درس خارج اصول آیت الله سبحانی

88/11/12

بسم الله الرحمن الرحیم

طبق نظر آخوند يک مصلحتی در عمل پيش می آيد که عمل را مستحب می کند. نظر اول يعنی نظر شيخ فقط می خواهد حکم عقل را که انقياد ثواب دارد درست کند و نظر دوم که نظر آخوند است مصلحتی را در عمل کشف می کند که عمل را مستحب ذاتی می کند.

نظريه ی محقق نائينی

طبق نظر محقق نائينی فعل ذاتاً مستحب نيست، زيرا اولاً فعمله و فعله که در روايت آمده، به معنای فليفعل و فليعمل است، يعنی اين جمله ی خبری به معنای امر است، ماضی به معنای امر است. ثانياً وقتی عنوان بلوغ بر فعل منطبق شد، يک مصلحت عارض می شود و يک مصلحت توليد می شود و اين عمل مستحب عرضی می شود، بر خلاف نظر آخوند که مستحب را مستحب ذاتی می دانست محقق نائينی اين مستحب را عرضی می داند. يلاحظ عليه: گرچه جملات خبريه به جای امر استفاده می شود ولی اين مربوط به جائی است که شیء محبوبيت کثيری دارد که مولی حاضر به ترک آن نيست. اين درست است که ولدی يصلّی آکد از يا ولدی صلّ است. ولی اينجا که محبوبيت کثير نيست و تنها به دليل بلوغ و ديگر عناوين است که برای فعل محبوبيت درست می کنيم و بعيد است در اينجا جمله ی خبريه مانند جمله ی انشائيه باشد.

نظريه ی چهارم: نظريه ی ما

در مطلق و مقيد خوانديم که اخذ اطلاق منوط به اين است که متکلم در مقام بيان باشد. آيا اين روايات در مقام بيان است که هر خبری که برسد اعم از ضعيف و صحيح و اعم از واجب و مستحب عمل به آن ثواب دارد و يا اصلاً در مقام بيان نحوه ی بلوغ نيست و لذا هر بلوغی را شامل نيست. آقايان فقط خبر ضعيف را گرفته اند، چه بسا اين روايات فقط ناظر به بلوغ خبر واجد شرايط باشد، هر چند اين خبر در واقع دروغ باشد. يعنی می خواهد بگويد اگر خبر حجت داشت به آن عمل کنيد هر چند دروغ باشد. تکيه ی ما بر بلغ است. معلوم نيست چرا بلغ را آقايان به معنای خبر ضعيف گرفته اند. من بلغ اطلاق ندارد زيرا متکلم در مقام بيان نيست.

ثمرات مسأله

اين بحث سه ثمره بر مبنای علماء دارد.

ثمره ی اول ـ مثلاً اگر خبر ضعيفی وارد شد مانند اذا اردت دخول المسجد فتوضیء آيا با اين وضو می توان نماز خواند؟ طبق مبنای شيخ نه و طبق مبنای آخوند بله. يلاحظ عليه: اين خوب است ولی وقتی که ثابت شود کل وضوء مستحب رافع للحدث ولی ممکن است وضوء مستحب باشد ولی رافع حدث نباشد مانند وضوء تجديدی يا وضوء زن حائض. بعلاوه به عقيده ی برخی مانند امام وضوء مستحب بالذات است و اگر اين طور شد با اين وضوء نمی توان نماز خواند. پس اولين ثمره ثابت نشد.

ثمره ی دوم ـ مثلاً اگر خبری وارد شود که يستحب غسل اللحية المسترسلة. حال اگر موقع مسح دست خشک شود، طبق نظر شيخ از رطوبت لحيه، نمی توان استفاده کرد و پا را مسح کرد، چون عمل مستحب نيست و فقط ثواب دارد و طبق نظر آخوند می توان چون خود عمل هم مستحب است.

ثمره ی سوم ـ اين ثمره بين نظريه ی آخوند و نظريه ی نائينی است. به عنوان مثال اگر يک خبر ضعيف داشته باشيم که فلان چيز مستحب است و يک خبر ثقه داشته باشيم که همان عمل مستحب نيست. طبق مبنای آخوند اين دو خبر متعارض می شود چون هر دو مستحبند يکی از اول مستحب بود و ديگری هم مستحب شد. ولی طبق نظر نائينی اين دو خبر هم سطح نيستند و لذا تعارض نيست، زيرا يکی مستحب بالذات است و ديگری مستحب بالعرض.

تنبيه چهارم ـ اجراء برائت در شبهات موضوعيه

يقع الکلام فی مقامين:

• مقام اول: جريان البرائه العقليه: يعنی عقاب بلا بيان

• مقام ثانی: جريان البرائه الشرعيه: يعنی اقتضای حديث رفع

مقام اول: جريان برائت عقلی در شبهات موضوعيه ی تحريميهbr>ددر اولی عده ای گفته اند برائت عقلی در شبهات موضوعيه به دليل عقاب بلا بيان جاری نمی شود. زيرا شارع کبری را بيان کرده است و بيان صغری وظيفه ی شارع نيست. يلاحظ عليه: شرع مقدس بايد کبری را بيان کند اما دليل عقلی ما عقاب بلابيان نيست، بلکه عقاب بلاحجت است. و حجت مرکب از کبری و صغری است. و در اين جا کبری هست ولی صغری نيست.