درس مهدویت استاد طبسی
94/11/19
بسم الله الرحمن الرحیم
ب)منابع روایت پنجم
1. بصائر الدرجات، سعد بن عبدالله اشعری، ج3
2. کمال الدین و تمام النعمه، مرحوم ابن بابویه قمی، ج2، ص671
3. بصائر الدرجات، مرحوم صفار قمی، ج1، ص311
4. الغیبه، مرحوم نعمانی، باب12، ص203
5. نوادر الاخبار، مرحوم فیض، ص269 از کمال الدین
6. خصال، مرحوم صدوق، ج2، ص649، ح43 متن بصائر الدرجات
7. اثباة الهداة، مرحوم حر عاملی، ج3، ص493 از کمال الدین، و ص496 از خصال، وص521 از بصائر الدرجات، و ص546 از غیبه نعمانی
8. حلیة الابرار، مرحوم سید هاشم بحرانی، ج5، ص315 از مرحوم ابن بابویه (اعم است از اینکه از کمال الدین باشد)
9. بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج52، ص286 از کمال الدین
10. بشارة الاسلام، مرحوم کاظمی، ص195 روایت دوم نعمانی . ص246 از کمال الدین
11. معجم الاحادیث المهدیعلیهالسلام، ج5، ص256
ج) بررسی سند روایت
سند بصائر
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
1. سعد بن عبدالله اشعری مولف کتاب بصائر الدرجات (م299هجری قمری)
نظر مرحوم نجاشی
شيخ هذه الطائفة و فقيهها و وجهها. كان سمع من حديث العامة شيئا كثيرا و سافر في طلب الحديث
مرحوم نجاشی در مورد ایشان فرمودند شیخ الطائفه (تعبیری که برای امثال شیخ طوسی است) و ایشان قبل از شیخ طوسی ملقب به شیخ الطائفه بودند.
ایشان به قصد سوال از امام حسن عسگری خدمت آقا شرفیاب میشوند و در آنجا امام زمان علیهالسلام که در آن موقع حدود 3 سال داشتهاند را میبیند. امام عسگری علیهالسلام هم به او میفرمایند: از حجت خدا سوال کن.[1]
سعد شخصیت بزرگی است که در دوران غیبت صغری زندگی میکرده است و یکی از کتابهای مهم راجع به امام زمان علیهالسلام نوشته است. کتاب ایشان هم کتاب معتبری است. مرحوم نجاشی و شیخ طوسی گفتهاند چند جزء است.
یکی از علما در مورد این کتاب شبهه کرده است که اینکه (اختصره حسن بن سلیمان)، حسن بن سلیمان چه کتابی را مختصر کرده؟ آیا اصل کتاب از سعد بوده و او مختصر کرده یا اینکه اصل کتاب از مؤلف دیگری بوده سعد خلاصه کرده و حسن بن سلیمان برگزیدهای از آن را نوشته است؟
مرحوم آقا بزرگ جواب میدهند که مولف کتاب بصائر سعد بن عبدالله اشعری است و حسن بن سلیمان ( تلمیذ شیخ شهید و صاحب اثبات الرجعه) آن را مختصر کردهاند و بعد از تصریح شیخ طوسی و نجاشی به اینکه مؤلف کتاب بصائر سعد است دیگر وجهی برای اشکال صاحب ریاض نمیماند که گفته است:
به نظر ما مولف اصل کتاب بصائر سعد نمیباشد بلکه ایشان این کتاب را خلاصه کرده و شیخ حسن از آن مختصر انتخاب کرده و اسم آن را منتخب البصائر گذاشته است.[2]
2. محمد بن حسین بن ابی الخطاب
ایشان در کتب اربعه قریب 200 روایت دارند که به نظر ما همین کثرت روایت در توثیق ایشان کفایت میکند .
نظر مرحوم نجاشی[3]
و اسم أبي الخطاب زيد جليل من أصحابنا عظيم القدر كثير الرواية ثقة عين حسن التصانيف مسكون إلى روايته. له كتاب التوحيد كتاب المعرفة و البداء كتاب الرد على أهل القدر كتاب الإمامة كتاب اللؤلؤة كتاب وصايا الأئمة عليهم السلام كتاب النوادر. أخبرنا علي بن أحمد عن محمد بن الحسن عن الصفار قال: حدثنا محمد بن الحسين بسائر كتبه. و مات محمد بن الحسين سنة اثنتين و ستين و مائتين.
یعنی او مرد بزرگی است و روایات بسیاری نقل میکند و کتابهای خوبی نوشته و روایات او را با اطمینان میپذیریم...
البته به صرف اینکه نجاشی گفته روایاتش قابل قبول است، نمیتوان حتی روایاتی که مشکل سندی دارد و سند آن ضعیف است را پذیرفت.
نظر شیخ طوسی[4]
الزيات الكوفي ثقة من أصحاب أبي جعفر الثاني
ایشان از علمائی است که از محمد بن سنان که مشهور قائل به ضعف او هستند، نقل روایت میکند و نقل ایشان را اگر دلیل قرار ندهیم، یکی از مویدات معتبر بودن محمد بن سنان و قبول روایات او است.
ایشان روایاتی را که در ارتباط با زیارت قبر امیر المومنین هست را نقل میکند.
نظر مرحوم ابن شهر آشوب
ایشان از ثقات ابی جعفر محمد بن علی علیهالسلام میباشد.
نتیجه اینکه ایشان ثقه میباشند البته در متن بصائر چنین آمده محمد بن الحسین و دیگر ابن ابی الخطاب را ندارد اما به قرینه راوی و مروی عنه معلوم است که همین ابن ابی الخطاب است.[5]
3. موسی بن سعدان
ایشان ضعیف هستند.
نظر مرحوم مامقانی[6]
ایشان مدح و توثیقی ندارد.
نظر مرحوم خوئی
ایشان مطلبی نقل میکند که مفاد آن این است که ایشان غالی و ضعیف است.
نظر مرحوم نجاشی[7]
ضعيف في الحديث كوفي له كتب كثيرة منها: كتاب الطرائف أخبرنا محمد بن محمد عن أبي غالب أحمد بن محمد قال: حدثني جدي محمد بن سليمان عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب به.
در روایت ضعیف است وکتابهای زیادی دارد.
نظر ابن غضائری[8]
كوفي. روى عن أبي الحسن عليه السلام. ضعيف في مذهبه غلو.
ما تضعیفی نسبت به خود ایشان جزء ابن غضائری نیافتیم و این کتاب هم معلوم نیست از ایشان باشد لذا معتبر نیست.
ایشان در کامل الزیارات روایت دارد، آیاتی که در مورد شهادت امام حسین علیهالسلام نقل کردند، در تفسیر قمی در مورد امام زمان علیهالسلام روایت دارد پس طبق مبنای مرحوم خوئی توثیق عام دارند اگرچه ایشان از مبنای خود در مورد کامل الزیارات برگشتند اما در مورد تفسیر قمی برنگشتند پس ایشان توثیق دارند.
مرحوم خوئی میفرماید:
توثیق علی بن ابراهیم و ابن قولویه با تضعیف نجاشی معارض است که این تضعیف به تضعیف ابن غضائری تایید میشود پس این شخص مجهول الحال است و به روایتش اعتنا نمیشود.
جواب از بیان مرحوم خوئی:
اولا شما کتاب ابن غضائری را قبول ندارید پس چطور موید برای تضعیف قرار میدهید.
ثانیا نجاشی فرمود ضعیف فی الحدیث، خود ایشان را تضعیف نکرد پس طبق مبنای شما توثیق ایشان معارضی ندارد و ایشان ثقه است.
نظر مرحوم وحید بهبهانی
به ایشان غلو نسبت داده شده است و ما بعضا به غلوی که قدما به روات نسبت دادهاند اعتنا نمیکنیم زیرا قدما چیزهائی را که امروزه جزء ضروریات مذهب تشیع میباشد را هم غلو میدانستهاند.
مرحوم مامقانی میفرماید:
ما نمیتوانیم با بودن تضعیف امثال نجاشی ایشان را تصحیح و توثیق کنیم، مدحی هم که ندارد لذا ایشان ضعیف است.