درس مهدویت استاد طبسی
95/08/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:یاران امام زمان # در دوران ظهور
حضرت دانیال و حضرت یونس علیهما السلام
ب) منابع روایت
1. الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، ج2، ص848، ح63 تنها منبع این روایت میباشد و دیگران هم از ایشان نقل کردند؛ ایشان هم از ابی سعید ( سهل بن زیاد) نقل میکند، ایشان متوفای قرن ششم هستند و سهل بن زیاد از اصحاب ائمه علیهمالسلام است لذا روایت مرسل است.
2. مختصر بصائر الدرجات، مرحوم حلی، ص37 از خرائج و در ص50 از سید جلیل بهاء الدین بن عبد الکریم بن عبد الحمید
3. الرجعة
4. نوادر الاخبار، مرحوم فیض، از خرائج
5. بحار الانوار، ج45، ص80 از خرائج و ج53، ص61 از خرائج و مختصر الدرجات
6. عوالم، مرحوم اصفهانی بحرانی، ج17، ص344 از خرائج
ج) بررسی سند روایت
مرحوم راوندی:
در شخصیت و مقام علمی و وثاقت ایشان بحثی نیست، هر کس از ایشان یاد کرده است، با عظمت یاد کرده است؛ ایشان به دو واسطه از شیخ مفید روایت نقل میکند. بعضی از اساتید ایشان شاگردهای شیخ مفید بودند و مشایخ اجازهی ایشان جزء شخصیتهای بزرگی بودند و همچنین شاگردهای ایشان شخصیتهای بزرگی هستند. در انتساب کتاب خرائج به ایشان نیز بحثی نیست اما آیا هر چه در این کتاب آورده باید پذیرفته شود یا اینکه باید مورد بررسی سندی قرار بگیرد لذا این روایت که ایشان بیان کردند، مشکل سندی دارد و مرسل است.
مرحوم مامقانی در دو جای تنقیح از ایشان گاهی با عنوان سعد و گاهی با عنوان سعید از ایشان یاد کرده است و میفرماید:[1] وثقّه ابن طاووس فی کتاب الفرج المهموم
مرحوم صاحب وسائل در وسائل الشیعه فرموده است:
کتاب الخرائج و الجرائح تألیف الشیخ الصدوق سعید بن هبة الله الراوندی.
مرحوم سماهیجی[2] در اجازهای،[3] از مرحوم راوندی تجلیل میکند:
قال السماهيجيّ في إجازته:
كان عالما، فاضلا، متبحّرا، كاملا، فقيها، محدّثا ثقة، عينا، علّامة. قال بعض الأفاضل: إنّه من أعظم محدّثي الشيعة، له تصانیف کثیرة منها الخرائج فی المعجزات، کتاب الایجاز، المغني في شرح النهاية عشر مجلدات، خلاصة التفاسير عشر مجلدات، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة مجلدان، المستقصى في شرح الذريعة ثلاثة مجلدات، ضياء الشهاب في شرح الشهاب مجلدان، حل المعقود في الجمل و العقود، نهية النهاية، غریب الاحکام، بيان الانفرادات، شرح ما يجوز و ما لا يجوز، التغريب في التعريب، الأغراب في الإعراب، زهر المباحثة و ثمرة المناقشة، تهافت الفلاسفة، جواهر الكلام في شرح مقدّمة الكلام، كتاب البينات في جميع العبادات، نفثة المصدور و هي منظوماته، شرح الابیات المشکلة فی التنزیل،، شرح الكلمات المائة لأمير المؤمنين ع، شرح العوامل المائة، قصص الأنبياء.
قال الشيخ الحر في تذكرة المتبحرين في ذيل ترجمته:
أقول: و قد رأيت له كتاب قصص الأنبياء أيضا كتاب فقه القرآن و رسالة في أحوال أحاديثنا و إثبات صحتها و شرح آيات الأحكام و هو فقه القرآن و ينسب إليه شرح مشكلات النهاية و كتاب يسمى البحر.
مرحوم حر عاملی کتابهای دیگری هم برای ایشان نام میبرد.
و قال ابن شهرآشوب في معالم العلماء:
شيخي أبو الحسين سعد بن هبة الله الراوندي: له كتب منها: كتاب ضياء الشهاب و مشكلات النهاية و جنى الجنتين في ذكر ولد العسكريين علیهما السلام و رسالة في أحوال أحاديثنا و إثبات صحتها و شرح آيات الأحكام و هو فقه القرآن و كتاب يسمى البحر .
ابن شهر آشوب در معالم العلما وقتی نام ایشان را میبرد، میفرماید: ایشان استاد و شیخ اجازهی من است و کتابهای ایشان را نام میبرد، از جمله کتاب جنی الجنتین فی ذکر ولد العسکریین علیهما السلام.
و ذكر السيد رضي الدين علي بن طاوس في كتاب كشف المحجة سعيد بن هبة الله الراوندي و أثنى عليه، و ذكر أنه ألّف كتابا في الاختلاف الواقع بين الشيخ المفيد و السيد المرتضى في الكلام، و ذكر فيه خمسا و تسعين مسألة، ثم قال: و لو استوفينا كل ما اختلفا فيه لطال الكلام أورد ذلك في بحث ذم علم الكلام.
نظر فرزند مرحوم مامقانی:
انّ جلالة المترجم و الاتفاق علی وثاقته لا ریب فیه فهو ثقة جلیل بالاتفاق و الحدیث من جهته صحیح.
نظر عامه:
اما ابن ابی الحدید برای اینکه کار خودش را جا بیاندازد، مقام علمی ایشان را تنقیص میکند؛
ابن ابی الحدید میگوید:
و لم يشرح هذا الكتاب قبلي فيما أعلمه إلا واحد و هو سعيد بن هبة الله بن الحسن الفقيه المعروف بالقطب الراوندي و كان من فقهاء الإمامية و لم يكن من رجال هذا الكتاب لاقتصاره مدة عمره على الاشتغال بعلم الفقه وحده و أنى للفقيه أن يشرح هذه الفنون المتنوعة و يخوض في هذه العلوم المتشعبة لا جرم أن شرحه لا يخفى حاله عن الذكي و جرى الوادي فطم على القرى و قد تعرضت في هذا الشرح لمناقضته في مواضع يسيرة اقتضت الحال ذكرها و أعرضت عن كثير مما قاله إذ لم أر في ذكره و نقضه كبير فائدة[4]
این کتاب را قبل از من کسی شرح نداده است مگر یک نفر که به قطب راوندی معروف است و او از فقهای امامیه است و از متخصصین این کار نبود چون عمر خود را تنها به علم فقه مشغول بود، فقیه چگونه میتواند شرح بدهد نهج البلاغهای را سرشار از علوم گوناگون و متنوع است ولی من شرح میدهم.
این بیان ابن ابی الحدید در مورد مرحوم راوندی ناشی از بی اطلاعی او است.
چرا نام کتاب را خرائج گذاشته است؟ مرحوم آقا بزرگ تهرانی در الذریعه در مورد این کتاب توضیح میدهد: ما خرج عنهم من المعجزات.
پس در وثاقت، شخصیت و علمیت ایشان بحثی نیست و کتاب ایشان نیز معتبر است و چنانچه روایتی را از کسی نقل کنند، یقینا آن شخص روایت را نقل کرده است اما وثاقت و اعتبار آن شخص باید بررسی شود.
سهل بن زیاد:
ایشان مورد بحث است البته از نظر ما ایشان ثقه میباشند زیرا ایشان بیش از دو هزار روایت در کتب اربعه دارد و همین دلالت بر وثاقت ایشان دارد.
اما مشکل این روایت، طریق مرحوم راوندی به سهل است که این طریق معلوم نیست.
حسن بن محبوب:
در ایشان بحثی نیست.