1402/08/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المقدّمة/اوامر سیزده گانه /الأمر الحادي عشر: في الاشتراك اللفظي - الجهة الأُولى: في إمكان الاشتراك - الجهة الثانية: منشأ الاشتراك - الجهة الثالثة: وقوع الاشتراك في القرآن الكريم - إكمال
در جلسه ی گذشته جهت اوّل بحث «اشتراک» در امر یازدهم از اوامر یازده گانه را عرض نمودیم و اقوال و همچنین قول مختار خود را در این زمینه مطرح نمودیم. در این جلسه به باقی این بحث و جهات دیگر این بحث خواهیم پرداخت.
۱. برخی ها قائل اند به این که «اشتراک» واجب است.
۲.
الف) این دلیلی که شما فرمودید، مبنای شماست و ما آن را قبول نداریم.
ب) در صورتی پذیرش مبنای شما، این اشکال شما به «اشتراک» در جایی است که واضع، «واحد» باشد و اشتراک معلول «تَعَدّد واضع» است.
٣. قول مختار ما: اشتراک امر ممکنی می باشد.
قول صحیح همین است.
۱. عشایر عَرَب از هم جدا بودند. مثلاً «حِمْيَري ها» در یَمَن، «قُرَشي ها» در مکّه و حِجاز و قبائل دیگر در شرق زندگی می کردند و این قبائل چون با هم متّحد نبودند و رفت و آمدی نداشتند، هر قبیله فلان لفظ را در معنایی خاصّی به کار می بُردند.
۲. مَجاز منشأ اشتراک است به اين نحو که عَرَب گاهی لفظی را که معنای حقیقی داشت، در معنای مَجازی نیز به کار می بُرد و کثرت استعمال سبب شد که معنای دوم دیگر معنای حقیقی باشد نه معنای مَجازی قبلی خود.
۱. «النّجْم»: لفظ «نَجْم» در لُغت عَرَب دو معنا دارد:
الف) ستاره: ﴿وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ﴾[1]
ب) گیاهان کوچکی که ساقه ندارد: ﴿وَ النَّجمُ و الشَّجَرُ یَسجُدانِ﴾[2]
۲. «نون»:
الف) ماهی: ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ﴾[3]
ب) دَوات: ﴿ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ﴾[4]
نکته ی مربوط به جهت نخست:
وجود اشتراک در قرآن، بهترین دلیل است برای این که اشتراک محال نیست.
گاهی از اوقات، «إغْراق» در اشتراک است. لذا اشتراک را در «قضیّه ی جُزْئیّة» بايد پذیرفت نه به صورت إغراق. بنابراین معانی زیادی که یک لفظ دارد، در واقع آن لفظ فقط یک معنا حقیقی و اصلی دارد و سایر معانی صور مختلف آن معنای اصلی هستند.
این امر دنباله ی امر یازدهم است. در امر یازدهم از «امکان اشتراک» بحث شد امّا در این امر می خواهیم بدانیم آیا جایز است یک شخص لفظ واحدی را بگوید ولی اکثر از معنا را اراده کند یا نه؟ مثلاً لفظ «عین» را بگوید، هم «چشم» و هم «چشمه» را اراده کند.
الف) مرحوم آخوند خراسانی (ره)
ب) مرحوم آقا ضیاء عراقی (ره)
ج) مرحوم نائینی (ره)
د) مرحوم شیخ محمّد حسین اصفهانی (ره)
این بزرگواران فرموده اند این کار محال است.
بحث در جایی است که آن دو «في معنيين مستقلّين» باشد.
از آن جایی که لفظ جَنْبه ی آلیّة دارد، ما آن را قبول داریم. ولی این دو معنا مستقل هستند. لذا یک بار باید این آلة را در معنای اوّل به کار ببریم و دوباره همین را در معنای دوم به کار ببریم. و این ممکن نیست؛ زیرا لحاظ از مقوله ی عِلْم است. لذا محال است انسان به چیز واحد یک مرتبه دو تا عِلْم پیدا کند.