1402/10/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /راهبرد دشمن شناسی
حدیث خوانی
وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فِي حَالِ غِنَاكَ لِيَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَكَ فِي يَوْمِ عُسْرَتِكَ (نهج البلاغه نامه 31)
در ادامه ی فرمایش امیرالمومنین علیه السلام و وصایای گرانقدر آن حضرت به امام مجتبی علیهالسلام آمده است که اگر کسی در حال بی نیازی و غنا در زمانی که تنگ دست نیستی بلکه غنی و توانمند هستی از تو قرض خواست این را برای خود غنیمت شمار این یک فرصت برای تو است نه برای او که درخواست قرض دارد. تو غنیمت بشمار در لحظه ی توانمندی به او قرضی بدهی تا او روزی در نیازمندی این قرض را به تو ادا کند. امروز که دستت باز است بده تا در روز قیامت که دست تو تنگ است او باز بدهد وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ عَقَبَةً كَئُوداً پسرم تو بدان که در مقابل خود با گردنه های صعب العبور مواجه هستی که هر لحظه انسان باید بتواند با هنرمندی از این عقبه ها و گردنه ها بالا برود وقتی از گردنه و دامنه بالا میروید الْمُخِفُّ فِيهَا أَحْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ، آن کسی که بار کمتری دارد وضعیت بهتری از کسی دارد که بار سنگین به دوش میکشد. وقتی در دنیا دارایی داری بار سنگین است وقتی انفاق کردی، قرض دادی و صدقه دادی سبک بال میشوی پس سعی کن در این گردنه ها سبک بال باشی. وَ الْمُبْطِئُ عَلَيْهَا أَقْبَحُ [أَمْراً] حَالًا مِنَ الْمُسْرِع، کسی که آهسته آهسته از این گردنه ها بالا می رود وضع ناخوشایند تری دارد نسبت به کسی که با سرعت گردنه ها را طی میکند. آدمی که بار سنگین به روی دوش دارد و مسیر سنگلاخ و ناهمواری طی میکند خیلی خسته میشود و وضع ناخوشایند دارد اما فرد سبک بال با وضعیت بهتری این را طی میکند. وَ أَنَّ [مَهْبِطَهَا بِكَ] مَهْبِطَكَ بِهَا لَا مَحَالَةَ إِمَّا عَلَى جَنَّةٍ أَوْ عَلَى نَارٍ، آن سوی این گردنه ها اگر تو در این دنیا انفاق کرده باشی و کار خیر کرده باشی عمل شایسته انجام داده باشی به سوی بهشت است و اگر این کار ها را نکرده باشی پس به سوی جهنم است. یکی از این دو مسیر یا بهشت یا جهنم. فَارْتَدْ لِنَفْسِكَ قَبْلَ نُزُولِك، پس برای خود قبل از اینکه به منزل آخرت برسی به آن مقام آخرت برسی از برای خود پیشاپیش عمل خیر بفرست. و وَطِّئِ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِك، منزل آخرت خود را قبل از اینکه به آنجا برسی آماده کند. فَلَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَب، بعد از مرگ دیگر مستعتب نیست مستعتب مصدر می می است به معنای خوشنود کردن، رضایت خواستن، سامان دادن، یعنی دیگر بعد از مرگ نمیتوانی آخرت خود را سامان دهی. وَ لَا إِلَى الدُّنْيَا مُنْصَرَف، دیگر به این دنیا نمیتوانی برگردی تا سامان دهی. در این مسیر که مسیر ناهمواری است در حال طی طریق هستی سعی کن در همین مسیر منزل آخرت خود را آباد کنی. این فرمایش حضرت امیرالمومنین علیه السلام به امام مجتبی علیهالسلام است که خطاب مستقیم او به آن حضرت یعنی همه ی شیعیان باید از این فرمایش بهرهمند شوند.
ادامه سند راهبردی سوییس
سند راهبردی سوییس را بررسی میکردیم و نکاتی عرض کردیم. در رابطه با تحولات مربوط به محور ایران، چین و روسیه نکاتی در این سند برجسته بود. آخرین جمله که عرض کردیم این بود که جنگ روسیه علیه اوکراین و تحریم های غرب ایران را به روسیه نزدیک کرده است با بیانی که توضیح دادیم. جمله ی بعدی این است که یک محور و پاراگراف شناختی برای سیاست گذاران سوییسی است که در این پاراگراف آمده است حتی اگر از نظر لفظی ایران در قبال جنگ روسیه علیه اوکراین بی طرف بماند اما این کشور عملا در کنار روسیه قرار گرفته است. کشور های غربی خیلی تلاش دارند که نقش ایران را در معادلات جنگ روسیه علیه اوکراین برجسته کنند. دلایل مختلفی دارد از جمله اینکه خب این محور سه گانه ای که روسیه و ایران و چین از آن یاد میکنند، برای کسب پیروزی از نظر آنان در اوکراین نمیجنگند. ایران و چین در اوکراین حضوری ندارند اما این محور هر کدام از حوزه های کاری خود طوری رفتار میکنند که هیمنه ی غرب را هدف قرار دادند. این محور سیطره ی آمریکا بر مقدمات جهان را بر نمیتابد و به دنبال شکستن هژمون آمریکا در دنیا است. البته هر کشور به یک نحو که مجموع رفتار این سه کشور آن اثر ناخوشایند برای کشور های غربی دارد. اثر تغییر نظم جهانی است چون آن ها نسبت به این تغییر نگران هستند رفتار این سه کشور را با دقت هر چه تمام تر زیر نظر گرفتند و ادعا میکنند حتی اگر ایران بگوید ما در کنار روسیه نیستیم عملا وقتی در مقابل روسیه نیستند در کنار روسیه قلمداد میشوند. اینکه تلاش میکنند خارج از واقعیت ایران را متهم کنند و درباره ی نقش آفرینی در جنگ اوکراین مستند سازی کنند برای این است که از سه هدف بزرگی که آن ها در ذهن شان است یکی چین و روسیه و ایران، روسیه به دلیل توانمندی نظامی و عضویت در شورای امنیت سازمان ملل حریف قدر است چین به دلیل توانمندی های اقتصادی و عضویت در شورای امنیت سازمان ملل یک حریف قدر است اما به نظر خودشان میآید که باید ایران را در اولین گام از این حلقه ی سه جانبه بشکنند و جدا کنند وقتی شکستند، شکستن دوتای دیگر از نگاه آنان راحت تر میشود لذا در طول یک سال گذشته در رسانه های غربی کاملاً مشهود است به صورت غیر واقعی نقش ایران را در تحولات مربوط به اوکراین برجسته میکنند مثلاً میگویند پهپاد های ایران سرنوشت جنگ را عوض کرد و به روسیه ظرفیت اضافه تر داد، موشک های ایران روسیه را توانمند میکند اگر ایران موشک در اختیار بگذارد چه میشود. در حالی که چنین چیزی رخ نداده که ایران موشک ها را در اختیار روسیه قرار دهد یا پهپاد ها را به نحوی که ادعا میکنند در اختیار روسیه قرار داده باشد. این برجسته سازی نقش ایران در معادلات اوکراین برای این است که در گام اول بتوانند با مستند سازی و حادثه سازی زمینه ی فشار بین المللی بیشتری علیه ایران فراهم کنند لذا میگویند تحویل پهپاد های ایران نشان میدهد که ایران قصد دارد یا میخواهد به عنوان یک شریک قابل اعتماد حتی به قیمت تحریم های جدید غرب از روسیه دفاع کند. لذا می گویند این احتمال وجود دارد که ایران و روسیه به توسعه ی روابط سیاسی-امنیتی خود که شامل انتقال تسلیحات، فناوری، تبادل اطلاعات و همکاری نظامی میشود ادامه بدهند. نزدیکی ایران با روسیه با تغییر جهت ایران به سمت شرق یعنی روسیه و چین همراه است. ملاحظه میکنید که چه مقدار فضا سازی میکنند و نقش ایران را در این معادله برجسته میکنند.
در ادامه ی این ارزیابی از تحولات مهم جهانی در این سند آمده است که با توجه به تحولات میدان نبرد، روسیه خود را ملزم به بازنگری اهداف نظامی میدید لذا به طور جزئی دستوراتی برای بسیج رفتاری روسیه صادر شد که با این دستورات، جبهه های درگیری با اوکراین تا حدودی به نقطه ی تثبیت رسید. بمباران شدید زیر ساخت های حیاتی اوکراین به ویژه در بخش های انرژی تأثیر به سزایی در معادلات نبرد گذاشته بود. آن ها میگویند در اینجا بود که با کمک پهپاد های تهاجمی تولید شده در ایران به روسیه در این جنگ کمک شده است و هدف از این تهاجم ها این است که روسیه ضمن اداره ی میدان نبرد که به وسیلهی پهپاد های ایرانی صورت میگیرد فرصت پیدا کرد ذخایر تسلیحاتی خود که دقیق و دوربرد هستند را برای عملیات های بعدی حفظ کند پس ایران در شرایط حساس از نگاه سوییسی ها پهپاد هایی را به روسیه داده که توان روسیه را برای استمرار جنگ افزایش میدهد این از جمله جو سازی هایی است که به طور عمومی غربی و اروپایی ها و از جمله سوییس دامن میزنند.
اما راجع به توافق و موضوع پرونده ی هسته ای ایران که یکی از موضوعات مهم برای اروپا است ارزیابی آنان این چنین است: می گویند احیای توافق هسته ای ایران بسیار بعید است. شرایطی که پیش آمده است که تفسیر آن خارج از مباحث جاری ما است فعلآ، به دلیل رویکرد های آمریکا، آمریکا از برجام خارج شد و اروپاییان رفتار سختگیرانه به وجود آوردند و ایران در واکنش به رویکرد آنان مجبور شد تولید اورانیوم با غنای بیشتر را در دستور کار قرار دهد و به نحوی اتفاق افتاد که از برجام عبور شده است لذا میگویند احیای این توافق در شرایط فعلی بعید است. آن ها می گویند ایران قصد دارد فقدان روابط با کشور های غربی را از طریق نزدیک شدن بیشتر به روسیه به عنوان یک شریک و همچنین با کنار آمدن با چین به عنوان یک هم پیمان جبران کند. پس ایران از نگاه آنان کشوری است که در عین حالی که چالش های مربوط به هسته ای دارد با نزدیک شدن به روسیه و چین در صدد جبران مشکلات خود هست. کارشناسان سوسیسی معتقد هستند اگر چه ایران یک دولت در آستانه ی هستهای شدن است اما هیچ نشانهای وجود ندارد که این کشور از خط قرمز های احیای برنامه ی تسلیحات هستهای عبور کرده باشد. این نکته را خیلی از کشور های اروپایی به زبان میآورند که ما در عمل نشانه هایی که دال بر این باشد ایران به دنبال تسلیحات هسته ای است این را نیافتیم. بار ها مقام معظم رهبری فرمودند ما به دنبال این نیستیم اگر بودیم کار را انجام میدادیم آن ها میگویند نشانه ای پیدا نکردیم اما این ارزیابی را میکنند که نقاط ضعف خودشان هم هست می گویند مگر ایران مجبور به این کار باشد یعنی نباید در معادلات هسته ای جوری به ایران فشار آورد که ایران را مجبور به چنین کار کرد که اگر مجبور شود چیزی جلودارش نیست. ارزیابی سوییس اسن اشت که احتمال کشف چنین برنامه ای یعنی برنامه ی عبور از خطوط قرمز هسته ای زیاد است. در پرونده ی هستهای ایران توافق هستهای یعنی برنامه ی جامع اقدام مشترک به عنوان برجام شناخته میشود در حال حاضر یک توافق مرده است و طرف های درگیر با این مرده در حقیقت زندگی میکنند برای اینکه مجبور نباشند بهای سیاسی شکست رسمی مذاکرات را بپردازند. از نگاه اروپاییان همین برجام مرده بهتر است از اینکه کاملاً از بین برود و وجود نداشته باشد چون از نگاه آنان وقتی برجام نباشد به هیچ وجه رویکرد نظامی ایران در معادلات هسته ای را نمیتوانند مهار کنند. برجام مرده حتی اگر نتوانند جلوی بسیاری از کار های ایران را بگیرد یا مشکلات را حل کند و تحریم ها را برندارد به همین مقدار از نگاه آنان که ایران را در ابعاد هستهای مهار میکند مفید خواهد بود و در واقع تقریباً همه ی اقدامات اعتماد سازی که در برجام پیش بینی شده بود فعلا منسوخ شده است و برنامه ی هستهای ایران از نظر فنی تولید اورانیوم با درجه ی تسلیحاتی را به منظور اجرای حد اقل بازدارندگی در عرض چند هفته ممکن میسازد این همان تهدیدی است که میگویند میتواند باشد که درست است ایران در مسیر تسلیحاتی گام برنداشته اما ظرفیت دارد و از نظر آنان این یک تهدید است در فضای این سند میتوان دید که یک تهدید چین است و یک تهدید روسیه است و یک تهدید ایران است.
در ادامه امده است که ایران در جنگ علیه اوکراین در کنار روسیه قرار گرفته است و به تعداد قابل توجهی پهپادهای جنگی را به این کشور یعنی روسیه عرضه کرده است. این کشور به لطف نقش خود به عنوان تامین کننده ی تسلیحات برای روسیه اطمینان لازم در صحنه ی سیاست خارجی را بدست آورده است. کارشناسان سوییس معتقدند ایران در کنار روسیه و روسیه و ایران در کنار چین دائما هم افزایی میکنند و این هم افزایی به نفع آنان نیست.
باز در رابطه با ایران در این سند به ناآرامی های نیمه ی دوم سال هزار و چهارصد و یک اشاره شده است و گفته اند تحولات اخیر ایران همراه با ناآرامی های اجتماعی و خشونت نشان میدهد که جاسوسی ایران تضعیف نشده است. میگویند ایرانی ها همچنان در سراسر کشور هایی که منفعتی دارند تحرک اطلاعاتی دارند. میگویند تمایل بیشتری به این ادامه ی تحرکات از سوی ایران در اروپا احساس میشود و بر اساس تجربه های گذشته دولت ایران چه در داخل یا خارج از کشور ایران به شناسایی و کنترل افرادی که میتوانند حاکمیت ایران را به خطر بیاندازد اهمیت میدهد و این سرنخ ها را تعقیب میکند. در اینجا به نوعی به توانمندی های برونمرزی ایران برای تعقیب سرنخ های تهدید کننده اعتراف میکنند.
بنابراین وقتی میخواهند در این محور ها جمع بندی کنند میگویند در سایه ی دو رویداد بسیار برجسته یکی جنگ در اوکراین و یکی اعتراضات در ایران احتمال گسترش خطر جاسوسی چین به اروپا هم وجود دارد. این حرف را فرانسوی ها هم میگفتند که چین با ابزار اقتصادی وارد اروپا میشود، با کشور های اروپایی هم پیمان میشود و زمینه های فعالیت جاسوسی را فراهم میکند و محیط امنیتی را برای فرانسه تنگ میکند. این حرف را در واقع در صحبت های مربوط به سند راهبردی آلمان و فرانسه هم داشتیم اینجا هم این ها تکرار میشود. این جاسوسی احتمالی از سوی چین در اروپا به خصوص با وجود سرویس های اطلاعاتی چین، منابع فنی، انسانی و مالی بسیار قابل اهمیت است، که چین توانمندی سایبری زیادی برای فعالیت های تجسسی از نظر آنان دارد و ممکن است اعمال کند. با ظهور چین در صحنه ی بین الملل و شکل گیری فضای مشخص بلوک ها، سرویس های اطلاعاتی چین اهمیت بیشتری پیدا میکنند. بنابراین افزایش فعالیت جاسوسی آنان در سوییس طی سال های آتی محتمل است، تا اینجای سند تهدیدات گسترده ای از جانب چین و روسیه و ایران برای خود متصور هستند. این سند مبتنی بر وجود تهدید از محور اعتلافی ایران و چین و روسیه شکل گرفته است به این صورت که فعالیت های سرویس های اطلاعاتی چین در اروپا عمدتاً علیه مهاجران مطبوع آنان است. در واقع این احتمال وجود دارد که چین و ایران اهمیت بیشتری نسبت به روسیه برای کنترل این جوامع قائل باشند. نظارت و کنترل و نفوذ چین در خارج از کشور بر عهده ی کشور و حزب کمونیست چین است. در سوییس مانند سایر ایالات و کشور ها این فعالیت ها نه تنها از مجاری رسمی بلکه از طریق مشارکت فعال بسیاری از انجمن ها و سازمان های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی چین در بطن کشور انجام میشود. به هر روی در عبارات گذشته هم بیان شد، تهدید ها و هجوم ها چند جانبه است از طرفی اروپاییان نمیتوانند از موانع اقتصادی چین در امان باشند، از طرفی کشوری مثل چین میگوید با وجود انجمن ها و جمعیت ها و مراکز اقتصادی و سیاسی چین فرصت پیدا میکند که در بطن کشور سوئیس فعالیت تجسسی و اطلاعاتی به نفع خود داشته باشد. همین شبکه ها نیز توسط نیروهای امنیتی چین یعنی پلیس یا سرویس های اطلاعاتی این کشور در جهت تحقق اهدافشان مدیریت میشود.
درباره ی روسیه نکات دیگری هست که در بخش های دیگر از این سند مورد توجه قرار گرفته است از جمله اینکه صنعت روسیه باید برای یک دوره ی طولانی، انزوا و اقتصاد جنگی را تجربه کند. یعنی این رویکرد، رویکردی است که در دستور کار کشور هایی مانند سوییس هست که به نوعی با صنعت روسیه تعامل مثبت نکنند. اجازه دهند این انزوا حاکم شود برای صنعت روسیه و در عین حال رهبران روسیه احتمالا نمیتوانند نیاز های جامعه ی مدنی خود را نادیده بگیرند چون وقتی محدودیت های صنعتی به وجود میآید نیاز های جامعه تأمین نمیشود و فشار هایی بر حاکمیت اعمال میشود. در مواجه با این تضاد اهداف مرتبط با اقتصاد جنگی از یک طرف فشار میآید و اقتصاد و صنعت روسیه را به انزوا میبرد و از طرفی دیگر نیاز های مردم اقتضا میکند روسیه با دنیای باز ارتباط بگیرد در نتیجه ی این مواجه نیروهای مسلح روسیه به سختی میتوانند یک برتری صحنهای قاطع را ایجاد کنند. ماحصل این فقره در سند راهبردی سوییس این است که تنها راه کسب موفقیت در مقابل روسیه اعمال فشار اقتصادی و صنعتی به این کشور است اگر اروپا بتواند فشار صنعتی و اقتصادی بیاورد در این زمینه موفق خواهد بود. روسیه با توجه به کمبود های ساختاری به ویژه در زمینه ی الکترونیک تلاش خواهد کرد تا برخی از کالاهای غربی مورد نیاز خود را از طریق ساختار هایی که برخی از آن ها از دوره ی شوروی قدمت دارند بدست آورد. مفاد این حرف یک جمله است و آن اینکه روسیه نمیتواند به این نیازها بی توجه باشد پس باید از ساختار های غیر رسمی از فعالیت های تراستی و شبکههای پنهانی که برجای مانده از دوران شوروی کمونیست استفاده کند و به طور قاچاق به این ها دست پیدا کند. این برآورد آنان در رابطه با روسیه است.
یک جمله هم در این سند در مورد حزب الله لبنان است. حزب الله از آنجا که با ایران هم پیمان است، حزب الله در داخل شیعیان لبنانی شبکه ای متشکل از چند ده نفر را در سوئیس دارد که از این سازمان حمایت میکنند در اختیار دارد. حزب الله از این جهت مهم است که حامی ایران و کمک حال ایران است و در محور مقاومت تعریف میشود برای آنان مهم است و میگویند حزب الله همچنان در اروپا نفوذ دارد. شورای فدرال علیه فعالیت حزب الله در سوییس در گذشته محدودیت هایی برای حزب الله ایجاد کرده بودند ودر اینجا می گویند این محدودیت ها باید ادامه پیدا کند. البته تأکید میکنند در حال حاضر بعید است حزب الله حملات تروریستی را در سوییس انجام دهد و در عین حال که این احتمال را منتفی میکنند اما محدود سازی حزب الله را یک ضرورت میدانند. تهدید حزب الله در اروپا و سوییس ناشی از تنش میان حزب الله و اسراییل از یک سو و ازسوی دیگر بین ایران و کشور هایی است که ایران آن ها را متخاصم میداند یعنی درگیری های بین ایران و رژیم صهیونسیتی تأثیرات خود را در این زمینه ها دارد.
با بررسی ابعاد این سند کاملاً پیدا است که مهم ترین تهدید و اساسی ترین چالش سوییس در مقطع کنونی از تحولات جهان بروز تغییر در نظم کنونی جهان است. این نظمی که الان به نفع سوییس رفتار میکند. نظمی که سلطه و اقتدار غرب و آمریکا را بر جهان مسلط کرده و تغییر آن، این اقتدار و هژمون را فرو خواهد ریخت و باعث میشود نقطه ی اتکای امنیتی کشور هایی مثل سوییس که پیشرو نیستند بلکه دنباله رو هستند، تحت تاثیر واقع شود. وقتی به نوعی توانمندی های آمریکا آسیب دید و به نوعی دیگر نتوانست در دنیای کنونی نقش ایفا کند و نقش محوری داشته باشد، سوییس هم دچار مشکل میشود در چنین شرایطی همگرایی ایران و چین از این جهت برای سوییس مهم است و برای مقابله با آن تلاش و برنامه ریزی میکند و برای حفظ اقتدار و سلطه ی کشور های غربی در مسائل راهبردی جهان هم نگرانی دارد و با دقت تمام تلاش میکند.
این یک سند از یک کشور کوچک اقتصادی و یک کشور پیرو و دنباله رو در اروپا که اهداف آرمان گرای بزرگی در دنیا ندارد اما برای حفظ برتری های اقتصادی خود مجبور است تحولات دنیا را با دقت رصد کند و متناسب با این تحولات برای خودش رویکرد داشته باشد پس شناخت تحولات جهان و موشکافی این تحولات در سند راهبردی سوییس به چشم میخورد. سوییس تهدیدات خود را با دقت آنالیز میکند و آن ها را دسته بندی میکند و متناسب با وضعیتی که خودش دارد و تهدیدات و چالش و خصومت های پیشرو که برایش ایجاد میکنند برنامه ریزی و پیگیری میکند.