درس مهدویت استاد طبسی
94/10/14
بسم الله الرحمن الرحیم
اشکال بر مرحوم خویی :
البته این بحث مرحوم خویی با مبنای خودشان نمیسازد زیرا ایشان در وثاقت اشخاص اعتقاد مذهب را شرط نمیداند بلکه صدوق بودن در نقل روایت را شرط میداند.
ایشان در موسوعه فقهی، در بحث صوم به روایتی میرسند که در سند آن شخصی به نام سدیر هست که راجع به ایشان میفرماید ایشان موثق است و واقفی بودن ضرری به وثاقت نمیزند.
عبدالله بن قاسم الحضرمی
عبدالله قاسم مشترک است و توثیق خاصی ندارد.
نظر مرحوم نجاشی :
قال النجاشي: عبد الله بن القاسم الحضرمي المعروف بالبطل كذاب غال يروي عن الغلاة لا خير فيه و لا يعتد بروايته له كتاب يرويه عنه جماعة.[1]
ایشان میفرماید همان عبدالله بن قاسم بطل است و کذاب و اهل غلو بوده و از غالیان روایت می کرد.
نظر شیخ طوسی :
و قال الشيخ (465): عبد الله بن القاسم الحضرمي له كتاب. و عده في رجاله في أصحاب الكاظم ع (50) قائلا: عبد الله بن القاسم الحضرمي واقفي.
نظر ابن غضائری :
و قال ابن الغضائري: عبد الله بن القاسم الحضرمي، كوفي ضعيف أيضا غال متهافت لا ارتفاع به.[2]
نظر مرحوم خویی :
أقول: إن توثيق ابن قولويه عبد الله بن القاسم الحضرمي معارض بتضعيف النجاشي فالرجل لم تثبت وثاقته.[3]
پس به نظر مرحوم خویی توثیق ابن قولویه با تضعیف نجاشی تعارض می کند؛ در نتیجه وثاقت حضرمی ثابت نمی شود.
موسی بن سعدان
نظر مرحوم نجاشی :
قال النجاشي: موسى بن سعدان الحناط ضعيف في الحديث، كوفي، له كتب كثيرة، منها كتاب الطرائف
موسی بن سعدان که گندم فروش بوده است و مشکل حدیثی دارد.
نظر مرحوم خویی :
أقول: إن توثيق علي بن إبراهيم و ابن قولويه يعارضه تضعيف النجاشي المؤيد بتضعيف ابن الغضائري إياه، فيصبح الرجل مجهول الحال فلا يعتد برواياته.
ایشان در کامل و تفسیر قمی روایت دارد و توثیق عام دارد. که این توثیق عام با تضعیف نجاشی که موید به تضعیف ابن غضائری است تعارض دارد. لذا این شخص مجهول الحال است و به روایات ایشان اعتنایی نمیشود.
نقد نظر مرحوم خویی :
اینکه بتوانیم به صرف تضعیف نجاشی ایشان را کنار بگذاریم بعید است زیرا ایشان نفرمودند خودش ضعیف است بلکه فرمودند در نقل حدیث ضعیف است و همچنین ایشان دو توثیق دارد و طبق مبنای مرحوم خویی ابن غضائری مجهول است و نمی توان حرف او را مؤید قرار داد؛ لذا طبق مبنای مرحوم خویی هیچ مشکلی نباید داشته باشد.
نظر مرحوم مامقانی :
ایشان با وجود سعه مشربی که دارند مبنای مرحوم وحید بهبهانی را قبول ندارد که میفرمودند برخی اعتقاداتی که قدما غلو به حساب میآوردند جزو ضروریات مذهب ماست و لذا بسیاری از تضعیف های قدما قابل قبول نیست.
مرحوم مامقانی میفرماید: مرحوم بهبهانی گمان کرده است که علامه حلی به استناد حرف نجاشی او را تضعیف کرده است و ایشان اشکال میکنند که ضعف حدیث غیر از ضعف شخص است و غلوی که قدما به شخصی نسبت میدهند قابل اعتنا نیست، چون چیزهایی را نقل کردهاند که جزو ضروریات مذهب ماست و مقامات عالی برای اهل بیت قائل شدهاند ولی قدما به اینها غالی میگفتند. روایات سعدان از این قبیل روایات بوده است مثل روایتی که میفرماید دنیا نزد ما مثل مغز گردویی است که هر طرف را بخواهیم میتوانیم تصرف کنیم. آیا این روایت در شان اهل بیت غلو است؟ مرحوم وحید بهبهانی میگوید به خاطر این است که ما حرف بزرگان را مبنی بر غلو قبول نداریم. مرحوم مامقانی میفرماید مجرد اینکه غالی نیست مشکلی را حل نمیکند اما وثاقت را ثابت هم نمیکند و توثیقی هم نداریم و با تصریحی که نجاشی بر ضعف روایت ایشان دارد ، صرف روایت اجلا از ایشان نمیتواند وثاقت او را اثبات کند؛ چون روایت اجلا اعم از وثاقت او است.
به نظر ما روایت اجلا اگر معارض نداشته باشد یکی از مویدات است البته اگر معارض نداشته باشد و فرمایش مرحوم نجاشی معارض نیست زیرا ایشان در حدیث تضعیف میکند و مشکل تضعیف در حدیث را مرحوم بهبهانی حل کرد. توثیق هم میخواهید طبق مبنای مرحوم خویی و مامقانی توثیق عام مرحوم قمی وجود دارد، هرچند ما توثیق عام را قبول نداریم زیرا روایات موجود در تفسیر قمی خلیط هستند.
محمد بن حسین بن ابی الخطاب
نظر مرحوم نجاشی :
قال النجاشي: محمد بن الحسين بن أبي الخطاب أبو جعفر الزيات الهمداني و اسم أبي الخطاب زيد، جليل من أصحابنا، عظيم القدر، كثير الرواية، ثقة، عين، حسن التصانيف، مسكون إلى روايته، له كتاب التوحيد، كتاب المعرفة و البداء، كتاب الرد على أهل القدر، كتاب الإمامة، كتاب اللؤلؤة، كتاب وصايا الأئمة ع، كتاب النوادر.
روایاتی که ایشان نقل میکند اطمینان خاطر داریم.( با این که روایت را از همین سعدان که نجاشی او را تضعیف کرده، نقل میکند؛ با این حال نجاشی میگوید به روایات ابی الخطاب اطمینان خاطر داریم!)
تقریبا دویست روایت از ایشان در کتب اربعه نقل شده است.
نتیجه سند روایت:
روایت از حیث سند مشکل چندانی ندارد و محتوای روایت هم با روایاتی که قبلا خواندیم مطابقت دارد.
پس مسلم است که توبه ابلیس پذیرفته نمیشود و دوران امام زمان عمر ابلیس به پایان میرسد.