درس مهدویت استاد طبسی
95/08/24
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسهی بیستم- 24/8/95
اصحاب امام زمان در دوران ظهور
شعیب بن صالح
روایت 3:
قال: حدّثنا نعيم، حدّثنا الوليد و رشدين عن ابن لهيعة عن أبي قبيل عن أبي رومان عن علي علیهالسلام، قال: «إذا هزمت الرايات السود خيل السفياني التي فيها شعيب بن صالح تمنّى الناس المهدي فيطلبونه، فيخرج من مكّة و معه راية رسول اللّه صلیالله علیه و آله، فيصلّي ركعتين بعد أن ييأس الناس من خروجه لما طال عليهم من البلاء، فإذا فرغ من صلاته انصرف، فقال: أيّها الناس ألحّ البلاء بامّة محمّد صلّى اللّه عليه و سلّم، و بأهل بيته خاصة، قهرنا و بغي علينا»[1] [2]
هنگامی که رایات سود سواره نظام سفیانی را شکست دادند، آنی که شعیب بن صالح در آنها است، مردم آرزوی ظهور امام مهدی را دارند پس او را طلب میکنند، پس امام علیهالسلام از مکه خارج میشود و همراه او پرچم رسول الله صلیالله علیه و آله است،[3] دو رکعت نماز میخواند بعد از آنی که دیگر مردم از خروج ایشان مأیوساند چون بر آنان بلایا طول کشید، پس چون نمازشان را خواندند دیگر اعلام ظهور است پس میفرماید: ای مردم امت محمد صلیالله علیه و آله و اهل بیت او خاصه در بلا به سر بردند، به ما زور گفتند و بر ما گردنکشی کردند.
این روایت در هیچ یک از منابع شیعه نیامده، تنها سه کتاب شیعی فتن ابن طاووس، موسوعة الاحادیث و ملحقات احقاق الحق مرحوم آیت الله مرعشی نجفی آن را از کتاب فتن ابن حماد نقل کردهاند.
"التی فیها شعیب بن صالح": اگر این جمله را صلهی (خیل سفیانی) بگیریم، در این صورت دیگر اصلا شعیب بن صالح چهرهی مثبتی نیست اما ظاهرا باید صلهی همان رایات سود باشد.
عمدهی روایات رایات سود از عامه است و این روایت اگر دلالت بر منفی بودن شعیب بن صالح نکند هیچ اشارهای به مثبت بودن او ندارد و همچنین اشارهای به فرمانده بودن ایشان ندارد.
روایت 4:
" عن علی علیهالسلام قال: اذا خرجت خیل السفیانی الی الکوفة بعث فی طلب اهل الخراسان و یخرج اهل الخراسان فی طلب المهدی فیلتقی هو و الهاشمی بالرایات السود علی مقدمته شعیب بن صالح یلتقی اصحاب السفیانی بباب اصطخر فتکون بینهم ملحمة عظیمة فتظهر الرایات السود و تهرب خیل السفیانی یتمنی الناس المهدی و یطلبونه"[4] [5]
هنگامی که سواره نظام سفیانی وارد کوفه میشوند، نیروئی میفرستد که با اهل خراسان بجنگند و اهل خراسان در طلب مهدی خارج میشوند پس لشکر سفیانی با لشکر هاشمی که رایات سود با او است و فرمانده آن شعیب بن صالح است، درگیر میشود، شعیب با لشکر سفیانی در شیراز در گیر میشوند پس رایات سود غالب میشوند و سواره نظام سفیانی شکست میخورد، در این هنگام مردم آرزوی حضرت مهدی علیهالسلام را میکنند و او را طلب میکنند.
این روایت هم اشارهای به این مطلب ندارد که شعیب بن صالح از فرماندهان امام علیهالسلام باشد؛ البته در این روایت چنین آمده است که اهل خراسان در طلب مهدی خارج میشوند که شعیب جزء این لشکر است که اگر رایات سود مثبت باشد، مثبت بودن شعیب از این روایت استفاده میشود چون اهل خراسان در طلب مهدی هستند و ایشان هم فرمانده ایشان است اما اینکه جزء اصحاب و یاران امام علیهالسلام باشد، از این روایت استفاده نمیشود. روایت از حیث سند هم مشکل دارد.
روایت 5:
" عن علی علیهالسلام قال: تخرج الرایات السود تقاتل السفیانی فیهم شاب من بنی الهاشم فی کتفه الیسری خال علی مقدمته رجل من بنی التمیم یدعی شعیب بن صالح فیهزم اصحابه"[6] [7]
امام علی علیهالسلام فرمودند: پرچمهای سیاه با سفیانی درگیر میشوند، در بین آنها جوانی از بنی هاشم است که در شانه چپ او خال است و فرمانده آن مردی از بنی تمیم است که شعیب بن صالح خوانده میشود پس اصحاب سفیانی را از منهزم میکند.
این روایت را ابن حماد نقل میکند و در موسوعه و ملحقات احقاق الحق هم به نقل از ابن حماد آمده است.
این روایت در مورد نقش شعیب در زمان غیبت میباشد و اشارهای ندارد که جزء یاران حضرت باشد.
روایت 6:
وَ رَوَى حَذْلَمُ بْنُ بَشِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهماالسلام صِفْ لِي خُرُوجَ الْمَهْدِيِّ وَ عَرِّفْنِي دَلَائِلَهُ وَ عَلَامَاتِهِ فَقَالَ يَكُونُ قَبْلَ خُرُوجِهِ خُرُوجُ رَجُلٍ يُقَالُ لَهُ عَوْفٌ السُّلَمِيُّ بِأَرْضِ الْجَزِيرَةِ وَ يَكُونُ مَأْوَاهُ تِكْرِيتٌ وَ قَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْقَ ثُمَّ يَكُونُ خُرُوجُ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ مِنْ سَمَرْقَنْدَ ثُمَّ يَخْرُجُ السُّفْيَانِيُّ الْمَلْعُونُ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ عُتْبَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْيَانِيُّ اخْتَفَى الْمَهْدِيُّ ثُمَّ يَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِك[8] [9]
حذلم بن بشیر گوید: به امام علی بن الحسین علیهالسلام عرض کردم برای من خروج مهدی را توصیف کنید و دلائل و علامات آن را به من بشناسانید پس فرمودند: قبل از خروج او، خروج مردی میباشد که به او عوف سلمی گفته میشود که به ارض جزیره است و محل سکونت او تکریت (موصل) میباشد و در مسجد دمشق به قتل میرسد سپس خروج شعیب بن صالح از سمرقند میباشد و پس از او سفیانی ملعون از وادی یابس خروج میکند و او از فرزندان عتبة بن ابی سفیان است[10] پس زمانی که سفیانی ظاهر شود، مهدی مخفی شود[11] سپس بعد از آن خروج میکند.
از این روایت همین استفاده میشود که شعیب بن صالح از سمرقند است و خروج او پس از خروج مردی از تکریت است. فرماندهی و جزء اصحاب بودن از این روایت استفاده نمیشود و سند آن هم بی اشکال نیست.
روایت 7:
قال: حدّثنا نعيم، حدّثنا سعيد أبو عثمان عن جابر عن أبي جعفر علیهالسلام، قال: «يخرج شاب من بني هاشم بكفّه اليمنى خال من خراسان برايات سود بين يديه شعيب بن صالح يقاتل أصحاب السفياني فيهزمهم[12] [13]
جابر از امام باقر علیهالسلام نقل میکند که فرمودند: جوانی از بنی هاشم که در کف دست راست او خال سیاه است، خروج میکند از خراسان همراه رایات سود و شعیب بن صالح در رکاب آن جوان است که اصحاب سفیانی را شکست میدهد.