درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /ایات دشمن شناسی

 

حدیث خوانی

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْوَابِشِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‌ احْذَرُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تَحْذَرُونَ أَعْدَاءَكُمْ فَلَيْسَ شَيْ‌ءٌ أَعْدَى لِلرِّجَالِ مِنِ اتِّبَاعِ أَهْوَائِهِمْ وَ حَصَائِدِ أَلْسِنَتِهِم‌.[1]

امام صادق علیه‌السلام فرمودند از پیروی هوا ها و میل های نفسانی خود پرهیز کنید و بر حضر باشید مواظب باشید دنبال خواسته های نفسانی خود حرکت نکنید، همانطور که از دشمن پرهیز دارید از هوای نفس خود بپرهیزید، هوای نفس و میل ها و رغبت های نفسانی در بسیاری از موارد کاری با انسان می‌کند که دشمن انجام می‌دهد، دشمن انسان را به لبه ی پرتگاه می‌برد تا او را از آن ارتفاع پایین اندازد هوای نفس هم اینجور است، انسان را به سمت نقاطی سوق می‌دهد که اگر انسان از آن نقاط سقوط کرد بیشترین آسیب را می‌بیند و همه ی کمالات و پیشرفت ها و رشد معنوی انسان را به چالش می‌کشد، همانطور که دشمن انسان را در مصاف با خود به نقطه ای می‌برد که راه برگشت نباشد، پیروی از هوای نفس و خواسته های درونی همین وضعیت را برای انسان رقم می‌زند. فرمود فَلَيْسَ شَيْءٌ أَعْدَى لِلرِّجَالِ مِنِ اتِّبَاعِ أَهْوَائِهِمْ وَ حَصَائِدِ أَلْسِنَتِهِم، هیچ چیزی خصومت و دشمنی اش برای انسان از اینکه هر چه بگوید و بخواهد را تعقیب کند نیست، پیروی از خواسته ها و هر سخنی را به زبان آوردن یک خصم لدود و دشمن جدی را در پی دارد. اینکه فرمود "لیس لرجال" منظور انسان است، رجولیت در آن اعتبار نشده است نه اینکه این خصلت و خصوصیت برای مردان باشد فقط، برای هر انسانی که دنبال خواسته های نفسانی رفت و هر چیزی را خواست به زبان آورد با چالش و سرنوشتی مواجه می‌شود که خروج از آن به راحتی میسر نیست، حصائد السنه یعنی محصول سخن گفتن، انسان ها درباره ی سخنی که می‌گویند مسئولیت دارند، اگر دروغ گفتند، تهمت زدند، اگر غیر واقعی جلوه دادند، این ها برای انسان تبعاتی دارد که بیشتر از آنکه به دیگران آسیب برساند به خود انسان آسیب می‌رساند.

امروز سوم خرداد، سالروز پیروزی فتح عظیم خرمشهر است که در اثر دلاور مردی و جوانمردی های جامعه ی ایران اسلامی در برابر هجوم همه جانبه دشمنی مانند صدام به نتیجه رسید و خرمشهر را آزاد کرد آزاد سازی خرمشهر محصول دشمن شناسی، مقاومت در برابر دشمن و ایستادگی و پایداری مستمر جوانان مسلمان، بسیجی ها، ارتش و سپاه در برابر دشمن بود این پیروزی بزرگ را تبریک عرض می‌کنیم.

خلاصه جلسات قبل

در جلسات قبل در بحث فقه سیاست خارجی مقدماتی را بیان کردیم و تأکید کردیم اولین خصوصیت و گام برای یک سامانه ی قوی و سیاست خارجی برخورداری از شناخت قوی و آشنایی لازم با مسائلی که در این عرصه مورد توجه است، ضروری است، برای فعالیت دیپلماتیک باید از شناخت کافی بهره مند بود، شناخت و آشنایی با پدیده ها یک امر لازم و واجب است بدون اطلاع و شناخت در این عرصه قدم نهادن چیزی جز خسارت و شکست به بار نمی‌آورد، اگر شناخت از صف بندی ها وجود نداشت، شناخت از رقابت ها کافی نبود، دشمن را در این زمینه خوب شناسایی نکرده باشیم، فعالانی که در عرصه ی پر تلاطم سیاست خارجی کار می کنند، متحیر و سرگشته باقی می‌مانند، برای اینکه در فضای پر تلاطم جهان متحیر و سرگشته نباشیم نیازمند به شناخت هستیم شناخت چه و که؟ عرض کردیم دیپلماسی به معنای مدیریت رقابت ها در عرصه های بین المللی است، این مدیریت رقابت ها در معادلات پر تنش در حقیقت مانند حرکت کردن و عبور کردن از میادین مین است، کسی که به نقاط آلوده یا پاکسازی شده ی میدان واقف نیست، امکان عبور نخواهد داشت. در میدان رقابت به طور عموم و رقابت های فضای سیاست خارجی باید ابعاد میدان را شناخت، جهت گیری افراد و کشورهای فعال در این میدان را شناخت، دوست و دشمن را در این میدان باید شناخت، شناخت اینکه دوست و دشمن کیست؟ و دشمن با چه روش هایی دشمنی خود را بروز می‌دهد و ظاهر می‌کند؟ باید اذعان کرد که رقابت ها در عرصه های سیاسی بعضاً تا لبه ی درگیری نظامی یا فراتر از آن هم ادامه پیدا می‌کند این نیست که رقابت ها فقط در پشت میز های گفت و گو باقی بماند برخی اوقات نتیجه ی یک دیپلماسی موفق جلوگیری از خون‌ریزی و استیفای حق است بعضی وقت ها هم موجب می‌شود حق را از دست دهید و بجای اینکه ازطریق گفت و گوی مسالمت آمیز به نتیجه ی مثبت برسید ممکن است صحنه را بدتر از گذشته مدیریت کنید. در مقطع کنونی از تاریخ معاصر ما، عملیات نظامی روسیه در اوکراین یکی از نمونه های شکست دیپلماسی است که در نتیجه ی این شکست یک جنگ گسترده بروز پیدا کرده است صرف نظر از اینکه کدام یک از اطراف این معادله محق هستند یا نیستند، اگر از طریق گفت و گو و دیپلماسی موفق به نتیجه ای می‌رسیدند این جنگ بروز و ظهور پیدا نمی‌کرد، شکست فعالیت ها و رویکردهای دیپلماتیک هم معلول عدم شناخت کافی طرفین یا اطراف نزاع از اهداف، برنامه ها، میزان مقاومت، فرصت ها یا چالش های طرف مقابل است. یعنی وقتی شما نمی‌دانید طرف مقابل چه مقدار انگیزه و ابزار برای مقاومت دارد، وقتی نمی‌دانید فرصت ها یا چالش ها چیست، وقتی نمی‌دانید هدف واقعی اش را پشت چه کلماتی پنهان کرده است، ممکن است نتوانید در فضای دیپلماتیک خوب تصمیم بگیرید، به همین علت یا میدان رقابت سیاسی را واگذار می‌کنید یا آن را تا سر حد جنگ سوق می‌دهید.

راهبرد های سیاسی در زمانی موفق هستند که برآمده از شناخت مسلط طراحی ها باشند، اگر شناخت مسلطی وجود نداشت راهبرد های غلطی اتخاذ می‌کنید. پس اگر بخواهیم راهبرد قوی و مسلطی برای کشور اسلامی رقم بزنیم باید هم دشمن را خوب بشناسیم هم روش های دشمنی اش را بشناسیم هم دوستان دشمن را بشناسیم هم دوستان خود را بشناسیم هم با بازی و با صحنه ی رقابت را آشنا باشیم. اگر نتوانیم دشمن و رقیب را در فضای دیپلماسی تشخیص دهیم ممکن است دشمن را جای رقیب و رقیب را جای دشمن و از همه بدتر دشمن و رقیب را جای دوست بگماریم، که این بزرگترین خسارت در فضای فعالیت های دیپلماسی و سیاست خارجی است، اگر میزان برخورداری آنان از حمایت سایر اطراف معادله را ندانیم آسیب می‌بینیم اگر میزان مقاومت و پایداری حریف را نتوانیم تشخیص دهیم و اگر نسبت به پدیده های اثرگذار بر معادلات سیاسی راهبردی واقف نباشیم، پیروزی در عرصه ی دیپلماتیک در دسترس نیست، به همین دلیل ما تاکید داریم تلاش دیپلماتیک در معادلات حساس دو یا چند جانبه جهان به مثابه حرکت بر روی لبه ی دیوار تنش و جنگ است، در این نبرد خاموش حتما باید شناخت کافی از میدان نبرد، دشمن، شگرد های دشمن در اختیار ما باشد قبلا هم گفتیم که دو دسته شناخت در این عرصه بسیار مهم هست که سیستم دستگاه سیاست خارجی باید بر آن واقف باشد، این دو شناخت یکی شناخت دشمن و رویکردهای آن است دیگری شناخت عمومی از پدیده ها و معادلات در عرصه های رقابت، ابزار های اثرگذار، تحولات و الگو های رقابت و تعامل در مناسبات سیاست خارجی است که در این زمینه به طور مجزا باید بحث کرد.

ما در عنوان اول یعنی شناخت دشمن مباحثی را مطرح کردیم پنج آیه از آیات قرآن کریم را درباره ی شناخت دشمن و دشمنی های دشمن و روش های آن مرور کردیم، وقتی می‌گوییم دشمن، روش های دشمنی، به معنای شناخت تهدیدات یا تهدید آفرین ها هستند، ما در عرصه ی سیاست خارجی یک سری فرصت و یک سری تهدید داریم یک سری تحولات برای ما فرصت ساز و یک سری تهدید ساز است ما باید تهدیدات و منشأ بروز تهدید را خوب بشناسیم کشور ها و جریانات که برای نظام اسلامی تهدید ایجاد می‌کنند باید به طور دقیق شناسایی شوند. شرع مقدس وجود تهدید و دشمنی را برای جامعه‌ی اسلامی بسیار خطرناک توصیف می‌کند و صراحتا نسبت به لزوم بر حضر بودن از تهدیدات و تهدید آفرین ها هشدار می‌دهد آیاتی که مرور کردیم، دوستی با دشمن را نهی کردند مانند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ﴾، مومنین نباید دشمنان خدا و خودشان را دوست قرار دهند یا آیه ی دیگر که فرمود هم العدو فاحذرهم، از دشمن پرهیز کنید، در آیه ی اول به صیغه ی نهی ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ﴾، از دوستی با دشمن پرهیز داده است و در آیه ی دوم با فعل امر احذرهم، تأکید می‌کند که از دشمن فاصله بگیر.

چرب زبانی دشمن

ما در ادامه چند آیه ی دیگر را هم مناسب است که مورد توجه قرار دهیم، آیه‌ی بعدی که آیه‌ی ششمی است که مطرح می‌کنیم آیه‌ی شریفه سوره‌ی بقره آیه‌ی دویست و چهار است ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ﴾[2] ، این آیه اولا از اعجاب سخن می‌گوید یعجبک یعنی به تعجب وا داشتن همراه با خوشحالی و سرور، عده ای از مردم با سخن خود تو را متعجب و شاد می‌کنند و من الناس من یعجبک قوله، قول زیبا و رنانی دارند با این حرف آرامش می‌دهند خوشحال می‌کنند به تعجب وا می‌دارند فی الحیاه الدنیا، در معادلات دنیوی، لُد به معنای خصومت زیاد، اَلَد آن که خصومت بیشتری دارد، خصام جمع خصم یا مصدر به معنای خصومت کردن است، چنین کسی که با سخن گوش نوازی شما را به تعجب وا می‌دارد خوشحال می‌کند مسرور می‌کند و علاوه بر این می‌گوید خداوند متعال شاهد است بر آن چیزی که بر قلب من می‌گذرد، یعنی می‌خواهد بگوید حرف های من از روی ارادت و اطمینان قلبی است، من واقعاً به شما علاقه‌مند هستم و تمایل به شما دارم و واقعاً ایمان می آورم در حالی که این آدم لُد است، اَلَد است، اَلَد الخصام است، سرسخت ترین دشمن است. این آیه در حقیقت مخاطبین خود را پرهیز می‌دهد که مواظب باشید که غفلت زده و سرگشته از حرف چرب و شیرین دشمن واقع نشوید. می‌گویند که اخنس بن شریق ثقفی خدمت پیامبر در مدینه رسید و در محضر پیامبر اکرم تصدیق پیامبری آن حضرت را کرد خدا را هم بر راستگویی خود شاهد گرفت که من حرف دلم را می‌زنم این گونه سخن گفتن باعث تعجب پیامبر شد اما اخنس وقتی از محضر پیامبر خارج شد در مسیر بازگشت زراعت مسلمانان را در خارج از مدینه آتش زد، حیوانات آنان را کشت، آیه ی فوق در شأن او نازل شد که ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ﴾ اما این کسی که یعجبک قوله هو الد الخصام و همین کس که سرسخت ترین دشمن است ﴿َإِذَا تَوَلَّى﴾ در موقع بازگشت ﴿سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا﴾، سرزمین را تباه کرد محصولات را آتش زد حیوانات و نسل را کشت، ﴿وَ اللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾ این آیه در شأن اخنس نازل شد.

در مناسبات با بیگانگان باید توجه داشت که چرب زبانی و خوش رویی می‌تواند شگرد دشمن باشد این شگرد مثل یک ماسکی است بر چهره ی سرسخت ترین دشمنان، این ماسک می‌تواند مقاصد واقعی و اهداف دشمن را پنهان کند وقتی خصومت دشمن را پنهان کرد، دشمن چرب زبانی کرد و حرف اعجاب آور بر زبان جاری کرد، طرف مقابل که جبهه ی اسلام است، طرف مقابل که سیستم سیاست خارجی کشور اسلامی است را می‌تواند غفلت زده کند در رویکردهای سیاسی خصوصاً در سیاست خارجی و در تعامل و تقابل با سایر کشور ها نباید محو کلمات طرف مقابل شد بلکه باید دوستی یا دشمنی افراد و کشور ها را در عمل مورد سنجش قرار داد با حرف و ادعا نباید به نتیجه رسید در مذاکراتی که در دوره ی سال های هزار نهصد و نود، نود و یک، نود و دو، یعنی حدود هزار و سیصد هفتاد یک و هفتاد دو هجری شمسی بین اسرائیل و کشور های پیرامون فلسطین به عمل آمد، خب اسراییل با برخورداری از حمایت آمریکا با مقدماتی که برگزار کردند کنفرانس کازبالانکا در مراکش، کنفرانس اختصاصی عمان در اردن و گفت و گو های پیرامونی و حاشیه ای آن، به کشور های عربی قول دادند که ما پول زیادی به شما می‌دهیم، پس از صلح با اسرائیل صنعت توریسم را در کشور های خود فعال کنید، وعده دادند ده ها هتل می‌سازیم، وعده دادند توریست هایی که از نقاط مختلف جهان می‌آیند خط فعال توریست را حمایت می‌کنیم، این توریست ها کشورهای عربی و مناطق تاریخی و سیاحتی اردن را بازدید کنند بعد به سرزمین های اشغالی بروند قدس را ببینند و وقتی توریست رفت و آمد کرد مجموعه ی این کشور ها با برخورداری از عوائد حاصل توانمند و ثروتمند می‌شوند، توریست وقتی آمد در هتل مستقر می‌شود خرج می‌کند خرید می‌کند این خرج خرید و اقامت و ... باعث شکوفایی اقتصادی می‌شود، اما در عمل با این حرف های پرجاذبه دیپلمات های کشور های عربی و اسلامی‌ را خام کردند، یکی پس از دیگری توافق نامه ها امضا شد اسلو بین فلسطین و اسراییل امضا شد، کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل امضا شد، توافق وادی عربه بین اردن و رژیم صهیونسیتی امضا شد، این ها همه دشمنی ها را کنار گذاشتند و تبدیل به کشور هایی شدند که می‌خواهند با اسراییل همسایگی کنند و رابطه و علاقه ی خود را در فضای سیاسی عادی کنند، به آن عادی سازی روابط گفتند تطبیع العلاقات اما در نتیجه وقتی موانع برداشت شد صهیونیست ها روزانه چند اتوبوس از توریست خود سوار اتوبوس می‌کردند به وادی عربه و مناطق دیدنی می‌آوردند و نفری یک ساندویچ در جیب و یک بطری آب گذاشته بودند و مناطق را می‌دیدند، آنجا هم که لازم بود جاسوسی کنند تیم های جاسوسی تجسس و عکس برداری و ثبت و سند سازی می‌کردند و غروب با همین اتوبوس ها به مناطق زندگی خود باز می‌گشتند.

در فضای سیاست خارجی باید مواظب حرف های دل انگیز و سخنان چرب و خوش زبانی های دشمن بود نباید فریب این ها را خورد، اخنس ثقفی در خوش زبانی و به کار بردن اصطلاحات دل انگیز سرآمد روزگار خود بود تا جایی که اعجاب همه را بر انگیخت اما در عمل وقتی فرصت پیدا کرد دست به تخریب زد کشاورزی مسلمانان و جوانان آن ها را تخریب کرد.

این آیه چند نکته ی مهم را به ما می‌آموزد:

اول اینکه در تعامل با بیگانگان و در حوزه ی سیاست خارجی سرسخت ترین دشمن ها هم می‌توانند در یک رویکرد دیپلماسی در نقش فردی دلسوز و علاقه‌مند و با انگیزه ظاهر شوند، با این نقش آفرینی ها و اجرای نقش های دیپلماتیک می‌توانند دستگاه سیاست خارجی کشور اسلامی را دچار غفلت کنند پس هر کس سخن اعجاب انگیز گفت معلوم نیست درست بگوید حتی اگر به خدا سوگند بخورد. بالعکس کسانی که بیش از اندازه سخن اعجاب انگیز می‌گویند و اصرار دارند که حرف دل خود را می‌زنند باید به این ها شک کرد، در سیاست خارجی باید با نگاه تهدید آمیز به این گونه تملقات چه فردی باشد چه عمومی‌ نگاه کرد.

نکته ی دوم در فضای تعامل دیپلماتیک سوگند خوردن خصم و رقیب ملاک صداقت آنان نیست، درستی ادعای آن ها را به دنبال ندارد، بلکه می تواند منشأ تهدید و شک هم قلمداد شود.

سوم سنجش واقعی سیاست ها و ادعا های طرف مقابل فقط در میدان عمل و بازه ی زمانی مناسب امکان پذیر است، اخنس در هنگام بازگشت به جای اجرای حرف های دل انگیزی که زده بود به تخریب دست زد، رژیم صهیونسیتی به جای هزینه کردن و کمک برای اِعمال کشور های عربی و اسلامی در مناسباتی که عرض کردم فقط جاسوسی کرد و قطعات مربوط به ظروف یا اشیاء باستانی را با برخی از حیله ها از مناطقی که در آن تردد می‌کرد شناسایی و سرقت کرد.

اینکه نسبت به دشمن و خصومت آن توجه داشته باشیم یک نکته است، اینکه خام چرب زبانی دشمن در معادلات سیاست خارجی و در کنش دیپلماتیک نشویم نکته ی دیگری است، این آیه ی قرآن تاکید دارد که در کنش دیپلماتیک مشعوف و مغفول و غفلت زده از سخنان دل انگیز دشمن نباشیم.


[1] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج2، ص335.
[2] سوره بقره، آيه 204.