درس خارج اصول آیت الله هاشمی شاهرودی

89/01/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 
 3 ـ مسلك سوم
 اين مسلك مربوط به شهيد صدر (ره) است كه سعی كرده اند تحليل دقيقی ارائه دهند و فرق آن دو را به مرحله مدلول تصوّری و مفهومی بر می گرداند و فرموده اند كه اينها دو سنخ نسبت هستند و همين اختلاف سنخی آنها در عالم مفاهيم و عالم ذهن، سبب تماميّت و نقصان شده است ولذا نه ربطی به مدلول تصديقی قصد اخبار و انشاء دارد و نه ربطی به مفهوم تحقّق و ثبوت و لاثبوت دارد. و حاصل نظر ايشان را بايستی با تأمّل و كنكاش در لابلای كلماتشان در تقريرات بحوث بدست آورد و تعابيری دارند كه پی در پی آمده و هر كدام از اينها تكميل و تعميق قبلی است.
 تعبير اوّل - نسبت ناقصه مفهوم افرادی از طرفين و نسبت می باشد كه در عالم مفاهيم و ذهنيّات به آن نسبت تحليلی می گوئيم ولی نسبت تامّه در ذهن نسبتی واقعی و حقيقی است بين دو مفهوم افرادی مستقل در عالم ذهن كه هيچ گونه تحصيص و تقييدی بين آنها نيست و از اين جهت با نسبت های ناقصه و معانی حرفی كه افرادی و تحصيص ؟ هستند فرق می كند.
 تعبير دوّم - در تعميق تعبير اوّل می فرمايند نسبتی وجود دارد كه موطن اصلی آن خارج از عالم ذهن و عالم مفاهيم می باشد يعنی موطن واقعی و عينی در عالم خارج دارد ولو عالم نفس كه وقتی اين نسبت به ذهن می آيد به شكل مفاهيم ناقصه است چون واقع آن نسبت مانند ظرفيّت و ابتداء ممكن نيست در عالم مفاهيم و بين آنها برقرار شود و به همين جهت، وجود تحليلی آن به ذهن می آيد يعنی مفهوم واحد إفرادی كه در تحليل به دو طرف و نسبت برگشت داده می شود. نوعی ديگر از نسبت وجود دارد كه موطنش، عالم ذهن است و در خارج جايی ندارد زيرا وعاء و عالم خارج، عالم وحدت است در حالی كه در ذهن، دو مفهوم به عنوان منسوب و منتسبٌ اليه وجود دارد كه نسبت بين اين دو، نسبت تامّه می باشد. اين نسبت در خارج وجود ندارد مانند نسبت حمليّه كه در عالم خارج هيچ حملی شكل گيرد و يك شخص است كه هم عالم است و هم زيد است. مفهوم زيد و مفهوم عالم در عالم ذهن دو مفهوم و متعدّد هستند ولذا يك نسبت واقعی بين آنها ايجاد می شود و گرنه مبتدا و خبر در عالم خارج به عنوان مبتدا و خبر وجود ندارند و آنچه در خارج وجود دارد وصف و موصوف يا مبدأ و ذات وصف و يا عرض و معروض می باشد لكن خبر، عرض نيست بلكه مشتقّ و اسم ذات می باشد كه همان زيد است.
 تعبير سوّم - كه از أواخر بحث بدست می آيد و روح اصلی مسأله است اگر چه بطور مختصر ذكر شده و ردّ می شوند آنكه در نسبت تامّه علاوه بر دو مفهوم موضوع و محمول يا فعل و فاعل، ركن سوّمی هم داريم كه وعاءِ صدق و يا نگاه تصوری ذهن به خارج است كه اين دو مفهوم را می خواهد در خارج از ذهن بر هم تطبيق می دهد و بگويد «زيدٌ عالمٌ». كه می شود از آن به نسبت تصادقيه و يا حمليه و يا افنای مفهومی و تطبيق آن بر مفهوم ديگر تعبير كرد و اين لحاظ در نسبت ناقصه در كار نيست.
 به تعبير ديگر، هرگاه اين دو مفهوم مستقل از هم باشند و تنها به جهت تطبيق و إفنا يكی بر ديگری بلحاظ خارج از ذهن لحاظ می شوند اين همان نسبت تامّه خواهد بود كه موطن آن ـ يعنی افناء و تطبيق - در ذهن است امّا اگر ذهن صرفاً در پی لحاظ و تصوّر در مفهوم منتسب به يكديگر باشد و بدنبال تطبيق دادن و افنای مفهومی بر مفهوم ديگری نباشد نسبت ناقصه خواهد بود كه از آن به مفهوم افرادی تعبير می شود زيرا نتيجه مقيد و مضيق است و قوام اصلی تفاوت نسبت ناقصه و تامه در همين بخش است.
 
 خلاصه گفتار شهيد صدر (قدس سره):
 و خلاصه مطلب ايشان به اين سه نكته برگشت دارد:
 اوّل - نسبت ناقصه، نسبتی تحصيصی و افرادی يعنی نتيجه اش تحصيص و تضييق است ولی نسبت تامّه، نسبتی حقيقی است و طرفينی آن بر اطلاق و استقلال خود باقی می باشند.
 دوّم - موطن نسبت ناقصه، عالم خارج از لحاظ آن نسبت است ولی موطن نسبت تامّه، عالم ذهن است يعنی در همان عالم لحاظ تصوری دو طرف مستقل و نسبت ميان آنها وجود دارد.
 سوّم ـ حقيقت اين نسبت ذهنی همان تصادق و يا تطبيق و افناء و جری مفهومی بر مفهوم ديگر است كه از آن تعبير می شود به نسبت حمليه يا نسبت ثبوت شيىء لشىء يا نسبت تصادقيه و اين حالت فنای مفهومی در مفهوم ديگری حالتی لحاظى؟ و تصوری و در عين حال واقعی و حقيقی در عالم ذهن ميان دو مفهوم است.
 كسانی كه گفته اند جمله خبريه دال بر ايقاع نسبت است اگر مقصودشان افنای مفهومی در مفهوم ديگر در عالم ذهن است يعنی نسبت تصادقيه مطلبشان قابل قبول است اگر چه بيان ايشان وافی و كافی نيست.