98/09/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ضابطه شبهه محصور (ضابطه اول و دوم) /تنبیه هفتم (شبهات غیر محصوره) /تنبیهات اشتغال
خلاصه مباحث گذشته:
تنبیه ششم که درباره تنجیز علم اجمالی در تدریجات بود، بررسی گردید. نتیجه این تنبیه، تنجیز علم اجمالی در تمامی صور سه گانه تدریجیات شد. تنبیه هفتم درباره تنجیز علم اجمالی در شبهات غیرمحصوره است.
تنبیه هفتمی که در «مصباح الاصول» مطرح شده، درباره غیرمحصوره بودن اطراف علم اجمالی است. آیا معلوم بالاجمال در صورت محصوره نبودن اطراف، منجّز است یا خیر؟
بزرگان برای طرح این مسئله دو روش در پیش گرفته اند:
عده ای همچون شیخ اعظم[1] ، ابتدا به بررسی ادله و احکام شبهه غیرمحصوره پرداخته اند. سپس بحث از ضابطه و تعریف را مطرح کرده اند.
روش دیگری که مرحوم محقق خویی در «مصباح الاصول» طبق آن مشی نموده، مطرح کردن ضابطه در ابتدا و سپس پرداختن به احکام است.
روش منطقی، همان روش دوم است اما در مواردی که موضوع به طور کلی مبهم نیست و از طرف دیگر، شناخت دقیق ضابطه موضوع، منوط به بررسی ادله است و در صورت جهل نسبت به ادله، دستیابی به ضابطه ای جامع و مانع، امکان پذیر نیست، در این گونه موارد، روش صحیح همان روش اول است. بحث شبهه غیرمحصوره نیز چنین بوده و روش شیخ انصاری، روش دقیقی در این مسئله میباشد. اما از آنجا که طبق کتاب «مصباح الأصول» بحث دنبال میشود، ابتدا ضابطه موضوع بررسی میگردد.
معنایی که در ابتدا از شبهه غیرمحصوره به ذهن می آید، فراوان بودن و محصور نبودن اطراف آن به حسب متعارف است. این شبهه هم در شبهات تحریمیه وجود دارد و هم در شبهات وجوبیه. هر چند که عده ای شبهه غیرمحصوره را در شبهات تحریمیه محصور کرده اند اما باید گفت در مورد شبهات وجوبیه نیز قابل تصویر است.
برای شبهات تحریمیه مثال فراوان است به عنوان نمونه شخصی میداند یکی از ذبیحه های یک شهر، شرایط ذبح شرعی را ندارد. این شبهه ی تحریمیه است و اطراف آن بسیار است.
برای شبهه وجوبیه میتوان چنین مثال زد: شخصی به تأثیر نهی از منکر بر عده ای در میان مرتکبین منکری خاص – مثلاً بی حجابی- علم دارد و علم اجمالی به وجود شرط تأثیر دارد.
در شبهات غیرمحصوره آیا علم اجمالی نسبت به موافقت قطعیه و مخالفت قطعیه منجّز است یا خیر؟
برای شبهه غیر محصوره ضوابط متعددی ذکر شده که مرحوم محقق خویی به مهمترین آنها پرداخته است.
برخی شبهه غیرمحصوره را چنین تعریف کرده اند: شبهه ای است که شمارش اطراف آن، سختی و مشقت دارد.
این ضابطه دو اشکال واضح دارد:
مشقّت داشتن شمارش، خود ضابطه و قاعده ای ندارد چرا که مشقّت، با توجه به افراد و زمان و اشیاء متفاوت است. ممکن است کسی در شمارش، سرعت داشته باشد و به جهت عادتی که دارد شمارش برای او مشقّتی نداشته باشد اما فردی دیگری که چنین توانایی ندارد، شمارش مقدار کم هم برایش دشواری داشته باشد. همچنین شمارش در یک روز مشقت دارد ولی در یک هفته مشقّت ندارد. یا آنکه شمارش هزار گوسفند مشقت ندارد ولی شمارش هزار دانه ارزن مشقت دارد.
ادله منجّزیت علم اجمالی دائر مدار این امور نیست. اگر دلیل تنجیز، عقل است و او به لزوم اتیان تکلیف معلوم مولا حکم میکند که در صورت علم به تکلیف، تفاوتی بین افراد و ازمان و موارد نمیبیند.
و اگر ملاک تنجیز، تعارض و تساقط اصول مرخصه است، که تعارض و تساقط اصول منوط به افراد و ازمان و موارد مختلف نیست.
عبارت «مصباح الأصول» چنین است:
«و فيه (أولا)- ان عسر العد لا انضباط له في نفسه من جهة اختلاف الأشخاص و اختلاف زمان العد فالألف يعسر عده في ساعة مثلا، و لا يعسر في يوم أو أكثر، فكيف يمكن أن يكون عسر العد ميزانا للشبهة غير المحصورة. و (ثانيا)- ان تردد شاة واحدة مغصوبة بين شياة البلد التي لا تزيد على الألف مثلا من الشبهة غير المحصورة عندهم، و تردد حبة واحدة مغصوبة بين الف الف حبة مجتمعة في إناء لا تعد من غير المحصورة عندهم، مع أن عد الحبات أعسر بمراتب من عد الشياه فيستكشف بذلك ان عسر العد لا يكون ضابطا للشبهة غير المحصورة.»[2]
اشکال دوم این است که در کلمات علما مثالهایی برای شبهه غیرمحصوره دیده میشود که این ضابطه بر آنها تطبیق نمیکند. همچنین مواردی برای شبهه محصوره ذکر شده، که این ضابطه بر آن موارد تطبیق میکند؛ به عنوان مثال یک گوسفند در میان هزار گوسفند، شبهه غیرمحصوره دانسته شده و یک جو در میان هزار جو از شبهات محصوره. با وجودی که شمارش در اولی عسر ندارد و شمارش در دومی، به همراه عسر است.
ضابطه بعدی، ضابطه ای است که به شیخ انصاری نسبت داده شده است. این ضابطه میگوید: شبهه غیر محصوره، شبهه ای است که به جهت کثرت اطراف، وجود معلوم بالاجمال از نظر عقل و عرف در یک طرف، موهوم باشد. به عنوان مثال، میداند که یک نفر در میان هشتاد میلیون نفر، بیماری واگیردار لاعلاجی دارد. اجتناب از همه لازم نیست زیرا احتمال بیمار بودن یک فرد، یک در هشتاد میلیون است. پس در شبهه غیر محصوره احتمال انطباق معلوم بالاجمال بر یک طرف موهوم میباشد.
با وجودِ معقول بودن و دقت این ضابطه، ولی مرحوم محقق نایینی دو اشکال[3] به آن وارد کرده اند:
اشکال اول این است که این ضابطه، احاله به یک امر مجهول است. چرا که وهم، مراتب مختلف و متفاوت دارد؛ گاهی مانند یک در هشتاد میلیون است و گاهی مثل یک در بیست. هر دو موهوم هستند ولی خیلی با یکدیگر تفاوت دارند.[4]
اشکال دوم آن است که موهوم بودن بعض اطراف موجوب عدم تنجیز علم اجمالی نمیشود و با وجود وهم، عقل حکم به اجتناب میکند. در بحث علم اجمالی گفته شد، اگر دو ظرف متعلق علم اجمالی باشند که یک وجود نجاست در یک طرف موهوم باشد، باز هم عقل حکم به لزوم اجتناب از هر دو ظرف میکند.[5]
با توجه به کلمات شیخ انصاری ره در «رسائل»[6] باید گفت اسناد این ضابطه به شیخ انصاری صحیح نیست و این دو اشکال به ضابطه ی ارائه شده از سوی شیخ، وارد نیست. در جلسه بعد به این مطلب پرداخته میشود.