درس تفسیر استاد سیدجعفر سیدان

95/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم

 

﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‌ هِيَ أَقْوَمُ﴾[1]

در ارتباط با آیات اعتقادی و مباحث کلامی به اصطلاح از قرآن کریم مسائولی مطرح شد صحبت از فرشته ها هم به میان آمد و همچنین یکی دو جلسه ای در ارتباط با جن از آیات شریفه قرآن آیاتی قرائت شد در ارتباط با حقیقت فرشته ها و جن و همچنین شیاطین این چند جمله محصول مستفاد از مدارک وحیانی است حدودا که فرشته‌ها اجسامی بسیار لطیف و خلقت آنها از نور و دست اندر کار کارهای مختلف به اذن پروردگار و به امر خداوند متعال در خلقت و همچنین در جهت پیام رسانی به اولیاء خدا و انبیاء در تشریع و جن هم خلقتشان از نار منتهی آنها که از نار خلق شدند و همه آنها در جهت مبغوضیت نسبت به حضرت حق هستند و تعبیر می‌شود به اینکه در حالت کفر هستند از نظر همان کبر در پیشگاه خداوند متعال شیطان نامیده می‌شوند.

و آنهایی که هم از آنها مؤمن و هم از آنها کافر آنها به عنوان جن مطرح هستند برای هر یک از اینها هم داستان‌ها احادیث قصص وقایع مختلف و مسائل گوناگونی مطرح است که تا آن جا که من برخورد داشتم مفصل ترین کتابی که این بحث را تعقیب کرده‌اند بحار شریف است همین جلدی که امروز هم چند کلمه ای از این جلد قرائت می‌شود جلد شصت و سه از بحار شریف مفصل ترین بحث در ارتباط با شیطان و جن و فرشته ها در این مجموعه نفیس ارزنده بحار آمده است.

حالا من کفایت می‌دانم همین چند جمله‌ای را که امروز به عرض شما برسد از بحار شریف قرائت شود در این بحث بعد تفصیل بحث را باید در کتب مفصله مراجعه شود و اصل مطلب اصول مطالب در این چند جمله‌ای که حالا به عرض شما می‌رسد مطرح است بعد از نقل آیات فراوان و روایات بسیار و قصص زیاد در ارتباط با ماله جن و شیطان که باید عرض کنیم با همین چند جمله این سه بحث را فکر می‌کنم کفایت می‌کند که بعد یک بحث دیگری وارد شویم «تتمه» در صفحه دویست و هشتاد و سه از جلد شصت و سه بحار شریف «تتمة تشمل‌ على‌ فوائد جمة الأولى‌ لا خلاف بين الإمامية بل بين المسلمين في أن الجن و الشياطين أجسام لطيفة يرون في بعض الأحيان و لا يرون في بعضها» گاهی استثنائاتی پیش می‌آید که اینها دیده می‌شوند و به طور معمول هم که دیده نمی‌شوند «و لهم حرکات سریعه» اینها به سرعت می‌توانند از نقطه ای به نقطه ای قرار بگیرند «و لهم حرکات سریعة و قدرة علی اعمال قویة» تخت بلقیس را در مدت کوتاهی قدرت اینکه از نقطه دور به نقطه دیگری منتقل شود و اینها هستند که «یجرون فی اجساد بنی آدم مجری الدم» مسلط بر انسان هستند «و قد یشکلهم الله بحسب المصالح باشکال مختلفه و صور متنوعه کما ذهب الیه سید المرتضی رضی الله عنه» یا اینکه خودشان را خداوند این قدرت را داده که به اشکال مختلف متشکل می‌شوند.

که حتی دارد گاهی به شکل غیر خودشان وقتی متشکل می‌شوند اتفاق افتاده که کشته شدند با جمعی برخورد کردند و به عنوان یک حیوان موزی که برخورد شده آن جمع کشتند بعد جمعی از اجنه مکرر نقل شده است اطراف آن کشنده را قاتل را گرفتند و زدند و او هم گفته خوب ما طبق برنامه‌های خودمان حالا به شکل مار دیدیم یک چیزی اینجا خطرناک بود وظیفه ما این می‌شود که دفع خطر بکنیم نزد بزرگ شما که مسلمان باشد ما را ببرید هر چه اسلام حکم می‌کند بعد بردند و او گفته که ولش کنید ببرید هر جا که بوده بگذارید به خاطر اینکه پیامبر اکرم فرمود «من خرج من زیه فدمه حلال» کسی که از زی خودش خارج شده حالا به این صورت در آمده است «فدمه حلال» و از این وقایع هم فراوان نقل شده که در همین بحار هم آمده است.

بنابراین به اشکال مختلفه‌ای «و قد یشکلهم الله بحسب المصالح باشکال المختلفه» گاهی هم خودشان این کار را می‌کنند «و صور متنوعه کما ذهب الیه سید المرتضی رضی الله عنه او جعل الله لهم القدرة علی ذلک کما هو الاظهر» یعنی خودشان یک چنین توانایی دارند به اشکال مختلف در می آیند «کما هو الاظهر من الاخبار و الاثار» و نقل می‌کنند مرحوم علامه مجلسی از صاحب مقاصد که «قال صاحب المقاصد ظاهر الكتاب و السنة و هو قول أكثر الأمة إن الملائكة أجسام لطيفة نورانية قادرة على التشكلات بأشكال مختلفة كاملة في العلم و القدرة على الأفعال الشاقة و ساق الكلام إلى قوله و الجن أجسام لطيفة هوائية متشكل بأشكال مختلفة و يظهر منها أفعال عجيبة منهم المؤمن و الكافر و المطيع و العاصي و الشياطين أجسام نارية شأنها إلقاء النفس في الفساد و الغواية بتذكير أسباب المعاصي و اللذات و إنساء منافع الطاعات و ما أشبه ذلك على ما قال تعالى حكاية عن الشيطان‌ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ‌»[2] .

اجمالا مطلب در ارتباط با جن و شیاطین ملخص آن این می‌شود که به عرض شما رسید.

و باز در این مورد مناسب است این یک سطر هم به عرض شما برسد از همین کتاب بحار کتاب سماء و العالم جلد شصت و سه صفحه پنجاه «و اختلفوا في الجن فقال بعضهم إنه جنس غير الشياطين و الأصح أن‌ الشياطين‌ قسم‌ من الجن فكل من كان منهم مؤمنا فإنه لا يسمى بالشيطان و كل من كان منهم كافرا يسمى بهذا الاسم‌»[3] .

این حاصل مطالبی است که از مدارک وحیانی استفاده کردند و به این صورت بیان کردند بله نتیجتا مطلب در این حدود مشخص است و روشن است و نیز این جمله آخر را هم عرض کرده باشم در تفسیر علی بن ابراهیم باز همین کتاب نقل می‌کند صفحه هشتاد و سه «الْجِنُ‌ مِنْ‌ وُلْدِ الْجَانِ‌ مِنْهُمْ مُؤْمِنُونَ وَ كَافِرُونَ وَ يَهُودُ وَ نَصَارَى وَ تَخْتَلِفُ أَدْيَانُهُمْ وَ الشَّيَاطِينُ مِنْ وُلْدِ إِبْلِيسَ وَ لَيْسَ فِيهِمْ مُؤْمِنٌ إِلَّا وَاحِد»[4] یکی از آنها اهل ایمان است بعد یک داستان و حدیثی نقل می‌کنند که مفصل است.

سوال: شیاطین مکلف نیستند؟

جواب: چرا همه مکلف هستند منتهی تمرد دارند آنها گناهی نکردند آنها به اراده خودشان مثل خود شیطان و مثل افرادی که بد می‌شوند خودشان بد می‌شوند.

سوال: شیطان خوب نداریم؟

جواب: الا یکی شیطانی که خوب باشد و مؤمن باشد فقط یکی است که در این حدیث آمده است همان ها که خوب و بد دارند آنها گفته می‌شود جن امیدواریم که در فهم مطالب وحیانی خداوند متعال همه ما را کمک باشد و بتوانیم ان شاء الله مباحث مهمه دیگری را در جلسات آینده صحبتش را داشته باشیم.


 


[1] - سوره اسراء: 9.
[2] - بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‌60/283 باب3 إبليس لعنه الله و قصصه و بدء خلقه و .....
[3] - بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‌60/50 باب2 حقيقة الجن و أحوالهم .....
[4] - تفسير القمي ج‌1/375 [سورة الحجر(15): الآيات 17 الى 27].