درس خارج فقه استاد محمدتقي شهيدي

95/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الحج(واجبات الحج)/المبیت بمنی /لزوم درک الفجربمنی لمن اشتغل بالنسک

مروری بر بحث گذشته

بحث در مورد فرمایشات آقای زنجانی بود که در شب های لزوم بیتوته در منی، پنج قسم مطرح نمودند:

قسم أوّل شخصی بود که قبل از غروب از منی خارج می شود و از ابتدای شب تا صبح در حال إشتغال به مناسک می باشد، که ایشان فرمود این أمر جایز است اگرچه اشتغال به مناسک تا هنگام طلوع فجر مکروه است.

قسم دوم شخصی است که قبل از غروب از منی خارج می شود و از إبتدای شب مشغول به أعمال شده است و لکن أعمال را قبل از طلوع فجر تمام می کند به گونه ای که فرصت برگشت به منی را در اختیار دارد. ایشان رجوع به منی در این قسم را لازم دانستند.

قسم سوم فرضی است که شخص در ابتدای شب از منی خارج می شود و أعمال را شروع می کند و قبل از نیمه شب أعمال را تمام می کند، که ایشان فرموده است : بر این شخص واجب است یا در هنگام طلوع فجر در منی باشد و یا از مکّه قدیمه خارج شود و در مسیر منی بخوابد.

دلیل آیت الله زنجانی در قسم سوم

ایشان در این قسم سوم استدلال به صحیحه عیص نموده اند:

عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الزِّيَارَةِ مِنْ مِنًى قَالَ إِنْ زَارَ بِالنَّهَارِ أَوْ عِشَاءً فَلَا يَنْفَجِرِ الْفَجْرُ إِلَّا وَ هُوَ بِمِنًى وَ إِنْ زَارَ بَعْدَ نِصْفِ اللَّيْلِ وَ أَسْحَرَ فَلَا بَأْسَ أَنْ يَنْفَجِرَ الْفَجْرُ وَ هُوَ بِمَكَّةَ.

بارها گفته شد که ایشان عبارت « زار بالنهار » و مشابهات آن را به معنی خروج از منی می دانند نه آنکه منظور زمان زیارة البیت باشد و به نظر می رسد استظهار ایشان صحیح است هم چنانکه صدر روایت که مشتمل بر تعبیر « الزیارة من منی » است همین برداشت را تایید می کند.

اشکال

تعبیر زار عشاء ظاهر در زمان زیارت است و نه زمان خروج.

پاسخ

در این صورت، صحیحه معاویة بن عمّار قرینه بر این خواهد بود که مراد از « زار عشاء» یا« زار بعد نصف اللّیل » زمان خروج از منی می باشد چرا که تعبیر« إن خرجت أوّل اللّیل فلا ینتصف اللّیل »در این صحیحه معاویة بن عمّار زمان خروج را مطرح می کند واین خود قرینیت عرفیه بر مراد از صحیحه عیص خواهد داشت هم چنانکه اگر در خطابی گفته شود: ینبغی إکرام العالم و در خطاب دیگر گفته شود: لا یجب إکرام العالم، این خطاب منفصل قرینه خواهد بود که مراد از ینبغی استحباب می باشد.

مناقشه در استدلال آیت الله زنجانی

حکم به کفایت حضور در منی در هنگام طلوع فجر در این قسم سوم مخالف صحیحه معاویة بن عمّار می باشد چرا که تعبیر« فلا ینتصف اللّیل إلاّ و أنت بمنی » به روشنی ،لزوم حضور در منی در هنگام نیمه شب را بیان می کند.

اشکال

روایات دیگر مانند صحیحه عیص که می فرماید« فلا ینفجر الصبح إلاّ و هو بمنی» قرینه بر این است که « فلا ینتصف اللیل »حکم استحبابی است.

پاسخ

صحیحه عیص می فرماید:

اگر در ابتدای شب از منی خارج شد و قبل از نیمه شب أعمال تمام شد، در هنگام صبح در منی باشد و لکن صحیحه معاویة می فرماید: اگر ابتدای شب خارج شد، شخص در هنگام نیمه شب مخیّر است میان بودن در منی و یا اشتغال به مناسک در مکّه و یا خروج از مکّه و بودن در مسیر منی، بنابراین صحیحه عیص و صحیحه معاویة مثبتین خواهد بود و باید به هر دو أخذ شود و تنافی میان این دو روایت وجود ندارد.

به نظر ما حتی کسانی که در نیمه شب مشغول مناسک حجّ می باشند و قبل از طلوع فجر أعمال را تمام می کنند، باید یا به منی بازگردند و یا خارج از مکّه باشند. دلیل ما بر این ادعا صحیحه دیگری از معاویة بن عمار است:

مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا فَرَغْتَ مِنْ طَوَافِكَ لِلْحَجِّ وَ طَوَافِ النِّسَاءِ فَلَا تَبِيتُ إِلَّا بِمِنًى إِلَّا أَنْ يَكُونَ شُغُلُكَ فِي نُسُكِكَ وَ إِنْ خَرَجْتَ بَعْدَ نِصْفِ اللَّيْلِ فَلَا يَضُرُّكَ أَنْ تَبِيتَ فِي غَيْرِ مِنًى.

اطلاق این روایت حتی شخصی که بعد از نیمه شب از أعمال فارغ می شودرا نیز شامل می شود.

قابل توجه است که مراد از بیتوته در منی بعد از فراغ از أعمال در مکّه، بیتوته بعض شب می باشد، و در ذیل این صحیحه آمده است: فإن خرجت بعد نصف اللّیل فلا تضرّک أن تبیت فی غیر منی.

و از همین مطالب حکم قسم رابع نیز واضح می شود.

قسم چهارم

شخصی که بعد از غروب از منی خارج می شود و قبل از نیمه شب مشغول أعمال می شود و لکن بعد از نیمه شب از أعمال فارغ می شود؛

آقای زنجانی فرمودند: احتیاط واجب این است که در هنگام طلوع فجر در منی باشد؛

نظر مختار در قسم چهارم

به نظر ما باید در هنگام طلوع فجر در منی باشد، بلکه باید بعد از فراغ از أعمال حجّ فوراً از مکّه خارج شود.

بنابراین نسبت به لزوم إصباح در منی هم در قسم سوم و قسم چهارم باید فتوی به لزوم داد، نه اینکه در قسم رابع احتیاط واجب نمود.

قسم پنجم

مورد این قسم، شخصی است که بعد از غروب از منی خارج می شود و لکن بعد از نیمه شب مشغول به أعمال حجّ می شود؛

آقای زنجانی فرمودند: در این فرض اگر چه قبل از طلوع فجر از أعمال فارغ شود و تمکّن از رجوع به منی و حضور در آن در هنگام طلوع فجر داشته باشد، رجوع به منی واجب نیست و بقاء در مکّه تا هنگام طلوع فجر جایز می باشداگر چه این کار مکروه است.

استدلال آیت الله زنجانی در قسم پنجم

برای کلام ایشان دو وجه می توان ذکر نمود:

وجه اول

وجهی است که در کلام ایشان به چشم می خورد:

مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع أَنَّهُ قَالَ: فِي الزِّيَارَةِ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ مِنًى قَبْلَ غُرُوبِ الشَّمْسِ فَلَا تُصْبِحْ إِلَّا بِمِنًى.

ایشان فرموده اند: مفهوم این روایت چنین است که اگر بعد از غروب خورشید از منی خارج شود، حضور در منی در هنگام طلوع فجر واجب نیست. خود این مفهوم، قرینه ای است بر اینکه لزوم درک طلوع فجر که در فقره دوم صحیحه عیص،یعنی با عبارت « ان زار عشاء » مطرح شده بود را حمل بر استحباب کنیم.

البته قسمت« إن زار بالنهار فلا ینفجر الصبح إلاّ بمنی» در صحیحه عیص ،موافق با صحیحه محمّد بن مسلم چرا که مدلول منطوق صحیحه محمدبن مسلم است.

مناقشه در وجه اول

ایراد اول

اگر مفهوم صحیحه محمّد بن مسلم موجب عدم وجوب حضور در منی در هنگام طلوع فجر باشد، باید در قسم سوم و چهارم نیز حکم به استحباب رجوع به منی نمود چرا که دلیل شما در این دو قسم نیز همین صحیحه عیص بود.

ایراد دوم

حمل صحیحه عیص به قرینه مفهوم صحیحه محمّد بن مسلم صحیح نیست

چرا که مورد صحیحه محمّد بن مسلم فرض خروج قبل از غروب خورشید است. حال اگر مراد شما این است که مفهوم این صحیحه مطلق است، پاسخ این است که:

أوّلاً: شما در جمله شرطیه قائل به مفهوم مطلق نمی باشید و در آن قائل به مفهوم فی الجملة می باشید، که ممکن است تفصیلی مد نظر باشد.

ثانیاً: اگر هم مفهوم مطلق داشته باشد، صحیحه عیص از این مفهوم أخصّ مطلق خواهد بود چرا که مفهوم صحیحه محمّد بن مسلم این است که « إن خرجت بعد غروب الشمس فلا یجب أن ینفجر الصبح إلاّ و إنت بمنی » و مفاد صحیحه عیص این است که « إن زار عشاء فلا ینفجر الصبح إلاّ و هو بمنی و إن زار بعد نصف اللّیل فلا بأس أن ینفجر الفجر و هو بمکّة ».

اشکال

نتیجه این اخصیت و تقیید، آن است که دو گروه باید طلوع فجر را در منی درک کنند. گروه اول کسانی هستند که قبل از غروب از منی خارج می شوند و گروه دوم آنها که قبل از نیمه شب از منی خارج می شوند. روشن است که با این کار، عنوان خروج قبل از غروب لغو خواهد بود و مناسب بود خروج قبل از نیمه شب ، معیار قرار گیرد .

پاسخ

افرادی که بعد از غروب آفتاب از منی خارج می شوند و به قصد زیارت می روند، عدّه ای از آنان در زمانی أعمال مکّه را انجام می دهند که دیگر متمکّن از رجوع به منی بدون حرج و حضور در منی در زمان طلوع فجر نخواهند بود، بر خلاف شخصی که در روز از منی خارج می شود که در بسیاری از موارد می تواند به گونه ای أعمال خود را انجام بدهد که بتواند به راحتی در هنگام طلوع فجر در منی باشد. واضح است که فروض مساله منحصر خروج چند دقیقه قبل از غروب آفتاب از مکّه نیست تا گفته شود این با شخصی که 5دقائقی بعد از غروب آفتاب خارج می شود، چه تفاوتی دارد؟ بلکه فرض متعارف این است که شخص چند ساعت قبل از غروب از منی خارج می شده است، تا هنگام اذان در مکّه باشد و یا چند ساعت بعد از غروب از منی خارج می شده اندو همین فارق عرفی، کافی است تا امام به این نحو تفصیل بدهندکه:

اگر در روز خارج می شود، باید در هنگام طلوع فجر در منی باشد و اگر بعد از غروب و قبل از نیمه شب خارج می شود، اگر حرجی نیست باید در هنگام طلوع فجر در منی باشد، و اگر بعد از نیمه شب خارج می شود، حضور در منی در هنگام طلوع فجر لازم نیست. بنابراین گرچه ملاک، همان نیمه شب است لیکن ، از آنجا که خروج قبل یا بعدازغروب، تاثیر عرفی در درک طلوع فجر درمنی داشته است ذکر آن لغو نبوده است و در مورد کسانی که بعد از غروب خارج می شوند تفصیلی بوده است که امام نخواستند آن را بیان کنند.

و به عبارت دیگر: اگر امام می فرمود: إن خرجت قبل غروب الشمس فلا تصبح إلاّ و أنت بمنی و کذلک إن خرجت قبل نصف اللّیل إلاّ أن شغلک نسکک، این کاملاً عرفی بود و از آن إلغاء عنوان فهمیده نمی شد.

وجه دوم

تفسیر آقای زنجانی از تعبیر« إن زار بعد نصف اللّیل فلا باس ان ینفجر الصبح و هو بمکّة » که آن را به خروج بعد از نصف شب معنی کرده اند صحیح نیست چرا که ظاهر صحیحه عیص این است که زمان زیارت بعد از نصف شب باشد، نه زمان خروج از منی.

مناقشه در وجه دوم

این علاوه بر اینکه دفاع از آقای زنجانی نیست، مطلب ناصحیحی نیز هست:

چرا که ظاهر صحیحه عیص به قرینه صدر زمان خروج از منی می باشد و اگر هم ظاهر در زمان زیارت باشد، با صحیحه معاویة بن عمّار تقیید می خورد که: إن خرجت أوّل اللّیل فلا ینتصف اللّیل إلاّ و أنت بمنی.