98/10/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادله عدم وجوب اجتناب(اخبار حل - تقریب دوم و سوم) /تنبیه هفتم(شبهات غیرمحصوره) /تنبیهات اشتغال
خلاصه مباحث گذشته:
دلیل سوم برای عدم وجوب موافقت قطعیه در شبهات غیرمحصوره، اخبار حلّ بود. برای این دلیل تقاریب مختلفی وجود دارد. تقریب اول را شیخ انصاری مطرح کردند که حاصل تقریب ایشان این بود که اطلاق ادله حلّ، شبهات بدویه و مقرون به علم اجمالی محصوره و غیرمحصوره را شامل میشود. ادله احتیاط نیز هر سه شبهه را دربرمیگیرد و این دو دسته دلیل با یکدیگر تعارض میکنند. برای حل این تعارض، به نصّ یا اظهریّت هر یک از ظهور دیگری دست برداشته میشود. در نتیجه اخبار حلّ مختصّ به شبهات بدویه و شبهات غیرمحصوره میشود و اخبار احتیاط مختص شبهات مقرون به علم اجمالی محصوره میگردد. شیخ انصاری سه اشکال به این تقریب بیان کردند. در رابطه با اشکال اخیر، خود ایشان «إلا أن یقال» مطرح کردند که بررسی میشود.
اشکال سوم شیخ به تقریب اول که جمع نصّ و ظاهر بود، چنین بود: هر دو دلیل حل و احتیاط نسبت به شبهات غیرمحصوره ظاهر هستند و هیچ یک بر دیگری ترجیحی ندارند و شمول یک دلیل برای شبهات غیرمحصوره و خروج این شبهات از تحت دلیل دیگر، ترجیح بلامرجّح است. در نتیجه هر دو دلیل نسبت به شبهات غیرمحصوره تعارض و تساقط میکنند.
مرحوم شیخ انصاری با «إلّا أن یقال» که بیان میکنند به این اشکال پاسخ می دهند که از همین پاسخ، تقریب دومی برای تمسّک به اخبار حلّ استفاده میشود. ایشان چنین میفرمایند:
«إلّا أن يقال: إنّ أكثر أفراد الشبهة الابتدائيّة ترجع بالأخرة إلى الشبهة الغير المحصورة؛ لأنّا نعلم إجمالا غالبا بوجود النجس و الحرام في الوقائع المجهولة الغير المحصورة، فلو اخرجت هذه الشبهة عن أخبار الحلّ لم يبق تحتها من الأفراد إلّا النادر، و هو لا يناسب مساق هذه الأخبار، فتدبّر.»[1]
در توضیح این عبارت باید گفت: ضابطه ای در تعارض دو عام وجود دارد که میگوید در تعارض دو عام اگر یک دلیل مقدم شود، دیلی دیگر بدون فرد یا قلیل الافراد شود به گونه ای که بیان آن عام برای آن تعداد افراد اندک، مستهجن باشد، این خود قرینه ای میشود که متکلّم، تقدیم آن عام را اراده نکرده است.
شیخ انصاری میفرماید در این بحث تعارض اخبار حل و اخبار احتیاط نسبت به شبهات غیرمحصوره نیز چنین است. زیرا معمول شبهات بدویه به شبهات غیرمحصوره ارجاع میکند. چرا که علم به وجود تکلیفی در عالَم مثلا نجس شدن ظرفی، وجود دارد و شبهات بدویه نجاست یک ظرف با وجود چنین علمی به نجاست یک ظرف در عالّم، به شبهات غیرمحصوره تبدیل میشوند. بنابراین معمول شبهات بدویه، شبهه غیرمحصوره میشوند و شبهات بدویه ای که به شبهات غیرمحصوره، ارجاع نکند، خیلی اندک است. با این فرض، اگر اخبار حل تنها شامل شبهات بدویه بشود و شامل شبهات غیرمحصوره نشود، این اخبار، قلیل الافراد شده و مستهجن خواهد بود. زیرا بسیاری از شبهات بدویه به شبهات غیرمحصوره برگردانده شد و شبهات بدویه محض بسیار اندک گردید. همین مطلب، قرینه میشود بر اینکه شبهات غیرمحصوره باید تحت ادله حلّ بروند تا از استهجان جلوگیری شود.
این هم جواب برای اشکال سوم است و هم بیانی جدید برای تمسّک به اخبار حل برای عدم وجوب احتیاط در شبهات غیرمحصوره میشود.
جناب شیخ انصاری، در نهایت کلام «فتدبّر» می آورد که محقق خراسانی در تعلیقه بر فرائدالأصول چنین میفرماید:
«لا مجال له أصلاً فانّ محلّ الكلام في الشّبهة الغير المحصورة إنّما هو فيما كان أطراف الشّبهة بتمامها محلّ الابتلاء، و إلاّ فلا يجب الاجتناب في المحصورة، فضلاً عنها كما عرفت. و من المعلوم انّ ما يجعل في قبالهما من الشّبهة الابتدائيّة و إن كان ربّما يقترن بالعلم إجمالاً بالتّكليف في بعض مواردها، إلاّ انّه لا في موارد يكون بالفعل بتمامها محلا للابتلاء، و إلاّ كانت من محصورة أو غيرها، بل في موارد قد خرج بعضها عن محلّ الابتلاء أو بعد غير مبتلى به، و لعلّه أشار إليه بأمره بالتّدبّر.»[2]
مجالی برای فرمایش شیخ در «إلّا أن یقال» وجود ندارد چرا که شبهه غیرمحصوره ای محل کلام است که تمام شرایط تنجیز را داشته باشد و تنها بحث در غیرمحصوره بودن آن است. و شبهه غیرمحصوره ای که به جهت حرجی بودن یا خروج از محل ابتلاء بعض اطراف یا اضطرار به ارتکاب بعض اطراف، تکلیف در آن منجّز نیست، از محل بحث خارج است. با این فرض، دیگر هر شبهه بدویه، به علم اجمالی غیر محصوره رجوع نکرده و در اطراف علم اجمالی غیرمحصوره قرار نمیگیرد. چرا که تمامی اطرافش محل ابتلاء نیست. حال که شبهات بدویه به شبهات غیرمحصوره رجوع نمیکند، شبهات بدویه دیگر قلیل الافراد نخواهد بود و شمول اخبار حل نسبت به آنها مستهجن نخواهد بود.
تقریب سوم از مرحوم محقق داماد قدس سره است. ایشان چنین میفرمایند که اخبار حل و ادله ترخیص همه شبهات را شامل میشود. از این دسته از ادله، شبهات محصوره به دلیل روایات متعددی در خصوص شبهات محصوره، خارج میشود. مانند روایت تیمم: « عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ جَرَّةٍ وُجِدَ فِيهَا خُنْفَسَاءُ قَدْ مَاتَ قَالَ أَلْقِهِ وَ تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ إِنْ كَانَ عَقْرَباً فَأَرِقِ الْمَاءَ وَ تَوَضَّأْ مِنْ مَاءٍ غَيْرِهِ وَ عَنْ رَجُلٍ مَعَهُ إِنَاءَانِ فِيهِمَا مَاءٌ وَقَعَ فِي أَحَدِهِمَا قَذَرٌ لَا يَدْرِي أَيُّهُمَا هُوَ وَ لَيْسَ يَقْدِرُ عَلَى مَاءٍ غَيْرِهِ قَالَ يُهَرِيقُهُمَا وَ يَتَيَمَّمُ.»[3]
تعبیر «يهريقهما و يتيمّم» نشان میدهد که هیچ کدام قابل استفاده نیست و باید در شبهات محصوره، احتیاط نمود و از همه اطراف اجتناب نمود.
به الغاء خصوصیت از این موارد یا به تنقیح مناط که بین این موارد و موارد دیگر که علم اجمالی محصوره وجود دارد، تفاوتی نیست، قانونی کلی در شریعت به دست می آید که در شبهات محصوره اجتناب واجب است. نسبت این قاعده به ادلهی حلّ اخص مطلق است. پس شبهات محصوره از تحت ادلهی حلّ، خارج میشوند. و این اخبار تنها شامل شبهات بدویه و شبهات غیرمحصوره میشوند. پس با اخبار حل، میتوان عدم وجوب اجتناب در شبهات غیرمحصوره را اثبات نمود.[4]
مرحوم محقق داماد جریان اصول در اطراف علم اجمالی را بدون اشکال میدانند و با جریان اصول، حکم در اطراف علم اجمالی از فعلیت می افتد هر چند که در مرحله انشاء باقی باشد ولی اثری بر آن مترتب نیست.
این تقریب متوقف بر آن است که کلام تقریب اول تمام نباشد. در تقریب اول گفته شد هم ادله حل و هم ادله احتیاط مطلق بوده و شامل هر سه شبهه بدویه، محصوره و غیرمحصوره میشوند و با یکدیگر تعارض میکنند. اما این تقریب میگوید تنها ادله حلّ وجود دارد و با روایاتی شبهات محصوره، از آن خارج میشود.
با وجود این دو دسته دلیل مطلق (اخبار حل و اخبار احتیاط) تعارض صورت میگیرد و با آمدن دلیل سوم که روایات اجتناب در شبهات محصوره، انقلاب نسبت میشود. که این تقریب دیگری برای تمسّک به اخبار حلّ میشود.
تقریب چهارم چنین است که سه دسته دلیل وجود دارد:
• اخبار حل که شامل هر سه شبهه میشود؛
• اخبار احتیاط که این دسته نیز شامل هر سه شبهه میشود؛
• روایات لزوم اجتناب در مورد برخی از شبهات محصوره که با الغای خصوصیت یا تنقیح مناط برای تمام شبهات محصوره به کار میرود.
با آمدن دسته سوم از ادله، نسبت بین دو دسته اول که تباین است، تغییر میکند. و دسته سوم شبهات غیرمحصوره را از تحت اخبار حل خارج کرده و رابطه بین اخبار حل و اخبار احتیاط، عام و خاص مطلق میشود. با حمل مطلق بر مقیّد، شبهات بدویه و شبهات غیرمحصوره از تحت اخبار احتیاط خارج شده و تنها شبهات محصوره مشمول ادله احتیاط میشوند.
این همان انقلاب نسبتی است که جناب شیخ انصاری بیان کردند با این تفاوت که دلیل سوم شیخ، اجماع بود.
مرحوم امام قدس سره در جواب شیخ انصاری روایاتی را می آورند که در مورد شبهات غیرمحصوره است و دلالت بر حلّ در این شبهات میکند.
این تقریب در جلسه بعد بررسی میگردد.