درس مهدویت استاد طبسی

96/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سرنوشت یهود در عصر ظهور

بحث ما پیرامون سرنوشت یهود در دوران ظهور بود، نظریات مطرح در این زمینه را بیان کردیم؛ منتهی شدیم به نظریهی قتال و جنگ امام زمان با یهود به این معنا که یهود مکلف به پذیرش اسلام میشوند و در صورت عدم پذیرش اسلام با آنان مقابله نظامی میشود، روایتی را ذیل آیهی شریفه زیر در این زمینه نقل شده که بخشی از آن را بیان کردیم و در ادامه به بیان بخش دیگر آن روایت و بررسی این نظریه میپردازیم.

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ؛ و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند قطعا بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‌گشوديم ولى تكذيب كردند پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان] آنان را گرفتيم.

ادامهی ترجمه روایت چهاردهم:

سپس امير المؤمنين علیه‌السلام شمشير رسول خدا صلی‌الله علیه و آله را به من مى‌دهد و مرا به مشرق و مغرب مى‌فرستد. پس به‌سوى دشمن خدا نمى‌روم، مگر اين‌كه خونش را مى‌ريزم و بتى رها نمى‌كنم، مگر آن را مى‌سوزانم تا به «هندوستان» مى‌رسم و آن را مى‌گشايم و دانيال و يوشع به‌سوى امير المؤمنين علیه‌السلام بيرون مى‌آيند و مى‌گويند: راست گفت خدا و رسولش!

خداوند همراه آن‌ها هفتاد نفر را به‌سوى بصره مى‌فرستد و جنگجويان آن‌جا را مى‌كشند و واحدى از ارتش را به روم اعزام مى‌دارد و آن‌جا را فتح مى‌كنند. سپس تمام حيوانات حرام‌گوشت را مى‌كشم، به‌گونه‌اى كه در روى زمين غير از (حلال‌گوشت و) پاك پيدا نشود. به يهود و نصارا و ساير ملّت‌ها پيشنهاد مى‌كنم و آن‌ها را ميان پذيرفتن اسلام و شمشير مخيّر مى‌سازم، پس هركس مسلمان شد، منّت گذارم به او و هركس اسلام را نپذيرفت خونش را مى‌ريزم.

مردى از شيعيان ما باقى نمى‌ماند، مگر اين‌كه خداوند فرشته‌اى به‌سوى او مى‌فرستد و از روى او خاك را برطرف ساخته و همسران و جايگاه او را در بهشت به او معرّفى مى‌كنند و نمى‌ماند در روى زمين نابينايى و زمين‌گير و گرفتارى، مگر اين‌كه خداوند بلا را از او برمى‌دارد به خاطر ما اهل بيت علیهم‌السلام.

از آسمان به زمين بركت نازل مى‌شود، حتى شاخه‌هاى درخت از كثرت ميوه مى‌شكند و ميوه‌هاى زمستان در تابستان و ميوه‌هاى تابستان در زمستان خورده شود و اين است (معناى) گفته خداوند «و اگر اهل شهرها و آبادى‌ها ايمان مى‌آوردند و تقوا پيشه مى‌كردند، بركات آسمان و زمين را براى آن‌ها مى‌گشوديم، ولى (آن‌ها حق) را تكذيب كردند، ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم.»سپس خداوند به شيعيان ما كرامتى مى‌نمايد كه به آن‌ها چيزى در زمين و هرچه در آن است مخفى نماند، حتى مردى از آن‌ها بخواهد از جريان‌هاى درونى خانواده خود را بداند، به آن‌ها هر كارى را كه مى‌كنند خبر مى‌دهد (از كرده‌هاى آنان مطّلع مى‌شوند).منابع روایت:1. الخرائج و الجرائح، ج‌2، ص8482. مختصر بصائر الدرجات، ص 36- 37- از الخرائج.3. الرجعة، ص 67 ح 43- كما في رواية الخرائج.4. نوادر الأخبار، ص 286 ح 5- از الخرائج.5. بحار الانوار، ج 45 ص 80 ب 37 ح 6- از الخرائج و ج 53 ص 61 ب 29 ح 52- از الخرائج و مختصر بصائر الدرجات.6. العوالم، ج 17 ص 344 ب 5 ح 2- از الخرائج.

7. معجم الأحاديث الإمام المهدي علیه‌السلام، ج‌7، ص173