درس خارج فقه آیت الله سبحانی

97/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القرآن

ظاهراً در قرآن کریم پنج آیه در باره اوقات نماز داریم، آیه اول را در جلسه گذشته خواندیم، فعلاً بحث ما در باره آیه دوم است که می‌فرماید: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَي النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يذْهِبْنَ السَّيئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِين»[1]

المفردات

قبل از آنکه آیه مبارکه را معنی کنیم، باید مفردات آن را توضیح بدهیم.

1: «و زُلَفًا»، کلمه «زلف» به معنای قرب است، یا قرب مکانی، یا قرب نسبتی و یا قرب معنوی، «علی الظاهر» در اینجا به معنای قرب زمانی است، «وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» یعنی نزدیکی های شب، در واقع منطبق می شود بر نماز مغرب و عشا، «وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» یعنی اوائل شب نه اواخر شب، «زلف» به معنای تقرب است.

2: «طَرَفَي النَّهَار»ِ، حال باید ببینیم که مراد از «طَرَفَي النَّهَار» چیست؟ روز برای خود دو طرف دارد، روز از آفتاب شروع نمی شود، بلکه از فجر شروع می شود، طلوع فجر در واقع اول نهار است، بنابراین ما می توانیم روز را دو قسمت کنیم، از اول فجر تا «ظهر» یک طرف و یک قسمت است، از ظهر (زوال) تا مغرب طرف دیگر روز است، به این می‌گویند «طَرَفَي النَّهَارِ» به این محدود زمانی می‌گویند: «طَرَفَي النَّهَار»

حال باید ببینیم که این آیه مبارکه بر چه تطبیق می‌کند، «علی الظاهر» در این آیه مبارکه اوقات پنج نماز بیان شده، «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَي النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» جمله « طَرَفَي النَّهَار» یک طرفش نماز فجر را در بر می‌گیرد، طرف دیگرش ظهر و عصر را، «وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» هم مغرب و عشا را در بر می‌گیرد، از این آیه مبارکه معلوم می‌شود که وقت نماز صبح از فجر شروع می‌شود تا اول زوال، ولی سنت آن را فقط به بین الطلوعین مخصوص کرده است.

بنابراین؛ اطلاق آیه این است که در طرف نهار، طرفی النهار هم از اول فجر است تا اول زوال، عمده دومی است، یعنی طرف دوم، طرف دوم ظهر است و عصر، معلوم می‌شود که طرف دوم وقت نماز ظهر و عصر است، اینکه به ما ایراد می‌کنند، چرا شما بین ظهرین و عشائین جمع می‌کنید و چرا نماز عصر را در وقتش نمی‌خوانید، این ایراد بر ما وارد نیست. چرا؟ چون این وقت، وقت مشترک است، قرآن می‌فرماید: «طَرَفَي النَّهَار»ِ طرف دوم هم وقت نماز ظهر است و هم وقت نماز عصر است، البته سنت آمده به اندازه چهار رکعت از اول زوال را مخصوص ظهر کرده، و چهار رکعت آخر عصر را مخصوص نماز عصر نموده، و بقیه اوقات، وقت مشترک ظهر و عصر است.

بنابراین، آیات قرآن کریم با عمل امامیه تطبیق می‌کند، توسعه در وقت است، ما این توسعه را می‌گیریم مگر اینکه دلیل بر تخصیص باشد، مثلاً نسبت به فجر تخصیص داریم که می‌گوید باید بین الطلوعین باشد، اما نسبت به طرف دوم، یعنی بین اول زوال و بین «مغرب» وقت هردو است، یک ربع به غروب مانده اگر کسی نماز بخواند، هردو نماز را در وقت خوانده است، اولین ساعت ظهر اگر کسی هردو نماز ظهر و عصر را بخواند، در وقتش خوانده است.

و هذه الآیه – کالآیة السابقة – تتضمن بیان أوقات الصلوات الخمس: أمّا الفجر و الظهر و العصر، فلقوله: «طَرَفَي النَّهَار» و اما المغرب و العشاء فلقوله: « وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» فعلی ما ذکرنا یکون قوله: « وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» عطفاً علی قوله‌ «طَرَفَي النَّهَار» عامل سر این هم می‌آید، یعنی عامل در «طَرَفَي النَّهَار» بر سر « وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» می‌آید، أی أقم الصلاة «طَرَفَي النَّهَار» و أقم الصلاة «َزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ» أی قریباً من اللیل.

و الآیة – کسابقتها – تدلّ علی سعة الوقت، و أنّ طرفی ا لنهار وقتٌ للصلوات الثلاث، فالطرف الأوّل لصلاة الصبح، و الطرف الثانی لصلاتی الظهر و العصر، و أمّا الساعات الأولیّ من اللیل فهی وقت العشائین، و هذا الظهور حجّة ما لم یدلّ دلیل علی التحدید.

الآیة الثالثة:

«فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ *** وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيا وَحِينَ تُظْهِرُونَ»[2]

این آیه مبارکه از نظر برخی از مفسرین (مانند علامه طباطبائی) ربطی به اوقات صلات ندارد، بلکه فقط یک بیان وظیفه است برای مسلمانان که در این اوقات خداوند را تنزیه و تحمید کنند.

مفردات آیه

1: «حِينَ تُمْسُونَ» کلمه «إِمساء» در حقیقت به آن بعد از ظهر می‌گویند که نزدیک غروب باشد، امساء، مساءً، مثلاً می‌گویند:« جاء زید مساءً».

2: «تُصْبِحُونَ» هم به معنای فجر است.

3: «وَعَشِيا» کلمه «عشیاً» شب است.

4: «تُظْهِرُونَ» هم ظهر را می‌گویند، یعنی به معنای ظهر است، مرحوم علامه طباطبائی و بعضی از مفسرین می‌گویند این آیه ارتباطی به اوقات صلات ندارد، فقط یک عمل اخلاقی و استحبابی را بیان می‌کند و می‌فرماید: «فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ» أی قولوا سبحان الله حین المساء، و حین الإصباح، از خواب که بلند می‌شوید، بگویید: «سُبْحَانَ اللَّهِ» هنگام شب هم بگویید: « الحمد لله» موقع ظهر هم بگویید: « الحمد لله»، در واقع می‌خواهد بفرماید که مسلمانان در این اوقات گاهی تسبیح می‌کنند و گاهی تحمید.

فرق تسبیح و تحمید

تسبیح صفات جلالیه است، یعنی با تسبیح کردن، در واقع خدا را از نقص منزّه می‌کنیم و این کار معنایش تسبیح است، «سَبَّحَ یُسَبِّحُ تسبیحاً» أی نَزَّهَهُ من النقائص و الإمکانیات، اما حمد و تحمید راجع به صفات جمالیه است و ما تحمید خدا در واقع زیبایی‌های خدا را بیان می‌کنیم و می‌گوییم:« الله قادر، الله حیًّ، الله سمیع و هکذا».

بنابراین، کلمه «حمد و تحمید» غیر از تسبیح است، چون تسبیح راجع به صفات جلالیه است، اما کلمه «حمد و تحمید» راجع به صفات جمالیه می‌باشد، آنجا که خدا را تنزیه می‌کنیم، نامش تسبیح است، اما آنجا که خدا را توصیف می‌کنیم، نامش تحمید و حمد است.

فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ، شب و صبح خدا را تنزیه کنید و بگوید: « سبحان الله»‌.

اما موقع ظهر و موقع عشیّ تحمید کنید و بگویید: « الحمد لله ربّ العالمین».

ولی من در عین حال یقین به این نظر ندارم، چون ممکن است این آیه مبارکه نیز ناظر به اوقات صلات باشد، اگر راجع به اوقات صلات باشد، در اینجا اوقات صلات خمسه بیان شده است، یعنی اوقات نماز‌های پنجگانه در این آیه آمده، «فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ» فقط صلات عصر است، چون «امساء» در واقع قریب شب را می‌گویند، «وَحِينَ تُصْبِحُونَ» صلات صبح است، «وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيا» نماز عشاء و نماز مغرب است «وَحِينَ تُظْهِرُونَ» نماز ظهر است، وقت هر پنج نماز در این آیه آمده است، پس «حِينَ تُمْسُونَ» را در مقابل «وَحِينَ تُظْهِرُونَ» بگیرید، و کلمه « تُظْهِرُونَ» هم عبارت است از نماز ظهر، «تُمْسُونَ» هم عبارت است از نماز عصر، «وَحِينَ تُصْبِحُونَ» هم می‌شود نماز صبح، «وَعَشِيا» هم به معنای نماز مغرب و عشاء می‌باشد.

«علی أی حال» در این آیه مبارکه دو احتمال وجود دارد، احتمال دارد که یک وظیفه اخلاقی و آداب اسلامی را بیان کند، یعنی اینکه انسان در تمام اوقات باید به یاد خدا باشد، به این معنی که گاهی خدا را تنزیه کند و گاهی خدا را تحمید نماید، ‌گاهی او را از صفات نقص منزه کند و گاهی از اوقات او را با صفات جمال توصیف کند.

احتمال دوم این است که مربوط به اوقات نماز باشد، البته احتمال دوم تا حدی بعید است، به جهت اینکه نمی‌فرماید:« تُصلُّون»، ‌بلکه می‌فرماید: «فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ». بله؛ اگر می‌فرمود «تصلّون حین تمسون و حین تصبحون» احتمال دوم جا داشت، اما چون «فَسُبْحَانَ اللَّهِ» گفته، ولذا ‌احتمال علامه طباطبایی اقوی است، ولی در عین حال چون «من فسّر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار»[3]

خلاصه اینکه، ما احتمال دوم را نفی نمی‌کنیم، ولی احتمال دوم در نظر ما ضعیف است، چون اگر می‌خواست اوقات نماز را بیان کند، باید می‌فرمود: «تصلون حین تمسون» را به کار می‌برد، مگر اینکه کسی بگوید در نماز هم تسبیح و تحمید خداوند است.

و علی فرض صحّة ما ذهب إلیه جملة من المفسّرین من أنّ الآیتین تشیران إلی الصلوات الخمس، فنقول: إنّ لهم فی تفسیر مفرداتها أقوالاً، نذکر منها أوضحها:

1: «حِينَ تُمْسُونَ» أی حین تدخلون فی وقت المساء، و هو ما بعد الظهر إلی قبل المغرب،[4] فیکون إشارة إلی صلاة العصر.

2: « وَحِينَ تُصْبِحُونَ» إشارة إلی صلاة الفجر. یعنی اشاره به وقت نماز صبح است.

3: «وَحِينَ تُظْهِرُونَ» فی حین تدخلون فی وقت الظهیرة، و قد یکون إشارة إلی صلاة الظهر. یعنی «وَحِينَ تُظْهِرُونَ» اشاره به وقت صلات ظهر می‌باشد.

4: «وَعَشِيا» أی و فی العشیّ، و إنّما عدل من الفعل إلی الإسم، لأنّه لم یبن منه فعل من باب الإفعال بخلاف المساء و الصباح و الظهیرة حیث بنی منها الإمساء و الإصباح و الإظهار بمعنی الدخول فی المساء و الصباح و الظهیرة، و العشیّ: آخر النهار.

علت اینکه در اینجا فعل نیاورده و فرموده «وَعَشِيا» ‌چون فعل از آن مشتق نیست.

و علی هذا فالآیة تشیر إلی تفریق الصلوات فی الأوقات الأربعة، فالآیة بظاهرها أفضل دلیل علی الجمع بین العشائین لا ترفع الید منها إلّا بدلیل.

الآیة الرابعة:

«فَاصْبِرْ عَلَى مَا يقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى»[5]

ممکن است کسی بگوید که این آیه مبارکه راجع به نماز نیست، بلکه راجع به تسبیح است، چون کلمه صلات در آن به کار نرفته است، ولی در عین حال احتمال دارد که مراد از تسبیح در اینجا نیز همان نماز باشد، آیه مبارکه ظهور در صلوات (نماز‌ها) ندارد، بلکه محتمل الأمرین است، ‌عیناً مانند آیه قبلی ( که احتمال داشت راجع به صلوات نباشد) است، این آیه نیز این احتمال را دارد، ولی در عین حال ممکن است راجع به صلوات باشد، اما این آیه چهارمی با آیات دیگر فرق دارد، چون آیات قبلی اوقات صلوات را بیان می‌کردند، ولی این آیه آخر وقت را می‌گوید، آیات قبلی متن وقت را می‌گفت، ولی این آیه مبارکه آخر وقت را می‌گوید، فرق است بین اینکه بگوییم وقت نماز ظهر از زوال است تا غروب، و بین اینکه بگوییم وقت قبل الغروب است.

پیغمبر اکرم را متهم به ساحر و مجنون می‌کردند، خدواند می‌فرماید بر این تهمت‌ها صبر کن، « وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ» یعنی صلات،« قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ» آخر صلات فجر قبل از طلوع شمس است، آیات قبلی، اول وقت را می‌گفتند،‌ولی این آیه آخر وقت را می‌گوید « وَقَبْلَ غُرُوبِهَا» این هم نماز ظهر و عصر را می‌گوید،‌آخر وقت را می‌گوید «وَمِنْ آنَاءِ اللَّيلِ» یعنی نماز مغرب و عشا، «فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى» ما هر پنج وقت را از این آیه مبارکه استفاده کردیم.

اصولاً تهمت‌های که به پیغمبر اکرم (ص) می‌زدند، خودش دلالت دارد که آن حضرت کوچکترین نقطه ضعفی نداشته است، اگر پیغمبر اکرم (ص) در زندگی نقطه ضعفی داشت، «نعوذ بالله» فساد اخلاقی و امثالش را داشت، به آن حضرت تهمت سرقت و غیر سرقت را می‌زدند و می‌گفتند:« هو سارق و ....» و امثالش، ولذا یک چیز‌هایی را گفتند که هم اثباتش مشکل است و هم نفیش، مثلاً گفتند مجنون است یا ساحر است و هکذا، از همین تهمت‌ها می‌فهمیم که مقام پیغبمر اکرم (ص) به قدری منزه بوده که سخت ترین دشمنان نتوانستند نسبت به آن حضرت کوچکترین نقطه ضعفی پیدا کنند، ولذا آمدند یک چیزهای را گفتند که هم اثباتش مشکل است و هم نفیش. مثلاً گفتند دیوان است، مفتری و ساحر است، از خلال این تهمت‌ها به عظمت و پاکی آن حضرت پی می‌بریم. «فَاصْبِرْ عَلَى مَا يقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ» ‌أی سبحّ بالصلاة قبل طلوع الشمس،‌این اشاره به نماز صبح است،‌ «وَقَبْلَ غُرُوبِهَا» این اشاره به ظهرین (نماز ظهر و عصر) است، «وَمِنْ آنَاءِ اللَّيلِ» مراد نماز مغرب و عشاست، «فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَار»ِ مستقل است، مستقل است که انسان در اطراف نهار خدا را تسبیح کند، بنابراین اگر بخواهیم این آیه را بر اوقات نماز منطبق کنیم، اطراف النهار را باید مستقل بگیریم، هر پنج تا را بیان کرد، چون قبل طلوع الشمس، فجر است، «وَقَبْلَ غُرُوبِهَا» ظهرین است، «وَمِنْ آنَاءِ اللَّيلِ» هم عشائین (مغرب و عشا) است « وَأَطْرَافَ النَّهَار» هم مستقل است و امر مستحب، البته این بستگی دارد که «بِحَمْدِ رَبِّكَ» را به معنای صلات بگیریم.

و معنی الآیة: فاصبر علی ما یقولون من أنّک ساحر أو شاعر فإنّه لا یضرّک، و أقبِل علی ما ینفعک فعله و هو ذکر الله و «الباء» فی «بِحَمْدِ رَبِّكَ» للملابسة، أی سبّح حامداً ربّک، فی فترات من اللیل و النهار.

و ما ذکر فی الآیة من التسبیح مطلق لا دلالة فیها من جهة اللفظ علی أنّ‌ المراد به الصلوات الخمس، و لکن بعض المفسّرین ذهب إلیه، و علی فرض صحة ذلک، نقول: إنّ هذه الآیة علی خلاف الآیة السابقتین تتضمّن آخر أوقات بعض الصلوات الخمس و إلیک البیان:

1: « قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ» إشارة إلی نهایة وقت صلاة الفجر.

2: «وَقَبْلَ غُرُوبِهَا» إشارة نهایة وقت صلاتی الظهر و العصر، لکونهما فی النصف الأخیر من النهار، کما أنّ الفجر فی النصف الأوّل.

3: «وَمِنْ آنَاءِ اللَّيلِ» إشارة إلی العشائین، و آناء اللیل: ساعاته، و «من» فی قوله: « وَمِنْ آنَاءِ اللَّيلِ» للابتداء، و فیه تنبیه علی أنّ ابتداء وقت العشائین من أوّل اللیل، و قدّم الظرف (آنَاءِ اللَّيلِ) علی الفعل (فَسَبِّحْ) للاهتمام بفعلها لیلاً، لعدم شغل النفس حینئذ، بخلاف ما سبق حیث قدّم الفعل فیه علی الزمان.

البته همانطور که عرض کردم، ‌این آیه مبارکه ذو وجهین است، یعنی ممکن است اصلاً مربوط به اوقات نماز نباشد و ممکن است که مربوط به اوقات نماز باشد.

ما تا اینجا چهار آیه را که مربوط به اوقات نماز بود خواندیم، منتها دوتای اول صریح بود، اما سومی و چهارمی دلالت شان لرزان و ضعیف بود.

 


[1] هود/سوره11، آیه114.
[2] روم/سوره30، آیه17- 18.
[3] عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ابن أبی جمهور احسائی، ج‌4، ص: 354.
[4] لسان العرب، ابن منظور، ج15، ص281، ماده «مساء».
[5] طه/سوره20، آیه130.