96/11/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: سرنوشت یهود در عصر ظهور
عدم پذیرش جزیه از یهود:بحث ما پیرامون سرنوشت یهود در عصر ظهور بود. روایتی را به نقل از جابر بن عبد الله انصاری از امیر المومنین علیهالسلام نقل کردیم که در این روایت چنین تعبیر شده بود: وَ يَسِيرُونَ جَمِيعاً إِلَى أَنْ يَأْتُوا بَيْتَ الْمَقْدِسِ گویا از این عبارت استفاده شده که امام بدون درگیری و لشگر کشی وارد بیت المقدس میشوند حال یا از این جهت که چون خطوط مقدم آنها شکست خورده دیگر رودررو نمیشوند و مقابلهای نمیکنند یا از این جهت که قبل از ظهور امام زمان مشکل بیت المقدس حل شده و یهود کنار زده میشوند. این روایت صراحت ندارد و همین مقدار دلالت دارد که امام بدون در گیری وارد بیت المقدس میشوند.
منابع روایت:1. إثبات الهداة، ج 3 ص 587 ب 32 ف 61 ح 804 از المجموع الرائق2. مستدرك الوسائل، ج 2 ص 321 ب 49 ح 21 و ج 11 ص 377 ب 49 ح 213. الشيعة و الرجعة، ج 1 ص 176- 177- از المجموع الرائق.4. المهدي الموعود المنتظر، ج 1 ص 110 و 111- از الشيعة و الرجعة.5. موسوعة أحاديث أمير المؤمنين علیهالسلام، ص 32 ح 8- همان نص إثبات الهداة. و ص 74 ح 5
6. معجم الأحاديث الإمام المهدي علیهالسلام، ج4، ص178
اولین کسی که این حدیث را نقل کرده صاحب المجموع الرائق است. این کتاب در حقیقت چند رساله است.
بررسی اعتبار کتاب المجموع الرائق من ازهار الحدائق:مرحوم آقا بزرگ تهرانی در مورد این کتاب میفرماید:
آن مجموعه از رسائل در فنون متعدد از دعاها و حرزها و عقائد دینی و فروع فقهی و غیر آن از اخبار غریبه و فوائد کلامی است، آن از جمله کتابهائی است که شیخ ما مرحوم نوری بر آن اعتماد کرده و در خاتمهی مستدرک در اعتبار آن سخن گفته: و آن کتاب سید هبة الله بن ابو محمد حسن موسوی معاصر علامه حلی، و آن کتابی ارزشمند و از لابلای مطالب کتاب ظاهر است که آن را در سال 703 هجری تألیف کرده است، صاحب ریاض در ریاض گفت: آن دو جلد بزرگ که هر جلد شش باب است. گویم: جلد اول را یافتیم امّا بر جلد دوم دست نیافتیم و نشنیدیم که وجود داشته باشد، امّا جلد اول در کتابخانه سید حسن صدر الدین در کاظمین است، و در کتابخانه شیخ علی کاشف الغطاء در نجف است و نزد سید محمد جزائری در اهواز است دارای شش باب است: باب اول در منافع قرآن و آنچه از ائمه علیهمالسلام در طب وارد شده، باب دوم در اعتقادات و آنچه از معرفت خدا بر مومن واجب است و در آن تمام کتاب اعتقادات صدوق از نسخهاش به خط سید زین الدین علی بن سعید ابو عبد الله حسین موسوی پسر عموی مصنف بنا بر آنچه در آخر باب به آن تصریح کرده، وارد کرده است. باب سوم تمام جمل علم و عمل شریف مرتضی علم الهدی از نسخهاش به خط حسن بن علی بن محمد بن علی حسینی که جد او معروف به صاحب خاتم بود، وارد کرده است؛ باب چهارم در ادعیه و حرزهائی که از رسول خدا صلیالله علیه و آله و ائمه علیهمالسلام رسیده است، میباشد؛ باب پنجم کتاب مقنع در امامت تصنیف مرحومشیخ مفید را آورده است؛ باب ششم در بعضی روایات و مناقب اهل بیت علیهمالسلام میباشد و در ذکر اتصال وصیت از آدم تا علی علیهالسلام و ذکر کلام هشام بن حکم در امامت و وصف امام و دلائل بر امامت میباشد و در آخر تنبیه داده بر اینکه این احادیث 1200 کلمه از کلمات بهترین بندگان است.[1]
مرحوم نوری میفرماید:
کتاب مجموع الرائق من أزهار الحدائق تألیف سید عالم فاضل سید هبة الله بن ابو محمد حسن موسوی است. صاحب أمل الآمل گفت: او عالم، صالح، عابد بود و کتاب الرائق من أزهار الحدائق از او است. و در ریاض: سید هبة الله بن ابو محمد حسن موسوی، فاضل، عالم، کامل، محدث، جلیل و معاصر علامه بود و او صاحب کتاب المجموع الرائق معروف است، و ان کتابی لطیف و جامع اکثر مطالب است و کسانی که این کتاب را مرحوم صدوق و مرحوم مفید نسبت دادهاند اشتباه کردهاند. چون:
اولا: این کتاب در فهرست مؤلفات مرحوم مفید و مرحوم صدوق در کتب رجال ذکر نشده است.
ثانیا: در این کتاب از جماعتی از متأخرین این دو نقل روایت شده است.
ثالثا: از مطالب کتاب ظاهر است که آن را در سال 703 تألیف کرده است.
رابعا: خود او بارها در لابلای کتاب به اسمش تصریح میکند بنابر انچه در بعضی نسخه ها دیدم. و از تاریخ تألیفی که برای آن ذکر شد معلوم میشود که او آن را در اواخر عصر علامه تألیف کرده است. شاید وجه چنین ظنی این بوده که او اعتقادات مرحوم صدوق را در این کتاب آورده است و اول هر بحثی چنین اورده که مرحوم صدوق گفت و همچنین از مرحوم مفید نیز نقل کرده که سبب اشتباه شده است.
خلاصه کتاب او دو جلد بزرگ است که مشتمل بر اخبار غریبه و فوائد کلامی و مسائل فقهی و دعاها و اذکار و مانند آن است و شامل 12 بابا است، هر جلد شش باب و ان کتابی معروف اگر چه استاد ما در بحار الانوار نامی از این کتاب نیاورده است.گفت: از مؤلفات او کتاب شرقی در معجزات پیامبر صلیالله علیه و آله و دلائل امامت امیر المومنین و ائمه علیهمالسلام است همچنانی که در کتاب المجموع الرائق به آن تصریح کرده است.
گویم: در این کتاب تمام کتاب اربعین جمال الدین یوسف بن حاتم شامی شاگرد محقق صاحب کتاب الدّر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم- و «الأربعين» جمال الدین حافظ فاضل ابو خطاب عمر اندلسی به قرائت مبارک بن موهوب اربلی به سال 610 در مجلس واحد، را آورده است.و در موضعی از کتاب می گوید: و از انچه من بر آن دست یافتم از خطب امیر المومنین علیهالسلام است که از خزانه مولوی رضویه طاووسیه نقل کردم از کتابی که یافتم به خط سید مولی سعید رضی الدین مؤلف این خزانه و شامل کتب او بود.
خلاصه پس نسبت مذکوره از اغلاط روشن است. و در اول کتاب گفت: من نظر کردم در بعضی کتب مسنده نزد فضلاء معظم و سادات مقدس لذا دست یافتم بر جمعآوری انچه تصنیف کرده بودند.[2]
مرحوم مجلسی علت عدم ذکر این کتاب را در مقدمه بحار توضیح میدهند:
ثمّ اعلم أنّا سنذكر بعض أخبار الكتب المتقدّمة الّتي لم نأخذ منها كثيراً لبعض الجهات مع ما سيتجدّد من الكتب في كتاب مفرد ، سميناه : بمستدرك البحار إن شاء الله الكريم الغفّار ، إذ الإلحاق في هذا الكتاب يصير سبباً لتغيير كثير من النسخ المتفرّقة في البلاد : والله الموفق للخير والرشد والسداد. [3]
سپس بدان که به زودی بعضی اخبار کتب متقدمهای بسیاری از روایات آنها را به جهاتی اخذ نکردم را ذکر کنم و به زودی مییابی آنها را در کتابی جدا به نام مستدرک بحار اگر خدا بخواهد زیرا الحاق به بحار سبب تغییر بسیاری از نسخههای متفرقه در بلاد میشود. (اختلاف در نسخه هائی که در دسترس مردم است، می شود) .
مرحوم نوری در مورد کتابهائی که مرحوم مجلسی ذکر نکرده، میفرماید:
وقد عثر على كتب كثيرة لم ينقل عنها في البحار بل ذكرها في المقدمات ووجد كتب أخرى لم يكن عنده ولم يمهله الأجل لتأليف المستدرك ولا بأس بالإشارة إلى أسامي تلك الكتب التي أغلبها موجودة [4]
مرحوم مجلسی بر کتب زیادی دست یافته که آنها در بحار نقل نکرده بلکه آنها را در مقدمات ذکر کرده و کتب دیگری هم یافت شد که نزد او نبود و اجل هم مهلت تألیف مستدرک را به او نداد و بد نیست که به اسامی آن کتب که اغلب موجود هستند اشاره کنم:
ز: المجموع الرائق تألیف سید هبة الله بن ابی محمد حسن موسوی معاصر علامه.نتیجه:کتاب المجموع الرائق کتابی معتبر است و مولف آن شخصیتی معتبر است و مرحوم حر عاملی هم خطبهی امیر المومنین علیهالسلام که دلالت داشت بر ورود حضرت مهدی و اصحابش به بیت المقدس را از این کتاب نقل میکند امّا مولف این خطبه را در کتابخانه یافته و آن را نقل کرده و هیچ طریقی به آن ندارد لذا باید طرق دیگری مانند قوت متن و وجود شواهد صحت در روایات دیگر را بر اعتبار این روایت بیابیم.