درس مهدویت استاد طبسی
94/10/05
بسم الله الرحمن الرحیم
روایت چهارم
الف) متن روایت:
ذَكَرَ السَّيِّدُ ابْنُ طَاوُسٍ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فِي كِتَابِ سَعْدِ السُّعُودِ أَنِّي وَجَدْتُ فِي صُحُفِ إِدْرِيسَ النَّبِيِّ ع عِنْدَ ذِكْرِ سُؤَالِ إِبْلِيسَ وَ جَوَابِ اللَّهِ لَهُ قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ لَا وَ لَكِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ فَإِنَّهُ يَوْمٌ قَضَيْتُ وَ حَتَمْتُ أَنْ أُطَهِّرَ الْأَرْضَ ذَلِكَ الْيَوْمَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الشِّرْكِ وَ الْمَعَاصِي وَ انْتَخَبْتُ لِذَلِكَ الْوَقْتِ عِبَاداً لِي امْتَحَنْتُ قُلُوبَهُمْ لِلْإِيمَانِ وَ حَشَوْتُهَا بِالْوَرَعِ وَ الْإِخْلَاصِ وَ الْيَقِينِ وَ التَّقْوَى وَ الْخُشُوعِ وَ الصِّدْقِ وَ الْحِلْمِ وَ الصَّبْرِ وَ الْوَقَارِ وَ التُّقَى وَ الزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا وَ الرَّغْبَةِ فِيمَا عِنْدِي وَ أَجْعَلُهُمْ دُعَاةَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ أَسْتَخْلِفُهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ أُمَكِّنُ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَيْتُهُ لَهُمْ ثُمَ يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً يُقِيمُونَ الصَّلاةَ لِوَقْتِهَا وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ لِحِينِهَا وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُلْقِي فِي تِلْكَ الزَّمَانِ الْأَمَانَةَ عَلَى الْأَرْضِ فَلَا يَضُرُّ شَيْءٌ شَيْئاً وَ لَا يَخَافُ شَيْءٌ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ تَكُونُ الْهَوَامُّ وَ الْمَوَاشِي بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يُؤْذِي بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ أُنْزِعُ حُمَةَ كُلِّ ذِي حُمَةٍ مِنَ الْهَوَامِّ وَ غَيْرِهَا وَ أُذْهِبُ سَمَّ كُلِّ مَا يَلْدَغُ وَ أُنْزِلُ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ تَزْهَرُ الْأَرْضُ بِحُسْنِ نَبَاتِهَا وَ تُخْرِجُ كُلَّ ثِمَارِهَا
أَنْوَاعَ طِيبِهَا وَ أُلْقِي الرَّأْفَةَ وَ الرَّحْمَةَ بَيْنَهُمْ فَيَتَوَاسَوْنَ وَ يَقْتَسِمُونَ بِالسَّوِيَّةِ فَيَسْتَغْنِي الْفَقِيرُ وَ لَا يَعْلُو بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ يَرْحَمُ الْكَبِيرُ الصَّغِيرَ وَ يُوَقِّرُ الصَّغِيرُ الْكَبِيرَ وَ يَدِينُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ وَ يَحْكُمُونَ أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي اخْتَرْتُ لَهُمْ نَبِيّاً مُصْطَفًى وَ أَمِيناً مُرْتَضًى فَجَعَلْتُهُ لَهُمْ نَبِيّاً وَ رَسُولًا وَ جَعَلْتُهُمْ لَهُ أَوْلِيَاءَ وَ أَنْصَاراً تِلْكَ أُمَّةٌ اخْتَرْتُهَا لِنَبِيِّيَ الْمُصْطَفَى وَ أَمِينِيَ الْمُرْتَضَى ذَلِكَ وَقْتٌ حَجَبْتُهُ فِي عِلْمِ غَيْبِي وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ وَاقِعٌ أُبِيدُكَ يَوْمَئِذٍ وَ خَيْلَكَ وَ رَجِلَكَ وَ جُنُودَكَ أَجْمَعِينَ فَاذْهَبْ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ.[1]
ترجمه روایت:
مرحوم ابن طاووسرحمهالله از صحف ادریس نقل کرده است که در این روایت اشاره شده که پایان کار شیطان در زمان ظهور امام زمان میباشد.
در این روایت چنین آمده است که شیطان از خداوند عزوجل درخواست حیات تا قیامت کرد، خداوند عز و جل فرمود: تو تا وقت معلوم عمر خواهی داشت، و آن روزی است که قضا و حکم من به آن تعلق گرفته که آن روز زمین را از کفر، شکر و معاصی پاک کنم.
برای آن روز بندگانم که قلوب آنها را از جهت ایمان امتحان کردهام، را انتخاب کردم که قلب آنها مالامال از اخلاص، یقین، تقوا و ترس از خدا، خشوع، صدق، حلم، صبر، وقار و زهد و رغبت در انچه نزد من است، میباشد...
آن روزی است که امنیت را در زمین بسط و گسترش میدهم به گونهای که هیچ چیزی به چیز دیگر آسیب نرساند، ترسی در بین نباشد، جنبدهها و حشرات خطرناک در بین مردم هستند اما دیگر به هم آسیب نمیرسانند. آن قدر امنیت فراگیر میشود که دیگر آن درندهها به کسی آسیب نمیرسانند، حیوانات موذی اذیت نخواهند کرد به گونهای که دیگر نیاز به بستن لگام نخواهد بود و حشراتی که نیش میزنند زهر آنها دیگر آسیب نخواهند رساند.
وآسمان و زمین بخشش میکنند و زمین خرم شده بهترین گلها را و همچنین تمام میوههای رنگارنگ خود را تحویل مردم خواهد داد، هر گونه گل، طیب از زمین میروید.
آن دوران، دوران رحمت و رأفت است، پس مساوات بین آنها برقرار و تقسیم به سویه میکنند، پس خداوند به فقرا استغناء میدهد. هیچ حس علو و استعلائی نیست. روزی که بزرگ به کوچک رحم کند و کوچک وقار بزرگتر را نگه دارد و مردم متدین به دین حق میباشند و طبق آن حکم میکنند.
آنها دوستداران من هستند که برای آنها پیامبر صلیالله علیه و آله را برگزیدم پس برای آنها او را نبی و رسول قرار دادم و آنها را برای آن پیامبر اولیاء و انصار قرار دادم آن امتی است که برای نبی برگزیدم.
آن زمان، زمانی است که علم به آن مخصوص من است، قطعا آن زمان میآید که در آن زمان ریشه تو و اطرافیان و لشکریان تو همگی از بن کنده میشود.
توضیح روایت:
نظر مرحوم مجلسی در مورد روایت[2] :
أقول الظاهر أن هذه الآثار المذكورة مع إبادة الشيطان و خيله و رجله لم تكن في مجموع أيام النبي ص و أمته بل يكفي أن يكون في بعض الأوقات بعد بعثته و ما ذلك إلا في زمن القائم ع كما مر في الأخبار و سيأتي.
این ویژگیها که در روایت آمده همراه از بین بردن شیطان و جنودش، در تمام دوران عمر پیامبر صلیالله علیه و آله نبوده، بلکه کفایت میکند که در یک زمانی پس ازبعثت پیامبر صلیالله علیه و آله مصداق پیدا کند و آن زمانی جز زمان امام عصر نمیباشد.
1. در این روایت به صراحت بیان نشده است که این روز چه روزی است، اما طبق ویژگیهای مطرح در روایت فقط مطابقت با ظهور امام زمان دارد.
2. موارد مذکور در این روایت و در روایات دیگر(مانند طولانی شدن روزها و عمرها و...) در مورد تغییر در وضعیت موجودات در زمان ظهور، تعبیرات کنایهای که کنایه از شمول امنیت باشد نیست، بلکه همین ظواهر روایات مراد است، یعنی در آن زمان یک امنیت فراگیر کل جهان و برای همهی موجودات برقرار میگردد. و این تغییرات ناشی از عوض شدن اخلاقیات، تفکر و رشد معنویت در بین انسانها است که این خود از عنایات امام زمان به انسانها در کامل شدن عقول و اخلاق آنها است. لذا یک چنین تغییرات لازمه طبیعی وضع جدید در بین انسانها است.
بسیاری از گرفتاریها، مرگها یا بر اثر ارتکاب یک سری گناهان است که نباید انجام شود مانند حسادت یا بر اثر ترک کارهائی است که نباید ترک شود مانند ترک صلهی رحم یا ترک زیارت امام حسین علیهالسلام که روایات بر این مطالب دلالت دارد.
3. ما در کتاب چشم انداز ظهور به بررسی جهان قبل از ظهور و جهان بعد از ظهور پرداختهایم. در آنجا ویژگیهای این دو دوران را بیان کرده که چه وضعیت وحشتناک و تأسفباری جهان قبل از ظهور دارد که احدی نسبت به دیگری ترحم ندارد، سفیانی اصلا رحم ندارد، امام زمان این جامعه را به جامعهای امن تبدیل میکند که حتی چند زن بدون هیچ ترسی از شرق زمین به غرب آن در امنیت کامل سفر میکنند.
4. فیستغنی الفقیر: بسیاری غناء دارند یعنی ثروتمند هستند امّا مستغنی نیستند، همیشه اظهار فقر و عجز میکنند. در دوران ظهور خداوند عز و جل در مرحلهی اول به فقرا استغناء میدهد و اگرچه در مراحلی در دوران ظهور دیگر فقیری نیست. در روایت است که در زمان امام اعلام میکنند هر کس نیاز دارد به خزانه دولت رجوع کند. یک نفر میآید، به او میگویند چه میخواهی دامنت را باز کن هر چه قدر میخواهی و با بیل سکه در دامنش میریزند؛ موقعی که بیرون میآید، ناراحت میشود و خودش را ملامت کرده و می گوید: اعلام عمومی شد و یک نفر جز من پا نشد. برمیگردد تحویل دهد، میگویند: پول داده شده برگردانده نمیشود.
5. حَجَبته فی علم غیبی: علم به زمان ظهور امام زمان علم خاص به پروردگار است و غیر خداوند متعال حتی پیامبرو ائمهعلیهمالسلام و خود امام زمان کسی به آن علم ندارد؛ واین هیچ منافات با مقام والای نبی مکرم و ائمه علیهمالسلام ندارد و روایت صحیح از دعبل خزاعی داریم که امام رضا علیهالسلام علم به ظهور را از شخص نبی مکرم هم نفی میکنند. لذا توقیت قطعی برای ظهور صحیح نیست.[3]
واین هم از مواردی نیست که ائمه علیهمالسلام میدانند ولی اذن بیان آن را ندارند. امام زمان علیهالسلام برای ظهورشان منتظر اذن خداوند متعال میباشند ودلیل آن این است که خود امام برای ظهورشان دعا میکنند، اگر تاریخ ظهور را بدانند برای چه دعا میکنند؛ اگر گفته شود دعای ایشان برای بدا است حال که بدا شد دیگر آن تاریخ نیست پس در نتیجه ایشان علم قطعی ندارند، معنای بدا این است که علم واقعی را ندارند.
این عبارت نه تنها منافات با روایات دیگر ندارد بلکه مؤید روایات دیگر است، زیرا ما اصلا روایت نداریم که وقت تعیین کرده باشد و این روایت جزء ادلهای است که علم به زمان ظهور را از غیر خداوند نفی میکند. پس این روایت جزء روایاتی است که به سرنوشت شیطان اشاره میکند، اگرچه تفصیل از بین رفتن آن را ندارد ولی زمان آن همان زمان ظهور امام علیهالسلام میباشد.