درس خارج اصول آیت الله هاشمی شاهرودی

90/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 واجب معلق و اشكالات آن
 بحث در واجب معلق بود و گفته شد برخی بر واجب معلق اينگونه اشكال كره اند كه نمی شود وجوب، قبل از زمان واجب، فعلی باشد و زمان واجب استقبالى، مثل اينكه در حج می گويند بعد از استطاعت وجوب آن فعلی می شود ولی واجب در زمان و مكان خودش واجب است يا وجوب روزه ماه رمضان كه از اول خروج ماه و رؤيت هلال واجب می شود ولی واجب عبارت از امساك از زمان فجر است كه آينده است و اين را واجب معلق می گويند.
 از اين حيث اشكال شده بود كه ممكن نيست زمان وجوب قبل از زمان واجب باشد و دو تقريبی كه يكی به مرحوم نهاوندی (رحمه الله) منسوب بود و ديگری به مرحوم اصفهانی (رحمه الله) با پاسخ حلّی از آنها عرض شد و بيان شد دو جواب نقضی و يا دو نقض نيز بر آنها وارد كرده اند كه محقق اصفهانی (رحمه الله) و بعضی ديگر من جمله ميرزای نائيني ـ به خاطر امتناع شرط متاخر نزد او ـ قائل به امتناع واجب معلق شده اند و اين نقض ها را ذكر كرده و سعی نموده كه به آن ها جواب بدهد.
 
 نقض اول
 نقض به واجباتی است كه مقدماتی دارد كه زمان بر است و قبل از آن نمی توان واجب را انجام داد مثل نماز كه به طهور مقيد است و غسل كردن يا وضو گرفتن زمان می برد لذا نقض شده است كه در اين موارد زمانی كه مكلف هنوز مقدمه را انجام نداده قطعاً وجوب نفسی فعلی می شود با اين كه واجب نفسی نماز مقيد به بعد از غسل است و مقيد بعد از تحقق قيدش مقدور می شود پس يك وجوب نفسی اول می آيد ولی واجب نفسی در زمان فعليت وجوب ممكن نيست بلكه بعد از تحقق مقدمه كه زمان آينده است ممكن می شود و اين مانند واجب معلق است يعنی وجوب از قبل فعلی شده است ولی زمان واجب مثلاً بعد از ده دقيقه و يا بيشتر است چون كه مقيد به فعلی شده است كه زمان بر است و قهراً واجب هم بعدا مقدور می شود و اكثر واجبات منجزه اينچنين است و اگر امكان آن را قبول كرديد بايد در واجبات معلقه نيز به آن قائل شويد زيرا كوتاه و يا بلند بودن فاصله زمانی بين وجوب و واجب أثری در امتناع ندارد.
 
 پاسخ به نقض اول
 از اين نقض اين گونه پاسخ داده اند كه آنچه در فعليت وجوب و بعث شرط است امكان انبعاث بود يعنی نكته اين مطلب كه گفته شد بايد ظرف واجب با ظرف وجوب يكی باشد اين بود كه وجوب، بعث و تحريك بالحمل الشايع است و در جائی كه انبعاث ممكن نباشد بعث و تحريك بالحمل الشايع هم ممكن نيست پس امكان انبعاث را ما شرط دانستيم نه بيشتر و امكان انبعاث در اين موارد موجود است زيرا كه امكان دارد كه نماز با طهور در اول زمان وجود انجام شود ولو از طريق اين كه مكلف قبل از وقت نماز، وضو بگيرد بر خلاف زمان استقبالی در واجب معلق كه چون نفس زمان در واجب قيد شده است ممكن نيست آن واجب در زمان وجوب انجام بگيرد خلاصه در زمان اول فعليت وجوب امكان وقوع واجب معلق نيست وليكن در واجبات منجزه مذكوره اين امكان محفوظ است.
 
 اشكال به جواب نقض اول
 خود مرحوم محقق اصفهانی (رحمه الله) در حاشيه به اين جواب، اشكال می كند كه اگر مقصود امكان ذاتی باشد اين ها همه ممكن بالذات هستند و ممتنع بالذات نيستند و اگر مقصود امكان وقوعی است همان طور كه در واجب معلق امكان وقوعی نيست در مورد نقض هم امكان وقوعی نيست يعنی وقوع مقيد قبل از زمان تحقق قيدش ممكن نيست با اينكه وجوب آن فعلی است ولی بعد از آن توضيح می دهد كه مقصود ما از امكان انبعاث امكان وقوعی نيست بلكه امكان استعدادی است يعنی استعداد اين كه واجب در ظرف فعليت وجوب انجام شود وجود دارد.
 
 نقد جواب محقق اصفهانی (رحمه الله)
 اين پاسخ نيز صحيح نيست زيرا كه اگر منظور از امكان استعدادی اصطلاح حكما به معنای قابليت و مستعد بودن فاعل يا قابل باشد اين در واجب معلق هم هست زيرا كه مكلف در آنجا نيز مستعد بوده و فاعليت وی برای انجام واجب در زمان وجوب كامل است وليكن واجب مقيد به قيدی است كه ممكن نيست واقع شود يعنی اگر مكلف می توانست زمان آينده را جلو بياورد، می آورد و اگر مقصود از استعداد، قابليت قابل باشد همچنان كه امكان ندارد زمان آينده جلو بيايد قبل از تحقق مقدمه، انجام ذی المقدمه نيز قابليت ندارد و ممكن نيست واقع شود و اين بازگشتش به همان امكان وقوعی است.
 
 منظور از امكان استعدادی چيست؟
 ولی ظاهر منظور محقق اصفهانی (رحمه الله) اين معنا از امكان استعدادی نيست و چيز ديگری مقصود است و شايد منظور اين باشد كه قيود واجب كه زمان بر است با قيد زمان استقبالی در واجب معلق فرق دارد از اين جهت كه وقتی وجوب قيود واجبی كه زمان بر است فعلی شود مكلف می تواند به سمت واجب منبعث شود و مقدماتش را انجام دهد كه خود انبعاث به سوی مقدمات انبعاث به سوی ذی المقدمه و واجب نفسی است و اين خودش حركت به سمت واجب نفسی است چون تحقق واجب نفسی از راه تحقق مقدماتش است و حركت به سوی قيد، حركت به سمت مقيد است ولی در واجب معلق اين چنين نيست چون واجب در آن مقيد به زمان آينده است و مكلف بايد صبر كند تا آن زمان بيايد و بعد حركت به سوی واجب نفسی و مقدماتش را شروع كند پس انبعاث و حركت به سمت واجب نفسی ـ ولو حركت تسبيبی كه با حركت به سمت مقدمات انجام می گيرد ـ هم در واجب معلق معقول نيست ولی در واجباتی كه قيود زمان بر دارند ممكن است و اين مقدار از امكان انبعاث در تحقق بعث بالحمل الشايع كه وجوب می باشد كافی است.
 اين مقدار از فرق ميان واجب معلق و واجبات منجزی كه قيود زمان بری دارند اگر چه قابل تصوير است ولی اشتراط اين معنا از امكان انبعاث همانگونه كه در جوابهای حلّی گفته شد تأثيری در حكم عقل به فعلی بودن و واجب الاطاعه بودن وجوب در واجب معلق ندارد علاوه بر اين كه بعضی از مقدمات واجبات معلق را می شود از قبل تحصيل كرد مثل مقدمات مفوته كه اگر قبل از وقت آنها را انجام ندهد در وقت فوت می شود و اصلاً صاحب فصول از برای توجيه مقدمات مفوته اين بحث را مطرح كرده است و اين خود مقداری از امكان انبعاث به سوی آن واجب نفسی است كه در زمان فعليت وجوب در واجب معلق هم ممكن است بنابراين نقض اول پاسخی ندارد.
 
 نقض دوم
 نقض به واجباتی است كه تدريجی بوده و مقيد به مجموع يك زمان مستمر است مانند روزه از اول فجر تا مغرب كه وجوب آن از ابتدای فجر فعلی شده زيرا كه يك وجوب بيشتر نيست و فعلی می شود با اين كه بخشی از واجب در زمان آينده انجام می گيرد مثلاً زمانش ده ساعت ديگر است و به عبارت ديگر وجوب تمام قطعات روزه و فعل واجب از اول ساعات فجر فعلی شده است وليكن زمان آنها بعداً می باشد و اين تفكيك بين زمان وجوب و زمان واجب به لحاظ واجب ضمنی است و يا به تعبير ديگر به لحاظ بخشی از متعلق واجب استقلالی است كه اگر تفكيك بين زمان وجوب و واجب ممكن نباشد در اينجا نيز ممكن نخواهد بود و اگر اين تفكيك در واجب ضمنی ممكن باشد نبايد در واجب استقلالی و كل متعلق آن نيز اشكال داشته باشد و جواب نقض قبل در اين جا نمی آيد چون در اين جا زمان استقبالی قيد واجب شده است و امكان استعدادی هم به معنای كه گفته شد در اينجا معقول نيست چون ممكن نيست زمان استقبالی را جلو بياورد.
 حاصل اينكه اگر قيد زمان استقبالی در بخشی از متعلق وجوب و يا به عبارت ديگر در واجب ضمنی حال معقول و ممكن باشد در واجب استقلالی حالی نيز معقول و ممكن خواهد بود.