1402/07/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /راهبرد دشمن شناسی
حدیث خوانی
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْجَوْهَرِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَأَنْ أَحُجَّ حَجَّةً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ رَقَبَةً وَ رَقَبَةً حَتَّى انْتَهَى إِلَى عَشَرَةٍ وَ مِثْلَهَا وَ مِثْلَهَا حَتَّى انْتَهَى إِلَى سَبْعِينَ وَ لَأَنْ أَعُولَ أَهْلَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ أُشْبِعَ جَوْعَتَهُمْ وَ أَكْسُوَ عَوْرَتَهُمْ وَ أَكُفَّ وُجُوهَهُمْ عَنِ النَّاسِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَحُجَ حَجَّةً وَ حَجَّةً وَ حَجَّةً حَتَّى انْتَهَى إِلَى عَشْرٍ وَ عَشْرٍ وَ عَشْرٍ وَ مِثْلَهَا وَ مِثْلَهَا حَتَّى انْتَهَى إِلَى سَبْعِينَ. (الکافی ج4 ص 2)
امام باقر علیه السلام بر اساس نقل ابوصیر فرمود: اینکه خداوند توفیق دهد که یک بار حج خانه ی خدا را بجا بیاورم برای من دلنشین تر است از اینکه بنده ای را در راه خدا آزاد کنم بعد فرمود از اینکه دو بنده را آزاد کنم هم دلنشین تر است. بعد ادامه دادند که سه و چهار و پنج، تا به ده رسیدند. یک حج برای من شیرین و گوارا تر است از آزاد کردن یک بنده سپس ادامه فرمودند: وَ مِثْلِهَا حَتَّى اِنْتَهَى إِلَى سَبْعِينَ. اگر حج بیت الله حرام را در یک کفه قرار دهند و هفتاد رقبه را آزاد کردن در کفه ی دیگر، امام صادق میفرماید آن حج دلنشین تر و سنگین تر است، هفتاد رقبه را آزاد کردن با یک حج برابری نمیکند. بعد میفرماید وَ لَأَنْ أَعُولَ أَهْلَ بَيْتٍ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ، اگر بتوانم بار زندگی یک خانواده ای از جامعه ی اسلامی را به دوش بکشم که بتوانم أُشْبِعَ جَوْعَتَهُمْ وَ أَكْسُوَ عَوْرَتَهُمْ وَ أَكُفَّ وُجُوهَهُمْ عَنِ اَلنَّاس ، گرسنگی آنان را سیر کنم، لباس بر تن آنان بپوشانم و کاری کنم این ها محتاج مردم نباشند اگر چنین توفیقی به من دست داد برای من گوارا تر از بجا آوردن یک حج است بعد فرمود: و حجه و حجه حتی انتها الی عشره، شد ده حج. اگر خانواده ای را کفیل شوم و آبروی آن ها را حفظ کنم این برای من گوارا تر و سنگین تر و شیرین تر از ده حج است و ادامه دادند وعَشَرَةٍ وَ مِثْلِهَا وَ مِثْلِهَا حَتَّى اِنْتَهَى إِلَى سَبْعِينَ. هفتاد حج در یک کفه ترازو سبک تر است از اینکه خانواده ای را تکفل کنید و مشکل آن را حل کنید. اینکه صدقه دادن و رسیدگی به مردم اهمیت دارد و برتر از قلمداد میشود، یعنی جامعه ی اسلامی را به این سمت و سو تربیت میکنند که حج در راه خدا بخش مستحب آن نسبت به رسیدگی امور اجتماعی و زندگی مردم مرجوع است که باعث شود آبروی خانواده ای در برابر دیگران محفوظ بماند و امنیت در جامعه ی اسلامی پابرجا شود.
اسناد راهبردی آلمان
سند امنیتی آلمان را بررسی میکردیم. مطالب مهمی از این سند را مورد توجه قرار دادیم. مقدماتی که در این سند بود را گفتیم، در یکی از بخش های دیگر این سند به ارزیابی تحولات و حوادث بین المللی و مسائل مهم در عرصه ی سیاست خارجی توجه شده است که به دلیل اهمیت نکاتی که در این سند آمده است ما بخش های برجسته را بیان میکنیم. در توصیفی که از تحولات بین المللی در گزاره های متفاوتی در این سند ذکر شده است، یک نکته ی مهم وجود دارد و آن اینکه امنیت در فضای بین المللی یک مفهوم شبکه ای و جمعی است. چگونه؟ یعنی از یک سو امنیت با شبکه ی گستردهای از مفاهیم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی هم پیوند خورده است. اینجور نیست که وضعیت سیاسی در کشور ها در وضعیت بدی باشد یا اقتصاد از بین برود یا اجتماع یا مسائل اجتماعی و آزادی های اجتماعی از بین برود اما امنیت وجود داشته باشد. امنیت به تک تک این ها گره خورده است. امروز در کشورهای پیرامونی ما برخی چالش اقتصادی ندارند اما بخاطر چالش اجتماعی وضعیت نا امنی دارند. وقتی به اقلیت ها توجه نمیکنند، وقتی در مناسبات اجتماعی آزادی ها را از بین میبرند یا جایی ممکن است به لحاظ اجتماعی وضع خوب است اما اقتصاد عامل آسیب شده است. اینکه میبینید ابزار تحریم اقتصادی، ابزار بر اندازی در اختیار آمریکا است، هر کشوری را که میخواهد در آن براندازی کند از ابزار اقتصاد استفاده میکند چون مفهوم اقتصاد به مفهوم امنیت گره خورده است هیچ کشوری نمیتواند با برهم ریختن اوضاع اقتصادی مردم خود را آرام نگه دارد اینکه در ایران این همه تحریم و فشار وجود دارد و جامعه تحمل و صبوری میکند، از ایمان و اعتقاد و احساس وابستگی مردم به حکومت و بسط اندیشههای دینی است. زجر و سختی هم میکشند اما تحمل میکنند. این ابزار یعنی فشار اقتصادی یا بهم زدن وضعیت سیاسی به یکدیگر با مفهوم امنیت گره خوردند. پس امنیت یک مفهوم شبکه ای و جمعی است. از یک سو با مفاهیم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم بند و درگیر است، از سوی دیگر اینکه کشورها تنها در غالب شبکه ای از تعاریف و منافع مشترک با هم میتوانند به امنیت دست پیدا کنند. هیچ کشوری نمیتواند تنها با تکیه بر توانمندی های ذاتی خود امنیت خود را محقق کند. امنیت یک مفهوم جمعی و مشترک شده است، مثل اکسیژن است که اگر در جامعه و فضا بود همه تنفس میکنند امنیت نبود همه دچار ضرر و مشکل میشوند. این اکسیژن را باید همه برای هم تولید کنند البته وقتی می گوید امنیت یک مفهوم شبکه ای و جمعی است ناامنی هم میتواند خارج از چهارچوب اراده ی کشوری از بیرون از مرزها برایش نا امنی تولید شود. نا امنی ها امروز بیشترین تأثیر را از فشار های اقتصادی و تبلیغات و عملیات روانی دارند. رسانه ها نقش بسیاری در تولید امنیت یا تولید نا امنی دارند.
نکته ی دوم تغییرات اقلیمی و وضعیت آب و هوا یک پدیده ای است که میتواند زمینه ساز فروپاشی اقتصادی و اجتماعی در کشور ها شود. تصور کنید بخاطر کاهش نزولات آسمانی یا گرم شدن و آلودگی هوا یا هر تغییر اقلیمی دیگری که وضعیت زندگی و تجمع جمعیت های انسانی را در هر نقطه از جهان که مورد تهدید قرار دهد، زمینه ساز کوچ دسته جمعی خانوار ها از یک نقطه به نقطه ی دیگر میشود. اگر جوامع در نقاط زندگی خود امکان زندگی به هر دلیل نداشته باشند چه به دلایل مشکلات اجتماعی یا اقتصادی یا تغییرات اقلیمی، باعث میشود که تجمعات بشری شناور شود این شناوری به نوعی وضعیت کشورهای برخوردار را هم دچار مشکل میکند. مثلاً فرض کنید اگر در سوریه بحران سیاسی به وجود میآید در نتیجه اش سه چهار میلیون مردم این کشور به ترکیه و چند میلیون به اروپا میروند و در نتیجه یک کشوری مثل ترکیه با برخی از کشورهای اروپایی از رهگذر حجم پناهندگان دچار مشکلات معیشتی و اجتماعی میشوند. در یکی از دیدارها وزیر وقت خارجهی ترکیه تاکید میکرد که وضعیت پناهندگان صوری در داخل خاک ترکیه حتی بر قیمت گوجه فرنگی ما اثر گذاشته است چه برسد به وضعیت نرخ و اجاره ی مسکن، و خب این به این معنا است که تغییرات اقلیمی میتواند هم چالش های کشورهای دارای مشکل را افزایش دهد هم کشورهایی که دارای مشکل مستقیم از رهگذر مهاجرت ها نیستند.
یکی دیگر از چالش هایی که در این سند برشمرده شده است اشاعه ی هسته ای و موشکی است که میگویند کشور ها خصوصاً در غرب آسیا یا کشورهای در حال توسعه تمایل به دستیابی به توانمندی هسته ای و موشکی در آن ها زیاد شده است، یکی از بحران های حوزه ی همسایگی آلمان است. آلمان در همسایگی خود و فراتر از همسایه هایش با این مشکل مواجه است. آن ها در متن سند میآورند که دولت های غرب آسیا به دلیل بلند پروازی های هسته ای جامعه ی جهانی را دچار مشکل میکنند. چرا بلند پروازی میکنند. یک حرفشان این است چون اولا از جوامع خود بیمناک هستند و احساس شکنندگی میکنند و به همین علت میل دارند احساسات عمومی را ترویج کنند و نیرو های وفادار به خود را بسیج کنند تا در چهارچوب استفاده از این مزیت روانی بتوانند امنیت داخلی خود را حفظ کنند. پس یک، دستیابی به توانمندی های هسته ای از نگاه این ها یک کاربرد داخلی دارد برای آرام کردن نا آرامی های داخلی هر کشوری. دوم میگویند کشورهایی مثل چین و روسیه، وارد رقابت های ژئوپلیتیکی گسترده ای در غرب آسیا شدند چون میخواهند این کشور ها را به نوعی با خودشان همراه کنند چون میخواهند در بین این کشور ها یارگیری کنند و در برابر آمریکا البته این عبارت را آن ها نگفتند در برابر آمریکا از کشور های غرب آسیا به نفع خودشان یارگیری کنند، به رقابت هسته ای دامن میزنند و کشور ها را تهییج میکنند که فلان تجهیزات یا زیر ساخت های هسته ای را تأمین میکنیم، وقتی اینطور شد میگویند مکانیسم های خلع سلاح و کنترل تسلیحات غیر متعارف یا برنامههایی که از تشدید رقابت های تسلیحاتی جلوگیری کند، بسیار مهم و تأثیر گذار خواهد بود و این در رویکرد آلمان باید مورد توجه قرار گیرد پس یکی به دلیل نیاز داخلی کشور ها و یکی به دلیل نیاز کشور های قدرتمند مانند چین روسیه که به هسته ای شدن جهان دامن میزنند باید از ابزار های مختلف برای مهار گرایش به تسلیحات هسته ای جلوگیری کرد. این حرف این سند هست البته یک توضیح اجمالی اینجا لازم است، در یکی از بحث ها که گذشت هم در رابطه با رویکرد فرانسه به مهار تسلیحات هسته ای یا بازدارندگی هسته ای اشاره کردیم. دلسوزی کشور هایی مثل فرانسه و آلمان نسبت به نگرانی هایی که برای گسترش سلاح های غیر متعارف ابراز میکنند این یک دلسوزی دروغ است ما البته طرفدار این نیستیم که سلاح های کشتار جمعی تکثیر شود و افزایش پیدا کند اما دلسوزی آن ها ابزاری است وقتی بحث از مهار میکنند میگویند قدرت بازدارندگی ما باید افزایش پیدا کند یعنی آلمان باید بتواند با این ابزاری که در اختیار دارد و بالای سر خود میچرخاند دنیا را بترساند.دوم اینکه اجازه ندهند کشور های دیگر چنین تسلیحاتی داشته باشند چون اگر آن ها هم داشته باشند و همین سلاح را بالای سر بچرخانند و آلمان همین سلاح را بالا سر بچرخاند خیلی خاصیتی ندارد و سوم طوری اعمال فشار روانی کنند که اگر کشوری تا حالا موفق شده چنین سلاحی در اختیار داشته باشد امکان استفاده از آن برایش فراهم نشود. در حقیقت این بازدارندگی تسلیحات هسته ای یک شعار برای حفظ برتری های نظامی کشور های قدرتمند مثل فرانسه، آلمان و آمریکا و کشور های عضو باشگاه هسته ای است. در حقیقت از این شعار زیبا استفاده ابزاری میکنند.
نکته ی بعدی که به نظر من نکته ی بسیار هوشمندانه و دقیقی است این است که روسیه به نحو بالقوه میتواند برای اروپا و آلمان یک شریک راهبردی باشد. روسیه ای که با جنگی که در اوکراین کرده است معادلات اروپایی را بهم ریخته است. شعاری را که حزب سبز ها دادند و رأی آوردند و قدرت را در آلمان بدست گرفتند یکی مقابله با خشونت و جنگ بود و یکی هم مقابله با هر چیزی که محیط زیست را دچار آلودگی بیشتر کند. این ها هم با شعار ضد جنگ وارد میدان شدند هم با شعار حفظ محیط زیست. جنگ روسیه در اوکراین باعث شد عملاً گارد اروپا و آلمان نسبت به خیلی ها بالآخره بر اساس همین تحول یعنی بروز جنگ گارد تندی شود. از طرفی محدودیت های اعمال شده در رابطه با سوخت و کاهش توانمندی های اروپا برای تأمین سوخت باعث شد که در زمستان گذشته و حتی آینده اروپاییان به سوخت فسیلی رو بیارند. معنای استفاده از سوخت فسیلی یعنی کمک به آلودگی بیشتر محیط زیست، با وجود این دو چالش بزرگ و چالش های دیگری که از رهگذر جنگ روسیه در اوکراین برای اروپا به طور عموم و برای آلمان به وجود آمده است، در سند راهبرد ملی با یک نگاه زیرکانه از تقابل مستقیم با روسیه خودداری میکنند. میگویند روسیه به نحو بالقوه میتواند برای اروپا و آلمان یک شریک راهبردی باشد اما از آنجا که کرملین در مقابله با اروپا راه مقابله میپیماید آلمان از تقویت بازدارندگی هسته ای و موشکی اتحادیه ی اروپا قویا دفاع میکند. ببینید با رخ کشیدن توان هسته ای ناتو، با پیشگیری و ممانعت از استفاده ی مثلاً قدرت های متخاصم از توان هسته ای و با جلوگیری از اشاعه ی هسته ای، این ها در حقیقت در صدد پیشبرد اهداف و سیاست های خود در مقابل کشوری مثل روسیه هستند پس کاملا پیدا است با یک نگاه احتیاط آمیز و رفتار احتیاط آمیز به صراحت اعلام میکنند کرملین در مواجه با اروپا است، راه تقابلی پیش گرفته و تخاصم میکند یعنی کرملین خصم و دشمن است. برای مقابله با دشمنی هایش از بازدارندگی هسته ای، موشکی و بازدارندگی های اتحادیه ی اروپا، همه ی استفاده ی خود را میکنند. قویا دفاع میکنند اما در عین حال به دلیل پیچیدگی مناسبات بینالمللی و روابط کشور ها با همدیگر راه را هم برای گفت و گو با مسکو باز میگذارند و در عین حال ادامه میدهند برلین معتقد است که امنیت اروپا در دراز مدت بدون مشارکت روسیه ممکن نیست یعنی باید با روسیه کنار بیاییم.
در مجموع رویکرد دولت فدرال نسبت به مسکو بازدارندگی و گفت و گوی همزمان است پس ببینید که روسیه از یک طرف متخاصم است و از یک طرف بدون مشارکت روسیه تأمین امنیت فراهم نمیشود پس ضمن متخاصم بودن میتواند شریک راهبردی در امنیت باشد این مدل و الگو از تعامل بین کشور و قدرت ها با هم نشان از پیچیدگی عمیق مناسبات امنیتی و سیاسی در حوزه های یورو و فرا آتلانتیکی و معادلات غرب آسیا دارد و در نقاط مختلف جهان این رویکرد به چشم میخورد. نکته ی بعدی با توجه به رویکرد حکومت جعلی اسراییل و لزوم حفاظت و حمایت از حق موجودیت این رژیم جعلی در برابر اعتراضات و مبارزات فلسطینی ها تأکید میکنند که یکی از اصول خدشه ناپذیر و غیر قابل تجدید نظر در سیاست امنیتی جمهوری فدرال حفاظت از این رژیم است. پس در حقیقت اینجا هم از یک خصم و دشمنی را به طور پنهان و غیر صریح نام میبرند. یک متهدی به نام رژیم صهیونسیتی دارند و هر تهدیدی برای آن رژیم را متوجه خود میدانند و حفاظت از حق موجودیت اسراییل را بر خود لازم و آن را به عنوان اصول خدشه ناپذیر تلقی میکنند و میگویند ما در این زمینه ایستادگی میکنیم. یعنی آلمان یک تهدیدی به اسم مبارزات فلسطینی در حوزه ی نفوذ خود دارد هرکسی به امنیت رژیم صهیونسیتی تعرض کند میخواهد فلسطینی یا ایرانی یا لبنانی باشد. این هم یکی از ادراکاتی است که در این سند مورد توجه قرار گرفته است.
یک موضوع دیگری که مورد توجه است چند قطبی شدن جهان و انتقال مرکز قدرت به هند پاسیفیک است که راجع به هند و پاسیفیک در راهبرد فرانسه اشاراتی شد که این موقعیت ژئوپولتیکی میتواند نقطه ی نزاع یا سرزمین یا عرصه نزاع بین چین و آمریکا و متحدان آن باشد، از این جهت اهمیت دارد که به طور روز افزون به اعتلاف ها و تحولات و سازمان های منطقه ای این حوزه توجه خاص شود، سازمان هایی مثل پیمان شانگهای این ها امنیت پیدا میکنند که در تقابل با غرب موضع نگیرند اگر در تقابل با غرب موضع بگیرند یعنی با چین هم پیمان شدند. اگر خنثی باشند که نه به نفع چین و آمریکا باشند این کف مطلوبیت اروپاییان است و اگر بتوانند این ها را در تقابل با چین تحریک کنند این وضعیت بهتری برای آنان دامن زده است.
یک نکته ی دیگری هم که به نظرم مهم است این را باید مد نظر قرار داشته باشیم این است که کشوری مثل آلمان که قدرت و تسلط دارد و یک پارچگی سرزمینی مورد تأکیدش است و چهارمین قدرت جهان به حساب میآید از جنگ ترکیبی به عنوان یک واقعیت مهیب یاد میکند. جنگ ترکیبی یعنی آنجا که اقتصاد در کنار مسائل اجتماعی و دیگر مسائل مثلاً معیشتی و در کنار مسائل فرهنگی از هر طرف بتوانند علیه کشور هدف استفاده کنند، یاد میکند. جنگ ترکیبی یک واقعیت مهیب است که تلویحا اشاره میکند آلمان هم میتواند هدف چنین جنگ ترکیبی باشد، که این جنگ ترکیبی یا هیبریدی توانسته مرز اشکار میان جنگ و صلح را مخدوش کند. البته قابل تشخیص نیست که چه کسی با چه کسی میجنگد و صلح میکند. کشور ها به هم با روی خوش نگاه میکنند علیه هم اسلحه نمیکشند به سمت هم موشک پرتاب نمیکنند. مرز های هم را مورد بی احترامی قرار نمیدهند از مرز ها تجاوز نخواهند کرد اما باهم میجنگند به طور پنهان و زیر پوستی. مباحث مربوط به جنگ هیبریدی و زیر پوستی به تفصیل در فقه جنگ نرم در ایام تحصیلی مورد توجه قرار دادیم و ادامه خواهیم داد. در این سند می گویند که جنگ ترکیبی از سوی دشمنان لیبرال دموکراسی با تکیه بر حمله ی سایبری، (حمله ی سایبری یا اقدام در فضای سایبری یکی از اقدام های جنگ ترکیبی است) و انتشار اطلاعات مخدوش و دروغین، شایعه سازی، (این روزها مثلاً میبینید برای پیش بردن حرف خود شایعاتی را از زبان مقامات کشور ها منتشر میکنند، فلان رییس جمهور این را گفت فلان مدیر حوزه آن را گفت فلان رییس دانشگاه این را گفت وقتی میبینید که همه ی این حرف ها دروغ و فیک است) تلاش میکنند که اعتماد به نفس و اعتماد جوامع به دولت ها را از بین ببرند با این کار زیر ساخت های حیاتی و قدرت کشور ها را تعقیب میکنند البته در این سند از کشور ها نام نمیبرند وضعیت امنیتی آلمان را میگوید، میگوید با اطلاعات دروغ و مخدوش از میان بردن اعتماد به نفس و اتحاد در جامعه ی هدف و هجوم به زیر ساخت های حیاتی کشور، امنیت شهروندان ما را هدف قرار دادند یعنی ما آماج هدف جنگ ترکیبی هستیم. خب جنگ ترکیبی از چه کشوری متوجه آلمان است؟ به نظر شما کشور های عقب مانده ای در مناطق دور دست دنیا هجوم سایبری به آلمان میبرند یا کشور های رقیب خود در اروپا؟ طبیعی است کشور های رقیب و توانمند در حوزه ی اروپا و غیر اروپا این هجوم را میبرند پس یکی دیگر از تهدیدات و خصومت هایی که در حق آلمان ایجاد میشود هجوم جنگ ترکیبی است که با استفاده از حملات سایبری و اطلاعات دروغین و جنگ روانی امنیت جوامع را هدف قرار میدهند.
در این سند تأکید می کنند که تجهیز زیر ساخت های آلمان برای مقابله با تهدیدات ترکیبی یا همان جنگ هیبریدی یک ضرورت آشکار دسته جمعی است. پس رویکرد آلمان کاملاً باید هوشمندانه زیر ساخت های خود را تقویت کند که چنین خصومت هایی را میتواند پاسخ دهد.