درس مهدویت استاد طبسی

96/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تجدید حکومت عباسیان قبل از ظهور

بررسی دلالت روایت سیزدهم: قرقیسیا:

بعضى از علما معتقدند كه: يكى از علائم ظهور امام زمان رخداد واقعه «قرقيسيا» يا «آرمگدون» است.

«قرقيسيا» در تورات ذكر شده و يهود و نصارى از آن به يك جنگ خطرناك و سيل بنيان‌كن تعبير كرده‌اند، كه در پايان تاريخ بشريّت واقع خواهد شد.

«آرمگدون» مركب از دو كلمه «آر» و «مگدون» است. «آر» به معناى «كوه» است. «مگدون» يا به معناى «وادى، درّه» است. يا به معناى «كوه كوچك» است. كه در شمال فلسطين واقع شده است.

توهّم اهل كتاب اين است كه دامنه اين جنگ، تمام منطقه شمال فلسطين را كه آرمگدون نام دارد، شامل مى‌شود. و همچنان اين جنگ تا جنوب فلسطين نيز كشيده مى‌شود، به‌گونه‌اى كه در اين جنگ، بالغ بر چهار صد ميليون نفر شركت مى‌كنند و عمدتا اهل عراق، ايران، ليبى، قفقاز و سودان هستند. به تصور اهل كتاب ريشه اين حركت از جنوب روسيه (ايران) سرچشمه مى‌گيرد.

نظريه «زبيدى» پيرامون «قرقيسيا»:

وى طى مقاله‌اى در مجله الفكر الجديد مى‌گويد: اين حادثه عظيم، پيش از ظهور واقع مى‌شود و در روايات ما از آن به جنگ «قرقيسيا» تعبير شده است و در اين جنگ ميليونها آمريكائى، اروپائى، روسى، ترك، مصرى و مغرب عربى شركت مى‌كنند. ارتش شام نيز در اين جريان شركت مى‌كند و سپس سفيانى ظاهر مى‌شود.

محورهاى اصلى بحث:

1) محدوده جغرافيائى قرقيسيا؛

2) قرقيسيا در احاديث خاصه؛

3) قرقيسيا در احاديث عامه؛

1. محدوده جغرافيائى «قرقيسيا»:

با بررسى كتب معاجم، اين نتيجه به دست مى‌آيد كه در مورد موقعيت جغرافيائى «قرقيسيا» دو ديدگاه وجود دارد:

الف) در شمال غربى عراق‌

برخى از جغرافى‌دانان بر اين باورند كه «قرقيسيا» در شمال غربى عراق در كنار فرات واقع شده است. و ما به بعضى از گفته‌هاى آنان اشاره مى‌كنيم.

1. سخن «ابن بشّار» متوفّاى 380 ه. ق‌

وى در آنجا كه اسامى شهرهاى فرات را نام مى‌برد، چنين مى‌گويد: «مدن الفراتية، أكبرهن: دالية، حديثة، عانة، قرقيسيا»[1] .

2. گفته «ابن خردابه» متوفّاى 300 ه. ق‌

او نيز در مورد «قرقيسيا» چنين مى‌گويد: «و هى على الفرات و الرحبة و الدالية و عانات وهيت و حديثة».

3. سخن صاحب مراصد الاطلاع: علّامه مجلسى در بحار الانوار، در توضيح «قرقيسيا» مطلبى را از مراصد الاطلاع نقل كرده و مى‌گويد:

«قرقيسياء بلد على الخابور عند مصبّه و هى على الفرات، جانب منها على الخابور و جانب على الفرات فوق رحبه مالك بن طوق»[2] [3] [4] .

4. ابن ابى الحديد- مطلبى را از كميل بن زياد نقل نموده و مى‌گويد: كميل كه‌ خود يكى از اصحاب خاص على علیه‌السلام بود، تلاش مى‌كرد با حمله به نقاط تحت نفوذ معاويه، ضعف خود را جبران كند.

«... و كان كميل عامل على علیه‌السلام على هيت و كان ضعيفا يمّر عليه سرايا معاوية ينهب أطراف العراق فلا يردّها و يحاول أن يجبرها عنده من الضعف بان يغير على اطراف أعمال معاوية مثل قرقيسيا و ما يجرى مجراها من القرى التى على الفرات، فانكر امير المؤمنين علیه‌السلام ذلك من فعله و قال: إنّ من العجز الحاضر أن يهمل العامل ما وليه و يتكلّف ما ليس من تكليفه»[5] . [6]

ب) در شمال فلسطين‌

برخلاف سخن نخست، برخى تلاش مى‌كنند قرقيسيا را به منطقه‌اى نزديك حيفا تطبيق دهند. ظاهرا آنجا درّه‌ايست كه هم‌اكنون نيز بازديدكننده‌هايى دارد.

«گريس هارسل» نويسنده آمريكائى است كه در سال 1989 م، كتابى در مورد تدارك جنگ بزرگ نوشته و در آن به اتحاد اسرائيل- مسيحى اشاره مى‌كند. شاهد اين است كه نويسنده تلاش مى‌كند محل وقوع اين جنگ (جنگ آرمگدون) را در درّه‌اى در شمال تل‌آويو، تطبيق دهد. عدّه‌اى نيز «قرقيسيا» را بر همين مكان تطبيق مى‌دهند.

2. «قرقيسيا» در روايات شيعه[7] ‌:

در منابعى چون كافى، غيبت طوسى و غيبت نعمانى حدود 5 روايت در مورد «قرقيسيا» مطرح شده است که بعضی از آن‌ها صحیح السند یا لااقل معتبر می‌باشد.

روایت اول قرقیسیا در منابع شیعه:

«محمد بن يحيى، عن احمد بن محمد، عن ابن فضال، عن على بن عقبة، عن ابيه عن ميسر، عن ابى جعفر علیه‌السلام قال: يا ميسر! كم بينكم و بين قرقيسيا؟ قلت: هى قريب على شاطى‌ء الفرات فقال: أما إنّه سيكون بها وقعة لم يكن مثلها منذ خلق اللّه تبارك و تعالى السموات و الأرض و لا يكون مثلها ما دامت السموات و الأرض مأدبة للطير تشبع منها سباع الأرض و طيور السماء يهلك فيها قيس و لا يدعى لها داعية؛

میسر از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: اى ميسر! مسافت ميان شما و منطقه قرقيسيا چه اندازه است؟ عرض كردم: فاصله چندانى نيست آن در كرانه فرات واقع است. فرمود: در آن‌جا رويدادى رخ خواهد داد كه از آغاز آفرينش آسمان و زمين به اراده خداى متعال، نظير نداشته و تا آسمان‌ها و زمين برقرارند چنين واقعه‌اى رخ نخواهد داد. آن ديار، عرصه ميهمانى پرندگان است كه درندگان زمين و پرندگان آسمان، از گوشت كشتگان؛ سير خواهند شد و در آن درگيرى، قبيله قيس نابود مى‌شوند و فريادخواهى نخواهند داشت.»

علّامه مجلسى با اين‌كه در رجال بسيار مسلّط است و خيلى سخت‌گير نيز هست، در مورد اين روايت مى‌گويد: «حسن على الأظهر»

بررسى دلالت روايت:‌

از نظر دلالت روشن است كه كشتارى بى‌سابقه و بى‌نظيرى رخ مى‌دهد به گونه‌اى كه مانند آن وجود نداشته و نخواهد داشت.

علّامه مجلسى در ذيل همين روايت توضيحاتى مى‌دهد: قوله علیه‌السلام «و بين قرقيسيا» «كذا فى اكثر النسخ و الظاهر قرقيسيا بياء واحدة، قال الفيروزآبادى: قرقيسا- بالكسر- و يقصر: بلد على الفرات سمّى بقرقيسا بن طهمورث».

فیروز آبادی گوید: قرقیسیا شهری بر فرات است که ابن طهمورث آن را قرقیسیا نامید.

قوله علیه‌السلام «مأدبة الطير» «المأدبة- بضم الدال و كسرها- الطعام الذى يدعى إليه القوم. أى تكون هذه البلدة لكثرة لحوم القتلى فيها مأدبة للطيور».

مأدبه طعامی که قوم به سوی آن دعوت می‌شوند یعنی این شهر به جهت کثرت گوشت کشته‌شدگان، در آن طعام برای پرندگانی است که به آن دعوت شوند.

قوله علیه‌السلام «يهلك فيها قيس» «اى قبيلة بنى قيس و هى بطن من أسد»

مراد از قیس قبیله‌ی بنی قیس است.

قوله علیه‌السلام: «و لا تدعى لها داعية» «اى من لا يدعو أحد لنصر تلك القبيلة نفسا أو فئة تدعوا الناس إلى نصرهم أو تشفّع عند القاتلين و تدعوهم إلى رفع القتل عنهم و يمكن أن يقرء بتشديد الدال على بناء المعلوم. اى لا تدعى بعد قتلهم فئة تقوم و تطلب ثارهم و تدعوا الناس إلى ذلك؛

يعنى كسى جهت يارى آن قبيله، فرد يا گروهى را فرانخواند تا آنان مردم را براى يارى آن قبيله، فرابخوانند يا نزد كشندگان واسطه شوند تا دست از كشتار آن‌ها بردارند.- يا منظور اين باشد كه- پس از كشته شدن آنان، گروهى دست به قيام‌ نزنند و مدعى خونخواهى آن‌ها گردند و مردم را نيز به آن قيام فراخوانند».

قوله علیه‌السلام: «هلّموا» «نداء للطيور و السباع‌[8] ؛

يعنى پرندگان و درندگان براى خوردن لاشه آنان فراخوانده مى‌شوند.»

اصل قرقيسيا، كركيسا است كه به معناى اعزام سواره‌نظام است. مأدبه نيز معنايى غير از سفره دارد و به طعامى مى‌گويند كه افراد به سوى آن دعوت مى‌شوند.

 


[1] احسن التقاسيم، المقدسي البشاري، ج1، ص122.
[2] مراصد الاطلاع علي اسماء الامكنه والبقاع، ابن عَبْد الْحَقّ، ج3، ص1080.
[3] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج42، ص163، ط دارالاحیاء التراث.
[4] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج41، ص173، ط دارالاحیاء التراث.
[5] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج17، ص150.
[6] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج42، ص163، ط دارالاحیاء التراث.
[7] . روایات عامی قرقیسیا در جلسه نوزدهم مطرح می‌شود.
[8] مرآة العقول، العلامة المجلسی، ج26، ص324.