كتاب الصوم
88/10/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرائط صحت روزه/ شرطیت خالی بودن از حیض و نفاس/ بررسی شرط چهارم/ خالی بودن از حیض و نفاس/بیان اقوال فقهاء/بررسی روایات
بررسی شرط چهارم: خالی بودن از حیض و نفابیان اقوال فقهاء- بررسی روایات
بحث در شرائط صحت صوم بود. در این جلسه، استاد دام ظله، مسئله صوم حائض را مورد بررسی قرار میدهند.
شرط چهـارم: خالی بودن از حیض و نفاس
« الرابع الخلو من الحیض و النفاس فی مجموع النهار فلا یصح من الحائض و النفساء إذا فاجأهما الدم و لو قبل الغروب بلحظة أو انقطع عنهما بعد الفجر بلحظة و یصح من المستحاضة إذا أتت بما علیها من الأغسال النهاریة ».[1]
بطلان صوم حائض مورد اتفاق بین مسلمین است، بحثی ندارد و نیازی به خواندن روایات آن نیست.
مورد بحث فی الجمله این است که زن در تمام روز حائض نیست و در بخشی از روز در ابتدا یا در انتهای آن پاک است، مشهور بسیار قوی این است که روزه چنین شخصی نیز باطل است.
بیان اقوال فقـهاء
ظاهر کلام مرحوم کلینی که فقط روایت دال بر بطلان را ذکر کرده، استفاده میشود که ایشان باطل میداند.[2] و مرحوم صدوق در مقنع[3] و مؤلف فقه رضوی در فقه الرضا[4] به طور کلی میگویند اگر کسی در اول روز علتی داشته باشد که با آن نمیتواند روزه بگیرد و بعد در بقیه روز آن علت زائل شد، تأدیباً مأمور به روزه در ادامه روز هست اما برای او فرض نیست، عبارت فقیه چندان واضح نیست که ایشان در آنجا مستحب میداند یا نمیداند.[5]
و عدهای فقط گفتهاند که در این موارد چه اول پاک و بعد حائض باشد و چه بر عکس که اول حائض و بعد پاک باشد، امساک تأدبی هست، عکس را بسیاری عنوان کردهاند و حکم به استحباب کردهاند و چند نفر معدودی استحباب را ذکر نکردهاند و گفتهاند که تأدباً امساک میکند، امساک تأدبی مصداق واجب مانند بطلان روزه به هر دلیل در ماه مبارک رمضان و مصداق مستحب دارد، این تعبیر که در کلمات عدهای از بزرگان هست، با وجوب و استحباب سازگار است و اگر قرینهای بر خلاف نباشد، ظاهر آن وجوب است.
اما قدیماً و حدیثاً بسیار زیاد هستند کسانی که تصریح به استحباب کردهاند، مرحوم آقای حکیم «الاجماع قطعیاً» ادعا کرده،[6] و غیر از ایشان از سابقین در معتبر[7] و در منتهی[8] میفرمایند این مطلب موضع وفاق است، مراد بین المسلمین است.
در مسئله دعوای اجماع نیز بسیار است؛ در تذکره[9] و مدارک[10] و مرحوم فیض در مفاتیح[11] و مرحوم آقا رضی در شرح دروس[12] و عدهای کتب دیگر میفرمایند اجماعی است، روایات متعدد که بعضی صحاح است، میگوید که روزه باطل است و امساک واجب نیست.
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله): بعضی از اجماعات درباره بطلان صوم و بعضی درباره عدم وجوب امساک است.
در مقابل این اقوال که در بطلان صوم یا استحباب امساک دعوای اجماع کردهاند، چند نفر از معاریف بزرگان مخالفت کردهاند و امساک را واجب دانستهاند و در یک جا صحیح دانسته شده؛ ظاهر مفنعه مرحوم شیخ مفید این است که زن حائض که در اثناء روز پاک میشود، واجب است امساک تأدبی کند و قضا دارد.[13] کلام مرحوم سید مرتضی ظهور بیشتری دارد و کالصریح در وجوب امساک است.[14] مرحوم شیخ طوسی در خلاف برای وجوب دعوای اجماع میکند.[15]
حمل این کلمه وجوب بر ثبوت متناسب با استحباب بسیار بعید است، به خاطر اینکه برای وجوب امساک اینگونه استدلال میکند که قاعده احتیاط این را اقتضا دارد، این استدلال شاهد برای الزامی بودن است. گرچه مرحوم علامه در کتابهای خود حکم به استحباب کرده اما در تلخیص الاحکام میفرماید عمل صحیح و مجزی است علی رأی،[16] منظور مرحوم علامه از تعبیر «علی رأی»، به شهادت فرزند ایشان مرحوم فخر المحققین و مستفاد از مجموع کتب مرحوم علامه، این است که این فتوای ایشان است، در کتب دیگر فتوا میدهد و در کتابی علی رأی تعبیر میکند، ایشان در این کتاب امساک را واجب دانسته و عمل را نیز مجزی دانسته، اما مرحوم شیخ طوسی و مرحوم سید مرتضی و مرحوم شیخ
مفید که دعوای اجماع کردهاند، گفتهاند قضا دارد و امساک تأدبی واجب است، حالا روایات را بررسی کنیم.
بررسی روایات
روایت اول: صحیحه حَلَبِیِّ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ امْرَأَةٍ أَصْبَحَتْ صَائِمَةً فَلَمَّا ارْتَفَعَ النَّهَارُ أَوْ کَانَ الْعَشِیُّ حَاضَتْ أَ تُفْطِرُ قَالَ نَعَمْ وَ إِنْ کَانَ وَقْتُ الْمَغْرِبِ فَلْتُفْطِرْ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ امْرَأَةٍ رَأَتِ الطُّهْرَ فِی أَوَّلِ النَّهَارِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَتَغْتَسِلُ وَ لَمْ تَطْعَمْ فَمَا تَصْنَعُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ قَالَ تُفْطِرُ ذَلِکَ الْیَوْمَ فَإِنَّمَا فِطْرُهَا مِنَ الدَّمِ».[17]
«قَالَ نَعَمْ وَ إِنْ کَانَ وَقْتُ الْمَغْرِب» یعنی نزدیک غروب. أبی الصباح الکنانی عن أبی عبد الله علیه السلام نیز همینطور روایت کرده است، مرحوم کلینی فقط همین روایت نقل را کرده که ظاهر آن این است که فتوای ایشان همین است که دیگر واجب نیست امساک کند.
روایت دوم: «عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ امْرَأَةٍ تَطْمَثُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ قَبْلَ أَنْ تَغِیبَ الشَّمْسُ قَالَ تُفْطِرُ حِینَ تَطْمَثُ».[18]
«عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع»، این نیز صحیحه است و صحیحه بودن آن نیز روشنتر از صحیحه حلبی است، در سند صحیحه حلبی ابراهیم بن هاشم هست که سابقین میگفتند حسنه است و متأخرین میگویند صحیحه است، «عَنِ امْرَأَةٍ ...»، این صریح در بطلان روزه است.
روایت سوم: «مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَرَی الدَّمَ غُدْوَةً أَوِ ارْتِفَاعَ النَّهَارِ أَوْ عِنْدَ الزَّوَالِ قَالَ تُفْطِرُ».[19]
ممکن است که از این به طور کلی استفاده نشود که اگر تا زوال نصف را به طور کامل طاهر بود و بعداً حائض شد، ممکن است بگوید که روزه را بگیرد و روزه او صحیح است، نظیر سایر موارد مانند مسافر که در نصف روز عذری نیست و در بقیه اشکال دارد و حکم به صحت روزه شده، این روایت دلیل نیست، دلیل بر خلاف نیز نیست، سائل فرض قبل از
ظهر را سؤال کرده، اگر زن قبل از ظهر خون ببیند، دیگر روزه نیست، اما نسبت به بعد از ظهر ساکت است.
روایت چهارم: «حَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَیَّ سَاعَةٍ رَأَتِ الدَّمَ فَهِیَ تُفَطِّرُ الصَّائِمَةَ إِذَا طَمِثَتْ ....».[20]
روایت پنجم: «أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ امْرَأَةٍ أَصْبَحَتْ صَائِمَةً فِی رَمَضَانَ فَلَمَّا ارْتَفَعَ النَّهَارُ حَاضَتْ قَالَ تُفْطِرُ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ امْرَأَةٍ رَأَتِ الطُّهْرَ أَوَّلَ النَّهَارِ قَالَ تُصَلِّی وَ تُتِمُّ یَوْمَهَا وَ تَقْضِی».[21]
از ظاهر این روایت استفاده میشود که نماز او صحیح است و امساک تأدبی لازم است و باید روزه را تتمیم کند و باید قضا کند، جمع بین این روایت و روایات دیگر این است که این روایت باید حمل به استحباب شود.
روایت ششم: صحیحه «عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَلِدُ بَعْدَ الْعَصْرِ أَ تُتِمُّ ذَلِکَ الْیَوْمَ أَمْ تُفْطِرُ قَالَ تُفْطِرُ وَ تَقْضِی ذَلِکَ الْیَوْمَ».[22] حکم نفساء با حائض یکسان است.
روایات دیگری هست که نسبت به مقداری امر به امساک کرده؛
روایت هفتم: «زُّهْرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: الْمُسَافِرُ إِذَا أَکَلَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ ثُمَّ قَدِمَ أَهْلَهُ أُمِرَ بِالْإِمْسَاکِ بَقِیَّةَ یَوْمِهِ وَ لَیْسَ بِفَرْضٍ».[23]
«زُهْرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع»، بنابر نقل مرحوم شیخ اسم حائض نیز هست، اصل روایت این است «الْمُسَافِرُ إِذَا أَکَلَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ ثُمَّ قَدِمَ أَهْلَهُ أُمِرَ بِالْإِمْسَاکِ بَقِیَّةَ یَوْمِهِ وَ لَیْسَ بِفَرْضٍ»، مرحوم صدوق و مرحوم کلینی همینطور نقل کردهاند اما در نقل مرحوم شیخ اضافهای هست: «الْمُسَافِرُ إِذَا أَکَلَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ ثُمَّ قَدِمَ أَهْلَهُ أُمِرَ بِالْإِمْسَاکِ بَقِیَّةَ یَوْمِهِ وَ لَیْسَ بِفَرْضٍ وَ کَذَلِکَ الْحَائِضُ إِذَا طَهُرَتْ أَمْسَکَتْ بَقِیَّةَ یَوْمِهَا»[24] ، که «وَ کَذَلِکَ الْحَائِضُ إِذَا طَهُرَتْ» به ضم یا به فتح هاء، مرحوم ابن ادیس در سرائر میگوید افصح با فتح هاء
است[25] ، «أَمْسَکَتْ بَقِیَّةَ یَوْمِهَا» یعنی تأدیباً، ظاهر تعبیر کذلک این است که أمسکت تأدیباً و لیس بفرض، این روایتی است که فرض بودن را نفی میکند.
روایت هشتم: «عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الْمَرْأَةِ یَطْلُعُ الْفَجْرُ وَ هِیَ حَائِضٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا أَصْبَحَتْ طَهُرَتْ وَ قَدْ أَکَلَتْ ثُمَّ صَلَّتِ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ- کَیْفَ تَصْنَعُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ الَّذِی طَهُرَتْ فِیهِ قَالَ تَصُومُ وَ لَا تَعْتَدُّ بِهِ».[26] ظاهر آن این است که صوم تأدباً واجب است و قضا دارد.
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله): همان سند معروف است، معمولاً روایت عمار ساباطی را موثقه حساب میکنند.
روایت نهم: «مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَرَی الدَّمَ غُدْوَةً أَوِ ارْتِفَاعَ النَّهَارِ أَوْ عِنْدَ الزَّوَالِ قَالَ تُفْطِرُ وَ إِذَا کَانَ ذَلِکَ بَعْدَ الْعَصْرِ أَوْ بَعْدَ الزَّوَالِ فَلْتَمْضِ عَلَی صَوْمِهَا وَ لْتَقْضِ ذَلِکَ الْیَوْمَ».[27]
در این روایت تفصیل ذکر شده و میگوید اگر تا ظهر شد امساکی نیست و لزوم ندارد امساک کند اما اگر بعد از ظهر شد، امساک تأدبی باید بکند که قضا نیز دارد، این از روایاتی است که ظهور در وجوب دارد.
روایت دهم: «أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع ... عَنِ امْرَأَةٍ رَأَتِ الطُّهْرَ أَوَّلَ النَّهَارِ قَالَ تُصَلِّی وَ تُتِمُّ یَوْمَهَا وَ تَقْضِی»[28] ، این نیز ظهور در وجوب دارد.
روایت یازدهم: «أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ عَرَضَ لِلْمَرْأَةِ الطَّمْثُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ قَبْلَ الزَّوَالِ فَهِیَ فِی سَعَةِ أَنْ تَأْکُلَ وَ تَشْرَبَ وَ إِنْ عَرَضَ لَهَا بَعْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَلْتَغْتَسِلْ وَ لْتَعْتَدَّ بِصَوْمِ ذَلِکَ الْیَوْمِ مَا لَمْ تَأْکُلْ أَوْ تَشْرَبْ».[29]
این روایت ابی بصیر مورد بحث است، فی الجمله بعداً بحث سندی میکنیم، سند را معتبر حساب میکنند و اشکال سندی ندارد. اشکالی هست که معنا ندارد حائض در حال حیض
غسل کند. مطلبی به ذهن من میآید، ممکن است بعضی از آقایان استیحاش کنند اما کسی که به خط آشنا باشد، استیحاش نمیکند.
در رسم الخط رایج بوده که وقوع اشتباه بین واو و فاء است، احتمال زیاد میدهم که واو «وَ لْتَعْتَدَّ» به لام متصل شده بود، در بسیاری از موارد این اتصال واقع شده، و به خاطر اینکه در نقطه گذاری تسامح میشده، هر کدام از واو و فاء جایگزین دیگری میشده، احتمال میدهم که به دلیل اینکه «فَلْتَغْتَسِلْ» شباهت زیادی با «وَ لْتَعْتَدَّ» دارد، این در اصل «وَ لْتَعْتَدَّ» بوده و به «فَلْتَغْتَسِلْ» تصحیف شده و بین نسخه بدل و اصل مبدل منه جمع بین النسختین شده، این از اصول تصحیفات است که در بسیاری از موارد اینگونه تصحیف میشود.
مثلاً در مشایخ مرحوم صدوق، احمد بن حسن القطان در جائی با تعبیر احمد بن محمد بن الحسن القطان آمده، این از همین قبیل تصحیف به جمع بین النسختین است، حسن و حسین نیز اینگونه است، پس، در این روایت باید «فَلْتَغْتَسِلْ» را کالعدم بگیریم، این روایت این میشود که اگر قبل از ظهر بخورد، مانعی نیست، اما بعد از ظهر شد، اگر اکل و شربی نکرده، این را روزه حساب کند، این ندارد که قضا نکند، کأنه ثواب روزه را حساب کند، اما اینکه قضا دارد یا ندارد، مطلب دیگری است، امساک تأدبی روزه مستحبی است، میگوید این را کالعدم و لغو حساب نکند، جمع بین الادله میتوان این را گفت، حالا بر فرض که این را نتوانیم بگوئیم، به دلیل اینکه روایات صحاح معتبر متعدد و تقریباً مورد اجماع در مسئله هست، این موجب ترجیح بر این روایت میشود.