درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/01/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /ایات دشمن شناسی

 

شرح حدیث:

قال الصادق: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اَلْقَدْرِ فِي وَقْتِ اَلسَّحُورِ وَ اَلْإِفْطَارِ ثُمَّ مَاتَ مَا بَيْنَهُمَا، فَإِنَّ لَهُ ثَوَابَ مَنِ اُسْتُشْهِدَ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ مُضَرَّجاً بِدَمِهِ».[1]

«هركه سوره‌ى انا انزلناه در وقت سحور و در وقت افطار بخواند، در بين اين دو حالت بمیرد؛ ثواب كسى داشته باشد كه در راه خدا شهيد شده و در خون خود غلطيده باشد.»

امام صادق در فضیلت قرائت سوره قدر ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ﴾﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾﴿تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ﴾﴿سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾ می‌فرماید: اگر کسی این سوره مبارکه را در وقت سحر و در وقت افطار قرائت نماید، یک سوره کوتاه و اتفاقاً خیلی هم روان، مابین سحر یا افطار در روز رمضان از دینا برود به دلیل فضل و برکت این سوره مبارکه و قرائت آن در ماه مبارک رمضان در وقت سحر و وقت افطار، پاداش و ثواب یک شهیدی را می‌دهند که در راه خدا در خون خودش غلطیده است. یک شهیدی که شمشیر به دست گرفته یا در وضعیت کنونی به میادین جنگ و جبهه و قتال رهسپار شده، در راه خدا مبارزه کرده، تنش کوفته، خسته و بدنش زخمی و با زخم به شهادت رسیده با همه این ناگواری‌هایی که دیده این شهید چه اجری می‌برد؟ شهیدی که در راه خدا جهاد و مبارزه کرده و آسیب دیده و درد و رنج کشیده چه اجری می‌برد؟ همان اجرا را به این فردی می‌دهند که در وقت سحر و وقت افطار سوره مبارکه قدر را قرائت کند.

قرائت این سوره در حقیقت تابلویی است برای توجه به برکات این ماه که انسان‌ها در ماه مبارک رمضان به گرسنگی و تشنگی این ماه توجه نکنند، بلکه برکات این ماه در ذهنشان باشد و بدانند که به عنایت پروردگار در چه فضای معنوی قرار دارند و چگونه می‌توانند از این فضائل بهره گیرند.

خلاصه جلسات قبل

در ادامه مباحث مربوط به فقه سیاست خارجی اولین موضوع بعد از مقدمه لزوم دشمن شناسی را مطرح کردیم که باید دشمن را شناخت، ظرفیت‌های دشمن را شناخت. باید به توانمندی‌های دشمن واقف شد و رفتار احتیاط آمیز در برابر دشمن اتخاذ کرد. دشمن را دوست نپنداشت و همواره تلاش کنیم که در غفلت راهبردی در برابر دشمن قرار نگیریم. حوزه سیاست خارجی یکی از حساسیت‌هایش استفاده حریفان از غفلت سایر حرفاست. همه مواظب هستند، چشم به چشم هم دوخته‌اند تا ببینند چه کسی زودتر غافل می‌شود، تا از غفلت او استفاده کنند. همانند حلقه گرگ‌ها که همه در چشم هم چشم می‌دوزند تا ببینند کدام غافل شد و حال عادی‌اش را از دست داد تا از آن غفلت استفاده کنند.

همه گرگ مانا همه میش پوست     همه دشمنی کرده در کار دوست

در چنین شرایطی می‌خواهیم با مراجعه به آیات قرآن کریم، تکلیف خودمان را در رابطه با دشمن، رفتار دشمن، شناخت دشمن در حوزه دیپلماسی و حوزه سیاست خارجی از آیات کریمه قرآن استنباط و استخراج نماییم.

در جلسات قبل دو آیه مطرح شد.

آیه اول: آیه اول سوره مبارکه ممتحنه: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴾[2]

ترجمه: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت می‌کنید، در حالی که آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شده‌اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون می‌رانند؛ اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‌اید؛ (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار می‌کنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار می‌سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است!»

آیه دوم: آیه 4 سوره مبارکه منافقون: ﴿وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[3]

ترجمه: «هنگامی که آنها را می‌بینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‌برد؛ و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا می‌دهی؛ اما گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شده‌اند! هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می‌پندارند؛ آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند؟!»

آیه سوم: آیه 118 سوره مبارکه آل عمران: «﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾»

ترجمه: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید! آنها از هرگونه شرّ و فسادی در باره شما، کوتاهی نمی‌کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه‌های) دشمنی از دهان (و کلام) شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راه‌های پیشگیری از شرّ آنها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید!»

خطاب آیه به مؤمنین است. ای اهل ایمان از غیر هم دینان خود دوست، همراز، ولی و رفیق صمیمی انتخاب نکنید. ﴿لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً﴾ به چه دلیل؟ به دلیل اینکه آن‌ها در خلل و فساد در کار شما ذره‌ای کوتاهی نمی‌کنند. ﴿مِنْ دُونِكُمْ﴾ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا یعنی کفار. كفار ﴿لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا﴾ در اینکه خلل و فساد به شما برسد، کوتاهی نمی‌کنند. ﴿وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ﴾ دوست دارند شما در سختی و رنج باشید. ﴿قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ﴾ حقد و کینه و دشمنی از زبان‌های آن‌ها سرازیر و جاری است. به طور آشکار علیه شما حرف می‌زنند. ﴿وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ﴾ این‌ها آن چیز‌هایی را که می‌توانند؛ می‌گویند. یه سری چیزها هم به دلیل اینکه محذوراتی دارند در سینه خودشان پنهان می‌کنند. اگر ملاک آن چیزی باشد که بر زبان جاری می‌کنند، که بر زبان کاملاً دشمنانه با شما رفتار می‌کنند و با مطالب خصمانه با شما حرف می‌زنند، اگر ملاک چیزی باشد که در دل دارند در دل با شما دشمن‌تر هستند. اگر ملاک راحتی شما و زندگی آرام شما باشد ﴿وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ﴾ آن‌ها به دنبال این هستند که شما در دردسر و مشکل و چالش باشید. این‌ها همواره دنبال فساد و خلل ایجاد کردن در زندگی شما هستند.

همچنین کسانی که ﴿لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا﴾ دریغ نمی‌کنند از اینکه شما دچار مشکل بشوید، دریغ نمی‌کنند از اینکه رنج ببرید، دریغ نمی‌کنند از اینکه زبانشان را با حرف‌های نامربوط با شما پر کنند و سخن بگویند و دریغ نمی‌کنند از اینکه حقد و کینه‌های در دل خود را همواره فشرده برای شما حفظ کنند. این‌ها دشمن شما هستند، با این‌ها رفتار دوستانه نداشته باشید، صمیمی نشوید. ﴿بِطَانَةً﴾ آن چیزی که دل دارید را برای آنها آشکار نکنید. ﴿قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ﴾ برای شما این نشان‌ها، این دشمن شناسی را می‌گوییم و تشریح می‌کنیم ﴿إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾. بعضی وقت‌ها مؤمنین عقلشان را به کار نمی‌بندند، دشمن را دشمن نمی‌دانند، دشمن را دوست می‌پندارند. گویا این آیه برای امروز جامعه بشری نازل شده البته همه آیات الهی اینگونه است اما به وضوح این آیه را می‌بینید که بعضی کشورهای اسلامی اسرار خودشان را به کفار و کشورهای دشمن می‌گویند. کشورهایی که احیاناً کشور اسلامی را گاو شیرده قلمداد می‌کنند. کشورهای اسلامی را دائماً دوست دارند در رنج ببینند. وقتی هم سخن می‌گویند سخن از عقب ماندگی و وحشی‌گری سخن می‌گویند.

در این آیه شریفه با فعل نهی که ظهور در حرمت دارد مؤمنین را در دستگاه دیپلماسی و دیپلمات‌های نظام اسلامی در عرصه سیاست خارجی مورد توجه قرار می‌دهد و تأکید می‌کند که از بازگو کردن اسرار و رازهای نظام اسلامی با کفار خودداری کنید. بعضی از مواقع یک دیپلمات از یک کشور کفر ممکن است با شگرد خوش رفتاری بخواهد نفوذ بکند، این آیه شریفه منع می‌کند و مؤمنین و دیپلماتهای مؤمن و دیپلماتهای جامعه اسلامی را از این غفلت راهبردی باز می‌دارد. به چه دلیل؟ چون دشمن ویژگی‌ها و تمایلاتی دارد که این تمایلات نباید از ذهن دیپلمات‌ها و عناصر فعال در حوزه سیاست خارجی به دور بماند. این ویژگی‌ها را در این آیه اینطور بر می‌شمارد که دشمن از ایجاد خلل و فساد در کار مؤمنین کوتاهی نمی‌کند، به هر شکلی که بتواند و از هر طریق ممکن در کار جامعه اسلامی نظام اسلامی مانع تراشی می‌کند، کاری را که دشمن برای تخریب فضای جامعه مسلمین در پیش می‌گیرد، گسترده است، متنوع است. بعضی از مواقع اعتقادات را هدف قرار می‌دهد، گاهی اخلاق را هدف قرار می‌دهد، مشاهده کنید مجموعه هزینه‌هایی که دشمن می‌پردازد برای اینکه باورهای دینی را در جامعه اسلامی کمرنگ کند. الحاد را گسترش بدهد. جوانان را ملحد بار آورد. یک وقت جوانی ترک واجب می‌کند اما در اندرون خویش نگرانه، ناراحته، نفس لوامه او را سرزنش کند که چرا فلان واجب را انجام ندادم یا فلان امر حرام را انجام دادم. اما وقتی روح الحاد را تقویت و ترویج کردند، جوانی که فعل حرام انجام می‌دهد، نگران از انجام فعل حرام نیست. نفس لوامه او را سرزنش نمی‌کند. پس تخریب اعتقادات، تخریب اخلاق، از بین بردن روح برادری، نا امید کردن جامعه مسلمین، اینکه به جامعه اسلامی دائماً بگویند شما نمی‌توانید، یک کشوری مثل ایران چهل و چند سال قبل انقلاب کرده چهل و چند سال قبل مهره‌های آمریکایی را از کشور خارج کرده است، علیرغم تحریم، مشکلات، جنگ‌ها، فشارها و سختی‌ها؛ چهل و چند سال روی پا خود ایستاده است. اگر هیچ کار دیگری نمی‌کرد جز ایستادگی، این یک کشور پیروز بود، چه اینکه در عرصه‌های مختلف برای خودش توان ایجاد کرده است. چه در عرصه نظامی، تحقیقات، تکنولوژی، هسته‌ای، دارویی، توسعه و پیشرفت در همه اینها موفقیت به دست آورده است. اما با وجود همه ای‌نها آن چیزی که از رسانه‌های دشمن دائماً پمپاژ می‌شود؛ روح ناامیدی است. گرفتن اعتماد به نفس از جامعه اسلامی است. دشمن در حال ایجاد خلل در این زمینه ها است.

مباحث مفصلی در حوزه خلل آفرینی و ناامید سازی توسط دشمن در حوزه فقه جنگ نرم گفته‌ایم و مباحثی هم در پیش داریم که در آینده خواهیم گفت و آن مباحث را در اینجا تکرار نمی‌کنیم.

پس در این آیه اولین نکته‌ای را که مطرح می‌کند اسرارتان را به دشمن نگویید. چرا؟ چون دشمن به دنبال ایجاد خلل و فشار است. وقتی اسرار شما را دانست، یعنی نقاط ضعف شما را دانست یا نقاط قوت شما را دانست. اگر در گفتگوهای خصوصی بطانه حرف‌های پنهانی، اسراری که درسینه دارید برای دشمن بازگو کردید، لزوماً یا چالش را می‌گوید یا فرصت را. یا توانمندی‌هایتان را بازگو می‌کنید یا از نگرانی‌هایی که در رنجید سخن خواهید گفت. اگر چالش و ضعف را گفتید به دشمن آدرس می‌دهید که چگونه از این ضعف‌ها علیه شما استفاده کند و اگر توانمندی‌ها و ظرفیت‌ها را بیان کردید، اینکه چه پیشرفتی پیدا کردید، چه اسلحه‌ای دارید، کجا پنهان می‌کنید، چطور می‌سازید، چطوری می‌آورید، چطور می‌برید، این فرصت می‌کند روی ظرفیت‌های شما کار کند و آن را نابود کند. هنر کار دیپلماسی حفظ اسرار است، حفظ توانمندی‌ها در لایه‌ای از پنهان کاری است.

در روایت هم این آموزه‌ها وجود دارد. این روایاتی که راجع به پنهان کاری و حفظ اسرار اهل بیت مطرح شده را مراجعه کنید چقدر تأکید می‌کنند که اسرار نظام، نظام حاکمیتی یا نظام امامت و ولایت، چه آن زمانی که اهل بیت در حاشیه بودند یا اون زمانی که حاکمیت داشتند یا در زمانی که حاکمیت مسلمین تقویت می‌شود مثل الان، حفظ اسرار از اوجب واجبات است. این اسرار نباید به دشمن منتقل گردد.

رویکرد دوم دشمن این است که تلاش می‌کند همواره نظام حکمرانی مسلمانان در رنج باشد. در مطالب و زبان نکاتی را بیان می‌کنند که ممکن است خوشایند باشد. حرف‌های شیرین می‌زنند، امیدوار کننده در گفتگوها با فلان کشور می‌گویند ما به شما اسلحه می‌دهیم، ما به شما موشک می دهیم، ما شما را تقویت می‌کنیم، اما در عمل جوری رفتار می‌کنند که همواره کشورهای اسلامی را به خود وامدار وابسته بکنند. اجازه استقلال به این‌ها ندهند. همواره در رنج و محنت باشند که اگر یه مقدار رنج و محنت‌شان تمام بشود، ممکن است از نگاه آن‌ها سرکشی کنند، چالش آفرینی کنند. مشکلات را فراگیر می‌کنند برای نظام‌هایی که با خودشان همراه نیستند. تحریم علیه مسلمانان از شعب ابی طالب شروع شده همچنان هم ادامه دارد همچنان کشورهای مستقل و اسلامی را تحریم می‌کنند. اجازه نمی‌دهند این‌ها رشد بکنند. وقتی متوجه می‌شوند که جمهوری اسلامی رو به پیشرفت است، پیچ تحریم‌ها را محکم‌تر می‌کنند. این تحریم‌ها، تحریم‌های دارویی باعث می‌شود بیماران خاص با فشار چند لایه‌تری زندگی کنند. بیماری‌های سرطانی، ام اس داروی‌های خاص را اجاره نمی‌دهند وارد بشود، برای اینکه اثبات کنند نظام اسلامی ناکارآمد است، اثبات کنند نظام مستقل ایران ناکارآمد است محدودیتهای دارویی را گسترده می‌کنند. حتی در ایام کرونا مشاهده نمودید اجازه فروش واکسن به ایران نداند تا اون موقع که ایران توانست خودش را مستغنی بکند. همه رویکردهای دشمن خصمانه است و رنج آفرین است برای نظام اسلامی چون رنج آفرین است، دستگاه دیپلماسی موظف است اسرار مگو، رنج‌ها، چالش‌ها و فرصتها را به زبان نیاورد. دشمن را بشناسد، ظرفیت‌های دشمن را بشناسد، رویکردهای دشمن را بشناسد، فریب دشمن را نخورد که به موقعی با دشمن گفتگوی خصوصی درگوشی آغاز بکند. خصوصاً دشمنی که همین که فرصت می‌کند، دشمنی‌اش را بر زبان جاری می‌کند.

مقامات آمریکایی در طول چهل و چند سال گذشته هیچ موقع از زخم زبان زدن به ایرانی‌ها و به نظام اسلامی کوتاهی نکردند. این چیزهایی که بر زبان می‌گویند. پمپئو وزیر وقت خارجه آمریکا هیچ سخن درشتی نبود که علیه ایران نگفته باشد. وزیر خارجه فعلی گفت نگاه ما به کف خیابان است. مقامات آمریکایی همواره خصمانه رفتار کردند، اما یک جایی می‌گویند بیایید در گوشی با هم دوستانه صحبت کنیم. آیا کسی که از همه ظرفیت‌هاش خصمانه علیه طرف مقابل استفاده کرده، می‌شود با او سخن دوستانه گفت؟ خصوصاً جایی که می‌دانید آن چیزی را که در دل دارند برجسته‌تر و مهمتر است. چی در دل دارند؟ آنها آرزو دارند که نظام اسلامی در کار نباشد و دوست دارند شما هم آن‌ها را در مسیر کفر همراهی کنید. وقتی اینچنین است دشمن در خصومت و دشمنی کم نمی‌گذارد. واجب است که با این دشمن مشابه خودش رفتار کرد.

از مجموع این مطالبی که در ذیل این آیه مطرح شد، استفاده می‌کنیم که خطر کم توجهی به خصومت دشمن یک چالش فراگیر برای مسلمان‌هاست. قرآن کریم نسبت به این مسأله پند می‌دهد و این چالش را بیان می‌کند. دائماً گوشزد می‌کند که دشمن دشمن است. زخم زبان می‌زند. بدی شما را می‌خواهد. رنج و درد شما را می‌خواهد. عقب ماندگی شما را می‌خواهد. پس بدانید با این‌ها اسرار در گوشی نگویید که خیال کنید از این طریق بر مشکلات و چالش‌ها فائق بیایید.

﴿قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ﴾ این آیات و این پندهای ناب را به شما توضیح دادیم ﴿إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾ یه کم به عقل بیایید و فکر کنید. مقداری به خودتان بیایید. دشمن را دوست قلمداد نکنید اگر شما مؤمنین با معیار عقل به این پند و اندرزها توجه کنید از آن بهره می‌برید و حتماً در برابر دشمن موفق می‌شوید. در ما نحن فیه اگر دستگاه دیپلماسی هوشمندانه بخواهد رفتار کند، بخواهد عاقلانه رفتار کند و اگر بخواهد با حواس جمع با دشمن سخن بگوید، در تمام مراحل برنامه ریزی، اجرا و پیگیری سیاست‌های حوزه سیاست خارجی در مناسبات دو یا چندگانه باید به فرمان ﴿لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ﴾ عمل کند. اینکه بطون خود، اسرا سینه خود را با دیگران مطرح بکنید یا فرمان ﴿لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً﴾ و اینکه اسرار خودتان را با دیگران در میان نگذارید. به این فرمان گردن بنهد و دشمن و دشمنی دشمن و رویکردهای دشمن و اهداف دشمن از پیگیری سیاست‌های احتمالی دوستانه در فرایند سیاست خارجی را مدنظر داشته باشد و به ظاهر خوش خط و خال توجه نکند. دستکش مخلمین شیفته‌اش نشود و بداند که در درون این دستکش مخلمی، پتکی آهنین وجود دارد که آماده شده برای اینکه به سر مؤمنین کوبیده شود.

آیه چهارم: آیه 51 سوره مبارکه مائده: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[4]

ترجمه: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! یهود و نصاری را ولّی (و دوست و تکیه‌گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمی‌کند.»

باز هم در این آیه خطاب به مؤمنین است. ﴿لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ﴾ یهود و نصارا را ولی و دوست خود قلمداد نکنید. دو مصداق از دشمنان جامعه یهود و جامعه نصارا که این‌ها با هم دوست هستند، حتی اگر مشکل هم داشته باشند اینها ممکن است علیه جامعه اسلامی همپیمانی کنند. ﴿بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ﴾ هر کس از شما با این‌ها دوستی کند، با این‌ها پیمان اخوت و رفاقت و برادری ببندد، ﴿فَإِنَّهُ مِنْهُمْ﴾ این هم از آن‌ها خواهد بود، از جامعه شما نخواهد بود. ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ کسی که از جامعه مسلمانان با کفار - یهود و نصارا- طرح دوستی بریزد، این ضمن اینکه از آن‌هاست، ظالم هم هست، رفتار ظلم آمیز کرده است. حق این است که مؤمنین با یکدیگر رفتار دوستانه و برادرانه داشته باشند نه با کفار. اینکه با کفار که دشمنی می‌کنند و رفتار خصمانه دارند پیمان دوستی می‌بندند. این وضع الشي في غير موضعه[5] است. ظلم یعنی وضع الشي في غير موضعه. این آیه هم مباحث مهمی در رابطه دشمن شناسی و عدم اتخاذ دشمن مطرح می‌کند که لازم است جامعه مؤمنین به آن توجه داشته باشند. بطور عموم آن چیزی که مهمترین است در حوزه مباحثی که مطرح می‌کنیم وقوف و دقت عالی و بسیار عمیق دستگاه سیاست خارجی است به این آیه شریفه که بداند نظام اسلامی تمایزاتی دارد. این تمایزات و این خصوصیت‌ها اقتضاء می‌کند که با نظام کفر، رفتار دوستانه و عمیق نداشته باشد. نه اینکه همه رفتارها را قطع کنید. از این آیات نمی‌خواهیم استفاده کنیم که دستگاه سیاست خارجی مناسبات خودش را با دنیا قطع کند، قطع کردن رویکرد درستی برای حوزه سیاست خارجی نیست، بلکه رفتار هوشمندانه و حذر داشتن از غفلت این نکته مورد توجه ماست که تفاصیل مربوط به این آیه را در جلسه آینده تبیین می‌کنیم.

 


[1] زاد المعاد، العلامة المجلسي، ج1، ص85.
[2] سوره ممتحنه، آيه 1.
[3] سوره منافقون، آيه 4.
[4] سوره مائده، آيه 51.
[5] ظلم: قرار دادن چيزى در جايى است كه جايگاه آن نباشد.