درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/04/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /راهبردهای دشمن شناسی

 

حدیث خوانی

عن علی بن ابی طالب علیه السلام قال: هَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع عَلَى آدَمَ فَقَالَ يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلاَثٍ فَاخْتَرْ وَاحِدَةً وَ دَعِ اِثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ وَ مَا اَلثَّلاَثُ يَا جَبْرَئِيلُ قَالَ اَلْعَقْلُ وَ اَلْحَيَاءُ وَ اَلدِّينُ قَالَ آدَمُ فَإِنِّي قَدِ اِخْتَرْتُ اَلْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ اَلدِّينِ اِنْصَرِفَا فَقَالاَ يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ اَلْعَقْلِ حَيْثُمَا كَانَ قَالَ جَبْرَئِيلُ فَشَأْنَكُمَا وَ عَرَجَ.[1]

جناب جبرییل بر حضرت آدم نازل شد و در محضر حضرت ابراهیم فرمود: سه هدیه برای تو آوردم و موظف هستم جناب حضرت آدم را مخیر کنم که یکی از این سه هدیه را انتخاب کند، یکی را انتخاب کن و دوتای دیگر را رها کن. جناب آدم سوال کرد: این سه چیست؟ این ها را معرفی کن. جناب جبرییل فرمود: یکی از این سه چیز عقل و خرد ورزی و دوم حیا و سومی دین است. عقل ارزش انسان و جایگاه او را بالا می‌برد کسی که از نعمت و از ارزش عقل برخوردار است، جایگاه برتر را دارد، عقل مایه‌ی بلوغ انسان است انسانی که بالغ نشده باشد اجری ندارد. اعمال و رفتار انسان منطبق با عقل ارزش پیدا می‌کند. حیا زینت انسان است. انسان بدون حیا هر مقدار هم که از نعمت عقل برخوردار باشد، در جامعه فاقد زینت و ارزش های والا است. دین مسیر زندگی انسان را تعیین می‌کند. وقتی آدم نگاه به این سه حقیقت کردو از بین این ها عقل را انتخاب کرد، جناب جبرییل همانطور که مأمور بود عقل را هدیه کرد و خطاب به حیا و دین گفت: شما ها دنبال کار خود بروید. بعد از این داد و ستد، حیا و دین رو به جناب جبرییل کردند که یا جبرییل: ما مأموریت داریم که همواره با عقل باشیم وقتی تو عقل را نزد حضرت آدم هدیه دادی و او عقل را انتخاب کرد، ماهم به آن ملحق و در کنار او هستیم. جبرییل آن ها را به حال خود در کنار عقل راحت گذاشت و گفت اختیار با خودتان است و به آسمان عروج کرد. فردی که از نعمت عقل برخوردار است خط‌کش عقل به او حیا را تقدیم می‌کند و خط کش عقل به او دین داری را نشان می‌دهد. فردی که فاقد عقل است، حیا و دین او کامل نیست.

بررسی اسناد راهبردی اسراییل

در بحث دشمن شناسی آیات و روایاتی را بررسی کردیم که مربوط به وجوب و لزوم دشمن شناسی و ضرورت هوشمندی در برخورد با دشمن خصوصاً در حوزه‌های سیاست خارجی و عرصه های فعالیت دیپلماتیک بود. بعد از این آیات و روایات اشاره کردیم که ضرورت مقابله و مبارزه با دشمن یک امر عقلی است بلکه ادعا کردیم طبعی است. برای تقویت عقلانی بودن ضرورت دشمن شناسی، سیره ی عقلا و اهل فن را مورد توجه قرار دادیم. قرار شد اسناد راهبردی برخی کشور ها در حوزه‌ی سیاست خارجی، آنجا که مربوط به شناخت و مقابله با دشمن هست را مورد توجه قرار دهیم و از این ها به عنوان تجربه‌ی بشری کمک بگیریم که این رفتار یعنی دشمن شناسی و مقابله با دشمن در بین همه‌ی عقلای دنیا ساری و جاری است. به عنوان تجربه‌ی بشری رفتار حکومت ها را در مقابله با تهدید و دشمن ارزیابی می‌کنیم.

گفتیم در ارزیابی اسناد راهبردی رژیم صهیونسیتی، ایران به عنوان اصلی ترین خطر و تهدید برای این رژیم شناخته شده است. اینکه ما دشمن هستیم یا نیستیم یک امر است و اینکه آنان چه تحلیلی از ایران در جایگاه دشمن دارند یک امر دیگری است. بنابراین ایران در اسناد راهبردی و در فهم راهبردی و در ادبیات سیاسی این رژیم به عنوان یک دشمن قوی معرفی شده است، از همین لحاظ به طور مستمر ایران را رصد می کنند، رفتار ایران را تجزیه تحلیل می‌کنند مخصوصا رفتار ایران در حوزه ی سیاست خارجی یا اموری که به نوعی در امنیت آن ها اثر گذار است. آن ها به تحلیل یا آنالیز توانمندی ها و ضعف های ایران به طور مستمر می‌پردازند. توانایی های ایران را مورد شناسایی قرار می‌دهند و با رویکرد جاسوسی گسترده در پی کسب اطلاعات از توانمندی ها و پیشرفت های نظامی ایران هستند، از پیشرفت صنعت هسته‌ای ایران تحقیق می‌کنند. فناوری های نوین در عرصه های مختلف در ایران را مورد مداقه قرار داده و زیر ذره بین دارند، زیرا می‌خواهند خود را در برابر این توانمندی ها واکسینه کنند. مثلاً در برابر توان موشکی و قدرت نقطه زنی موشک های ایران تجهیزات رد گیری خود را تقویت می‌کنند. سامانه ی گنبد آهنین را با هزینه های بسیار بالا خریداری و منتقل و نصب کردند و آزمایش کردند البته در آزمایش موفق نبودند به این دلیل که موشک های نقطه زن در یک شب مثلا وقتی گروه های مقاومت سه هزار موشک را به سمت سرزمین های اشغالی، روانه کردند، بیش از هفتاد درصد آن ها به زمین اصابت کرد، یعنی سامانه نتوانست این ها را در آسمان کنترل و مهار کند اما آن ها سامانه ی گنبد آهنین را نصب و فعال کردند. سعی می‌کنند ضریب صیانتی و حفاظتی مراکز حساس خود مانند پایگاه های نظامی، سایبری و مراکز هسته ای در دیمونا و صحرای نقب(بدو النقب) را افزایش دهند تا در برابر هجوم احتمالی ایران یا در امان باشند یا خسارت کمتری ببینند پس شناخت و شناسایی توانمندی دشمن این سود را دارد. وقتی توانمندی های حریف را شناختی، می‌توانی خود را در امان نگه داری و خود را به وسایلی تجهیز کنی که در لحظه ی خطر کمک کند.

نسبت به شناخت چالش های امنیتی و نقاط ضعف جمهوری اسلامی هم با حساسیت بالا تلاش می‌کنند که اطلاعات کسب کنند و بشناسند وقتی می‌گوییم کسب اطلاعات، یعنی شناسایی، وقتی می‌گوییم ایران دشمن است یعنی ایران و قدرت ها و چالش ها و نحوه ی مهار آن ها را بشناسند که وقتی شناختند با استفاده از یک غفلت از همان ناحیه به ایران یا هر دشمنی هجوم بیاورند. بعضی از وقت ها هم برای به نمایش گذاشتن قدرت نفوذ مثلاً با یک اقدام تروریستی در خیابان های تهران مثلاً شهید صیادی را هدف قرار می‌دهند فخری زاده را هدف قرار می‌دهند. با این روش اعمال خصومت و قدرت نمایی می‌کنند بعضی وقت ها هم با این قدرت نمایی، مصرف داخلی برای آن ها دارد و استفاده در کنشگری های رقابت های داخلی دارد. چرا این تمرکز راهبردی از سوی رژیم صهیونسیتی علیه ایران وجود دارد؟ زیرا از نظر آنان ایران جدی ترین تهدید و اصلی ترین دشمن برای این رژیم محسوب می‌شود. از آنجا که پیشرفت های برنامه‌ی هسته‌ای ایران برای آن ها خطرناک است و از آن جا که رژیم صهیونسیتی یک کیان جعلی و اشغالگر است و نسبت به سایر کیان ها در دنیا احساس ناامنی بیشتر و عمیق تر دارد تلاش می‌کند نقاط آسیب یا تهدید را از سوی سایر کشورها درباره‌ی خود به دقت شناسایی کند. جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرده است ما اسراییل را زیر پا له می‌کنیم و خاک آن را چون یک کیان جعلی است به طوبره می‌کشیم بنابراین او می‌گوید ایران دشمن است لذا هم توانمندی، هم نقاط ضعف ایران را رصد می‌کند. از نظر این رژیم وقتی دشمن خارجی در کنار تهدید امنیتی داخلی با هم هم افزایی کنند مثل اینکه آن ها می‌گویند ایران و حزب‌الله از خارج و گروه های جهاد و فلسطین از داخل باهم حمله می‌کنند در کنار آن دو قطبی جدیدی در داخل مناطق ۴۸ ایجاد شده است که درگیری خود صهیونیست ها باهم است، این ضریب ناامنی آنان را افزایش داده است. این رژیم در جدول تهدیدات و دشمنی های خود همواره نام گروه های مبارز و مقاومت فلسطینی را برجسته می‌کند. با ارزیابی هایی که الان می‌شود وضعیت فعلی این رژیم علاوه بر مواجه بودن با تهدیدات و دشمن های خارجی که به آن اشاره شد و گروه های فلسطینی که در بخشی از سرزمین های اشغالی مبارزه می‌کنند، از یک دو قطبی و چالش سیاسی در داخل هم رنج می‌برد. این ها را در اسناد راهبردی به عنوان تهدیدات راهبردی در سال ۲۰۲۳ یاد کردند.

ما بخشی از بندهای مربوط به تهدیدات این رژیم را از روی سند منتشر شده در اندیشکده ی مطالعات امنیت ملی این رژیم نقل کردیم. امروز هم به برخی از بند هایی که مربوط به جامعه ی دوقطبی است، اشاره می‌کنیم. برای اینکه در ذهن شریف شما باشد این دو قطبی که الان در رژیم صهیونسیتی وجود دارد که خیلی حائز اهمیت است و همه ی سیاستمداران در داخل و خارج این رژیم به آن توجه کردند، منشأش به تلاش دولت کنونی برای اجرای اصلاحات در ساختار سیستم قضایی این کشور بر می گردد. سیستم قضایی کشور صهیونیست کنونی یک نوع سلطه‌ای بر رفتار دولت دارد یک جاهایی می‌تواند نظارت کند و حق وتو در تصمیمات دستگاه اجرایی این رژیم دارد. دولت کنونی چون از این وضعیت ناراضی است و سلطه‌ی قضا را در مسیر خود مانع یکه تازی هایش می‌داند تصمیم گرفت با یک اقدام قانونی اختیارات دستگاه قضایی را کاهش دهد. اسم این اقدام را اصلاحات قضایی گذاشت. برای اینکه این اصلاحات فضایی شود، یک کمیته ی سه نفره با مشارکت قائم مقام نخست وزیر، وزیر دادگستری و رییس کمیته ی قانون اساسی از کنیست که الان با هم هم عقیده و نزدیک هستند آوردند پیشنهاد هایی در بسته‌ی قانونی مطرح کردند که نتیجه ی اجرا و تصویب و اجرای این پیشنهادات این خواهد شد که نفوذ قوه‌ی قضاییه بر سیستم سیاسی و اجرایی کشور کاهش پیدا می‌کند. در نتیجه‌ی این کاهش نظام سیاسی فعلی می‌تواند بدون ممانعت از سوی دیوان عالی، اهداف خود را پیش ببرد. انتصابات قضایی که نهایتاً به کمیته‌ی عالی می رسد را در آن دستکاری می‌کنند. برای دستکاری در سیستم قضایی و برای کاهش سلطه‌ی قضا بر رفتار دستگاه اجرایی و نفوذ کامل نخست وزیر بر همه ی امور، اصلاحات را انجام می‌دهند. افکار جامعه هم با این مخالف است بخش های سیاسی هم به این گره خوردند و در یک شرایط سختی امروز کنش و واکنش سیاسی در سمت و سوی این اصلاحات علیه دولت نتانیاهو شکل گرفته و ادامه دارد.

این چالش ها جامعه‌ی صهیونیستی را دو قطبی کرده است. در گزارش اندیشکده‌ی مطالعات سیاسی اینطور مطرح می‌شود که این دوقطبی شدن باعث می‌شود تاب آورهای اجتماعی را تضعیف کند. شما ملاحظه کنید اگر در همین وضعیت که این بحران است یک جنگی مجدداً با حزب‌الله یا جنگی با غزه و با گروه های فلسطینی آغاز شود، جامعه‌ی اسراییلی که درگیر مسائل خود است، از آن طرف درگیر یک جنگ می‌شود لذا می‌گویند تاب آوری اجتماعی کاهش پیدا می کند و یک عنصر منفی در توانمندی های داخلی است و باید با این مقابله کرد و در این گزارش راهبردی آمده است که از رهگذر دو قطبی شدن جامعه، اسراییل در آستانه‌ی یک طوفان کامل است. سیاست مردان جامعه‌ی صهیونیستی چگونه چالش های امنیتی خود یا نقطه های نفوذ دشمن را شناسایی می‌کنند و برایش راه حل ارائه می‌کنند، آن ها می‌گویند در این وضعیت در آستانه‌ی طوفان هستیم. بحران اجتماعی در سرزمین های اشغالی بیش از یک سال است که ادامه دارد تقریباً از ماه رمضان گذشته تا ماه رمضانی که پشت سر گذاشتیم یک سال و شوال و ذی القعده و ذی الحجه و تقریباً پانزده ماه است که این بحران ادامه دارد. در اثر این بحران دولت در ضعیف ترین وضعیت خود به سر می‌برد. نهاد های امنیتی و پلیس توان مهار این چالش ها را ندارند و وضعیت هر روز وخیم تر می‌شود.

نکته ی بعدی که در مورد تهدیدات این رژیم در این سند آمده این است که وضعیت کنونی از جمله بی ثبات ترین عرصه های سیاسی در سال جاری قلمداد شده است، یعنی می‌گویند اگر ما بخواهیم روی بی ثبات ترین نقطه‌ی سال ۲۰۲۳ دست بگذاریم این چالش های داخلی است. ادامه می‌دهند در صورت عدم دستیابی به یک راه حل در برابر افزایش ناآرامی ها در میان جوانان نا امید، خطر بیداری خشونت آمیز افزایش می‌یابد. بالآخره در هر جامعه اعتراض است که وقتی اعتراض به دستگاه اجرایی است کور سوی امید در آن است که بخش های نظارتی چه کار می‌کنند، بخش نظارتی دستگاه قضایی در آنجا هست که وقتی خلع سلاح شود این نا امیدی ها افزایش پیدا می‌کند و رویکرد خشونت آمیز افزایش می یابد، بنابراین توصیه می‌کنند در پاسخ به این فضای سخت باید ظرفیت مهار گری نیرو های دولتی تقویت شود. پلیس باید تقویت شود. بین پرانتز بگویم که ملاحظه بفرمایید در ایران وقتی چالش به وجود می‌آید پلیس را چگونه هو می‌کنند که به میدان آمده اما رسماً در اسناد رسمی خود می‌گویند برای برخورد با این کار ها باید پلیس تقویت شود و جلوی شعله ور شدن این حوادث گرفته شود.

نکته ی سوم که راجع به مسائل داخلی امنیتی و تهدیدات و چالش های داخلی بر می‌شمارند می‌گویند افزایش قیام و مبارزه‌ی جوانان فلسطینی و درگیری با یهودیان صهیونیست، از جمله تهدیدات جدی است، شما می‌بینید غیر از اینکه اسراییل ایران و حزب‌الله را دشمن خود قلمداد می‌کند و غیر از این که گروه های فلسطینی دشمن آن ها هستند و چالش های دوقطبی جامعه ی خود را تهدید می‌دانند همه ی این ها را در کنار هم مثل یک زلزله‌ای برای خود ترسیم می‌کنند و در متون بالا دستی خود یا اسناد راهبردی خود به آن می‌پردازند.

افزایش و گسترش فعالیت های مبارزه جویانه‌ی گروه های فلسطینی که به اشکال مختلف در شهرهای مختلف با پلیس درگیر می‌شوند، بحران های امنیتی را برای این رژیم تشدید کرده است. می‌گویند دوقطبی و رادیکال سازی همراه با حس عدم حاکمیت و امنیت شخصی، تاب آوری اجتماعی را تضعیف کرده و می‌تواند حوادث جدی و ظهور شبه نظامیان مسلح را در پی داشته باشد. وقتی در این سند می‌گوید خطر ظهور شبه نظامیان مسلح منظور شبه نظامیان مسلح عرب زبان و فلسطینی تبار نیستند منظور شبه نظامیان مسلح از داخل خود یهودیان است یعنی خود این شهرک نشینان مسلحی که در برابر گروه های فلسطینی تسلیح شدند. امروز بخاطر درگیری با دولت بیم دارند که اسلحه شان را به سمت دولت نشانه بروند، می‌گویند یک مشکلی داریم این است که اگر به این اعتراضات داخلی که منشأ آن اصلاحات دستگاه قضایی است واکنش بیش از اندازه نشان دهید یعنی برخورد خیابانی را تشدید کنید، نظام دموکراسی را از بین خواهیم برد بالآخره حق اعتراض دارند و باید حرف بزنند. پس بی اعتنایی یک چالش است و برخورد یک چالش دیگر است، می‌گویند اگر بی‌اعتنا باشیم این ها که اعتراض دارند هر روز به جلو می‌آیند مطالبه‌ی بیشتری دارند و پیشرفت بیشتری می‌کنند و دولت را بیشتر در فشار می‌گذارند، اگر برخورد کنیم دموکراسی از بین می‌رود. پس دَوَران امر رژیم صهیونسیتی در معادلات داخلی، بین له شدن به واسطه سندان سکوت و بین له شدن زیر چکش اعتراضات است. در بین سندان و چکش اعتراضات و سکوت در مورد اعتراضات گیر کردند، این را به عنوان یک چالش و تهدید جدی در معادلات داخلی خود بر می‌شمارند. یکی دیگر از چالش هایی که رژیم صهیونسیتی در این اسناد با آن مواجه است، ناتوانی بر حفظ مناسبات با ایالات متحده آمریکا است. اختلافات زیادی بین رهبران صهیونیست و جامعه و سران آمریکایی وجود دارد و اختلافات پس از روی کار آمدن بایدن افزایش پیدا کرد. عموما دموکرات ها که کمی محافظ کار هستند با تند روی رژیم صهیونسیتی موافقت ندارند و چالش به وجود می‌آید که الان به اوج خود رسیده است در ارزیابی هایی که در این سند شده است، می گویند وقتی ما این همه مشکل داریم مانند ایران و حزب‌الله و گروه های فلسطینی و اقتصاد و داخلی و ... اگر نتوانیم دوستی خود با آمریکا را حفظ کنیم این برای ما به یک تهدید تبدیل می‌شود، یعنی هیچ جا برای اتکا کردن وجود نخواهد داشت.

از نگاه نظریه پردازان صهیونیست با وجود اختلاف سران این رژیم با کاخ سفید، باید برای غلبه بر سایر تهدیدات داخلی و خارجی، تل آویو بتواند محاسبات خود را با کاخ سفید و سران آن، ترمیم و تقویت کند. این موارد چالش هایی بود که ذکر کردند. تهدیداتی بود که گفتند و دشمن شناسی بود که از خود بروز دادند، ملاحظه کردید که چقدر دقیق و با ظرافت چالش ها و دشمنی ها را شناختند و ابعاد آن را توصیف می‌کنند و به مناسبت هر یک از آنها راه حل هم ارائه می‌کنند.

این اندیشکده توصیه هایی دارد که به نظرم هشت یا نه بند توصیه‌ی راهبردی دارند که من از متن مفصلی که در این زمینه بوده است این توصیه ها را استخراج کردم و به نظرم امروز فرصت بیان آن نیست، انشاالله در یک جلسه‌ی مفصل تر این توصیه های راهبردی در مقابل این تهدیدات و دشمنان را عرض می‌کنم.

 


[1] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج1، ص10.