94/10/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم
﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ﴾[1]
مباحث اعتقادی قرآن کریم مورد صحبت بود و بخش آخر از صحبت ما مسأله معاد و قسمتهای مهمی از بحث معاد مطرح شد در تتمه این بحث هم مسأله شفاعت صحبت شد به نظر رسید که این جلسه به عنوان تذکر به آیاتی که در ارتباط با مسأله معاد حالت تذکر را دارد هم اشاره ای شده باشد تا ان شاء الله از جلسه بعد به احتمال قوی فرشته در قرآن بحث ملائکه حقیقت ملک و ملائکهای که در قرآن کریم مطرح است ان شاء الله بحث خواهد شد.
امروز این به نظر رسید که همه این بحثهایی که داشتیم به صورت بحث های ان قلت قلت و کلامی و به اصطلاح جنبه ی بحثی داشت به نظر رسید که امروز آیهای را با هم مورد تدبر قرار بدهیم به عنوان آن هدف بسیار مهمی که در مسأله معاد هست همه بحث ها که صحبت شد به جای خودش محفوظ ولی هدف مهم در مسأله معاد در قرآن و روایات و بیانات معصومین توجه دادن انسان است به برنامه ای که توجه به آن برنامه موجب رشد انسان و قطع علائق دنیوی پوچ و حرکت به سوی کمال و قرب الی الله و تقوی است این هدف اساسی بحث معاد است که در این بحثهای گذشته به عنوان بحثهای کلامی اعتقادی به این جهت نپرداختیم.
حالا مختصرا در یک جلسه کوتاه و این چند دقیقه به نظر رسید که به این آیه شریفه توجهی داشته باشیم به عنوان یک تذکر اول سوره مبارکه حج و به طور کلی باز تکرار میشود که این هدف هدف اساسی است که انسان از بحث قیامت به آن جا برسد که راه پیشروی برایش میسر و در جهت تقرب به پروردگار تلاش کند و از همه هواها و هوس ها و تمایلات نفسانی و همه آنچه که سبب میشود او را به زمین برند سبب میشود که او را در انحطاط نگه دارد سبب میشود که تمایلات نفسانی بر او حاکم بگردد از همه اینها خودش را بکند وارسته شدن پاک و پاکیزه شدن به رشد رسیدن این هدف این در این مدتی که صحبت شد خوب مسیر بحث ما نبود به ذهن آمد که تذکر این چنین هم که حالا ابتدای آن خود بنده متذکر باشم بعد همه عزیزان بیشتر متذکر باشیم توجه به این جهت داشته باشیم که عجیب جریانی در پیش داریم و جز به خودسازی تقوی پاکیزگی کنده شدن از این عالم انقطاع از همه خواسته های پوچ ترک همه هواها و هوسها به این مقصد نمیرسیم که متاسفانه من نسبت به خودم عرض میکنم گاه دیده میشود که انسان تمام همتش این است که اساسا دنبال خواستههایش باشد خواستههای نفسانیاش باشد تمایلات نفسانیاش باشد درست به عکس آنچه که هدف است.
این مطلب در احادیث است که یک کسی به حضرت امیر گفت که معاویه برای شما به اصطلاح خودش یک نقصی پیدا کرده و به مردم میگوید و عمرو عاص عمرو عاص فکر میکرد که یک نقطه ضعفی برای حضرت امیر پیدا کند و به مردم ابلاغ کند خوب نقطه ضعفی که در وجود مقدس حضرت وجود ندارد که مشخص است ولی او از این جریان سوء استفاده کرد که حضرت در پاسخ بسیاری از مطالب به گونهای مطلب را بیان میکردند که گاهی طرف به یک تبسمی و گاهی در برخوردها صحبت ها چنین حالتی گفت ایشان مزاح هستند زیاد مزاح میکنند شوخی میکنند این را به عنوان نقطه ضعف در نظر گرفته بود و میگفت به حضرت که گفتند حضرت فرمودند که دروغ گفته است این بدکاره فرزند بدکاره که اینکه یاد قیامت علی را از هر باطلی دور داشته است کما اینکه غفلت از قیامت عمرو عاص را به هر باطلی وا داشته است مسأله قیامت یک هدف مهم آن این است که انسان با توجه به این جریان برسد به خودش بکند خودش را از همه خواسته های پوچ و حرکت کند در مسیری که بایست.
حالا این یک آیه در این مورد اول سوره حج (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم) حالا این را همدیگر با یکدیگر یک تدبری در آن داشته باشیم (يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظيمٌ يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللهِ شَديدٌ)[2] نقل میشود در کتب تفسیر بیشتر از عامه این شأن نزول نقل شده که از جنگ بنی المصطلق پیامبر اکرم بر میگشتند و شب بود که این آیهها نازل شد وقتی پیامبر اکرم این آیات را خواندند چنان انقلابی در جمع سپاهیان حضرت رخ داد که آن شب کسی نخوابید و زین اسب ها بر نداشته و خیمه ای سر پا نکرده جمعی مشغول گریه و استغفار و جمعی در حال تفکر و اندوه به سر بردند و آن کس که از همه بیشتر در ارتباط با پروردگار و حال مناجات با حضرت حق شخص پیامبر اکرم بودند چی شده؟ این آیهها نازل شده بود (يا أَيُّهَا النَّاسُ) یک خطاب عمومی است (اتَّقُوا رَبَّكُمْ) خوب معنای آن معلوم است که این توجه دادن به این است که آنچه بعد گفته میشود راه علاج آن تقوی است (يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظيمٌ) زلزله روز قیامت وقتی این جریان عالم به هم میریزد (إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ)[3] آن وقتی که خورشید در هم پیچیده میشود وقتی که ستاره ها همه سقوط میکنند آن وقتی که کوه ها همه مندک میشوند و پاشیده میشوند و آن وقتی که زمین تکان میخورد تکان خوردنی جریان عجیبی است وقتی که وضع این عالم به هم میریزد و بعد قیامت ترتیب داده میشود (إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظيمٌ) امری است عظیم.
این نکته را دقت کنید گاهی است یک انسانی که معمولی است میگوید که جریانی است و جریان مشکل است جریان عجیبی بود حادثهی عجیبی بود گاهی است یک فرد حادثه دیده جریان های مشکل و پر فراز و نشیب را دیده او میگوید که جریانی رخ داد یا رخ میدهد که خیلی مشکل است گاهی هست یک کسی مرد حادثه است مرد جریان های دشوار و مشکل است او میگوید جریان جریان مشکلی است خدایی که وقتی از دنیا میخواهد نام ببرد خداوند متعال میفرماید (مَتاعٌ قَليلٌ)[4] دنیا و آنچه در دنیا است متاعی است اندک (مَتاعٌ قَليلٌ) خدا میفرماید جریان قیامت مهم است (إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظيمٌ) جریان قیامت جریانی است بسیار بسیار عظیم وحشتناک پر گرفتاری تا کجا؟ تا آن جا که (يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ) روزگاری است که اگر زنی بچه شیری داشته باشد با علاقه شدیدی که به بچهاش دارد از بچهاش فراموش میکند یادش میرود در اثر آن حادثه.
یک نکتهای بعضی از تفاسیر اینجا گفتند مطلب را بیشتر تقویت میکند وحشت آن روزگار را و آن اینکه این تاء به اصطلاح مرضعه تاء تلبس باشد خوب مشخص است که تاء تانیث برای توجه دادن به اینکه این صفت مربوط به زن ها است میآید مسلم مسلمه صالح صالحه مؤمن مؤمنه اما اگر صفتی مختص به زنها بود احتیاجی به تاء تانیث ندارد حائض حامل نیاز به تاء تانیث ندارد مرضع هم همین طور است شیر دهنده از صفات مختص به زن ها است احتیاج به تاء تانیث ندارد که گفته شود مرضعه آن وقت گاهی گفته میشود که این تاء احتمالا تاء تلبس باشد یعنی گاهی میشود زنی بچهای دارد بچهاش در گهواره است حادثهای پیش میآید و از بچهاش یادش میرود خیر در حال شیردادن است بچهاش دارد شیر میخورد متلبس است به شیر دادن که اوج وقت محبت مادر است به فرزند اوج وقت تعلق او است حادثه به گونهای است که چنین وقتی هم که باشد از بچهاش فراموش میکند (يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها) فرض شود که زنی باردار باشد از کثرت وحشت وضع حمل میکند و مردم را گویی میبینی که مست هستند ولی مست نیستند عذاب شدید است یک چنین جریانی است.
یک مقداری برای خودمان و به نفع خودمان در ارتباط با بحث معاد و آیات مربوط به معاد در این جهت توجه بیشتری داشته باشیم که اگر خدای نکرده با دقیق ترین بحث های علمی همه مباحث مشکله معاد را بحث کنیم در بخش های مختلف دقیق ترین مطلب را بیان کنیم که به جای خودش محفوظ و ارزشش محفوظ اما حال تذکر نداشته باشیم حال توجه پیدا نکنیم و این هدف اصلی که این کتاب شریف دارد و در این بحث هم به خصوص از این هدف اصلی غفلت بکنیم همه آنها پوچ خواهد شد بی اثر خواهد شد و لذا به ذهنم رسید که این تذکر ا هم که متذکر هستید در عین حال بیشتر باور کنید برای خودم هم عرض میکنم بیشتر متوجه باشیم هر چه بیشتر این آیات شریفه قرآن مخصوصا این آیات مربوط به معاد را اینها را بخوانیم با تدبر بخوانیم با حوصله بخوانیم برای آن وقت بگذاریم که بخوانیم بالاخص اگر شب باشد و بالاخص اگر سحر باشد که خیلی سفارش میکردند بزرگان که وقت سحر انسان از آیات شریفه قرآن استفاده کند مخصوصا از آیات مربوط به معاد و کنده بشود انسان با توجه به این مسائل از هواها و هوس ها بسیاری از کارهای یکه بعد انسان میبیند در پی آن هست همه اینها را کنار خواهد گذشت چون میبیند پوچ است و دنبال آن نخواهد رفت و در جهت آن نخواهد بود بعد وقتش در مسیری که میبایست به کار گرفته میشود.
در هر حال این چنین است که (يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظيمٌ يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللهِ شَديدٌ) (اتَّقُوا رَبَّكُمْ) که اول فرموده این بیان این است که در حقیقت که بخواهد در آن روزگار کسی راحت در نجات از همان هنگامی که قیامت میشود خوش و خرم و در وضعیت بسیار راحت باشد راهش تقوی است چشمش را آدم مواظب باشد گوشش را مواظب باشد زبانش را مواظب باشد کارهایش را مواظب باشد همه بر اساس رضایت پروردگار باشد آن وقت است که این تقوی است که سپری است که در مقابل تمام گرفتاری ها و ابتلائاتی که در پیش است میتواند ناراحتی ها را از انسان دفع کند امیدواریم که خداوند متعال این توفیق را کرامت کند و ان شاء الله از جلسه بعد هم فکر میکنم بحث فرشته در قرآن ملائکه در قرآن ان شاء الله صحبت شود.