درس خارج فقه آیت الله شبیری زنجانی
87/09/06
باسمه تعالي
بحث در فروع مسئله بقاء عمدی بر جنابت تا طلوع فجر صادق بود. در اين جلسه، استاد دام ظله، در مسئله صوم مستحاضه، بنابر صحت استناد به روايت علی بن مهزيار، ضمن توضيح عبارت مرحوم سيد، فروع مسئله درباره انجام كارهائی زائد بر غسل شبانه، الغاء خصوصيت از مورد روايت و مستحاضه كثيره به مستحاضه متوسطه، استحاضه بعد نماز صبح يا ظهر و عصر، سلب العموم و الغاء خصوصيت نسبت به يوم و ايام، انجام كارهای لازم بر نمازگزار غير از غسل، و اعتبار غسل فجر را مورد نقد و بررسی قرار میدهند. عرض كردم كه به دليل اينكه وجه بطلان روزه روشن نيست كه آيا اين است كه شب غسل نكرده و مستحاضتاً روزه را شروع كرده و يا اين است كه اغسال صلاتی را انجام نداده، قهراً علی كل تقدير يا به جهت لزوم اصباح متطهراً و يا لزوم اغسال صلاتی بر مستحاضه، غسل در شب واجب است، ولی نمیدانيم كه آيا زائد بر اصل مسمای غسل شبانه چيز ديگری لازم است، اگر اغسال ليليه و نهاريه لازم باشد، زائد بر اصل مسمای غسل شبانه بايد برای عشائين و ظهرين غسل كند، غسل در هر ساعتی از شب و روز كفايت نمیكند و بايد برای عشائين و ظهرين غسل كند، اما اگر فقط اصباح بود، يک غسل در هر ساعتی از شب كافی است، و به دليل اينكه اصل وجوب نسبت به شب به نحو مهمله ثابت است و زائد بر آن مشكوک است، بنابر مبنای رايج آقايان، برائت جاری میشود، نظير اينكه بگويند حيوان يا انسان بياوريد، انسان قسم خاصی از حيوان است آقايان میگويند كلی جامع بين حيوان و انسان قطعی است و زائد بر آن مشکوک است، در نتيجه، همان مهمله كفايت میكند و بين انسان و غير انسان فرقی نيست، هر كدام را بياوند، كافی است، اگر آن مبنا را بپذيريم، غسل در هر ساعتی از شب كفايت میكند.
درباره روايت علی بن مهزيار گفتيم كه به دليل احتمالات بسيار نمیتوان به آن تمسک نمود و در نتيجه اگر غسل استحاضه ترک شد، صدمهای به روزه وارد نمیشود. حالا اگر قرار شد كه به اين روايت عمل شود، آيا زائد بر غسل شبانه، اغسال ليليه و نهاريه لازم است؟
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله) : ظاهر اين عبارت همان ترديدی كه هست میگويد اينها را بجا نياورده، حالا اينها را بجا نياورده، مقدمه برای هر دو است و يا مقدمه برای نماز است، بسياری اينطور فهميدهاند كه مقدمهای برای هر دو است، به حسب ادله ديگر مناسب اين است كه شروع محدثاً نباشد، آن اقتضا میكند كه برای اصباح است، و از طرفی به دليل اينكه هر دو را گفته، اينها فهميدهاند كه برای هر دو است، اما اينكه برای خصوص اغسال نهاريه باشد، اين عبارت آبی از آن است، بالاخره اين مقدمه برای يک چيزی است. به حسب تفاهمی كه اينجا هست و چيزهای ديگر، يا مقدمه برای هر دو است، يا اينكه اين فقط برای روز است، من نيز میگويم هر دو نمیشود، هر دو است، ولی شب هست يا اينكه مقدمه برای اصباح است، پس، اگر
اصباح باشد، مطلق شب است، و اگر نباشد، زائد به مطلق شب چيز ديگری نيز معتبر است، چون امر آن دائر مدار اين دو احتمال است و احتمالات ديگر خلاف ظاهر اين حديث است. اصل طبيعت غسل شب واجب است ولی نمیدانيم غير از طبيعت شب چيز ديگری واجب است كه غسل شبانه عشائين و غسل نهاريه ظهرين است، مقتضای اصل برائت عدم لزوم چيزی غير از غسل شبانه است، ما كه اصل آن را نيز واجب نمیدانيم.
حالا اگر قرار شد كه بايد غسل انجام دهد، آيا اين لزوم غسل مخصوص كثيره است يا اعم از كثيره و متوسطه است؟ قدر متيقن همين است كه مخصوص به كثيره است و نسبت به متوسطه مشكل است از روايت استفاده شود، اگر روايت اينطور بود كه كسی غسل استحاضه را ترک كرده، میتوانستيم تعميم دهيم، ولی اينجا اينطور تعبير نشده و موضوع روايت كثيره است كه غسل صلاتين را ترک كرده است، و برای الغاء خصوصيت از كثيره نسبت به متوسط دليلی نداريم، كثيره احكام خاصی دارد كه ممكن است اين نيز از احكام خاصه كثيره است و اين در متوسطه شرط نباشد، البته مشهور بين آقايان اعم گرفتهاند و عده معدودی مخصوص به كثيره دانستهاند، و مرحوم صاحب جامع المقاصد در جلد اول ص 73 دعوای اجماع نموده كه بين متوسط كثيره فرقی نيست، اين ديگر بحث معتنا بهی ندارد.
عبارت مرحوم سيد اين است : يشترط فی صحة صوم المستحاضه علی الأحوط الأغسال النهارية التی للصلاة دون ما لا يكون لها، فلو استحاضت قبل الاتيان بصلاة الصبح أو الظهرين بما يوجب الغسل كالمتوسطة أو الكثرة فتركت الغسل بطل صومها، و أما لو استحاضت بعد اتيان بصلاة الفجر أو بعد اتيان بالظهرين، اغلب گفتهاند صوم اين روز احتياجی به غسل ندارد و روزه صحيح است، ولی همانطور كه مرحوم آقای خوئی میفرمايد به حسب تفاهم عرفی، اگر غسل صلاتين را ترک كرده باشد، صلاتين متأخر كه مربوط به روز متأخر از صوم است، احتياج به تصريح دارد كه بگويد حتی صلاتين متأخر از صوم، آن را شامل نيست، ولی صلاتين قبل از صوم يا مقارن با آن را شامل است، فتركت الغسل الی الغروب لم يبطل صومها و لا يشترط فيها الاتيان بأغسال الليلة المسقبلة و ان كان أحوط، اينكه غسل برای صلاتين را نبايد ترک كند و اگر ترک كند، باطل میشود، بگوئيم آن نيز غسل صلاتين است، ايشان میفرمايد و ان كان أحوط، ولی اين احتياط بسيار ضعيف است، اگر اينطور باشد، بگوئيم اگر ده شبانه روز ديگر نيز غسل شبانه را ترک كند، صوم ده روز قبل او باطل باشد، نسبت به اينكه مخصوص صوم آن روز نباشد و مقارن يا مقدمه اصباح نباشد، بگوئيم اطلاق دارد، نتيجه آن اين است كه هر مقدار بعد شد، به نحو شرط متأخر شرط برای اين است، احتمال آن بسيار ضعيف است، پس، غسل ليله مستقبله شرط نيست، ايشان میفرمايد همچنين غسل ليله ماضيه شرط نيست، و كذا لا يعتبر فيها الاتيان لغسل الماضية بمعنی أنها لو تركت الغسل الذی للعشائين لم يبطل صومها لأجل ذلك، عرض كردم كه مرحوم آقای حكيم معنائی فرموده كه مرحوم آقای خوئی آن را قبول ندارد و ما معنای مرحوم آقای حكيم را ترجيح داديم. مرحوم آقای حكيم میفرمايد كه مورد اين روايت كسی است كه يک ماه روزه گرفته و غسل عشائين يا ظهرين را ترک كرده، ظاهر آن اين است كه در همه روزها ترک كرده و اينطور نيست كه بعضی روزها ترک كرده و بعضی روزهای ديگر ترک نكرده است و يا در بعضی روزها يک قسمت آن را ترک كرده و يک قسمت آن را ترک نكرده، ظاهر اطلاق اين است كه همه را ترک كرده، نظير اينكه نمازهائی خوانده و وضو گرفتن را كه شرط نماز است، انجام نداده، ظاهر آن
اين است كه همه نمازهائی كه خوانده، بدون وضو بوده، مورد سؤال اين است كه اصلاً غسل ليليه و نهاريه را انجام نداده، منتها بايد الغاء خصوصيت كنيم، نسبت به اينكه لازم نيست همه ماه مبارک رمضان باشد و اگر مثلاً بيست و نه روز وظيفه خود را انجام نداد، استفاده میشود كه همه بيست و نه روز باطل است، نسبت به ايام میتوانيم الغاء خصوصيت كنيم، نسبت به يک يوم واحد كه قسمتی از آن انجام داده و قسمتی از آن انجام نداده و خود را مانند متوسطه حساب كرده و يک غسل انجام داده، آيا از اين میتوانيم استفاده كنيم، آن صورتی را كه هيچ غسلی را انجام نداده، فرموده باطل است، در جائی كه خود را متوسطه حساب كرده و فقط يک غسل انجام داده، نمیتوانيم استفاده بطلان كنيم، لذا مرحوم آقای حكيم میفرمايد كه حتماً نمیتوانيم استفاده بطلان كنيم و بايد ببينيم مقتضای قاعده علم اجمالی چيست، و فرموده از فتاوا اينچنين به دست میآوريم كه غسل روز را لازم دانستهاند و زائد بر غسل روز را كه آيا شب نيز لازم هست يا نيست، و اصل برائت جاری میشود، خلاصه، مبنای مرحوم سيد اين است كه از مجموعه فتاوا روز را مسلم گرفته و شب را محل ترديد دانسته و گفته آن را با اصل برائت نفی میكنيم، پس، وجه كلام سيد اين است، نعم يجب عليها الغسل حينئذ لصلاة الفجر فلو تركته بطل صومها من هذه الجهة، ظاهر فتوای ايشان اين است كه نسبت به صوم، اغسال نهاريه را كه يكی از آنها غسل برای صلات فجر است، انجام دهد ولی اصباح متطهراً لازم نيست، اگر غسل برای صلات فجر را انجام دهد، روزه او نيز صحيح است، اين را استفاده كرده است، ولی از حديث چنين استفادهای نمیشود، مرحوم آقای حكيم و مرحوم آقای خوئی میفرمايند قطعاً بين اينها فرقی نيست، چرا فرقی نباشد؟ اين يک تعبد محض است، آقايان میگويند كه بين صلات و صوم فرق وجود دارد، میگويند چيزهائی مانند وضو كه برای نماز است، لازم نيست، تعبد خصوص غسل را الزام كرده، حالا تعبد خصوص غسل برای صلاتين را لازم كرده، چرا غسل برای صلات فجر لازم باشد، ممكن است نسبت به يک صلات ارفاق باشد نظير اينكه نسبت به كمتر از حد نصاب دو زكات ارفاق و عفو شده است، اگر از نماز نسبت به روزه تعدی نكنيم، اينجا نيز نمیتوانيم تعدی كنيم، اگر قرار است تعدی كنيم، نسبت به همه بايد تعدی كنيم.
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله) : چه فرقی بين كلام امام عليه السلام و كلام سائل وجود دارد؟ به چه دليل اگر سائل باشد، حتماً میدانسته و امام عليه السلام تقرير نموده، اما اگر امام عليه السلام بفرمايند، ظهور پيدا میكند، به چه دليل كنايه است، اگر كنايه باشد، همه چيزهائی كه دخيل در نماز است، انجام نداده و غسل نيز كنايه است، چرا آنجا كنايه نمیگوئيد؟ اگر تعبير نصوص را میخواهيد بگوئيد، غسل نكرده، شما بگوئيد اين كنايه از اين است كه وظيفهای كه برای نماز بايد انجام دهد، انجام نداده، شما اين را نمیگوئيد، ما نمیدانيم، امام عليه السلام نيز فرموده باشد، ممكن است كنايه باشد، ممكن است اينكه غسل عشائين را ترک كند، كنايه از اين است كه غسل برای دو نماز را ترک كند، تفاوت بين كلام امام عليه السلام و كلام سائل را ما نمیفهميم. در مسائل علمی بايد ما قال را بررسی نمود و به من قال تعصبی نداشته باشيم.
و كذا لا يعتبر فيها ما عدا الغسل من الأعمال و ان كان الأحوط اعتبار جميع ما يجب عليها من الأغسال و الوضوءات و تغيير الخرقة و القطنة.
در بسياری از فتاوا اختلاف واقع شده كه آيا غير از غسل كارهای ديگری كه نمازگزار انجام میدهد، لازم است؟ نفس لفظ شامل كارهای ديگر نيست، كسانی مانند مرحوم شيخ طوسی كه تعميم دادهاند، گفتهاند دليل اينكه اغسال صلاتی صوم را تصحيح میكند، اين است كه غسل مقدمه برای رفع حدث است كه حدث بايد حقيقتاً يا حكماً مرتفع شود تا نماز و روزه صحيح باشد، چيزهائی كه نماز با آن تصحيح نمیشود، اگر كسی برای نماز غسل كند و ساير كارها را انجام ندهد، بگوئيم با اينكه محدث است و نمیتواند نماز بخواند، نفس غسل روزه را تصحيح میكند، میگويند اين يک تعبد خاصی میخواهد كه روايت علی بن مهزيار میگويد با اينكه محدث است كه با غسل رفع حدث نمیشود و نماز را نمیتواند بخواند و نمیتواند مس كتاب قرآن بكند ولی بتواند روزه بگيرد، اين كلمه غسل كنايه از اين باشد كه وظيفه صلاتی را انجام نداده و محدث است و روزه با حدث استحاضه سازگار نيست و كنايه از اين است، اگر انسان مانند مرحوم شيخ طوسی به كنايه و به مناط حدث بودن مطمئن شود، میتواند تعميم دهد.
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله) : ممكن است برای نماز جزء العله باشد، همان كه برای نماز جزء است با اينكه نسبت به نماز حدث اصغر است، برای صوم شرط شده باشد، معلوم میشود كه همان كه حدث اصغر است، برای روزه شرط شده، حالا بحث اين است كه آن طور كه بتواند نماز بخواند يا گرچه نتواند نماز بخواند، میتواند روزه بگيرد، البته در اين ترديد وجود دارد، اگر كسی مطمئن شود كه مقدمه است، يعنی به گونهای باشد كه بتواند نماز بخواند و اين غسل كنايه است، نماز و روزه يكسان فرض شده، حق با اشخاصی مانند مرحوم شيخ است، ولی ما كه مطمئن نيستيم، مقتضای اصل برائت است.
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله) : همانجا درباره نماز و روزه میگفتيم محتمل است و ما مطمئن نيستيم، آنجا و اينجا مطمئن نيستيم اصل برائت است، ما كه دعوای اطمينان نمیكنيم، ما میگوئيم اين اختلافات به اين بستگی دارد كه از اينها كنايه از رفع حدث فهميده شود يا نشود، اين به ذوق و فهم اشخاص بستگی دارد.
و لا يجب تقديم غسل المتوسطة و الكثيره علی الفجر و ان كان هو الأحوط، اگر اغسال برای نماز را لازم دانستيم، حالا اغسال برای دو نماز يا اينكه غسل فجر را نيز اضافه كنيم، مرحوم سيد میگويد آن كه معتبر است، همين است، پس اگر بعد از اذان غسل كند و نماز را درست بخواند، روزه او نيز صحيح است، چون اينها شبهه اصباح را نگفتهاند و گفتهاند به شكلی باشد كه نمازها درست باشد.
مسئله بعدی اين است كه كسی غسل جنابت را فراموش كرده و بعد از ماه مبارک رمضان يا بعد از يک هفته يا يكی دو روز متوجه شده، تكليف او چيست، اين مسئله را در جلسه آينده مورد بررسی قرار میدهيم.
«و آخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين»