98/12/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: روایات محمد بن حکیم /عدهی زنی که رحمش را خارج کرده اند /اقوال فقها در عده
خلاصهی مباحث گذشته:
در جلسهی گذشته روایت ابی حمزه از محمد بن حکیم را بررسی کردیم.
حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حكيمٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمَرْأَةُ الشَّابَّةُ الَّتِي تَحِيضُ مِثْلُهَا يُطَلِّقُهَا زَوْجُهَا فَيَرْتَفِعُ طَمْثُهَا كَمْ عِدَّتُهَا قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ادَّعَتِ الْحَبَلَ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قَالَ عِدَّتُهَا تِسْعَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ادَّعَتِ الْحَبَلَ بَعْدَ تِسْعَةِ أَشْهُرٍ قَالَ إِنَّمَا الْحَبَلُ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ تَزَوَّجُ قَالَ تَحْتَاطُ بِثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ادَّعَتْ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قَالَ لَا رِيبَةَ عَلَيْهَا تَزَوَّجُ إِنْ شَاءَتْ.[1]
ابتدا سوال از عدهی زنی است که حیضش بر طرف شده است. امام علیه السلام پاسخ می دهد عده اش سه ماه است. سپس سوال می شود که پس از سه ماه ادعای حمل می کند. امام علیه السلام پاسخ می دهد عده اش نه ماه می باشد. سپس سوال می شود که پس از نه ماه باز هم ادعای حمل می کند. امام علیه السلام می فرماید: إِنَّمَا الْحَبَلُ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ سپس سوال می شود که ازدواج کند؟ امام علیه السلام می فرماید: سه ماه احتیاط کند. سپس سوال می شود که پس از سه ماه احتیاط هم ادعای حمل می کند. امام علیه السلام می فرماید: لَا رِيبَةَ عَلَيْهَا تَزَوَّجُ إِنْ شَاءَتْ.
امام علیه السلام با عبارت إِنَّمَا الْحَبَلُ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ اطمینان زن را به شک تبدیل می کند.
در ادامه امام علیه السلام اطمینان زن به حمل پس از یک سال را به اطمینان به عدم حمل تبدیل می کند.
ممکن است زن حتی با علم به این حکم شرعی که امام علیه السلام فرمود، باز هم مدعی حمل باشد و نسبت به حمل اطمینان داشته باشد.
در این صورت روایت می فرماید: این ادعای حمل تا نه ماه مقبول است؛ اما پس از نه ماه شارع این اطمینان را قبول ندارد و به زن فرموده است که به اطمینان خود ترتیب اثر ندهد. حتی اگر زن یقین به حمل داشت، شارع می توانست زن را از عمل بر اساس یقینش نهی کند؛ یعنی برای یقین موضوعیت قائل شود. یقین طریقی حجیت دارد و شارع می تواند در این مسئله یقین را به نحو موضوعی اخذ کند؛ یعنی به زن امر کند که به یقین خود ترتیب اثر ندهد.
عبارت إِنَّمَا الْحَبَلُ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ در مقام نفی اعتبار اطمینان یا نفی اعتبار یقین می باشد.
راوی سوال می کند: حال که شارع به اطمینان زن ترتیب اثر نداده است، آیا این زن می تواند ازدواج کند؟
امام علیه السلام می فرماید: گر چه حکم اطمینان جاری نیست، اما حکم شک جاری است و در فاصلهی نه ماه تا یک سال اطمینان به حامله بودن صحیح نبوده است اما هم چنان احتمال ضعیف حمل وجود دارد؛ به همین دلیل شارع این اطمینان را نازل منزلهی شک قرار داده است و به احتیاط ( وجوبی یا استحبابی) امر کرده است. اما پس از یک سال اگر زن اطمینان یا یقین به حمل داشته باشد، حکم شک هم جاری نمی شود و می تواند ازدواج کند.
احتمال دیگر در مورد تَحْتَاطُ بِثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ این است که حکم ارشادی باشد؛ یعنی به دلیل احتمال حمل تا سه ماه دیگر ازدواج نکند تا با مشکلی مواجه نشود؛ یعنی کاری کند که به محذوری برخورد نکند.
چنین معنایی برای احتیاط در روایت دیگری هم آمده است. در روایتی این سوال مطرح شده است که آیا متعه هم جزء چهار همسر به شمار می رود؟
وَ سَأَلْتُهُ: مِنَ الْأَرْبَعِ هِيَ؟ فَقَالَ: «اجْعَلُوهَا مِنَ الْأَرْبَعِ عَلَى الِاحْتِيَاطِ».[2]
امام علیه السلام می فرماید: متعه را هم احتیاطا جزء چهار همسر به شمار آورید. از آن جا که عامه متعه را قبول ندارند و ممکن است با مشکلی مواجه شوید، به حسب ظاهر متعه را جزء چهار همسر قرار دهید.
در تَحْتَاطُ بِثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ ممکن است احتیاط به این معنا باشد که زن کاری کند که در محذوری واقع نشود.
روایات محمد بن حکیم سه نقل مفصل و چهار نقل کوتاه دارد که همهی این نقل ها یک یا دو روایت می باشند.
حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حكيمٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمَرْأَةُ الشَّابَّةُ الَّتِي تَحِيضُ مِثْلُهَا يُطَلِّقُهَا زَوْجُهَا فَيَرْتَفِعُ طَمْثُهَا كَمْ عِدَّتُهَا قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ادَّعَتِ الْحَبَلَ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قَالَ عِدَّتُهَا تِسْعَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ادَّعَتِ الْحَبَلَ بَعْدَ تِسْعَةِ أَشْهُرٍ قَالَ إِنَّمَا الْحَبَلُ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ تَزَوَّجُ قَالَ تَحْتَاطُ بِثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ادَّعَتْ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قَالَ لَا رِيبَةَ عَلَيْهَا تَزَوَّجُ إِنْ شَاءَتْ.[3]
عَنْهُ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ وَ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حكيمٍ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمَرْأَةُ الشَّابَّةُ الَّتِي تَحِيضُ مِثْلُهَا يُطَلِّقُهَا زَوْجُهَا فَيَرْتَفِعُ طَمْثُهَا مَا عِدَّتُهَا قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَإِنَّهَا تَزَوَّجَتْ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ فَتَبِينُ لَهَا بَعْدَ مَا دَخَلَتْ عَلَى زَوْجِهَا أَنَّهَا حَامِلٌ قَالَ هَيْهَاتَ مِنْ ذَلِكَ يَا ابْنَ حكيمٍ رَفْعُ الطَّمْثِ ضَرْبَانِ إِمَّا فَسَادٌ مِنْ حَيْضَةٍ فَقَدْ حَلَّ لَهَا الْأَزْوَاجُ وَ لَيْسَ بِحَامِلٍ وَ إِمَّا حَامِلٌ فَهُوَ يَسْتَبِينُ فِي ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ جَعَلَهُ وَقْتاً يَسْتَبِينُ فِيهِ الْحَمْلُ قَالَ قُلْتُ لَهُ فَإِنَّهَا ارْتَابَتْ قَالَ عِدَّتُهَا تِسْعَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ارْتَابَتْ بَعْدَ تِسْعَةِ أَشْهُرٍ قَالَ إِنَّمَا الْحَمْلُ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَتَزَوَّجُ قَالَ تَحْتَاطُ بِثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ارْتَابَتْ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهَا رِيبَةٌ تَزَوَّجُ.[4]
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حكيمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ طَلَّقَ امْرَأَتَهُ فَلَمَّا مَضَتْ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ ادَّعَتْ حَبَلًا قَالَ يُنْتَظَرُ بِهَا تِسْعَةَ أَشْهُرٍ قَالَ قُلْتُ فَإِنَّهَا ادَّعَتْ بَعْدَ ذَلِكَ حَبَلًا قَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ إِنَّمَا يَرْتَفِعُ الطَّمْثُ مِنْ ضَرْبَيْنِ إِمَّا حَبَلٍ بَيِّنٍ وَ إِمَّا فَسَادٍ مِنَ الطَّمْثِ وَ لَكِنَّهَا تَحْتَاطُ بِثَلَاثَةِ أَشْهُرٍ بَعْدُ وَ قَالَ أَيْضاً فِي الَّتِي كَانَتْ تَطْمَثُ ثُمَّ يَرْتَفِعُ طَمْثُهَا سَنَةً كَيْفَ تُطَلَّقُ قَالَ تُطَلَّقُ بِالشُّهُودِ فَقَالَ لِي بَعْضُ مَنْ قَالَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُطَلِّقَهَا وَ هِيَ لَا تَحِيضُ وَ قَدْ كَانَ يَطَؤُهَا اسْتَبْرَأَهَا بِأَنْ تَمَسَّكَ عَنْهَا ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ مِنَ الْوَقْتِ الَّذِي تَبِينُ فِيهِ الْمُطَلَّقَةُ الْمُسْتَقِيمَةُ الطَّمْثِ فَإِنْ ظَهَرَ بِهَا حَبَلٌ وَ إِلَّا طَلَّقَهَا تَطْلِيقَةً بِشَاهِدَيْنِ فَإِنْ تَرَكَهَا ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فَقَدْ بَانَتْ بِوَاحِدَةٍ وَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُطَلِّقَهَا ثَلَاثَ تَطْلِيقَاتٍ تَرَكَهَا شَهْراً ثُمَّ رَاجَعَهَا ثُمَّ طَلَّقَهَا ثَانِيَةً ثُمَّ أَمْسَكَ عَنْهَا ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ يَسْتَبْرِئُهَا فَإِنْ ظَهَرَ بِهَا حَبَلٌ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يُطَلِّقَهَا إِلَّا وَاحِدَةً.[5]
سَعْدٌ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَخِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حكيمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام عَنِ امْرَأَةٍ يَرْتَفِعُ حَيْضُهَا قَالَ ارْتِفَاعُ الطَّمْثِ ضَرْبَانِ فَسَادٌ مِنْ حَيْضٍ أَوِ ارْتِفَاعٌ مِنْ حَمْلٍ فَأَيُّهُمَا كَانَ فَقَدْ حَلَّتْ لِلْأَزْوَاجِ إِذَا وَضَعَتْ أَوْ مَرَّتْ بِهَا ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ بِيضٍ لَيْسَ فِيهَا دَمٌ.[6]
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام فَقُلْتُ الْمَرْأَةُ الَّتِي لَا تَحِيضُ مِثْلُهَا وَ لَمْ تَحِضْ كَمْ تَعْتَدُّ قَالَ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ارْتَابَتْ قَالَ تَعْتَدُّ آخِرَ الْأَجَلَيْنِ تَعْتَدُّ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ قُلْتُ فَإِنَّهَا ارْتَابَتْ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهَا ارْتِيَابٌ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلْحَبَلِ وَقْتاً فَلَيْسَ بَعْدَهُ ارْتِيَابٌ.[7]
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ صلوات الله علیه الْجَارِيَةُ الشَّابَّةُ الَّتِي لَا تَحِيضُ وَ مِثْلُهَا تَحْمِلُ طَلَّقَهَا زَوْجُهَا قَالَ عِدَّتُهَا ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ.[8]
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبَانٍ عَنِ ابْنِ حكيمٍ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ أَوْ أَبِيهِ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ: فِي الْمُطَلَّقَةِ يُطَلِّقُهَا زَوْجُهَا فَتَقُولُ أَنَا حُبْلَى فَتَمْكُثُ سَنَةً قَالَ إِنْ جَاءَتْ بِهِ لِأَكْثَرَ مِنْ سَنَةٍ لَمْ تُصَدَّقْ وَ لَوْ سَاعَةً وَاحِدَةً فِي دَعْوَاهَا.[9]
در نقل های متفاوت روایت محمد بن حکیم اشتباهاتی رخ داده است.
در روایت دوم مفصل ارتفاع طمث پس از ازدواج زن و ادعای حمل مطرح شده است.
اما در روایت سوم مفصل بحث ازدواج نیست و پس از آن که امام علیه السلام می فرماید: در صورت ادعای حمل زن باید نه ماه عده نگه دارد، سوال می شود که زن پس از نه ماه باز هم ادعای حمل می کند. امام علیه السلام در پاسخ، ارتفاع طمث را مطرح می کند.
به نظر می رسد نقل روایت دوم مفصل صحیح است که امام علیه السلام ارتفاع طمث را پس از ازدواج بیان کرده است؛ یعنی زنی که پس از سه ماه عده نگه داشتن ازدواج کرده است و سپس ادعای حمل می کند، به حسب حکم ظاهر شرع عده اش سپری شده است و ازدواجش محکوم به صحت است و ادعای زن پس از عدهی سه ماهه و ازدواج، مسموع نیست.
در روایت محمد بن ابی حمزه از محمد بن حکیم ( روایت اول مفصل) ادعای حمل مطرح شده است.
اما در روایت صفوان از محمد بن حکیم ( روایت دوم مفصل) ارتیاب حمل آمده است.
در روایت احمد بن عائذ از محمد بن حکیم ( روایت دوم کوتاه) هم، ارتیاب حمل آمده است.
به نظر می رسد این روایت مربوط به زن مدعی حمل می باشد و روایت محمد بن ابی حمزه از محمد بن حکیم گر چه نقل کامل روایت نیست، اما صحیح ترین نقل این روایت است.
زنی که ارتیاب در حمل دارد، اگر سه ماه حیض نبیند، عده اش به حسب ظاهر سپری شده است. از خود همین روایت هم این مطلب به دست می آید. صدر روایت محمد بن ابی حمزه از محمد بن حکیم، روایت صفوان از محمد بن حکیم و روایت عبدالکریم از محمد بن حکیم به این مطلب اشاره کرده اند.
اما زن مدعی حمل تا نه ماه ادعایش مسموع است و پس از نه ماه ادعای حملش مسموع نیست.
بحث ارتیاب هم در روایت مطرح شده است و همین موجب خلط بین زن مدعی حمل و زن مرتابه شده است. گر چه زن مدعی حمل است اما شارع مقدس در فاصلهی نه ماه تا یک سال حکم ارتیاب حمل و احتیاط را برای زن مدعی حمل ثابت کرده است و پس از یک سال دیگر ارتیاب حمل هم مطرح نیست.
به نظر می رسد حداکثر مدت حمل واقعی یک سال باشد اما زنی که ادعای حمل می کند، ادعایش پس از نه ماه مسموع نیست. حال اگر تا یک سال بچه ای به دنیا آورد، ملحق به شوهر سابق می شود.
روایت ابان از محمد بن حکیم ( روایت چهارم کوتاه) ممکن است روایت مستقلی باشد و ممکن است نقل به معنای همان روایت واحد محمد بن حکیم به نقل های متفاوت باشد؛ زیرا در روایت محمد بن حکیم آمده است که پس از یک سال لَا رِيبَةَ عَلَيْهَا یعنی اگر بچه ای هم بیاورد، تصدیق نمی شود.
از مجموع این نقل ها به دست می آید که روایت از امام موسی کاظم علیه السلام است.
به نظر می رسد محمد بن حکیم نقل به معنایش بیش از حد معمول بوده است و همین باعث اختلافات نقل های این روایت واحد شده است.
محمد بن حکیم دو روایت از محمد بن مسلم دارد که به نظر می رسد آن دو روایت هم در واقع دو نقل از یک روایت باشند.
عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حكيمٍ الْخَثْعَمِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ فِي الَّتِي قَدْ يَئِسَتْ مِنَ الْمَحِيضِ يُطَلِّقُهَا زَوْجُهَا قَالَ قَدْ بَانَتْ مِنْهُ وَ لَا عِدَّةَ عَلَيْهَا.[10]
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ الرَّزَّازِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ وَ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حكيمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: الَّتِي لَا تَحْبَلُ مِثْلُهَا لَا عِدَّةَ عَلَيْهَا.[11]
به نظر می رسد روایت دوم نقل به معنای روایت اول باشد.