درس مهدویت استاد طبسی

95/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

اصحاب امام زمان در دوران ظهور

شعیب بن صالح

ادامه بررسی روایت 9

روایت نهم را در مورد شعیب بن صالح بیان کردیم که در آن این مطلب بود که شعیب بن صالح وارد کوفه میشود و اسرای از اهل بیت علیهم‌السلام را از چنگال سفیانیها نجات میدهد. در این روایت در مورد شعیب بن صالح همین مقدار بود لذا نمیتوان به استناد این روایت بگوئیم شعیب بن صالح جزء یاران امام زمان است. مصدر اصلی این روایت کتاب السنن الواردة فی الفتن دانی است، مولف این کتاب ابو عمرو عثمان بن سعید دانی (م444هق) میباشد. ما در ادامه به بررسی مولف کتاب و خود کتاب و روایت میپردازیم.

شخصیت مؤلف کتاب السنن الواردة

ابو عمرو عثمان بن سعید: ایشان در هیچ یک از منابع رجالی شیعه نیامده است. هیچ یک از علمای ما به او و کتابش اعتنا نکردند. تنها در بحار الانوار[1] در اجازهی علامهی فقیه نجیب الدین به مرحوم ابن ابی الرضا علوی که از نوادگان سید ابراهیم مجاب (اولین ساکن کربلا) است، سید نجیب الدین به ایشان اجازه میدهد و او هم به سید شمس الدین اجازه میدهد، در آن اجازه اسمی از عثمان بن سعید برده میشود:

«من (سید نجیب الدین) که به شما اجازه دادم به کتاب‌های متعددی طریق دارم از جمله همه‌ی مصنفات ابی عمر عثمان بن سعید مغری الحافری»

بیش از این در مورد ایشان در بحار الانوار مطلبی نیافتیم.

از معاصرین مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب شریف الکنی و الالقاب

میفرماید:

عثمان بن سعید الاموی القرطبی الاندلسی المغری احد الأئمة فی علم القرآن و له معرفة بالحدیث کان حسن الخط و الضبط له تصانیف کثیرة و القراء خاضعون لتصانیفه واثقون بنقله فی القرائات والرسم و التجوید و الوقف و الابتداء و غیر ذلک [2]

عثمان بن سعید اموی قرطبی اندلسی مغری یکی از عالمان در علم قرآن است و به حدیث هم شناختی داشته است، خوش خط و حافظه بوده و تصانیف زیادی دارد و قراء خاضع تصانیف او بودند و به نقل او در قرائات و رسم و تجوید و وقف و ابتدا و غیر آن از علوم قرآنی اعتماد داشتند.

مرحوم شیخ عباس قمی ایشان را توثیق نمیکند بلکه واقعیتی (تخصص در علم قرآن) را در مورد او بیان میکند، همچنین در مقدمهی کتابشان فرمودند: من علمای فریقین را نقل میکنم. پس در این کتاب صِرف نقل علمای فریقین است نه نقل کسانی که قبول داشته باشند. پس در بین مولفین و تألیفات ما تنها کسی که متعرض شخصیت عبدالله بن سعید شده است، مرحوم قمی است که ایشان هم توثیق نکردهاند.

عثمان بن سعید معاصر شیخ طوسی بودند. با وجود اینکه شیخ طوسی کتابی راجع به امام زمان نوشته و 300 طلبهی سنی هم داشتند، اما اصلا در کتبشان به او اشارهای نمیکنند.

اما در کتب اهل سنت بسیار از ایشان تعریف شده است و تعریف زیاد آنان نشان از مشکل دار بودن آن شخص است. ذهبی[3] در برخورد با بزرگان و علمای شیعه بسیار ناسزاگویی می‌کند، اما در مورد مغری به تعریف می‌پردازد:

الامام الحافظ المجود المقری الحاذق عالم الاندلس عثمان بن سعید الاموی مولاهم الاندلسی القرطبی ثم الدانی یعرف قدیما بابن الصیرفی مصنف التیسر و جامع البیان و صنّف التصانیف المتقنه السائره و قال المغاميّ: كان أبو عمرو مجاب الدّعوة، مالكيّ المذهب و ذكره الحميديّ فقال: محدّث مكثر و مقري‌ء متقدّم. سمع بالأندلس و المشرق، قلت المشرق فی عرف المغارب مصر و ما بعد مصر من الشام و العراق کما ان المغرب فی عرف العجم و ماتقرب عنها

قال ابن بشكوال: كان أحد الأئمّة في علم القرآن رواياته و تفسيره، و معانيه و طرقه و إعرابه. و جمع في ذلك كلّه تواليف حسانا مفيدة. و له معرفة بالحديث و طرقه و أسماء رجاله و نقلته. و كان حسن الخطّ، جيّد الضّبط، من أهل الحفظ و الذّكاء و التّفنّن في العلم. و كان ديّنا فاضلا، ورعا، سنّيّا.

از اشعار او:

حب اصحاب النبی فرض      و مدحهم تزلف و فرض

و افضل الصحابة الصدیق      و بعده المهذب الفاروق

این اعتقادات او است و میگوید:

و من صحیح ما اتی به الخبر      و شاع فی الناس قدیما و انتشر

نزول ربنا بلا امتراء      فی کل لیلة الی السماء

روایت صحیح داریم که (نعوذ بالله) هر شب خداوند پایین میآید. امام رضا علیه‌السلام راجع به (ان الله یَنزل)

میفرماید: لعن الله المحرفین الکلم عن مواضعه[4]

پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمودند: ان الله یُنزل ملائکته.

من غیر ما حد و لاتکییف      سبحانه من قادر لطیف

و رؤیة المهیمن الجبار     و اننا نراه بالابصار

یوم القیامة بلا ازدحام      کرؤیة البدر بلاغمام

خداوند را فردای قیامت با چشم سر همچون دیدن ماه در شب بدون ابر میبینیم.

فالحمد لله الذی هدانا      لواضح السنة و اجتبانا

حجری گفته است:

الحافظ الدانی قال بعض الشّيوخ: لم يكن في عصره و لا بعد عصره أحد يضاهيه في حفظه و تحقيقه، و كان يقول: ما رأيت شيئا قطّ إلّا كتبته، و لا كتبته إلّا حفظته و لا حفظته فنسيته و كان يسأل عن المسألة ممّا يتعلق بالآثار و كلام السّلف فيوردها بجميع ما فيها مسندة من شيوخه إلى قائلها

سپس ذهبی میگوید:

الی ابی عمرو المنتها فی تحریر علم القرائات و علم المصاحف مع البراعة فی علم الحدیث و التفسیر الّف کتاب جامع البیان فی السبع و کتاب الفتن.[5]

در پایان هم میگوید: بین او و ابن حزم دعوا و اختلاف و تنفر شدیدی بوده است و به یکدیگر بد می‌گفتند. سپس میگوید: در بین ما زیاد است، خدا ما را ببخشد. جای تعجب است می‌گوید: اگر اقران گفتند این ضعیف است، اعتنائی نکنید ولی صد سال بعد گفتند این شخص قوی است، قبول کنید. ذهبی در شرح حال محمد بن ادریس شافعی می‌گوید: اختلافاتی داشت و اختلافات همیشه بوده است، بین صحابه هم بوده است و اشکالی ندارد، آن را دنبال نکنید. معنای حرف او این است که همیشه بی سواد بمانید و تحقیق نکنید و دنبال حق نروید.

سپس میگوید: ابو عمرو دینش بهتر بوده است و علوم ابو محمد بیشتر بوده است.

امّا کتاب ابو عمرو عثمان بن سعید، هم کتابی اموی است و این از عناوین ابواب کتاب او به روشنی مشخص است: باب ان المهدی عمر بن عبدالعزیز، باب ان المهدی عیسی بن مریم، باب النهی عن الخروج علی الأئمة و الامراء و خلعهم و سدهم و الطعن علیهم و ما جاء من التغلیظ فی ذلک

.اما نسبت به خود این روایت باید گفت که این سنخ روایات بعید است که از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله باشد، ممکن است مجموعه روایاتی بوده که کنار هم گذاشته‌اند.


[1] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج104، ص152.
[2] الکنی و الالقاب، شیخ عباس قمی، ج1، ص126.
[3] ذهبی شاگرد ابن تیمیه و بسیار متعصب است؛ سبکی شافعی در طبقات الکبری للشافعیة هم میگوید ذهبی متعصب است.
[4] الاحتجاج، طبرسی، ج1، ص410.
[5] سیر الاعلام النبلاء، الذهبی، شمس الدین، ج13، ص319.