96/09/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: سرنوشت یهود در عصر ظهور
آیه دوم:﴿أَفَغَيْرَ دِينِ اللّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾يا جز دين خدا را مىجويند با آنكه هر كه در آسمانها و زمين استخواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانيده مىشويد.مفاد آیه این است که یهود و غیر یهود همه مسلمان میشوند و روایاتی هم بر طبق آن است:
روایت اول (تفسیر آیه دوم)[تفسير العياشي] عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیهالسلام عَنْ قَوْلِهِ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً قَالَ أُنْزِلَتْ فِي الْقَائِمِ علیهالسلام إِذَا خَرَجَ بِالْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الصَّابِئِينَ وَ الزَّنَادِقَةِ وَ أَهْلِ الرِّدَّةِ وَ الْكُفَّارِ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَيْهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ مَا يُؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ يَجِبُ لِلَّهِ عَلَيْهِ وَ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّهَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ الْخَلْقَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَمْراً قَلَّلَ الْكَثِيرَ وَ كَثَّرَ الْقَلِيلَ.[1]
ابن بكير گويد: از امام موسى بن جعفر علیهالسلام منظور از آيه ﴿وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً﴾ را سؤال كردم. فرمود:
اين آيه در شأن قائم علیهالسلام نازل شده است، هرگاه كه خروج كرد بر يهود و نصارا و زنادقه و صابئين (تابعین حضرت یحیی) و اهل ردّ (مرتدها) و كفّار در شرق و غرب عالم، اسلام را بر آنها عرضه مىدارد و هركس از روى طوع و رغبت قبول نمود، او را به نماز و روزه و زكات امر مىنمايد و به آنچه كه مسلمان امر شود، بر او نيز واجب مىشود و كسى كه اسلام نياورد، او را گردن مىزند تا اينكه درهمه شرق و غرب احدى نماند، مگر اينكه خدا را به توحيد ياد كند.
ابن بكير عرض كرد: قربانت شوم! خلق بيش از اين است كه يك نفر بر آنها مسلّط شود و اداره نمايد. فرمود: هرگاه خداوند امرى را اراده كند، زیاد را كم و كم را زياد نمايد؛ يعنى اداره يك كشور به وسعت زمين مانند كف دست او است و برقرارى ارتباط هم با همه جاى زمين بر او مانند يك سينى در جلوى چشم يك فرد عادّى خواهد بود.طبق این روایت یهود در زمان ظهور دو راه بیشتر ندارد: اول: اسلام بیاورد دوم: کشته شدنمنابع روایت: 1. تفسیر عیاشی، ج1، ص1832. تفسیر صافی، ج1، ص353 از تفسیر عیاشی3. نوادر الاخبار، مرحوم فیض، ص273 از تفسیر عیاشی4. اثبات الهداة، ج3، ص549 از تفسیر عیاشی5. المحجة، ص50 از تفسیر عیاشی6. البرهان، ج1، ص296 از تفسیر عیاشی7. بحار الانوار، ج52، ص340 از تفسیر عیاشی8. منتخب الاثر، ص471 از المحجة9. معجم احادیث الامام المهدی علیهالسلام، ج7، ص84
بررسی سند روایتاین روایت تنها در تفسیر عیاشی ذکر شده است و روایات تفسیر عیاشی هم مراسیل است. البته جهت مرسل بودن روایات آن این است که نساخ اسناد روایات را ذکر نکردند.پس این روایت مرسل است امّا چون قوت متن دارد و شواهد و قرائن بر آن در دیگر روایات وجود دارد، آن را میپذیریم.
روایت دوم (تفسیر آیه دوم)[تفسير العياشي] عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام يَقُولُ: وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَى أَرْضٌ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ.[2]
امام صادق علیهالسلام فرمود: وقتى قائم ما ظهور نمود جائى در روى زمين نمىماند جز اينكه بانگ: اشهد ان لا اله الا اللّه، و اشهد انّ محمدا رسول اللّه در آن بلند است.
این روایت، روایت قبل را تفسیر میکند که همه که موحد میشوند، مسلمان میشوند البته نسبت به روایت قبل عام است چون در این روایت نام از گروه خاصی برده نشده است.
منابع روایت:1. تفسیر عیاشی، ج1، ص1832. تفسیر صافی، 3. اثبات الهداة، ج3، ص549 از تفسیر عیاشی4. المحجة، ص50 از تفسیر عیاشی5. البرهان، ج1، ص296 از تفسیر عیاشی6. بحار الانوار، ج52، ص340 از تفسیر عیاشی7. نور الثقلین، ج1، ص3678. منتخب الاثر، ج1، ص2939. ینابیع المودة، ج3، ص23610. معجم احادیث الامام المهدی علیهالسلام، ج7، ص83
این روایت از جهت سند همانند روایت قبل مرسل است و از جهت دلالت هم، دلالت دارد بر اینکه همهی مردم در زمان ظهور اسلام را میپذیرند.