1402/04/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /روایات دشمن شناسی
حدیث خوانی
عن امیرالمومنین علیه السلام قال: يَا بَنِيَّ إِيَّاكُمْ وَ مُعَادَاةَ اَلرِّجَالِ فَإِنَّهُمْ لاَ يَخْلُونَ مِنْ ضَرْبَيْنِ مِنْ عَاقِلٍ يَمْكُرُ بِكُمْ أَوْ جَاهِلٍ يَعْجَلُ عَلَيْكُمْ.[1]
حضرت به فرزندان خود اینگونه پند میدهند که در مسائل اجتماعی و فردی با دیگران دشمنی و خصومت نورزید. کسانی که شما با آنان خصومت و دشمنی میکنید دو دسته هستند و از این دو دسته خارج نیستند. یا افراد عاقلی هستند که آنان هم با شما دشمنی میکنند و در حقیقت آن ها را با خصومت خود به دشمنی تحریک میکنید، سپس آنان هم علیه شما مکر میکنند و رفتار خصمانه خواهند داشت. این رفتار خصمانه شاید در دراز مدت برای شما آسیب های زیادی داشته باشد یا افراد جاهلی هستند که شتاب میکنند و علیه شما هجوم میآورند در حقیقت دشمنی ورزیدن با افراد در زندگی های اجتماعی وقتی که خیلی انگیزه و سبب قوی ندارد در حقیقت دیگران را به شما برای دشمنی ورزیدن تحریک میکند. اگر فرد عاقلی باشد با رفتار عاقلانه و پیچیده علیه شما اقدام میکند یا اگر فرد جاهلی باشد و تدبیر کافی نداشته باشد هجوم پیش دستانه به شما میآورد در هر دو صورت آسیب خواهید دید.
روایات دشمن شناسی
ما روایات مربوط به دشمن شناسی را بیان میکردیم اینکه احیانا دشمن چه رفتاری با شما داشته باشد و شما با او چگونه رفتار کنید. روایاتی را خواندیم مبتنی بر لزوم شناخت دشمن، هشیاری و ایستادگی و خواب نرفتن در برابر دشمن، امروز روایات دیگری نقل میکنیم دوباره از امیرالمومنین که فرمود: وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ، وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ، وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ.[2] (الکافی ج8 ص 390)
شما رستگار و موفق نمیشوید، به اهدافتان نمیرسید مادامی که بدانید که آن هایی که مخالف شما هستند و در مقابل راه رستگاری ایستادند چه کسانی هستند. زمینهی موفقیت و پیروزی راهی است که شما طی میکنید و به پیمان کتاب خدا وفا نمی کنید مگر اینکه پیمان شکنان را بشناسید و به قرآن تمسک نخواهید جست تا زمانی که کسانی که قرآن را پشت سر گذاشتند و از آن عبور کردند را بشناسید و با آنان مقابله کنید.
یکی از راه های شناخت، شناختن از طریق اضداد است. وقتی عدالت شناخته میشود که ظلم و ظالم را بشناسیم. خیلی از مواقع تا مسیر غلط و ظالمانه و ظالم را نشناسیم، عدالت شناخته نمیشود. ارزش نور و روشنایی زمانی هویدا و آشکار میشود که ظلمت و تاریکی را ادراک کرده باشیم و شناخته باشیم. کسی که بخواهد سیری را در خوب ادراک کند باید گرسنگی را تجربه کرده باشد این یک قاعده است، یعرف اشیاء باضدادها، بر اساس همین قاعده امیرالمومنین علیه السلام فرمود: شناخت راه رستگاری و ادراک حقیقت مستلزم شناخت افرادی است که در برابر حقیقت و رستگاری، صف آرایی کردند. اگر دشمن را شناختید کسانی که مانع دستیابی به رستگاری هستند را شناختید، مانع تراشان بر سر راه رستگاری را شناختید و مقابله کردید، شما به حقیقت رستگاری راه پیدا میکنید. هرگز به پیمان قرآن وفا نمیکنید مگر وقتی پیمان شکنان را شناختید و با آن ها مقابله کردید. این یک قاعده است. اگر میخواهید در جامعه به قرآن عمل شود و مسیر راه ترقی پیشرفت باشد باید کسانی که قرآن را پشت سر گذاشتند، خوب بشناسید. لن تعرفوا از عرف به معنای شناخت است، در اینجا به معنای ادراک و دستیابی است، یعنی اگر میخواهید به رشد و کمال دست پیدا کنید این مسیر را بروید، چون بعضی از وقت ها انسان در محاصرهی مطلق اهل باطل هم باشد ممکن است مسیر رشد و کمال را بتواند به لحاظ معرفتی بشناسد ولی به لحاظ اجرایی نتواند مسیر معرفت واقعی را طی کند. وقتی احکام قرآن میخواهد اجرا شود حدود الهی جاری شود، عدهای در مقابل اجرای حدود الهی صف میکشند، باید آن ها را شناخت، باید دستیابی کامل به کمالاتی که قرآن رهنمود داده است، پیدا کرد و این موانع را برداشت. گام برداشتن در راه حقیقت و دستیابی به سعادت مستلزم شناخت موانع و برداشتن یا عبور از موانع است، بعضی وقت ها ناچار هستیم مانع را برداریم و بعضی وقت ها میتوانیم از کنار موانع با دقت و احتیاط عبور کنیم. الرشد به معنای راه یافتن به مقصد و به حقیقت راه پیدا کردن است. در سورهی انبیاء این حقیقت، حقیقت توحید است که حضرت ابراهیم از سنین کودکی با آن آشنا شد و آگاه شد ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ﴾ ما از قبل به جناب ابراهیم مسیر رشد و تعالی و توحید را نشان دادیم، ابراهیم قهرمان توحید است و در این مسیر مرارت های زیادی کشید و موانع را برداشت. بت پرستان را مجاب کرد و آن مقداری که لازم بود با آنان گفت و گو کرد و بعد از اینکه از مسیر غلط شان دست برنداشتند بت های آنان را شکست و سپس استدلال کرد. ممکن است رشد به معنای هرگونه خیر و صلاح هم باشد به معنای وسیع کلمه، بنابراین رشد تعبیر گسترده و جامعی است که همهی امتیازات را در بر میگیرد، راهی روشن و واضح است که پویندگان مسیر را به مسیر سعادت و کمال هدایت خواهد کرد.
نبذ به معنای طرح یعنی دور انداختن، چیزی را پشت سر گذاشتن، این کلمه در مورد ترک و بی اعتنایی استعمال میشود. حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نبذ، قرآن را پشت سر گذاشت، برای دستیابی به حقیقت قرآن باید بی اعتنایان به قرآن را شناخت و اگر مانع تراشی کردند مانع را از سر راه برداشت. باید فهمید چه کسانی در این مسیر ممانعت میکنند. اگر آنان مانع شدند نباید در برابر آن ها بیخیال بود پس مقدمه برای شناخت و دستیابی به سعادت مقدمهی تحقق پیمان با قرآن کریم، این نقشه ی منحصر بفرد دستیابی به سعادت و مقدمه ی تمسک به قرآن برای برخورداری از راه روشن و سعادت آشکاری که معرفی کرده است، شناخت مخالفان قرآن و هدایت و رشد و مقابله با آن ها است. باید آن ها و توانمندی هایشان را شناخت و ادراک کرد و راه و روشی که برای ایجاد اخلال در جهت دستیابی سایرین به این مسیر رشد ایجاد میکنند را هم شناخت و با این شناخت های مضاعف و متراکم با دشمن مقابله کرد و در مسیر سعادت گام برداشت.در طول تاریخ مخلان به سعادت و مانع آفرینان این مسیر اجازه ندادند که بشر بدون چالش در مسیر سعادت گام بردارد، انبیاء الهی همواره که در مسیر سعادت قدم بر میداشتند مورد تهدید و شکنجه واقع شدند. قرآن نمونه های زیادی را در این مسیر و زمینه نقل کرده است. یکی از گویا ترین این صحنه ها، صحنه هایی است که با انبیاء الهی به اجرا درآمده است. فرعون یکی از مظاهر این اخلال آفرینی ها است، در مقابل موسی کلیم الله قرآن میفرماید ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا﴾، فرعون غلو کرد و مردم دوران خود را گروه گروه کرد و آنان را به جان هم انداخت و توان آن ها را تضعیف کرد، ﴿يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ﴾، عده ای را در ضعف نگه میداشت ﴿يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ،﴾ قدرت جهاد و مبارزه را سرکوب کرد، ذکور و فرزندان ذکور را که میتوانستند در برابر فرعون قد علم کنند، کشت، ﴿وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ﴾ زنان را برای کنیزی باقی گذاشت. ﴿إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴾، همه ی این کارها برای این بود که مسیر روشن هدایت را از بین ببرد اجازه ندهد افراد جامعه در این مسیر گام بردارند، از این روایت استفاده میکنیم که برای پیشرفت و سعادت باید دشمن شناس بود و با دشمن مبارزه کرد همانطور که انبیاء الهی با دشمنان خود مبارزه کردند و در مسیر سعادت تلاش کردند، دشمن را زیر نظر داشتند و توانمندی آنان را شناختند و با توانمندی خود رفتار خصمانهی آن ها را سد کردند. این نکاتی بود که ما از این روایات برای دشمن شناسی بهره گرفتیم. اگر بخواهیم در یک جمع بندی سریع درباره ی لزوم شناخت دشمن و وجوب مقابلهی با آن جمع بندی داشته باشیم بعد از نکاتی که در مباحث گذشته راجع به آیات الهی جمع بندی کردیم، از روایات هم نکاتی استفاده کردیم که بسیار مهم و راهبردی است.
راهبرد شناخت دشمن در روایات
در حقیقت راهبرد شناخت دشمن در این روایات به وضوح بیان شده است
1- یکی از این راهبرد ها این بود که از دشمن نباید غفلت کرد، نباید با دشمن همراهی کرد، در تمام عرصه های زندگی خصوصاً در پیگیری مسائل سیاست خارجی و کنش های دیپلماتیک باید هشیار بود. بی توجهی و غفلت از دشمن و همراهی کردن با دشمن نشانه ی بی خردی بیان شده بود اِنَّ اَعْقَلَ النّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَاَطاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصاهُ، اعقل الناس دشمن شناس هستند و با دشمن به مقابله میایستند. در فضای دیپلماتیک فعال نباید افکار خود را در اختیار دشمن قرار داد، باید با او به مبارزه و مخالفت برخواست، از رهنمود دشمن باید ترسید، پرهیز داشت و آن در برابر آن عصیان کرد. اگر در مذاکرات دیپلماتیک دشمن برای ما تصمیم گیری کند این چالش آفرین خواهد بود.
2- از ابعاد شناخت و توجه به دشمن، رصد دقیق رفتار و برنامه های او پس از صلح در روایات مورد تأکید بود که اگر با دشمن سازش کردید، سازش شما را به غفلت وا ندارد. راهبرد دشمن در جنگ و مذاکره میتواند فریب باشد و استفاده از غافل گیری صورت بگیرد. در روایت بود فإنَّ العَدُوَّ ربّما قارَبَ لِيَتَغَفَّلَ، چه بسا دشمن به شما نزدیک شود تا شما را غافل کند برای خنثی سازی چنین راهبردی باید دور اندیش و محتاط بود، فَخُذْ بِالْحَزْمِ خوش خیالی به دشمن را باید متهم کرد، وَاتَّهِمْ فى ذلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ این نکته ی دوم بود که باید رصد دشمن به طور فعال در فعالیت دیپلماتیک ادامه پیدا کند، راجع به دشمن خوش خیال نبود، رفتار دوراندیشانه داشت و دشمن را در هر حالی متهم کرد.
3- دشمنی و دشمنانی که پیچیده و عمیق هستند و کید و ابتکار خود را پنهان نگه میدارند این ها بدترین دشمن و خطرناک ترین هستند یعنی وقتی با چنین دشمنی در عرصهی سیاست خارجی مواجه میشویم باید بسیار هوشمندانه رفتار کنید و در حاشیه ی همین روایت گفتیم در حرکت آفندی اگر میخواهید موفق باشید هم اهل دقت و مطالعه باشید و هم رفتار و ابتکار عمل خود را پنهان نگه دارید.
4- از روایات استفاده شد در هیچ وضعیتی دشمن را کوچک نشمارید حتی اگر واقعاً دشمن کوچک باشد کوچک شمردن و بی اهمیت بودن به دشمن، موجب خسارات جبران ناپذیر است. در فضای دیپلماتیک بعضی از وقت ها آسیب از آن جا ناشی میشود که دشمن را دست کم می گیریم نباید دشمن را ضعیف قلمداد کرد و او را دست کم گرفت، لا تَستَصغِرَنَ عَدُوّا وإن ضَعُفَ، هیچ دشمنی حتی اگر ضعیف بود نباید کوچک شمرد.
5- اغفال و گمراه سازی با شیوه های مختلف از رویکردهای دشمن است که عموما در جنگ نرم یا مذاکرات دیپلماتیک از این استفاده میکنند. یکی از راه های اغفال در فعالیت دیپلماتیک چرب زبانی و زبان به مدح گشودن است. در فضای دیپلماتیک اگر یک دیپلماتیک متوجه شد که طرف مقابل با چرب زبانی و زبان تقدیر و تشکر در سبب اغوا است باید نسبت به آن هشیار باشد. در پشت خنده های دروغین و تشکر های زبانی ممکن است چهرهی کریه خود را پنهان کند ممکن است مشت آهنین را در دستکش مخملی به تعبیر مقام معظم رهبری پنهان کند. در جریان کنشگری سیاسی و گفت و گوی دیپلماتیک این روش ها زیاد رخ میدهد که با هدف اغوا و اغفال در جامعهی اسلامی و دستگاه سیاست خارجی اسلامی، دشمن به میدان می آید. این اغفال و رفتار های دروغین نباید دیپلمات کشور اسلامی را اغوا کند و از مسیر دقت و دور اندیشی خارج کند چون اگر حریف یا دشمن موفق شد اهداف و نیات خود را در پس کلمات دل انگیزی پنهان کند ممکن است دستاورد هایی برای خود خلق کند که در جنگ امکان آن دستاورد ها و دستیابی ها را نداشته باشد.
6- در تقابل با دشمن ضمن اینکه متوجه دشمن هستید، ضمن اینکه دیپلمات ها دشمن را رصد میکنند و مواظب رفتار او هستند، توجه و دقت زیادی دارند که از مسیر های مختلف برای انحراف بهره نگیرد باید مواظب جمع خودشان هم باشند، نباید سستی و بی عملی در تیم دیپلماتیک نظام اسلامی رخ دهد و در برابر تیم دشمن نباید در هنگام گفت و گو و مذاکره و کنشگری دیپلماتیک دچار خواب زدگی شوند، اگر چنین وضعی رخ داد حتما با سیلی محکم از سوی دشمن بیدار خواهیم شد. باید مواظب دشمن باشیم که با خدعه برتری میز مذاکره را بدست نگیرد. باید مواظب جبهه ی خودی باشیم تا خوابش نبرد همانطور که مواظب جبههی دشمن هستیم تا خدعه نکند کسی که در مذاکره با دشمن خواب ماند کید ها و حیله های پیاپی دشمن او را به خود میآورد. مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَكَايِدُ، اگر در برابر دشمن دچار خواب شدیم کید دشمن ما را بیدار میکند که البته زمانی است که فرصت ها را از دست دادیم نباید دچار خواب آلودگی و غفلت زدگی شویم. علاوه بر این در تقابل با دشمن باید پیچیده رفتار کرد. اصل پنهان کردن اطلاعات و عدم افشای اطلاعات یک اصل غیر قابل نادیده گرفته شدن است. باید این اصل را همواره در ذهن برجسته کرد که اطلاعات مربوط به کشور و مذاکره و اطلاعات مربوط به اهداف را برای خود پنهان نگه داریم در تقابل با دشمن خواه در میدان جنگ یا در میز مذاکره، فرقی نمیکند، نباید اجازه دهیم دشمن، اسرار و روش های عملیاتی جبههی خودی را کسب کند. مَن أظهَرَ عدَاوتَهُ قل کیده، کسی که اهداف و رویکرد های عملیاتی خود را برای دشمن اظهار کند، ابتکار عمل برای او کاهش پیدا میکند، قدرت بازیگری اش کم میشود، نمیتواند در میز مذاکره فشار لازم را وارد کند بلکه زیر فشار دشمن بمباران کلمات و رویکرد های دشمن، دچار خسارت و زیان میشود و زیان دیدن از دشمن در مدار فعالیت دیپلماتیک، زیان بار تر است از زیان دشمن در وقتی که در میدان جنگ حضور داریم. یعنی دستاورد دشمن ممکن است در میز مذاکره خطرات بیشتری برای ما داشته باشد لذا باید پیچیده رفتار کرد که دشمن در میز مذاکره و در فضای فعالیت دیپلماتیک دستاوردی نداشته باشد، زیرا وقتی دشمن در فضای دیپلماتیک دستاوردی برای خود ثبت میکند در ثبت آن مشروعیت هم پیدا میکند نباید اجازه داد دشمن در رسیدن به خواسته های باطل خود مشروعیت پیدا کند اگر مشروعیت پیدا کرد کف مطالبات او خواسته هایی میشود که در میز مذاکرات به آن دست پیدا کرده است.
جمع بندی آیات و روایات دشمن شناسی
بر اساس این روایات و آیاتی که قبلاً مورد بحث قرار دادیم به این جمع بندی میرسیم که باید دشمن را شناخت و رویکرد ها را شناخت و فرصت هایش را دید و شناخت و برای چنین دشمنانی طرح و ابتکار داشت و سرسختانه با دشمن مقابله کرد و دچار خواب رفتگی نشد و مبتکرانه بتوانیم برای خود در برابر دشمن پیروزی ثبت کنیم. لازمه ی کسب پیروزی در عرصه های دیپلماتیک شناخت دشمن و رویکردهای دشمن است. اگر بروز و ظهور در برابر دشمن امری واجب است و کسب پیروزی امری لازم است و کسب و حفظ دستاورد ها امری واجب است، دشمن شناسی هم امری واجب است. شناخت تاکتیک ها و راهبرد های آن و طراحی برای مقابله با تاکتیک و راهبرد های دشمن امری لازم و واجب است.