درس مهدویت استاد طبسی
94/08/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: معنای روایت اول/ باز یا بسته بودن درب توبه در زمان ظهور امام زمان(ع)
د) معنای روایت:
آیا لا یستتیب است یا لا یستنیب؟
توجیه اول:
مرحوم مجلسی لا یستنیب احدا نقل کرده است؛ یعنی "یتولی الامور العظام بنفسه" یعنی در کارهای مهم نماینده تعیین نمیکند و شخصا بر عهده میگیرد.
توجیه دوم:
اینکه همان لا یستتیب باشد؛ یعنی "لا یقبل التوبة ممن علم ان باطنه منتبع علی الکفر" یعنی امام فقط بر طبق واقع عمل میکنند، نه ظاهر افراد؛ لذا کسانی که تظاهر میکنند و در باطن بر کفر خود پافشاری میکنند؛ این سنخ افراد که محدود هم هستند، در امان نیستند و امام بر طبق واقع با آنها برخورد میکند، به خلاف سیاست پیامبرصلیالله علیه و آله که بر طبق ظاهر افراد برخورد میکردند. صدر و ذیل روایت با عبارت "علی العرب شدید" قرینه بر همین معنای دوم میباشد .
توجیه سوم:
اینکه اصلا لا یستبقی باشد. به این معنی که از این سنخ انسان ها را باقی نمیگزارد؛ یا پذیرش اسلام یا قتل، ومذاکره ای هم در کار نیست. البته روایت دال بر مناظره با یهود برای اتمام حجت وجود دارد.
تفکیک در حجیت:
بر فرض صحت سند روایت و عدم پذیرش توجیهات مذکور و اینکه عبارت در روایت همان لا یستتیب باشد، آیا میتوان در حجیت تفکیک کرد ( تفکیک در حجیت بحثی است که در اصول مطرح شده است و مرحوم خویی در اجود التقریرات، که تقریر دوم مرحوم نایینی، مطرح کرده اند و در فقه در چند مورد به این مبنا تمسک کرده اند؛ مانند: مستند، ج8، باب صوم، ص 135) به این معنا که بخشی از روایت را بپذیریم و بخشی دیگر را نپذیریم یا رفع ید از ظهور کنیم یا اینکه اصلا بگوییم این فقره را نمیفهمیم .
نظر نهایی :
نوبت به تفکیک در حجیت نمیرسد؛ چون هم توجیهات آن مطرح گردید و هم روایت مشکل سندی دارد.
روایت دوم
الف) متن روایت :
وَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍعلیهالسلام: يَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ وَ كِتَابٍ جَدِيدٍ وَ قَضَاءٍ جَدِيدٍ عَلَى الْعَرَبِ شَدِيدٌ لَيْسَ شَأْنُهُ إِلَّا السَّيْفَ لَا يَسْتَتِيبُ أَحَداً وَ لَا يَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ.
ترجمه روایت :
ابو جعفر (امام باقر)علیهالسلام فرمود: امام قائم كه قيام كند، امرى نو و كتابى نو و قضاوتى نو خواهد داشت و بر عرب سخت خواهد گرفت؛ بجز شمشير كارى نخواهد داشت. نه توبه كسي را مىپذيرد و نه در اجراى امر خداوند از ملامت كسى باك دارد.
آیا این روایت، همان روایت اول است؟
به نظر ما همان روایت اول است. متن هر دو روایت یکی است. تنها در سند فرق دارند و روایت که از ابوحمزه نقل شد، مشروح است؛ اما روایت ابوبصیر مختصر است و تنها همان قسمت آخر را آورده است؛ که احتمال دارد هر دو در یک جلسه نزد امامعلیهالسلام بوده اند و این مطلب را برای هر دو بیان نموده باشند.
ب) بررسی سند روایت:
این روایت نیز مشکل سندی دارد؛ مگر اینکه به حد استفاضه برسد و مبنای مرحوم خویی را قبول داشته باشیم که "الاستفاضه تغنینا عن الدراسة السندیة" ایشان در چند مورد در معجم این مبنا را مطرح میکنند. یک مورد در مورد ابن عباس این روایت را مطرح میکنند؛ که اگرچه روایات در مدح ایشان ضعیف السند هستند، ولی چون به حد استفاضه رسیده، ما را از بررسی سندی بی نیاز میکند؛ لذا روایات ایشان را میپذیرد. ولی بعید است که روایات عدم قبول توبه به حد استفاضه برسد.
روایت سوم
الف) متن روایت :
أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ الرَّازِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍعلیهالسلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ صَالِحٌ مِنَ الصَّالِحِينَ سَمِّهِ لِي أُرِيدُ الْقَائِمَ ع فَقَالَ اسْمُهُ اسْمِي قُلْتُ أَ يَسِيرُ بِسِيرَةِ مُحَمَّدٍ ص قَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ يَا زُرَارَةُ مَا يَسِيرُ بِسِيرَتِهِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لِمَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ سَارَ فِي أُمَّتِهِ بِالْمَنِ كَانَ يَتَأَلَّفُ النَّاسَ وَ الْقَائِمُ يَسِيرُ بِالْقَتْلِ بِذَاكَ أُمِرَ فِي الْكِتَابِ الَّذِي مَعَهُ أَنْ يَسِيرَ بِالْقَتْلِ وَ لَا يَسْتَتِيبَ أَحَداً وَيْلٌ لِمَنْ نَاوَاه.[1]
ترجمه روایت :
زراره میگويد: به آن حضرت عرض كردم: نام يكى از شايستگان را - و مقصودم حضرت قائم بود - براى من بفرما. فرمود: نام او نام من است. گفتم آيا همچون محمّد رفتار ميكند؟ فرمود: هرگز هرگز اى زرارة! طبق رفتار او رفتار نميكند. عرض كردم: فدايت شوم! چرا؟ فرمود:
همانا رفتار رسول خدا در امّتش با (منّت گذاشتن) بود. حضرتش با مردم الفت داشت. ولى رفتار امام قائم با كشتار است؛ زيرا در كتابى كه به همراه دارد چنين دستور داده شده است كه به كشتار رفتار نمايد و توبه از كسى نپذيرد. واى به حال كسى كه با او دشمنى ورزد!
توضیح روایت:
اسمه اسمی:
در اینجا دو بحث مطرح است اول آنکه پیامبر اسلام دارای دو اسم بودند "محمد" و "احمد" کدام اسم پیامبر اسم امام زمان نیز میباشد. به قرینهی این روایت میتوان گفت اسم اول نام امام زمان میباشد.
بحث دومی که مطرح است این است که آیا بردن نام حضرت در دوران غیبت مشروع است یا مشروع نمیباشد؟ این مسئلهای است که از زمان مرحوم شیخ صدوق مطرح بوده است و اختلافی بوده تا به الان. ما به این نتیجه رسیده ایم که بردن نام حضرت در زمان غیبت مشروع نمیباشد. در این زمینه روایات صریح داریم و این روایت را نیز میتوان به عنوان مؤید بر حرمت ذکر نام حضرت در زمان غیبت بیان کرد.
ما یسیر بسیرته:
اصلا روش و منش و سیره امام زمانعلیهالسلام در برخورد با دشمنان سیره و روش پیامبر نیست. پیامبر با نرمش و با دشمنان برخورد میکردند و سعی در جذب آنها داشتند. مثلا در جریان فتح ثقیف هوازن بسیاری از غنائم را به ابوسفیان و معاویه و یزید برادر معاویه دادند و چیزی به رزمنده ها داده نشد؛ در حالی که این سه نفر در جنگ تماشاچی بودند. برای اینکه در مکه تازه فتح شده مشکل تراشی نکنند و در روز فتح مکه نیز برای اینکه حداقل درگیری باشد، فرمودند:" من دخل دار ابی سفیان فهو آمن" وشعار روز فتح را به یوم المرحمة تغییر دادند. اما سیره امام زمان چنین است که با دشمنان با قاطعیت برخورد میکنند، بذلک اُمرَ فی الکِتاب الذی معه ، هریک از ائمه از طرف خداوند دستورالعمل خاص دارند و امام زمانعلیهالسلام نیز دستورالعمل مخصوص خود دارد.