روایات را نفی کردند و گفتند این روایات هم از جهت سند و هم از جهت متن باطل هستند. همچنانکه محققین از اهل حدیث در سند احادیث ابدال بحث کردند و از جمله آنها حافظ ابن جوزی است که حکم به جعلی بودن این روایات کرده است و ابن تیمیه و سخاوی او را تبعیت کردند.»
بیشتر روایات پیرامون ابدال از منابع اهل سنت نقل شده و اما در منابع ما روایاتی که نقل شده به وضوح مصداق ابدال را مشخص کردند و سیرهی ائمه علیهمالسلام این بود که مباحثی که در جامعه مطرح و شیوع پیدا میکرد یا رد میکردند یا اینکه به تفسیر و توضیح صحیح آن و مشخص کردن مصداق واقعی آن میپرداختند.