درس مهدویت استاد طبسی
95/10/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: یاران امام زمان # در دوران ظهور
شعیب بن صالح
ادامهی ترجمهی روایت بیستم:
سپس نیروهای عظیمی از سیستان[1] به کمک میآیند که فرمانده آنان مردی از قبیلهی بنی عدی میباشد، پس خداوند انصار و لشگریان او را غالب میکند. سپس بعد از دو واقعهی ری، واقعهای در مدائن میباشد، ودر تلهی شن واقعهای بنیانکن و مصیبت عظیم اتفاق میافتد که فقط چند نفری که نجات پیدا میکنند از آن خبر میدهند سپس ذبح عظیمی در باکل (اربیل) روی میدهد، و واقعهای در زمینی از زمین نصیبین (شمال عراق) روی میدهد،
سپس قومی از سواد علیه اخوص خروج میکند، و آنها جمع به هم پیوسته و قوی هستند، بیشتر آنها از کوفه و بصره هستند تا اینکه هر آنچه اسیر کوفی هست از دست آنان آزاد میکنند.
ب) منابع روایت:
1. فتن ابن حماد، ص 86
2. عرف السيوطي، الحاوي، ج 2 ص 69 - از ابن حماد ، با کمی تفاوت
3. برهان المتقي : ص 120 ب 4 ف 2 ح 25 - از عرف السيوطي
4. ملحقات احقاق الحق، ج29، ص603
5. معجم احادیث الامام المهدی#، ج4، ص495
ج) بررسی سند روایت:
از حیث سند اولین اشکالی که به سند این روایت میباشد اینکه سعید ابو عثمان از جابر بن یزید جعفی نقل میکند، ابن حماد متوفای 228 میباشد چطور میتواند از جابر بن یزید جعفی که در عصر امام باقر (یعنی سال 150) بوده است، روایت نقل کند، دومین اشکال سند روایت سعید ابو عثمان میباشد.
سعید ابو عثمان:
ابو حاتم میگوید: لیس بذاک القوی این مدح است اما مرتبهی پائین مدح است.[2]
ساجی گوید: ضعیف
بعضی گفتند: منکر الحدیث
ایشان از نظر کتب رجالی خود عامه اشکال دارد و در کتب رجالی شیعه هم کسی متعرض او نشده است. یعنی باصطلاح مهمل است. از طرفی هم روایت قوت متن ندارد و حرفهای عجیبی نقل میکند.
علمای عامه، جابر را هم تضعیف میکنند، تنها به این علت که قائل به رجعت امیر المؤمنین × میباشد امّا کسانی را که نسبت به امیر المومنین × برگشتند و سب و لعن کردند را توثیق میکنند. در مقدمهی کتاب مسلم آمده است که پنجاه هزار روایت از جابر شنیده اما همه را از بین برده است به علت اینکه ایشان قائل به رجعت بود.
د) دلالت روایت:
فتكون بينهما ملحمة عظيمة حتى تطأ الخيل الدماء إلى أرصاغها: باید به این نکته توجه شود که بعضی چهرهی حضرت مهدی # را خشن نشان میدهند به اینکه وقتی امام زمان # ظهور میکنند آن قدر میکشند که خون به ساق میرسد، یک چنین چیزی نداریم و اگر هم باشد این است، یعنی قبل از ظهور است و ربطی به دوران ظهور ندارد علاوه بر اینکه روایت آن را قبول نداریم چون سند آن و مصدر آن هر دو مشکل دارد. البته در روایت دیگری است: « یقتل المهدی حتی یبلغ السوق» که در معنای آن اشتباه کرده و سوق را جمع ساق گرفته و ترجمه کردند که امام آن قدر خون بریزد تا به ساقها برسد؛ بلکه سوق نام محلهای در کوفه است که مخالفین و معاندینی که دست از دشمنی برنمیدارند، در جنگی که در آنجا میشود، کشته میشوند.
این روایت در مورد شعیب همین مقدار بیان داشت که ایشان از طرف شخصی به نام هاشمی به شیراز میآید و با یکی از نیروهای سفیانی درگیر میشود. اصل اینکه هاشمی چه کسی است و آیا معتبر و شخص مثبتی است از این روایت استفاده نمیشود و به تبع آن مطلبی در مورد شعیب ثابت نمیشود.
اکثر روایاتی که در مورد شعیب بن صالح مطرح کردیم از کتاب فتن ابن حماد است و تواتر و استفاضه در مورد آن محقق نیست.