درس مهدویت استاد طبسی

92/06/12

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه
جلسه اول و اولین جلسه سال جدید تحصیلی است و از حسن اتفاق، مصادف با سالروز ولادت حضرت معصومه3 (اول ذی القعده 1434) است و این تقارن را به فال نیک می گیریم و ان شاء الله این درس و درس های دیگر ما سرشار از خیر و برکت و توفیقات و خدمت به اهل بیت پیامبر: باشد.
موضوع صحبت ما، تتمه بحث سال گذشته است که در مورد بررسی دلائل و روایات مربوط به ولادت امام زمان4، می باشد. ولادت امام زمان4،، یکی از مباحث بسیار مهمی است که امروزه شبکه های ماهواره ای تکفیری و وهابی، بنای بر انکار و تشکیک در آن را دارند. اخیرا یکی از آن‌ها گفته است که شما حتی یک روایت در مورد ولادت امام زمان7 از کتب خودتان هم ندارید. [کبرت کلمه تخرج من افواههم]
البته کسی که این حرف را زده است یکی از مواجب‌بگيران شبكه‌هاي ماهواره‌اي وهابی است و در سطحی نیست که بنده بخواهم با او صحبت کنم، ولی آمادگی دارم که تا یک سال و روزی یک ساعت از شبکه تکفیری، بحث مربوط به ولادت امام زمان7 را با توجه به منابع اهل سنت، دنبال نمایم [ البته به شرط عدم شیطنت و قطع نکردن برنامه]
در سال گذشته ما بحث های متعددی را مطرح کردیم که از جمله آن ها:
1- نقل روایاتی که بر اثبات ولادت امام زمان4، دلالت داشتند
2- نقل کلام بعضی از بزرگان اهل سنت و تصریح آنان به ولادت امام زمان4
3- نقل چهارده طریق روایت از زبان حضرت حکیمه3 در مورد ولادت امام زمان4
4-  نقل روایات و کلام افرادی که موفق به دیدار حضرت حجت4 از زمان ولادت تا زمان شهادت امام عسکری7 شده اند (با اینکه بنای ولادت حضرت به خاطر جو خفقان حکومت عباسی بر اخفاء و مخفي‌كاري بوده است.)
5- نقل افترائات بعضی افراد مثل ابن تیمیه در مورد ولادت امام زمان4
روایات  ولادت امام زمان4 متواتر معنوی است یا لااقل مستفيضه است که نیازی به بررسی سندی ندارد. بعضی از  معاصران، مثل مرحوم خوئی، معتقد به چنین مبنائی است که در صورت استفاضه روایات، نیازی به بررسی سندی نمی باشد.[1] هرچند بعضی اوقات، گاهی برای تفنن و تنوع به بررسی سندی این روایات می پردازیم.
در مورد ولادت هیچ یک از ائمه دیگر، به اندازه ولادت امام زمان4، روایات وارد نشده است. مگر ما برای اثبات ولادت یک شخص، چند دلیل می خواهیم؟ نصی و یا مورخی، گفته است که فلانی فرزند فلان است، همین را در جهت اثبات ولادت او، کافی می دانند، ولی چرا در مورد امام زمان4 با این همه روایات و دلائل، - با اینکه بنای ولادتش بر إخفاء بوده است - بعضی تشکیک و یا میل به انکار دارند؟
محوریت بحث ما در درس خارج مهدویت، بر کتب اربعه است. در این بحث، ابتدا نصوص و روایات را نقل کرده و سپس منابع را ذکر می کنیم و گاهی به بررسی سندی، می پردازیم.
در سال گذشته چهارده روایت در مورد ولادت امام زمان4، بررسی کردیم و اکنون روایت بعدی را دنبال می کنیم.
روایت پانزدهم
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْفَزَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُعَاوِيَةُ بْنُ حُكَيْمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ الْعَمْرِيُّ (وکیل دوم امام زمان) رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالُوا عَرَضَ عَلَيْنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ 7وَ نَحْنُ فِي مَنْزِلِهِ وَ كُنَّا أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَقَالَ هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا[2] قَالُوا فَخَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ فَمَا مَضَتْ إِلَّا أَيَّامٌ قَلَائِلُ حَتَّى مَضَى أَبُو مُحَمَّدٍ 7»[3]
معاوية بن حكيم و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان عمرى گويند: ابو محمد حسن بن على 7 پسرش را در منزل خودش با حضور چهل نفر از افراد به ما نشان داد و فرمود: اين است امام شما بعد از من و خليفه من بر شما، او را اطاعت كنيد و بعد از من در دين خود اختلاف نكنيد و گرنه، هلاك ‌مي‌شويد. آگاه باشيد كه بعد از امروز او را نخواهيد ديد. ما از حضورش بيرون آمديم چند روزى نگذشت كه ابو محمد7 در گذشت‏.
منابع روایت:
منابع متعددی، این روایت را نقل کرده، یعنی که به آن اعتناء نموده‌اند. بعضی از آن منابع عبارتند از:
· طوسی در الغیبه، ص357؛ شیخ طوسی روایت را این­گونه نقل کرده است: [این روایت در جلسه قبل بیان شده، لذا فقط به ذکر سند روایت بسنده می کنیم]، «قَالَ وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْفَزَارِيُّ الْبَزَّازُ عَنْ جَمَاعَةٍ مِنَ الشِّيعَةِ مِنْهُمْ عَلِيُّ بْنُ بِلَالٍ‏وَ أَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ بْنِ حَكِيمٍ وَ الْحَسَنُ بْنُ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ‏  فِي خَبَرٍ طَوِيلٍ مَشْهُورٍ قَالُوا جَمِيعاً اجْتَمَعْنَا إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ 7 نَسْأَلُهُ عَنِ الْحُجَّةِ...
· اربلی در كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج3، ص 317
· حلى در العدد القويّة لدفع المخاوف اليومية، ص73
· فیض در نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين، ص 232
· طبرسی در إعلام الورى بأعلام الهدى، ج2، ص 360
· شيخ حر عاملى در إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات‏، در سه جا از کتاب خود نقل کرده است. (ج3،ص 415،...)
· بحرانی در تبصره الولی، ص48 و در حلیه الابرار، ج6، ص198
· مجلسی در بحارالانوار در دو جا روایت را نقل کرده است (ج51، ص346 و ج52، ص26)
· قندوزی در ینابیع الموده




1. مرحوم خويي، در مورد عبدالله بن عباس مي‌گويد: «و نحن و إن لم نظفر برواية صحيحة مادحة و جميع ما رأيناه من الروايات في أسنادها ضعف، إلا أن استفاضتها أغنتنا عن النظر في أسنادها، فمن المطمأن به صدور بعض هذه الروايات عن المعصومين إجمالا»(معجم‏رجال‏الحديث، ج 10،  ص  233  )؛  و همچنين در مورد هشام بن حكم مي فرمايد: «أقول: هذه الروايات و إن كانت أكثرها ضعيفة السند، إلا أن استفاضتها و اشتهار هشام بن الحكم و عظمة القدر، تغني عن النظر في إسنادها على أن بعضها كان صحيح السند. (معجم‏رجال‏الحديث، ج 19، ص  286 ) ؛ و همچنين در مورد زيد بن علي مي فرمايد: «و أن استفاضة الروايات أغنتنا عن النظر في إسنادها و إن كانت جلها بل كلها ضعيفة أو قابلة للمناقشة على أن في ما ذكرناه أولا غنى و كفاية و من أراد الاطلاع عليها فليراجع كتابي الأمالي و العيون للصدوق - قدس سره - و غيرهما» (معجم‏رجال‏الحديث، ج 7، ص  348 )
1. افرادی که در زمان امام عسکری7 موفق به ملاقات با امام زمان4 شده اند یک بار بوده است (بجز حضرت حکیمه3، زیرا او سفیر و نایب خاص امام بوده است) و این ملاقات به جهت اتمام حجت و آماده سازی زمینه غیبت آن حضرت بوده است. البته ائمه: دیگر هم زمینه پذیرش غیبت را با گفتار و اعمال خود آماده می کردند.
2. شیخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص 435