درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/04/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /راهبردهای دشمن شناسی

 

حدیث خوانی

عن رسول الله ص قال: أَلَا وَ إِنَّ أَفْضَلَ النَّاسِ عَبْدٌ أَخَذَ فِي‌ الدُّنْيَا الْكَفَافَ‌ وَ صَاحَبَ فِيهَا الْعَفَافَ وَ تَزَوَّدَ لِلرَّحِيلِ وَ تَأَهَّبَ لِلْمَسِير.[1]

پیامبر گرامی اسلام چهار نکته برای معرفی افضل الناس عنوان کردند: کسی که از دنیا به اندازه‌ی نیاز برای دنیا توشه بردارد. حرص زدن در دنیا برای جمع اموال ممدوح نیست، مذموم است کسی که به اندازه‌ی نیاز برای خود لازم و کافی می‌داند، حتماً حرص را کنار می‌گذارد. کسی که حریص هست و با ولع به دنبال جمع اموال بیش از نیازش است، طبیعتاً ممکن است در حق دیگران مداخله یا ظلمی داشته باشد، کلاه برداری کند، برای اینکه جمع اموال کند، دروغ بگوید اما اگر به اندازه‌ی کفاف خواست، مثل آدم های قانع روزگار، بسیار از طبع بلندی برخوردارند، منیع الطبع رفتار می‌کنند و نسبت به دنیا رفتار سیرگونه‌ای دارند‌، این أفضل الناس است. افضل الناس کسی است که مصاحب و همراه با عفت است. عفیف بودن چه در مرد یا زن، کمک می‌کند که انسان بهترین انسان های روزگار باشد. اگر شما امانتی داری دست هرکسی نمی‌سپارید، انسان امانت خود را به فرد معتبر و ناموس خود را دست فرد عفیف می‌سپارد، زیرا بهترین انسان روزگار است و مورد اعتماد است. کسی که حد کفاف بردارد، عفیف باشد و نه تجاوز و تعدی در حقوق مادی دیگران کند نه تعدی در حقوق معنوی دیگران کند، اگر بتواند برای سفر آخرت خود توشه بدارد فردی که از دنیا به اندازه‌ی کفاف برداشت و از دنیا عفیف بود و توشه هم به اندازه‌ی کافی برای آخرت برداشت و آماده بود که هر موقع بانگ جرس برآمد، کار عقب مانده نداشته باشد این بهترین انسان روزگار است. در حد کفاف و عفاف از این دنیا برای آخرت توشه گرفتن و آماده برای انتقال شویم. بار ها من در مشابه این روایات عرض کردم که این روایات دستور العمل هایی برای امنیت اجتماعی است. ملاحظه بفرمایید اگر کسی در دنیا حریص نبود، به حد کفایت خود قانع بود، عفیف بود و چشم و دست و گوش و زبانش در حق دیگران ظلم نکرد و کسی که برای آخرت توشه برمی‌دارد و آماده ی سفر آخرت است به امنیت اجتماعی دیگران دست درازی نخواهد کرد.

محور های دو سند صهیونیستی

در جلسات گذشته دو سند راهبردی امنیتی رژیم صهیونسیتی را به عنوان تجربه ی بشری برای دشمن شناسی و مقابله با دشمن مورد بررسی قرار دادیم. یکی از این دو سند مربوط به اطلاعات ارتش یک نهاد نظامی و رسمی و یکی هم مربوط به یک مرکز تحقیقاتی و پژوهشی است. قبلاً هم عرض کردیم رژیم صهیونسیتی یک رژیم بحرانزی است یعنی زندگی آن در بحران است زیرا این رژیم مثل دزد های سر گردنه است. دزد سر گردنه همواره چشم می‌چرخاند که از یک طرف سوژه ای برای هجوم پیدا می‌کند، از طرف دیگر توجه می‌کند که قشون دولتی هجوم نیاورند که بخواهند بساط او را جمع کنند. یک نظام اشغالگر همواره احساس می‌کند روی کوهی در باروت زندگی می‌کند و هر لحظه احساس می‌کند ممکن است به کوچک ترین بهانه‌ای کوه باروت منفجر شود. تک تک مردم سرزمین اشغالی، فلسطینی هایی که وطن اصلی شان آنجا است دشمن رژیم صهیونسیتی هستند. در گذشته کشور های عربی از مردم حمایت عملی می‌کردند اما رفته رفته حامی رژیم صهیونسیتی شدند. مردم بی پناه فلسطین در بین حکومت ها حامی ندارند عده ای رسماً می‌گویند حمایت نمی‌کنیم، عده ای می‌گویند هم با شما هم با دولت صهیونیستی مجبوریم همکاری کنیم، عده ای به زبان چیزی نمی‌گویند اما در عمل به رژیم صهیونسیتی کمک می‌کنند عملا چیزی دست مردم فلسطین برای مقابله با رژیم صهیونسیتی را نمی‌گیرد. مردم فلسطین قاطعانه دارند مبارزه می‌کنند، از کشور های هم جوار حزب الله لبنان، به عنوان نهاد مردمی و یک گروه مقاومت از فلسطین حمایت می‌کند و از دولت های پیرامونی سوریه هم قبل از جنگ حمایت خوبی داشت، اما در جنگ های ده دوازده سال اخیر درونگرا شد، اما ایران همچنان از مبارزان فلسطینی حمایت می‌کند و اعلام می‌کند که ما دشمن رژیم صهیونسیتی هستیم. رژیم صهیونسیتی هم در اسناد راهبردی خود همواره به دشمنی ایران و هم پیمانان ایران اذعان می‌کند و خط و نشان هایی می‌کشد. همه ساله در راهبردها مطابق با وضعیتی که هست رویکردهای خصمانه‌ای را علیه ایران و جبهه‌ی مقاومت و هم پیمانان ایران اتخاذ می‌کند در این دو سند هم که ما بررسی کردیم چند محور را استخراج کردیم که قابل توجه است به نظرم هفت محور هست که به عنوان جمع بندی مباحث گذشته مورد توجه قرار می‌دهیم.

1- دشمن شناسی در اسناد راهبردی این رژیم بسیار زیرکانه و ماهرانه صورت می‌گیرد، یعنی این نکاتی که مطرح می‌شود اینطور نیست که ذهنی بگویند، مجموعه‌ی اطلاعاتی که در طول سال جمع می‌کنند شبکه‌های جاسوسی، رسمی، فنی، اطلاعات ماهواره‌ای و اطلاعاتی که از کشورهای هم پیمان می‌گیرند همه‌ی این ها را به انبوهی از اطلاعات تبدیل می‌کنند بعد همه‌ی این ها را کنار هم می‌گذارند سپس توان دشمن را ارزیابی می‌کنند مثلاً یکی از ظرفیت هایی که این ها مورد توجه قرار دادند با مطالعات دقیق این کانال های زیر زمینی است که در یک مقطعی مثلاً در غزه مورد استفاده قرار گرفته و الان هم می‌گیرد یا تونل هایی که از صحرای سینا، فلسطینی ها ایجاد کردند و تا جنوب مناطق فلسطین از آن عبور می‌کردند، دارو و بیمار را از آنجا تردد می‌دادند. رژیم صهیونسیتی سعی کرد همه‌ی این ها را خوب بشناسد زیرا این ها توانمندی عملیاتی برای مبارزان فلسطینی شده بود البته نتوانستند تونل های درون غزه را مهار کنند اما تونل هایی که در منطقه‌ی سینا با مرز های فلسطین هست به کمک مصر محدود کردند. این دشمن شناسی و شناخت زیر ساخت های قدرت در این اسناد راهبردی با مهارت و زیرکانه انجام شده است، تمام ظرفیت های خصمانه را کاملاً شناسایی می‌کنند و همانطور که مشاهده کردید و در این دو سند دیدید، برای مهار هر یک از این توانمندی ها توصیه های کاربردی، اجرایی و راهبردی در سطوح مختلف دارند.

2- از منظر اسناد راهبردی منتشر شده که مورد مطالعه قرار دادیم کانون دشمنی و تهدیدات خارجی رژیم صهیونسیتی، جمهوری اسلامی و هم پیمانان جمهوری اسلامی است. ایران، حزب الله، نظام سوریه و از گروه های دیگری که عنوان نیابتی یاد کردند یعنی گروه های مختلفی که بخاطر اعتقادات دینی پای نظام اسلامی و ارزش های نظام دینی ایستادند و با رژیم صهیونسیتی مبارزه می‌کنند، مجموعه ی این ها را دشمن راهبردی خود قلمداد می‌کنند. یعنی کانون تهدید از اینجا برای آن ها سرچشمه می‌گیرد. رژیم صهیونسیتی ایران را که دشمن قلمداد می‌کند، می‌گوید برای موفق شدن و مهار ایران نیاز راهبردی به آمریکا مبرم است. فاصله گرفتن از رژیم آمریکا و کاخ سفید در متن همین سند به عنوان یک تهدید قلمداد شده است، یعنی همانطور که ایران دشمن است فاصله گرفتن از ایالات متحده آمریکا هم یک تهدید بزرگ است.

3- استفاده از هر ابزاری برای مهار ایران را در این اسناد راهبردی مجاز قلمداد کردند. در بخشی از بندها که ملاحظه کردید تأکید می‌کنند خارج از چهارچوب مربوط به مذاکرات برجامی و توافقات مربوط به هسته‌ای، باید به ایران بخاطر مسائل حقوق بشری فشار بیاوریم یعنی یک چیزی را جعل می‌کنند به اسم عدم پایبندی به حقوق بشر همین را مبنا قرار می‌دهند که علیه ایران فشار بیاورند. اگر واقعاً مقابله با اغتشاش کاری غیر مغایر با حقوق بشر است امروز همه‌ی دنیا درگیر اعتراض است، یعنی یک مرحله کمتر از اغتشاشات اما در همین رژیم صهیونسیتی و فرانسه و آلمان و آمریکا اعتراضات را سرکوب می‌کنند، خب اگر اینطور باشد که مغایر حقوق بشر است خود این ها بیشتر این کار را می‌کنند اما یک اعتراضات حساب شده و هدایت شده را دامن می‌زنند و به وسیله‌ی تلویزیون های ماهواره ای تشویق می‌کنند و آن را جرم انگاری می‌کنند و بر اساس آن می‌گویند باید تحریم ها علیه ایران افزایش پیدا کنند. در حالی که خودشان اشغالگر هستند خشونت گرا و حامی تروریست هستند و با نقض حقوق بشر معترضان را سرکوب می‌کنند و رسماً اعلام می‌کنند از این حربه برای فشار سیاسی علیه نظام اسلامی ایران بهره برداری می‌کنند.

4- تنظیم کنندگان این سند مبتنی بر رفتار چند لایه‌ی این رژیم در حوزه‌ی سیاست خارجی،از یک طرف بر ضرورت هم پیمانی با ایالات متحده آمریکا پافشاری می‌کنند اما همزمان می‌گویند لازم و ضروری است روابط خود را با چین که رقیب سرسخت آمریکا در حوزه های اقتصادی و راهبردی هست، به عنوان شریک تجاری حفظ کنیم یعنی هم شریک دزد و هم رفیق قافله هستند. تأکید می‌کنند ما از اوکراین حمایت می‌کنیم. رسما هم این را اعلام می‌کنند اما در عین حال می‌گویند به دلیل وجود محدودیت های راهبردی باید روابط خود را با روسیه حفظ کنیم. امروز دشمن رژیم صهیونسیتی ایران و روسیه هم پیمان ایران است. علی القاعده باید با روسیه گارد داشته باشند اما برای اینکه مناسبات بین ایران و روسیه به انتها نرسد سعی می‌کنند دوستی و رفاقت با روسیه را ادامه دهند، که از همراهی روسیه در آینده با ایران جلوگیری کنند.

5- تمرکز بر حزب الله لبنان و لزوم ایجاد آمادگی در برابر کنش نظامی حزب الله، که به عنوان یک دشمن موثر در این اسناد شناخته شده است، می‌گویند هر لحظه ممکن است حزب الله اقدام نظامی کند و امروز آنان در برابر این اقدام نظامی منفعل هستند. اختلافاتی که سر حوزه های نفتی در چند ماه گذشته به الان ادامه داشت تا سر حد جنگ جلو رفت. حزب الله پهپاد فرستاد و آن ها را مورد هدف قرار دادند و گفتند اگر کشتی آن ها بخواهد پهلو بگیرد و نفت استخراج کند کشتی را خواهند زد و می‌زدند. رژیم صهیونسیتی اگر وارد معرکه شود حتماً باید وارد جنگ شود، سپس پیروز نمی‌شود و بساط آن بهم می‌خورد پس کوتاه آمد. آن ها در مقابل اقدام نظامی حزب الله آسیب پذیر هستند اما در عین حال ضمن تمرکز پذیری می‌گویند باید اقدامات سیاسی و اقتصادی را علیه حزب‌الله در لبنان گسترش دهیم. بحران اقتصادی را به حزب الله وصل می‌کنند و سایر طوائف را علیه حزب‌الله بسیج می‌کنند. برای تحقق این مسئله کما اینکه دیدید با صراحت از دخالت در امور داخلی لبنان با به کار گیری عناصری در داخل لبنان تاکید کردند. این با هیچ کجای منطق در دنیا سازگار نیست که رسماً دخالت کنند و رسماً آن را بگویند. گفتند با استفاده از عملیات پنهان یعنی ترور و بهره گیری از عناصر داخلی یعنی نفوذ، به دنبال محدود کردن حزب الله هستیم ما این مباحث را بیان نمی‌کنیم برای اینکه بخواهیم وضعیت سیاسی بین جریان حزب الله یا ایران یا رژیم صهیونسیتی را بگوییم. تمرکز ما روی این است که ببینید با چه ظرافت و دقتی نقاط قوت حزب الله را به عنوان یک دشمن مورد توجه قرار می‌دهند و برای مقابله طراحی می‌کنند، می‌گویند ما برای مقابله از هر ظرفیتی هم آمادگی نظامی و دخالت در امور سیاسی و اقتصادی و هم به کارگیری از ظرفیت افراد لبنانی برای تضعیف حزب‌الله، هم عملیات پنهان و ترور و عملیات نفوذ، استفاده می‌کنیم. در جمع بندی این نکته هم مورد توجه بود که برای مقابله با توانمندی ایران در محیط امنیتی خود، رژیم صهیونسیتی بر دامن زدن به بحران داخلی سوریه و حمایت از جریان های تروریستی مستقر در خاک سوریه تصریح می‌کند، گفتند نباید اجازه دهیم بحران داخلی سوریه فروکش کند. در طول سال های ۲۰۱۱ به بعد که گروه های تروریستی در سوریه فعال شدند خب این ها دائما با جبهه النصره در تماس بودند. مجروحان این ها را در مناطق سرزمین اشغالی برای مداوا بردند و به این ها امکانات و پول و تجهیزات دادند که سوریه را بشکنند اما سوریه با لطف خدا و حمایت جمهوری اسلامی ایران ایستاد و جبهه‌ی مقاومت منسجم باقی ماند. الان که این جبهه منسجم است خط ارتباطی بین ایران و عراق و سوریه و لبنان متصل است، دنبال این هستند که این کشور ها و جمهوری اسلامی را در معادلات داخلی سرگرم کنند. یعنی اگر درگیری بین نظام سوریه و ادلب یا درگیری با کرد ها در شرق فرات افزایش پیدا کند برای این ها مطلوب است. یک جمله‌ی دیگری که در این راهبرد ها بود و باید مورد توجه قرار بگیرد و ناشی از حس خصمانه و دشمنانه‌ی آنها است، این است که با کشور های همسایه‌ی ایران در غالب توافق ابراهیم در صدد تقویت همکاری هستند. این طرح یا توافق ابراهیم، توافقی است که در آمریکا امضاء شد و طی آن قرار است مثلاً یکی پس از دیگری کشورهای عربی به این توافق افزوده شوند. امارات و بحرین آغاز کردند و ارتباطات تجاری و غیر تجاری و فرهنگی خود را شروع کردند، رسماً هیئت های صهیونسیتی به پایتخت این دو کشور تردد کردند. موضوع همکاری با کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس اگر برایشان موضوعیت هم داشته باشد، چون یک کشوری در غرب آسیا هستند که بنا بر تعدی و تجاوز داشتند ولی ارتباط قوی نداشتند و در گوشه ی ازلت بودند اما حالا ارتباطاتی برقرار کردند و دوست دارند با همه‌ی کشور های منطقه ارتباط بگیرند و عادی سازی کنند. اما این موضوعیت در دل خود یک طریقیت دارد و آن این است با رفیق شدن و نزدیک شدن با کشور های همسایه‌ی ایران می‌خواهند حلقه‌ی محاصره را تنگ کنند و این را رسماً اعلام می‌کنند که ارتباط با کشور های پیرامون ایران یک زمین حاصلخیز درست می‌کند که بهترین فرصت های اقتصادی و نظامی را برای این رژیم علیه ایران فراهم می‌کند. ببینید همه‌ی این اقدامات و رویکرد ها و راهبرد ها برای این است که دشمنی مانند ایران و هم پیمانانش را مهار کنند، دیدید که چقدر دقیق ظرفیت ها و توانمندی‌های ایران و مسیر هایی که ممکن است ایران طی کند را آنالیز کردند تا این را به موقع علیه ایران استفاده کنند.

این یک تجربه‌ی بشری درباره‌ی دشمن شناسی است. یک کشور کوچکی که بر یک انبوهی از مواد منفجره‌ی ناهمساز بنا شده و بر روی غضب مردم خیمه زده و هر لحظه ممکن است غضب مردم مثل کوهی از آتش نشان منفجر شود و نظام را از بین ببرد. این نظام باید تلاش کند دشمنان خود را بشناسد، که می‌بینید خوب می‌شناسد و تدقیق و آنالیز می‌کند و متناسب با آن رفتار خود را تنظیم می‌کند. دیدید که این کشور که دشمن نظام اسلامی ایران است، چگونه نسبت به دشمن شناسی خود با دقت تمرکز کرده است، چه دشمن داخلی یا خارجی و از هر ظرفیتی برای مقابله با چنین دشمن و دشمنانی در سیاست خارجی خود استفاده می‌کند. در هیچ سفری نیست که مقامات رژیم صهیونسیتی سفر کنند و در ملاقات با مخاطبان خود نامی از تهدید ایران نیاورند و تلاش برای اعمال فشار در ایران نکنند و برای مهار ظرفیت های ایران برنامه ریزی مشترک نکنند. همه‌ی سیاست خارجی رژیم صهیونسیتی مبتنی بر ایران ستیزی است، یعنی دشمن خود را جدی گرفتند و سعی می‌کنند در حوزه‌ی سیاست خارجی از ظرفیت ها برای مقابله با این دشمن استفاده کنند. دیدید که اولویت های سیاست خارجی خود را منطبق با این تهدید اساسی مدیریت می‌کنند، این دشمن شناسی مبتنی بر تجربه ی بشری در یک نظامی که بحرانزی است. ما هم با استفاده از منابع اسلامی و ادله‌ی لفظی در گذشته هم بحث کردیم و می‌گوییم راجع به دشمن باید در سیاست خارجی هوشمند بود باید دشمن و کید آن را شناخت و متناسب با کید آن برایش طراحی داشت همانطور که تجربه‌ی بشری در راهبرد های امنیتی آنها در عرصه‌های سیاست خارجی به دشمن توجه دارد و برای مقابله با دشمن طراحی دارد.

این تجربه ی رژیم صهیونسیتی بود.

انشاالله در جلسات بعد تجربیات سایر کشور ها را بیان می‌کنیم

 


[1] بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج74، ص179.