درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /ایات دشمن شناسی

 

حدیث خوانی

وَ قَال رسول الله ص‌ قَسَمَ‌ اللَّهُ‌ الْعَقْلَ‌ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ فَمَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ عَقْلُهُ وَ مَنْ لَمْ يَكُنَّ فَلَا عَقَلَ لَهُ حُسْنُ الْمَعْرِفَةِ بِاللَّهِ وَ حُسْنُ الطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ حُسْنُ الصَّبْرِ عَلَى أَمْرِ اللَّهِ.[1]

پیامبر اکرم فرمودند که خداوند متعال عقلانیت و برخورداری از عقل را به سه جزء تقسیم کرده است فَمَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ عَقْلُهُ هرکس از این سه قسم عقلانیت برخوردار باشد عقل او کامل است، وَ مَنْ لَمْ يَكُنَّ فَلاَ عَقَلَ لَهُ اما اگر کسی در مورد خود این سه جزء را فراهم نکرده باشد او عاقل نیست و از عقلانیت برخوردار نمی‌باشد، حُسْنُ اَلْمَعْرِفَةِ بِاللَّهِ، اینکه شناخت او از معرفت هستی و خداوند متعال کامل باشد حسن المعرفه یعنی معرفت کامل، کسی که معرفت کامل به خالق هستی دارد، یک سوم از عقلانیت را در خودش ایجاد کرده است، آنکه نسبت به این بخش از معرفت کم بهره است او از این جزء سودی نبرده است، انسان مومن وقتی ایمانش به خداوند متعال قرین با شناخت و برآمده از معرفت باشد، ایمان سطحی در لحظات سخت به کمک انسان ها نمی آید لذا چنین فردی از عقلانیت کافی برخوردار نیست خود را به نوعی سرگرم کرده است این به این معنا نیست که اگر فردی به لحاظ دقت شناختی از معرفت کافی برخوردار نیست ایمانش به خدا را کنار بگذارد بلکه به این معنا است که انسان مومن باید معرفت خود را کامل و جامع کند اگر ایمان از روی معرفت داشت گام دوم این است حُسْنُ اَلطَّاعَةِ لِلَّهِ، مطیع خدا باشد نه اینکه مطیع بخشی یا موسمی، چنین فردی وقتی معرفتش کامل شد در هر حالی مطیع خدا است، يَتَفَكَّرونَ في خَلْقِ السَّمواتِ و الأَرْضِ ما خَلَقْتَ هذا باطلاً انسانی که تفکر کرده و ایمانش کامل است در همه حال مطیع خدا است و حسن طاعت دارد و نکته ی سوم حُسْنُ اَلصَّبْرِ عَلَى أَمْرِ اَللَّهِ، تصور برخی این است که خداشناسی و اطاعت از خدا فقط‌ الگوی زندگی شخصی آنان است، خیر انسان مومن به خدا که از روی معرفت و شناخت ایمانش کامل شده و شناخت او همه جانبه است و انسانی که در هر حالت مطیع فرمان خدا است برای ترویج و حمایت از دین و اجرای احکام الهی در این مسیر از خود صبر و استقامت نشان می‌دهد دین برای مسجد و محراب نیست، دین در همه‌ی ابعاد جامعه نیازمند به پافشاری و صبوری است چه در میدان نبرد باشد، باید تلخی و زخمی زخم و جراحت را به جان بپذیرد در راه خدا صبور باشد و استقامت کند، برای ترویج دین خدا استقامت کند برای اجرای فرامین الهی، ظلم ستیزی مقاومت کند و حس نکند جز عبادت خدا در محراب وظیفه ای ندارد.

در ادامه ی مباحث مربوط به شناخت راهبرد دشمن برای اعمال خصومت در عرصه های دیپلماتیک در زمینه هایی که تماس و گفت و گویی بین نهاد برآمده از حاکمیت دینی در عرصه سیاست خارجی و بین دشمن حاصل می‌شود، ذیل آیه ی شریفه ی ﴿وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ﴾ نکاتی را عرض کردیم و گفتیم که دشمن علاقمند است دستگاه دیپلماسی کشور از ابزار و اهرم های قدرت خودش غافل شود، این را توضیح دادیم که چگونه تمایل دارد شما سرگرم مسائل دیگر شوید یا شما را وادار کند توانمندی های خود را به حاشیه برانید و آن را نادیده بگیرید، مانند سر و صدایی که سالیان گذشته در کشور راه افتاد که مثلاً کره به عنوان یک کشور پیشرفته، پیشرفتش از رهگذر سلاح و قدرت جنگی نبود شما بیایید تلاش نظامی و پیشرفت در عرصه های صنعت نظامی را کنار بگذارید تا دنیا با شما خصومت نکند و پیشرفت کنید. شرایط بین دو کشور همیشه همگام و همدست و همگن نیست، دشمنی که لحظه به لحظه انسان ها و کشور نظام اسلامی را مراقبت می‌کند که یک ضربه ای بزند معادله اش متفاوت از یک کشوری است که در عرصه های بین المللی و منطقه‌ای تأثیر چندانی ندارد با آن طبیعتاً کاری ندارند اما در برخورد با یک کشور که توانمند و اثر گذار است، دائما متوجه این نکته هستند که چه کنیم که ابزار اثرگذار چنین کشوری در حاشیه قرار بگیرد، از آن غفلت شود، تا در اثر چنین غفلتی زمینه‌ی ضربه زدن را به این نظام اسلامی و حاکمیت دینی فراهم آورند.

در ادامه عرض می‌کنیم که هر سخن، برنامه، اظهار نظر یا حرکتی که دستگاه سیاست خارجی اعم از بخش های سیاسی یا نظامی و دفاعی یا امنیتی و راهبردی در عرصه های مختلف را دچار غفلت زدگی کند به حاشیه براند گامی در جهت تحقق اهداف و خواسته های دشمن است.

﴿وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ﴾ بنابر‌این پرهیز از غفلت زدگی در برابر دشمن در فضای سیاست خارجی یک راهبرد ضروری برای نظام اسلامی است تا بر ترفند های این چنینی دشمن غلبه پیدا شود، تفاوت است بین کشوری که در میدان است و دشمن دارد و کشور هایی که دشمن ندارند، قدرت هایی که حمایت هم می‌شوند برخی از کشور ها چون وابسته هستند مورد حمایت اند ولی نظام اسلامی هدفمند دارای دشمن است.

مقام معظم رهبری در این زمینه تأکید کردند که وقتی غفلت از توانایی خود بر ملتی حاکم شد، توانایی چیست؟ توانایی دارد تولید کند، مقاومت کند، به صنایع پیچیده دسترسی پیدا کند، موشک تولید کند، ضد هوایی تولید کند و هجوم دشمن را خنثی کند، وقتی غفلت از این توانایی های بازدارنده بر ملتی حاکم شد این ملت غفلت زده شدد، غارت آن ملت آسان می‌شود. ببینید غفلت و غارت مکمل هم هستند، ایشان ادامه می‌دهند غفلت مقدمه ی غارت است یعنی دشمن برای غارت تلاش می‌کند ما را به غفلت وا دارد، از طرفی دیگر غارت افزایش دهنده ی غفلت است، هم غفلت زمینه ساز غارت است هم غارت باعث افزایش غفلت می‌شود. وقتی سرمایه ها را غارت کردند، وقتی مغز های بدرد بخور کشور را بردند، وقتی عملیات گسترده ی نرم برای تغییر بنیان اندیشه کردند، این حالت به وجود می‌آید، ایشان ادامه می‌دهد غفلت و غارت با هم همراه هستند این درباره کشور هایی که مستقیم تحت استعمار بودند، صدق می‌کند. خیلی از کشور ها الان هستند که چون غارت و غفلت شدند در همین همسایگی خود ما، مورد هجوم معنوی قرار گرفتند و غارت زده هستند، در مورد جایی مثل کشور ما هم که استعمار مستقیم نشده است باز هم صدق می‌کند لذاست که می خواهند غافل باشیم، در قرآن بحث غفلت چیز جالبی است و کاملاً صریح مطرح شده است در این مسئله ی صلاه خوف همین آیه که اشاره کردیم ﴿وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً﴾، دشمن می‌خواهد شما از سلاح و دارایی هایتان غافل شوید بحث پهپاد و موشک و مانند این ها را می‌بینید این روز ها چطور در دنیا به عنوان یک مسئله ی مهم و اساسی مطرح می‌شود. دشمن می‌خواهد شما از این توانایی ها غفلت کنید تا بتواند راحت به شما حمله کند، این هم برداشت ایشان از وضعیت رویکرد دشمن برای ایجاد غفلت از زیرساخت های قدرت است دشمن تلاش می‌کند ما زیر ساخت های قدرت خود را یا نابود کنیم یا نادیده بگیریم یا کنار بگذاریم یا خنثی کنیم، اینکه تلاش می‌کنند جلوی پیشرفت در صنعت هسته ای یا صنعت نظامی را بگیرند یا تلاش می‌کنند تحقیقات ما در زمینه های مثلاً پزشکی ناتمام بماند، یا تلاش می‌کنند مغز های متفکر ما را در عرصه های مختلف از کشور خارج کنند برای این است که این زیر ساخت ها و قدرت ها و توانمندی ها و نقاط اتکا موجب ناامید سازی دشمن است و دشمن از چنین مواردی نگران و ناراحت است و تمایل دارد این ظرفیت ها را از دست دهیم.

دیپلماسی کشور در تماس با بیگانگان و کفار و کشور های استعماری وظیفه دارد با هوشمندی از این ظرفیت ها و زیر ساخت های قدرت دفاع کند به اتکای این زیرساخت های قدرت، مذاکره کند و عقب نشینی نداشته باشد این آیه ی هشتم بود.

آیه ی نهم آیه ای که می‌فرماید ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا﴾ آیه ی شریفه ی سوره ی مائده آیه ی پنجاه و هفتم، هزوا یعنی مسخره کردن یا مسخره شده، مصدر به معنای مفعول، لعب یا از لُعبَ است یعنی بازیچه یا از لعاب است به معنای آب دهن، یعنی ملعوب را لعبا می‌گویند، یعنی با آب دهان انداختند بی احترامی کنند، آیه ی قرآن می‌فرماید ای مومنین و کسانی که ایمان آوردید افرادی که دین شما را به باد استهزاء و بازی می‌گیرند، بازیچه قرار می‌دهند یا با آب دهان انداختن آن را تخریب می‌کنند چنین افرادی را ولی و دوست خود انتخاب نکنید، خب اگر کردید این عمل مورد رضای خدا نیست بلکه مورد غضب خدا است پس در این لحظه از خدا هم بپرهیزید اگر واقعاً مومن هستید، ان کنتم مومنین.

یکی دیگر از راهبرد های دیپلماسی دشمن در وضعیت فعلی کشور های غربی خصوصا آمریکا در مواجه با کشور های اسلامی خصوصا جمهوری اسلامی ایران بی ارزش جلوه دادن اعتقادات و باور های دینی است که البته در طرف مقابل پایبندی کارگزاران در حکومت دینی خصوصاً دیپلمات هایی که در مصاف با دیپلمات های هم طراز خود از کشور های بیگانه هستند به باور های دینی و تقییدات خنثی کننده‌ی این رویکرد است نماز خواندن امری واجب است اما وقتی در مصاف با حریف در حاشیه ی اجلاس رسمی نماز برپا می‌شود این مفهوم دیگری دارد، بارها این تجربه شده است که هنگام ورود وقت و زمان نماز در اول وقت در بین مذاکرات وقتی می‌بینید تیم دیپلمات های جمهوری اسلامی به نماز می‌ایستند چه شکوه پر عظمتی را خلق می‌کند این خنثی کننده ی آن رویکرد تمسخر آمیز به دین است و نشان دهنده ی پایبندی دیپلمات های کشور به اعتقادات و دستورات دینی است. وقتی دیپلمات با ایمان در عرصه ی کاری خود با کفار یا مشرکانی مواجه است که ارزش های دینی را به تمسخر می‌گیرند نباید با آن ها طرح دوستی برقرار کند نباید آنان را دوست بپندارد نباید احساس کند، می‌تواند به آنان اعتماد کند این با اصل دین ناسازگار است خشم خدا را هم در پی دارد لذا خداوند متعال همانطور که گفتیم در آخر آیه فرمان می‌دهد که اتقوا الله اگر این مسیر بیراهه را رفتید از خشم خدا بیم داشته باشید پس دوستی گزیدن با چنین کفاری که با فعل نهی ﴿لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا﴾ آمده است یک فعل حرام است، دوستی گزیدن حرام است پرهیز از این دوستی امری واجب است.

تمسخر دین و بی ارزش جلوه دادن آن همانطور که اشاره کردیم یک شیوه ی دشمن برای اعمال خصومت و یک شیوه ی راهبردی است که دشمن به آن تمرکز دارد مربوط به دوران ما هم نیست در گذشته ی تاریخ هم همین‌طور بوده است آنان سعی می‌کنند با این رویکرد و راهبرد بر مخاطب مسلمان اثرگذاری کنند وقتی چنین تمسخری رایج شد آهسته آهسته ارزش های دینی مسخ می‌شود وظیفه ی یک دیپلمات در عرصه های بین المللی و دیپلماتی که در چنین عرصه هایی و مصافی فعال است عرج نهادن به دین و ترویج ارزش ها است، فاصله گرفتن و بی اعتنایی کردن به افرادی که دین را تمسخر می‌کنند باعث به انزوا رفتن آنان می شود آنان با تمسخر می خواهند دیپلمات اسلامی را منزوی کنند اما با بی اعتنایی و به دوستی برنگزیدن آن ها باعث می‌شود آن ها خود به انزوا بروند و راهبردی که دشمن برای پیروزی بر خود انتخاب کرده بود دچار شکست شود. فرض کنید دیپلمات هایی که قرار است به کشور های اسلامی بروند و مستقر شوند مجموعه ی کشور های اسلامی به این ها ویزا ندهند، برای پست سفارت آن ها را تایید نکنند، رسما هم بگویند که فلان کس چون در فلان جلسه که نشسته بود نسبت به دین اسلام تمسخر کرد، ما او را در یک کشور اسلامی نمی پذیریم، ویزا نمی‌دهیم، تاییدش نمی‌کنیم، و در پایتخت خودشان از چنین دیپلمات هایی استقبال نکنند، حریم باور های اسلامی حفظ می‌شود الان در کشورهای غربی ما شاهد هستیم اگر یک نفر از دیپلمات ها یا کارشناسان مسلمان که مثلا علیه یک نکته ای که آن ها تمایل داشتند موضع گیری داشته است مثلاً راجع به هلوکاست یا همان کشتار دروغی دسته جمعی یهودیان در یک نوشته ای تردید کرده است، گفته این شش میلیون که گفتند در کوره سوخته اند، ادعای باطلی است به این آدم ویزا نمی‌دهند به عنوان یک دیپلمات وارد سرزمین شان بشود، یا فلان فرد جمهوری اسلامی چون در سال های اول انقلاب در جمع دانشجویان خط امام علیه سفارت خانه ی آمریکا اقدام کرده است به عنوان یک دیپلمات ویزا نمی دهند تا آنجا فعال باشد، به فردی که علیه رژیم صهیونسیتی موضع گرفته است ویزا نمی‌دهند به‌عنوان دیپلمات یا سفیر مستقر شود خب آن ها روی خطوط قرمز خود ایستادند، قرآن کریم به دیپلمات های نظام اسلامی تأکید می‌کند که کسانی که دین شما را به مسخره گرفتند، بازیچه گرفتند، آب دهان العیاذ بالله انداختند با این ها دوستی نکنید، همکاری نکنید، تعامل نکنید، در مقابل آنان گارد داشته باشید؛ این هم یک وظیفه‌ی تعامل دیپلمات های کشور با رفتار خصمانه است راهبرد آن ها اهانت و تمسخر است که باید آن را در دیپلماسی اسلامی خنثی کرد.

در آیه ی دهم که دو آیه از سوره ی قلم آیات هشتم و نهم است دارد که ﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ﴾[2] ﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ﴾[3] ای پیامبر از کسانی که دین اسلام را تکذیب کردند مبدا و معاد را تکذیب کردند از این ها اطاعت نکن آن ها علاقه‌مندند تو از خود نرمش نشان دهی و آنان هم آرام باشند، ﴿وَ دُّوا لَوْ تُدْهِنُ﴾ از دِهان و چربی می‌آید چربی نرم یا نرم کننده است آن ها دوست دارند شما نرم باشید، دوست دارند جایی که نقطه ضعف دارند نرم باشید جایی که نقطه ی قوت آنان است برایشان فرقی نمی‌کند شما حتی اگر نرمی نشان دهید آن ها سرسختی نشان می‌دهند. بسیاری از مسلمانان را در کشورهای اطراف ما به گلوله می‌بندند، کم در عراق یا افغانستان آدم کشتند؟! آن ها در این مواقع نرمش نمی‌خواهند بلکه آن جایی را اراده می‌کنند که سرسختی دیده و با شکست مواجه هستند آن ها در برابر مقاومت مردم ایران سرسختی دیدند در مقابل پیشرفت های مختلف در عرصه های هوافضا و موشکی و هسته ای و پهپادی سرسختی دیدند الان می‌گویند فیتیله ی این کار ها را پایین بکشید شما آن طرف باشید ما این طرف، شما یک کشور تسلیم شده باشید ما با شما کاری نداریم. قرآن کریم بارها پیامبر اکرم را از پیروی منحرفان با جملاتی مثل لا تطع و لا تتبع نهی کرده است ﴿وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾ این نهیِ صریح ظهور در حرمت دارد و اگر کسی سبیل مفسدین را طی کرد این عملی حرام مرتکب شده است البته در اینجا خطاب چون به پیامبر است خصوصیتی به پیامبر اکرم ندارد ﴿لا تطع المکذبین﴾ چون ایشان در مقام فرماندهی کل است و اگر او اطاعت کند بقیه هم اطاعت می‌کنند به ایشان خطاب شده است و گرنه هر مسلمانی مکلف است از ضالّین و منحرفین اطاعت نکند این نهیِ صریح ظهور در حرمت دارد.

کفار و مشرکین در صحنه ی سیاسی و دیپلماسی تمایل دارند در مسلمانان نرمش ایجاد کنند البته آنجا که نقطه ضعف دارند تا در برابر این نرمش آسایش داشته باشند اما اگر نقطه ضعف ندارند با خشونت هجوم می‌آورند آنها با این سیاست که مسلمانانی که دست برتر را دارند به نرمش وادار کنند به دنبال مهار رویکرد های اثرگذار جامعه ی اسلامی هستند دنبال از بین بردن جاذبه های اندیشه ی دینی هستند، یکی از روش هایشان این است، با راه انداختن فضای سنگین و منفی رسانه ای اولا برای خود ظرفیت درست می‌کنند، امروز صد ها شبکه ی فضایی وجود دارد که علیه دین و جمهوری اسلامی یا ایران ستیزی، دین ستیزی یا ایران حراسی یا دین حراسی کار می کند، خب وقتی ظرفیت درست کردند شبانه روز علیه اسلام و مسلمانان حرف زدند و در این ترویج ها اسلام عزیز را تمسخر کردند، شما به آن ها می‌گویید چرا جلوی این رسانه ها را نمی‌گیرید؟ می‌گویند شما هم جلوی ترویج دین را بگیرید ما جلوی این عملیات غیر اخلاقی را خواهیم گرفت، می‌گوییم چرا رسانه های شما علیه ما کار می‌کنند؟ می‌گویند فلان جا فلان تجهیزات را از بین ببرید ما این ها را مهار می‌کنیم. این اعمال فشار از سوی برخی از کشور های دشمن که با تبلیغات تصنعی که درست می‌کنند می‌خواهند جلوی جاذبه های دینی و پیشرفت کشور را بگیرند این در حقیقت نوعی به نرمش وا داشتن است به نرمش وا داشته شدن در برابر دشمن عین خسارت است در دستگاه دیپلماسی باید به این نکته توجه شود که با فشار و زور و پلوتیک تسلیم فشار ها نشوند، یک دیپلمات نباید تسلیم فشار هایی شود که در آن طلب نرمش شده، این یک ترفند و حیله است که باید آن را خنثی کرد.

ما که تأکید می‌کنیم نباید در برابر دشمن نرمش نشان داد این نکته را باید تکمیل کنیم که معنای این حرف این نیست که دستگاه دیپلماسی کشور اسلامی رفتار خشک و بی منطق داشته باشد، رفتار باید منطقی و قوی باشد باید در برابر پیشنهادات به ظاهر مترقی آن ها دقت کرد آنجا که می‌خواهند فضا سازی کنند و ابزار قدرت نظام اسلامی را خنثی کنند باید آنجا ایستادگی کرد و متناسب با موقعیت باید تصمیم گرفت، نرمش حالات مختلفی دارد گاهی تحمیلی است که این مضموم است اگر در مذاکرات سیاسی نرمش را تحمیل کردند با آن الگویی که عرض کردم یعنی نظام اسلامی و حاکمیت دینی را به عقب راندند، اما گاهی نرمش یک رفتار حکیمانه است برای باز کردن راه است برای آماده سازی پیشرفت است برای باز کردن طریق بسته و مسدود است، این یک ابتکار است رهبر معظم انقلاب بار ها نکاتی در این زمینه فرمودند مثلاً جمله ای دارند که اگر مسیری را طی می‌کنید که در اثناء مسیر مواجه با این هستید که یک سنگ بزرگی از کوه غلطیده و به زمین افتاده و جاده را بسته است شما پشت این سنگ بزرگ نباید ماتم بگیرید که چه کنیم نرمش در اینجا یعنی کنکاش کردن و پیدا کردن راه ثانوی برای پیشرفت، این نرمش مثبت است مثل آبی که هر کجا راه خود را بسته دید، برای خود مسیری برای عبور پیدا می‌کند آب در مقابل سنگ، نرم ترین جسم را دارد این جسم نرم برای خود در برابر سنگ خارا راه پیدا می‌کند این نرمش مثبت است مانند آب باید راه را باز کرد و نظام اسلامی را جلو برد اما اگر دشمن ما را وادار به نرمش کند این یک پیروزی برای دشمن است، دیپلمات موفق و بهره مند از آیات وحی باید اینجا ظرفیت های خود را شناسایی کند، توانمندی کشور را بداند، دشمن را بشناسد و به رویکرد های آن واقف باشد و فریب ادعای نرمش دشمن را نخورد.

انشاالله خداوند به ما توفیق دهد در این مسیر گام های قوی برداریم

 


[1] تحف العقول، ابن شعبة الحراني، ج1، ص54.
[2] سوره قلم، آيه 8.
[3] سوره قلم، آيه 9.