درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/03/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /آیات دشمن شناسی

 

حدیث خوانی

عن رسول الله ص قال أَكْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَخْوَفُهُمْ لِلَّهِ وَ أَطْوَعُهُمْ لَهُ. [1]

پیامبر اکرم فرمودند عقل آن انسانی از دیگران کامل تر است که از خداوند متعال خائف باشد، خوف از خدا نتیجه ی شناخت خدا است به هر مقداری که شناخت کامل تر باشد خوف از خدا کامل تر و بیشتر است، خوف کامل نتیجه ی معرف به خدا است انسان در اثر بی معرفتی و وقوف نداشتن به قدرت، لطف و محبت خدا و اینکه خداوند متعال صاحب انتقام است ممکن است خدا را فراموش کند. آدمی که خدا را همواره حاضر و ناظر بداند، آدمی که خود را در محضر خدا بماند، از خداوند متعال بیم دارد پایش را به خلاف نمی‌گذارد دستش را به ظلم وا نمی‌کند، حق دیگران را ضایع نمی‌کند پس خوف نتیجه‌ی معرفت و شناخت است نتیجه‌ی شناخت ضعف خود در برابر این خدا است انتم الفقرا الی الله وقتی خدا را شناختیم ضعف خود را ادراک کردیم به نعمت هایی که خداوند به ما داده است توجه داشتیم اینکه خداوند لبالمرصاد است در کمین گاه متوجه خطا و رفتار غلط انسان است، به این واقف بودیم ما از خدا بیشتر خوفناک خواهیم بود، نگرانیم، دلهره داریم نکند کاری کنیم که شایسته ی لطف خدا نباشد این خوف ضمن اینکه اثر معرفت خدا است آثار تربیتی بسیاری هم دارد باعث می‌شود انسان در چهارچوب حرکت کند همین خوف است که بر رفتار و گفتار و کردار انسان اثر می‌گذارد وقتی اثر گذاشت و انسان را در چهارچوب هدایت کرد مایه ی برخورداری از نعمت بهشت است وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ کسی که از خدا ترسید و بخاطر ترس از خدا دنبال هوای نفسانی خود نرفت و در چهارچوبی که خدا تعیین کرد این انسان فان الجنه هی الماوی جنت و بهشت ماوا و مسکن او است.

خلاصه جلسات قبل

ما آیاتی را درباره‌ی دشمن شناسی مطرح کردیم از مجموع آیاتی که بیان کردیم معلوم شد که در سیاست خارجی شناخت دشمن و شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن در تقابل با نظام اسلامی یک امر لازمی است اگر دشمن را شناختیم و تلاش کردیم فاصله های خود را با آن در همه ی امور خصوصاً در مراودات سیاسی و بین المللی حفظ کنیم و دشمن را دوست قرار ندادیم و از رفتار خصمانه ی دشمن و مکر احتمالی آن باید بر حضر باشیم این شناخت و بر حضر بودن و حفظ فاصله ها عملی واجب در فضای رفتاری سیاست خارجی است.

اهم نکاتی که از آیات استفاده می‌کنیم

اگر بخواهیم در این چهارچوب مجموعه نکاتی که به آن وقوف پیدا کردیم در یک جدولی جمع بندی کنیم عناوینی که امروز مطرح می‌کنیم از آیات کریمه ی الهی در این جدول ثبت و ضبط خواهد شد، این جدول بر اساس آیاتی که به آن ها اشاره کردیم به نظرم چند عنوان اساسی را در خود جای می‌دهد

1- در فعالیت دیپلماتیک دوست گرفتن دشمن و دوست قلمداد کردن دشمن عملی حرام است هرگز نباید دشمنان خدا و مومنین را به دوستی برگزید، لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیا، هیچگاه دشمن من و دشمن خودتان را ولی و دوست قرار ندهید،این مضمون آیه ی اول از سوره ی ممتحنه است در این جمله با فعل نهی که ظهور در حرمت دارد، لاتتخذوا مومنین را از برقراری رابطه ی دوستانه با کفار پرهیز داده است.

2- در فرایند فعالیت های دیپلماتیک هشیاری نسبت به دشمن و بر حذر بودن از رفتار خصمانه‌ی آن هم یک عمل واجب است قرآن کریم فرمود: ﴿هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ﴾، این ها دشمن هستند و باید از دشمنان بر حذر بود؛ حکم لزوم و وجوب هشیاری و حذر مومنین از دشمن یک امر مسلم است، منافقین که ممکن است بخاطر ظاهر غلط انداز خود، عده ای در دشمنی آنان تردید کنند را در این آیه با صیغه ی فعل امر ﴿فَاحْذَرْهُمْ﴾ حکم آنان را بیان کرده و وجوب حذر را بیان نموده است، همواره باید هشیار بود و توجه به این داشت که دشمن ممکن است دشمنی کند و ضربه ی خصمانه ی خود را به دیپلمات وارد کند لذا بر وجوب کناره گیری و هشیار بودن نسبت به خصومت آنان در این آیه تاکید شده است.

3- حفظ اسرار و راز داری برای فعالان عرصه ی سیاست خارجی در نظام اسلامی یک عمل واجب است و آن هم واجب عینی است یعنی همه باید به این تکلیف عمل کنند که اسرار و راز های اسلامی را محفوظ دارند نباید اسرار کشور اسلامی‌ خواه این اسرار نظامی، امنیتی، اقتصادی یا دفاعی باشد ، نباید از رهگذر کنش‌گری دیپلماتیک در اختیار دشمن قرار بگیرد، یا ﴿ایها الذین امنوا لا تتخذوا بطانه من دونکم لا یالونکم خبالا ودوا ما عنتم قد بدت البغضاء من افواههم﴾. دشمن اینگونه است، آن بغض و کینه ای که بر زبان جاری می‌کند ممکن است این کوچک تر از بغضی باشد که در دل نگفته است ﴿وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ﴾، آن چیزی که دل هایشان پنهان کرده است بالاتر است پس در این آیه هم لاتتخذوا فعل نهی است و فعل نهی ظهور در حرمت دارد یعنی اگر اسرار را در اختیار دشمن گذاشتید به این آیه عمل نکردید دستگاه دیپلماسی و دیپلمات های نظام اسلامی که در عرصه ی سیاست خارجی فعال هستند باید از بازگو کردن راز و اسرار نظام اسلامی با کفار و دشمنان خودداری کنند زیرا دشمن ویژگی ها و تمایلاتی دارد که از این ویژگی های خود هیچ وقت دست برنمی‌دارد، دشمن همواره در صدد آسیب رساندن است، اگر به این وقوف پیدا کردیم که دشمن همواره در صدد آسیب رساندن است، اجازه نمی‌دهیم در کنش گری دیپلماتیک اطلاعاتی بدست دشمن برسد که از آن ها برای آسیب رساندن استفاده کند.

4- بر اساس مفاد آیات و آموزش های دینی همواره باید دشمن را دشمن قلمداد کرد، اینکه بگوییم دشمن در میدان نبرد دشمن است ولی وقتی مذاکره می‌کند دشمن نیست این خطای راهبردی است، دشمن در میز مذاکره یا در میدان جنگ دشمن است، در میدان جنگ با توپ و تانک و پهپاد و موشک هجوم می‌آورد در میدان فعالیت دیپلماتیک با استفاده از کلمات و گفتار و خدعه و نیرنگ هجوم می‌آورد، قرآن کریم امر می‌کند فاتخذوا عدوا، دشمن را همواره دشمن بدانید با صیغه ی فعل امر که ظهور در وجوب دارد تاکید می‌کند که برخورد با دشمن همواره باید دشمنانه باشد نگاه به دشمن دوستانه نباشد، حتی اگر دشمن نکاتی را گفت که این نکات به ظاهر دوستانه بود. از آنجا که ممکن است انسان در عرصه های دیپلماتیک و در فرایند فعالیت های گفت و گویی و تعامل با دشمن احیانا فریب دشمن را بخورد یا دچار غفلت شود یا مغلوب ترفند های دشمن شود قرآن تاکید می‌کند که وقتی با دشمن مذاکره می‌کنید حواستان جمع باشد این دشمن همواره دشمن است.

5- در وضعیت تعاملی با رقیب یا خصم ممکن است ما با مواضع دوستانه‌ی دشمن مواجه شویم یک جایی اقتضاء می‌کند که دشمن موضعی شبیه موضع دولت اسلامی اتخاذ کند او به دنبال منفعت خود است اتخاذ مواضع مرتبط با مواضع نظام نشانه‌ی دوستی دشمن نیست بلکه او دشمنی است که ممکن است از این شگرد و هم موضع بودن بخواهد به عنوان یک ترفند استفاده کنند و ما را خام کنند زمانی که آمریکایی ها به دولت عراق در زمان صدام حمله کردند صدام دشمن ما بود، هشت سال جنگ را به جمهوری اسلامی تحمیل کرد هر مقدار که توانست مواضع خصمانه اتخاذ کرد در دشمن بودن صدام نسبت به جمهوری اسلامی هیچ کسی تردید نداشت آمریکا هم دشمن راهبردی جمهوری اسلامی، وقتی به عراق حمله کرد برای از پای در آوردن صدام بخاطر اختلافاتی که بین آمریکا و صدام ایجاد شد مواضع خصمانه اش علیه دولت عراق در زمان صدام با مواضع خصمانه‌ی ما علیه صدام منطبق بود،اینجا هم ما هم آمریکایی ها موضع ضد صدام داشتیم برخی گول این موضع را خوردند یا به طرف صدام کشیده شدند و او را خالد ابن ولید دانستند و بخشی گفتند حالا که آمریکا آمده تا صدام را بردارد می‌تواند در فضای سیاست با ما نزدیک باشد، مقام معظم رهبری در اولین خطبه های نماز جمعه وقتی صحبت فرمودند چهار مسئله را از هم تفکیک کردند، اینکه صدام دشمن ما است، آمریکا دشمن ما است، هجوم آمریکا علیه ملت عراق رفتار خصمانه است، یعنی تفکیک کردن مواضع در رویکردهای دیپلماتیک یک واجب و یک هنر دیپلماتیک است قرآن می‌فرماید﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ﴾، اگر دشمن به ظاهر موضعی گرفت که منطبق با موضع ما بود نباید فریب موضع نزدیکش را بخوریم این موضع می‌تواند یک رفتاری برای وارد کردن صدمه جدی تر باشد در مناسبات بیگانگان با بیگانگان باید توجه داشت که چرب زبانی می‌تواند شگرد دشمن باشد این شگرد مانند ماسکی بر چهره‌ی سرسخت دشمن است، مقاصد واقعی و اهداف آن را می‌پوشاند و طرف مقابل را دچار غفلت می‌کند در رویکردهای سیاست خارجی و در فضای تعامل و تقابل با سایر کشور ها نباید محو کلمات طرف مقابل شد بلکه باید دوستی و دشمنی افراد و کشور ها در فضای دیپلماتیک فقط در میدان عمل مورد سنجش واقع شود.

6- راهبرد دشمن اعمال خسارت و اضرار به مسلمانان است بنابراین دشمن خیرخواه جامعه ی اسلامی نیست آن ها مایل نیستند در هیچ زاویه ای نظام اسلامی بهره مند باشد، نه تمایل دارند کشور اسلامی آباد شود نه تمایل دارند در کشور اسلامی نظم برقرار شود نه تمایل دارند پیشرفت های هسته‌ای باشد نه توجه و تمایل دارند پیشرفت های هوافضا صورت بگیرد نه آمادگی و میل این را دارند که دستاوردهای صنعت نظامی در کشور اسلامی رشد کند مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ﴾، هیچ خیری برای شما نمی‌پسندند این را باید دانست که دشمن خیر را برای نظام و جامعه‌ی نمی‌پسندند در فضای دیپلماتیک دشمن نه اینکه تعاملی به برخورداری جامعه ی اسلامی از خیر و برکات ندارد بلکه ممکن است در جهت عکس آن کاری کند که زمینه‌ی خیر هم در نظام اسلامی‌ از بین برود زیرا مایل نیستند جامعه ی اسلامی جامعه‌ای برخوردار، توانمند و الهام بخش باشد اگر الهام بخش باشد سایر ملت ها از آن الگو می‌گیرند قرآن به این مسئله توجه می‌دهد که دشمنان خواه اهل کتاب و مشرکین، هرگز خیرخواه شما نیستند هرچند رفتار نمایشی خیرخواهانه از خود بروز دهند وقتی رقیب و دشمن برای شما خیر خواه نیست نباید انتظار رفتار خیرخواهانه از او داشت، نباید در برابر دشمن ساده انگار بود نباید فریفته‌ی گفتار به ظاهر خیرخواهانه ی دشمن شد باید در برابر دشمنانی که به دنبال اضرار و شر رساندن به نظام و جامعه‌ی اسلامی هستند کسانی که خیر را برای نظام اسلامی نمی‌پسندند وقتی در برابر این ها ظاهر می‌شوید یک عضو فعال دستگاه دیپلماتیک باید همواره توجه اش این باشد که کسانی که در آن طرف میز نشستند ممکن است شر یا مفسده‌ای برای نظام اسلامی تدارک دیده باشند و تلاش کنند بر این اساس آن چیزی که برای جامعه‌ ی اسلامی خیر است را تعقیب کنند.

7- دشمن در کمین است و انتظار غفلت را از جامعه ی اسلامی می‌کشد، در معادلات دیپلماتیک و فضای کنش‌گری حوزه ی سیاست خارجی وقتی دشمن انتظار غفلت را می‌کشد معنایش این است که همه‌ی توجه خود را جمع می‌کند اگر یک لحظه دیپلمات های کشور اسلامی‌ غافل از توانمندی و زیرساخت‌های قدرت خود شدند همان لحظه در کمین نشسته اند آسیب خود را بزنند، امتیاز خود را بگیرند و برای خود دستاوردی ثبت کند، دشمن همواره علاقه مند است که مسلمانان از زیر ساخت های قدرت خودشان غافل شوند ﴿وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ﴾، این نشانه‌ی همین است که قرآن هشدار می‌دهد که مواظب باشید حتی در هنگام نماز از اسلحه و زیر ساخت قدرت خود در برابر قدرت دشمن غافل نشوید چون اگر غافل شدید آنان از این لحظه به نفع خود پیروزی ثبت می‌کنند دیپلمات کشور اسلامی هرگز نباید از ظرفیت های خود غافل باشد آنجا که دشمن از روی نگرانی مجبور باشد که امتیازی دهد از آن لحظه استفاده کند هیچ وقت حواسش پرت نشود که مجبور شود امتیازی واگذار کند.

8- دستیابی دشمن به اطلاعات راهبردی زمینه ساز سلطه‌ی آن ها بر امور مسلمین می‌شود وقتی سلطه‌ی اطلاعاتی پیدا کردند آسیب رساندن به جامعه‌ ی اسلامی و مجموعه مسلمین برای آنان آسان خواهد شد اگر دشمن به لحاظ اطلاعاتی چیره شد و توانست از منافذ مختلفی که در گذرگاه های کنش گری دیپلماتیک وجود دارد اطلاعات مورد نیاز خودش را به دست بیاورد این دشمن به همین مقدار اکتفا نمی‌کند از این اطلاعات تا سر حد براندازی نظام اسلامی یا اندیشه ی اسلامی بهره می‌گیرد این ها اگر با اطلاعات راهبردی که دارند مثلاً ظرفیت های دفاعی ما را بدانند مثلا اراده‌ی ما برای نحوه‌ی پیگیری مسائل مربوط به هسته‌ای را بدانند اگر متوجه وضعیت اقتصادی ما شوند و نکات قوت و ضعف مارا بدانند این دانسته ها را قاب نمی‌کنند روی دیوار بزنند از این ها برای براندازی نظام سیاسی یا براندازی اندیشه ی اسلامی و دینی است، ﴿إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ﴾، میل و رغبت آنان این است که جامعه ی اسلامی به کفر نزدیک شود در هم پیمانی جریان کفر قرار بگیرد داستان ها و نکات زیادی در دوران فعلی وجود دارد برای اینکه تک تک کشور های عربی و اسلامی را به کفر نزدیک کنند این طرح آبراهام که برای نزدیک شدن کشور های عربی با رژیم صهیونسیتی طراحی شده و به اجرا در می‌آید برای این است که کشور های هدف را از موضع کشور های اسلامی جدا کنند و به کشور عبری نزدیک کنند، تک تک این کشور ها در دیپلماسی خود و فعالیت دیپلماتیک خود با این آیه مواجه هستند اما به آن عمل نمی‌کنند این آیه دائما به آن ها می‌گوید ﴿وودا لَوْ تَكْفُرُونَ﴾ کشور الف، کشور ب، کشور ج ، کشور د، بدانید رژیم صهیونسیتی مایل است شما کافر شوید، به کفر نزدیک شوید، مواضع شما کفر آمیز باشد، ارزش ها و مسائل مربوط به منافع جامعه‌ی اسلامی را نادیده بگیرید ولی به این کمتر توجه می‌شود، دشمن را باید در کنشگری های دیپلماتیک، در خلأ اطلاعاتی قرار داد باید آنان را در خلأ اطلاعاتی محاصره کرد، باید در ابهام راهبردی باشند تا زمینه ی چیرگی بر امور مسلمانان را بدست نیاورند.

از مجموع آیاتی که بیان کردیم به طور قاطع استفاده می‌شود که در کنشگری سیاست خارجی لازم است با شناخت دقیق از دشمن رویکرد های خصمانه‌ی دشمن هم شناخت کافی از خود دشمن بدست بیاوریم هم رویکرد های خصمانه‌ی آن را باور کنیم هیچگاه تسلیم خدعه و نیرنگ آنان نشویم این ها به عنوان یک عمل واجب باید در ذهن دیپلمات نظام اسلامی ثبت شود، شناخت دشمن واجب است باور داشتن به رویکرد خصمانه ی دشمن واجب است، دشمن را در هر حال دشمن دانستن واجب است، تسلیم حیله‌ی دشمن نشدن واجب است و واجب است در برابر دشمن به هیچ وجه غافلگیر نشد، همه‌ی این ها از آیات شریفه‌ی قرآن استفاده شد.

این ها مفاهیمی بود که از آیات قرآن استفاده کردیم که این مفاهیم اصول اصلی دشمن شناسی برای دیپلمات ها را بیان می‌کند البته ممکن است دشمن شناسی در عرصه های دیگری هم مورد توجه قرار گیرد ولی از آنجا که فعالیت دیپلماتیک یک فعالیت میدانی و مصاف با دشمن است، تمرکز ما روی این آیات بسیار دقیق و حساس است دیپلمات در مصاف با سایر رقبا و خصوم و دشمنان باید همواره به این نکات توجه کند و این آیات را دائما در ذهن خود مرور کند و بر اساس این چهارچوبی که تعیین شد وارد کنشگری دیپلماتیک با سایر دیپلمات ها بشود.


[1] تحف العقول، ابن شعبة الحراني، ج1، ص50.