درس مهدویت استاد طبسی
95/12/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : اصحاب امام زمان در دوران غیبت کبری
سی نفر ملازمان امام زمان
بحث ما در مورد اصحاب امام زمان در دوران غیبت کبری بود. یکی از آن اصحاب حضرت خضر علیهالسلام بود که در مورد ایشان مطالبی را بیان کردیم، مورد دیگر ابدال بودند که بیان شد که ابدال مثبت هستند و در روایات ما نیز بیان شدهاند امّا به عنوان یاران حضرت در دوران غیبت مطرح نبودند. سومین گروهی که بیان شده جزء یاران حضرت در دوران غیبت کبری هستند، سی نفر ملازمی هستند که در ادامه به بررسی روایات آن میپردازیم.
روایت اول:
الف) متن روایت
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ.[1]
ابو بصير از امام صادق علیهالسلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «صاحب اين امر از غيبتى ناگزير است و در غيبت خود ناچار از گوشهگيرى و كنارهجوئى از ديگران است و طيبه (مدينه) خوش منزلى است و با وجود سى تن (يا به همراهى سى نفر) وحشت و ترسى نيست».
ب) منابع روایت
1. الكافي، ج1، ص340
2. الغیبة نعمانی، ص194، ب10، ح41 همان نص کافی
3. تقريب المعارف، ص 431- همان نص کتاب كافي است، امّا در آن عبارت «و ما بثلاثين من وحشة» نمیباشد و قال: «و رووا عن علي بن أبي حمزة، عن أبي عبد اللّه علیهالسلام قال:-».
4. إثبات الهداة:، ج 3 ص 445 ب 32 ح 27- از كافي.
5. بحار الانوار، ج 52 ص 157 ب 23 ح 20- از غيبة نعماني. مرحوم مجلسی سعی میکند که از کتب اربعه کمتر نقل کند تا جایگاه و مرجعیت این کتب در بین شیعه حفظ شود.
6. الوافی
7. معجم الأحاديث الإمام المهدي علیهالسلام، ج5، ص48 از کتاب کافی
ج) بررسی سند روایت
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام
مرحوم مجلسی میفرماید: ضعیف او موثق
روایت مشکلی ندارد، مشکل آن علی بن ابی حمزه است، پدر او جزو سران واقفه بود، از طرفی هم بیش از پانصد روایت در کتب اربعه دارد و این تعداد روایت از شخص ضعیف نقل نمیکنند لذا ممکن است بگوئیم که ضعف اعتقادی منافات با صدوق بودن ندارد و ممکن است بگوئیم که این روایت را قبل از انحراف نقل کرده است چون از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است، بالاخره باید به طریقی توجیه بکنیم و الا سند روایت مشکل دارد.
د) دلالت روایت
مرحوم مجلسی در مرآة العقول میفرماید:[2]
و العزلة بالضم: اسم الاعتزال أي المفارقة عن الخلق" و لا بد له في غيبته" في بعض النسخ: و لا له في غيبته، أي ليس في غيبته معتزلا عن الخلق بل هو بينهم و لا يعرفونه، و الأول أظهر و موافق لما في سائر الكتب، و الطيبة بالكسر اسم المدينة الطيبة، فيدل على أنه علیهالسلام غالبا في المدينة و حواليها إما دائما أو في الغيبة الصغرى، و ما قيل: من أن الطيبة اسم موضع يسكنه علیهالسلام مع أصحابه سوى المدينة فهو رجم بالغيب، و يؤيد الأول ما مر أنه لما سئل أبوه علیهالسلام: أين أسأل عنه؟
قال: بالمدينة.[3] " و ما بثلاثين من وحشة" أي هو علیهالسلام مع ثلاثين من مواليه و خواصه، و ليس لهم وحشة لاستيناس بعضهم ببعض، أو هو علیهالسلام داخل في العدد فلا يستوحش هو أيضا أو الباء بمعنى مع أي لا يستوحش علیهالسلام لكونه مع ثلاثين، و قيل: هو مخصوص بالغيبة الصغرى، و ما قيل: من أن المراد أنه علیهالسلام في هيئة من هو في سن ثلاثين سنة و من كان كذلك لا يستوحش فهو في غاية البعد، و في غيبة الشيخ: لا بد لصاحب هذا الأمر من عزلة و لا بد في عزلته من قوة، الخبر.
عزلة به ضم اسم اعتزال به معنای مفارقت و جدائی از مردم است و" و لا بد له في غيبته" در بعضی نسخ چنین آمده است: " و لا له فی غیبته" به معنای اینکه امام علیهالسلام در دوران غیبت جدای از مردم نیستند بلکه بین آنها میباشند امّا مردم ایشان را نمیشناسند، و تعبیر اول ظاهرتر است و موافق با آن چیزی است که در سائر کتب آمده است، و طیبة به کسر اسم مدینهی طیبه است، پس روایت دلالت میکند بر اینکه امام علیهالسلام غالبا در مدینه و اطراف آن هستند یا اینکه دائما (چه غیبت کبری و چه در غیبت صغری) یا در غیبت صغری، و گفته شده است: طیبه اسم مکانی غیر مدینه است که امام علیهالسلام همراه اصحابشان در آن سکونت دارند پس این رجم بالغیب است، و نظر اول را تایید میکند آنچه گذشت که چون از پدر ایشان سوال شد که بعد از رحلت شما، در کجا به دنبال امام بعد از شما باشیم؟ فرمودند: در مدینه.
البته بعضی گفتهاند ال در المدینه ال عهد است و مراد از آن سامرا است یعنی مراد سفرای حضرت است، از آنها سوال کن پس طبق این احتمال دوم قرینیت درست نشد و احتمال دوم که نام مکانی است که امام و اصحاب ایشان در آن سکونت دارند، وارد است.
" و ما بثلاثين من وحشة" یعنی امام علیهالسلام همراه سی نفر از موالی و خواصشان هستند، و این سی نفر نمیترسند چون بعضی از آنان با بعض دیگر مأنوس هستند، یا به این معنا باشد که امام علیهالسلام داخل در عدد باشد پس ایشان هم نمیترسند یا اینکه باء به معنای «مع» باشد یعنی امام علیهالسلام نمیترسند چون همراه آن سی نفر هستند، (طبق این بیان چه استیحاش مربوط به اصحاب باشد و چه مربوط به امام علیهالسلام باشد، از آن استفاده میشود در دوران غیبت کبری سی نفر همراه امام علیهالسلام هستند) و گفته شده است: این مخصوص غیبت صغری است، و آنچه گفته شده است که مراد این است که امام در هیئت کسانی است که در سن سی سالگی هستند ( اگر این احتمال مراد روایت باشد، دیگر ربطی به بحث ما پیرامون اصحاب امام در دوران غیبت کبری ندارد)، این احتمال خیلی بعید است.
مرحوم مجلسی در بحار الانوار میفرماید:[4]
بيان في الكافي في السند الأول عن علي بن أبي حمزة عن أبي بصير و العزلة بالضم اسم الاعتزال و الطَّيْبَة اسم المدينة الطيبة فيدل على كونه علیهالسلام غالبا فيها و في حواليها و على أن معه ثلاثين من مواليه و خواصه إن مات أحدهم قام آخر مقامه.
عزلة به ضم اسم اعتزال (کناره گیری) است و طیبة اسم مدینهی طیبه است، پس روایت دلالت میکند بر اینکه امام غالبا در مدینه و اطراف آن هستند و بر اینکه امام علیهالسلام همراه سی نفر از موالی و خواصشان هستند که اگر یکی از آنها بمیرد، دیگری جانشین او میشود.
پس دو احتمال در ثلاثین است، اگر مراد حضرت مهدی باشد از بحث ما خارج است اما اگر مراد سی نفر باشد، مورد بحث میباشد چنانچه مراد در غیبت کبری باشد.
مرحوم فیض کاشانی ذیل این روایت میفرماید:[5]
طيبة هي المدينة المقدسة يعني إذا اعتزل فيها مستترا و معه ثلاثون من شيعته يأنس بعضهم ببعض فلا وحشة لهم كأنه أشار بذلك إلى غيبته القصيرة فإن في الطويلة ليس لشيعته إليه سبيل
طیبه مدینه مقدسه است یعنی هنگامی که در آن کناره گیری میکند از مردم مستور است و همراه ایشان سی نفر از شیعیانش هستند که بعضی از آنان با بعض دیگر مأنوساند پس وحشتی برای آنها نیست، گویا به آن اشاره دارد به غیبت صغری چون در غیبت کبری برای شیعیان او راهی به سوی ایشان نیست.
مرحوم اربلی در کشف الغمة در مقام جواب به گنجی شافعی مطلبی میفرماید که مربوط به بحث ما میباشد:[6]
فأما قوله إن المهدي علیهالسلام في سرداب و كيف يمكن بقاؤه من غير أحد يقوم بطعامه و شرابه فهذا قول عجيب و تصور غريب فإن الذين أنكروا وجوده ع لا يوردون هذا و الذين يقولون بوجوده لا يقولون إنه في سرداب بل يقولون إنه حي موجودة يحل و يرتحل و يطوف في الأرض ببيوت و خيم و خدم و حشم و إبل و خيل و غير ذلك و ينقلون قصصا في ذلك و أحاديث يطول شرحها.
اما قول او اینكه مهدى علیهالسلام در سرداب است و چگونه ممكن باشد بقاى او بدون آنكه احدى قيام نمايد به طعام و شراب او، اين قول عجیب و تصور غريب است چه آنان كه منكر وجود ایشان هستند، ایراد و اشکال آنها این نیست و آنان كه قائل به وجود وی هستند، نميگويند كه ایشان در سرداب است، بلكه ميگويند: او حى موجود است، فرود مىآيد، و بار ميكند و در عرصه گیتی به بيوت و خیمهها و خدم و حشم و شتر و خيل و غير آن مىآيد و ميرود (به اصطلاح، با بادیگارد و محافظان و پیشکاران) و در اين باب قصهها و احاديثى كه شرح آن طولانى است نقل كردهاند.
این بیان مرحوم اربلی به این معنا است که امام علیهالسلام در دوران غیبت کبری خدم و حشم دارد یعنی نیرو و محافظ و پیشکارانی دارد.