درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1402/01/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/فقه سیاست خارجی /منابع فقه سیاست خارجی

 

شرح حدیث:

قال رسول الله: «اَلصَّائِمُ فِي عِبَادَةٍ وَ إِنْ كَانَ نَائِماً مَا لَمْ يَغْتَبْ مُسْلِماً». (ثواب الاعمال، ج1، ص 75)

«روزه دار گر چه در بستر خويش خفته باشد، تا زمانى كه غيبت مسلمانى را نكند، در حال عبادت خداست.»

حضرت می‌فرماید: انسان روزه‌دار در حال عبادت پروردگار است، همین که روزه هستید در حال عبادت هستی و روزه‌داری برای شما یک وضعیت را ایجاد کرده است که در حال عبادت و در حال تقرب به خداوند متعال هستید. حتی اگر انسان روزه‌دار خواب باشد این شخص در حال عبادت است مادامی که از مسلمانی غیبت نکند. عبادت مستمر باعث می‌شود که اگر احیاناً غیبتی در حق مسلمانی از روزه‌دار سر زد عبادتش شکسته شود. این عبادتی که انسان را به پرواز در می‌آورد با غیبت دیگران متوقف می‌شود. روزه‌داری یکی از واجبات مسلم در دین و تعالیم اسلامی است. «كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ» روزه بر شما فرض و واجب شد، وقتی فرض است باید این فریضه را اتیان کرد. معنای فریضه بودن این است که اگر شخص از اتیان آن در موعد مقرر ماه مبارک رمضان سرباز زند این شخص عقاب خواهد شد.

آیا فقط انسان روزه دار باید کام بربندد و از خوردن و آشامیدن خودداری کند؟ روایات زیادی در این باب است که اگر توفیق شد بعضی از آن‌ها را در جلسات درس مطرح خواهیم کرد. اجمالاً پاسخ این است که روزه داری کام بربستن نیست. روزه یکی از پایه‌ها و ارکان دینداری قلمداد شده است. در یک روایت امام باقر فرمود: «بُنِيَ اَلْإِسْلاَمُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّكَاةِ وَ اَلصَّوْمِ وَ اَلْحَجِّ وَ اَلْوَلاَيَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلاَيَةِ» این پنج چیز در کنار هم پایه‌های دینداری هستند. اقامه نماز، ایتاء و پرداخت زکات، انجام حج در صورت وجوب، روزه داری، در کنار ولایتداری.

در یک روایت قدسی هم آمده خداوند متعال فرمود: همه عبادات انسان‌ها و بشر و مؤمنین متعلق به خودشان است ولی روزه عبادتی است که مخصوص و متعلق به من است. «الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي به»ِ

من خودم جزای روزه را خواهم داد. بعضی هم خوانده‌اند و «أُجْزِي به» جزای روزه دار من هستم. انسان روزه دار اینقدر رشد می‌کند تا به این مرحله از معنویت و کمال می‌رسد که در محضر خدا و در حال عبادت با خداوند متعال همنشین بشود. خداوند را در وجود خود احساس کند. خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است که بسیاری از مواقع ممکن است از او غافل باشیم، آن را به عنوان پاداش روزه در وجود خودمان احساس کنیم. این‌ها همه از اهمیت روزه خبر می‌دهد. اما در این روایت پیامبر گرامی اسلامی می‌فرماید روزه دار مادامی از این مواهب متنعم و برخوردار است که با زبانش به دیگران متعرض نشود، غیبت مسلمانی را نکند، یعنی اگر تعرض به دیگران با زبان نداشت این به کمال روزه دست پیدا می‌کند. اینکه مؤمن روزه دار بتواند خودش را مهار کند و متعرض به دیگران نشود، حرمت دیگران را حفظ کند، آرامش و امنیت روانی آنها را در نظر داشته باشد، اگر این جوری شد حقیقت روزه را درک کرده و به کمال می‌رسد. اینگونه است که عبادت روزه، سازندگی خودش را خواهد داشت. اگر به دیگران و برای دیگران امنیت آفرین بود که حتی با زبان امنیت آن‌ها را به هم نزدیم، غیبت نکردید، اسرار آن‌ها را فاش نکردید، کلمه و سخنی را بکار نبندید که رنجش خاطر آن‌ها را در پی داشته باشد، حقیقت روزه را ادراک کردی. ملاحظه می‌فرمایید که این دستور عبادی با این عبارت بسیار مهم چگونه اثر تربیتی در مباحث امنیت اجتماعی دارد.

خلاصه مباحث گذشته

در مباحث فقه سیاست خارجی در حال بیان برخی از مقدمات بودیم و واژگانی را تعریف کردیم، ابعادش را مشخص کردیم. امروز راجع به منابع تدوین اصول سیاست خارجی صحبت می‌کنیم. این هم یکی از مقدمات لازم در مباحث فقه سیاست خارجی است.

سیاست خارجی در چارچوب مبانی کلی و قواعدی انجام می‌گیرد که آن‌ها را اصول سیاست خارجی می‌نامیم. این اصول در نظام اسلامی برگرفته از منابع اصلی است که در این زمینه وجود دارد. اولین منبع برای استخراج اصول سیاست خارجی ضوابط و احکام شرع است. این ضوابط و احکام شرع در حوزه‌های مختلف سیاست خارجی نقش آفرین است و برخی از مواردش در جلسات گذشته درس اشاره شده است. ابعاد بیشترش را هم در طول درس تقدیم عزیزان خواهیم کرد.

اجمالاً منبع استخراج اصول سیاست خارجی احکام و ضوابط شرع و دوم اسناد قانونی و بالادستی است. در اسناد بالادستی که مصوبات قانونی کشور است اعم از اینکه این مصوبات به طور ویژه برای فعالیت در عرصه‌های بین المللی و حوزه سیاست خارجی تصویب شده باشد یا مصوباتی که به طور کلان در بندهای قانونی و چارچوب‌های قانونی تصویب شده و سایه بر فعالیت بین‌المللی خواهد افکند. همچنین مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی که در تنظیم سیاست‌های اجرایی کلان کشور در حکم قانون است، این مخصوص به جمهوری اسلامی هم نیست بلکه در سایر کشورها نیز مواضع عالی‌ترین مقام کشور در حوزه سیاست خارجی به سیاست‌های اجرایی تبدیل می‌شود و توسط دیپلمات‌ها و مقامات بلندپایه مسئول در امر سیاست خارجی تعقیب می‌شود.

در این مقدماتی که خدمت دوستان عرض می‌کنیم بنا بر اهمیتی که این منابع و اسناد بالادستی دارند به سه دسته از این منابع اشاره می‌کنیم. تفاصیلش را هم ان شاء الله در طول مباحث شاید مورد توجه و تمرکز قرار بدهیم.

اولین سندی که می‌تواند یا باید در چارچوب سیاست خارجی مورد توجه قرار بگیرد و اصول کلی رفتار دیپلماتیک کشور را از آن استخراج کنیم؛ قانون اساسی است.

قانون اساسی در اصل ۱۱ از اصول کلی یکی از فرازهای مهم در سیاست گذاری حوزه سیاست خارجی و در تعامل بین المللی است. اصل ۱۱ مقرر می‌دارد: «به حکم آیه کریمه ﴿إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ﴾[1] همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.»

همه مسلمانها در جهان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملت‌های اسلامی یا ملل اسلامی قرار دهد و کوشش کند تا وحدت سیاسی اقتصادی فرهنگی جهان اسلام تحقق پیدا کند. مشاهده می‌کنید که در اصل ۱۱ وقتی سخن از جامعه اسلامی می‌شود، منافع امنیت جامع اسلامی منحصر به مسلمانی که در داخل مرزهای ایران زندگی می‌کنند، نیست. بر اساس آیه کریمه همه امت اسلامی، همه مسلمان‌ها، در یک حلقه واحدی به نام امت اسلامی با یکدیگر مشترکند. جمهوری اسلامی موظف است بر اساس این بند قانون جوری رفتار نماید تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام تحقق پیدا کند.

این در بسیاری از مباحثی که در آینده خواهیم داشت به عنوان یک کلی و اصل کلی سایه می اندازد. دلیل حاکم است که بسیاری از تصمیمات ما را در آینده تحت تاثیر قرار می‌دهد یا دایره تصمیم و را مضیق یا موسع می کند. این یکی از آن مفادی است که سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران بر آن استوار می‌شود.

در فصل دهم از اصول قانون اساسی که مربوط به سیاست خارجی است چند اصل پشت سرهم بیان شده است. یکی اصل ۱۵۲ که به صراحت می‌گوید سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگو سلطه پذیری و سلطه جویی است.[2] یعنی نظام اسلامی نباید سلطه‌جو باشد اگر به یک کشور کوچک اسلامی کمک کرد به دنبال بسط سلطه ملی ایران بر سلطه امور دیگران نباشد، بلکه از باب انجام وظیفه و واجب شرعی به مسلمانان کمک کند نه سلطه جو باشد نسبت به جاهایی که قدرت دارد و نه سلطه پذیر باشد نسبت به سایر کشورهای قدرتمند ﴿لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ﴾ پشتوانه این چنین اصلی است.

پس سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اساس اصل ۱۵۲ نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری است و علاوه بر آن حفظ استقلال به صورت همه جانبه یعنی در عین حالی که سلطه‌جو نیسیتم و سلطه‌پذیری نمی‌کنیم، استقلال در کشور جمهوری اسلامی یک کالا و یک هدف والایی است که نباید تحت تأثیر هیچ تصمیمی واقع شود. همانجوری که هیچ تصمیمی نباید جمهوری اسلامی را سلطه‌گر یا سطله‌پذیر معرفی کند، استقلال کشور هم تحت تأثیر هیچ تصمیمی نباید آسیب ببیند. تمامیت ارضی کشور در ادامه این اصل مورد تأکید قرار گرفته است. برای آزادسازی و برای حفظ حراست از یک وجب از خاک کشور باید مردانه تصمیم گرفت و مردانه جنگید. در جنگ تحمیلی ۸ ساله برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی چگونه دفاع کردیم و چگونه خون دادیم و چگونه از این اصل قانونی حراست کردیم.

دفاع از حقوق همه مسلمان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه‌گر این ادامه اصل ۱۵۲ قانون اساسی است. روابط صلح آمیز متقابل با دولت‌های غیر محارب، این‌ها سیاست‌های کلان یا اصول کلانی هستند که سیاست خارجی بر آن استوار است.

نفی سلطه‌جویی؛ نفی‌ سلطه‌پذیری، حفظ استقلال و تمامیت ارضی، دفاع از حقوق همه مسلمانان، عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح آمیز و به صورت متقابل با دولت‌هایی که غیر محاربند.

اگر دولتی است مانند رژیم صهیونیستی که محارب است این بر اساس این اصل خارج از موضوع است. این اصل به ما فرمان می‌دهد که در مقابل دولت محاربی مانند رژیم صهیونیستی یا در مقابل دولت محاربی مثل آمریکا ایستادگی کنیم و هرچه آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند که روابط صلح آمیز با ما برقرار کنند به آن‌ها تأکید می‌کنیم مادامیکه روحیه محاربه را کنار نگذاشته‌اند و مادامی که تلاش می‌کنند با استفاده از روش‌های مختلف در امور جمهوری اسلامی ایران دخالت کنند ما با آن‌ها رابطه برقرار نخواهیم کرد این اصل ۱۵۲ قانون اساسی است.

ملاحظه میکنید که این اصل چگونه تصویر می‌کند آن اصولی که سیاست خارجی باید مبتنی بر آن طراحی بشود. در آینده می‌خواهیم مبانی فقهی همین نکات را بیان کنیم و وظایف دیپلمات‌ها را در هر حوزه‌ای و هر تصمیمی مبتنی بر مجموعه این سیاست‌ها و اصول ترسیم کنیم.

اصل ۱۵۳ که به دنبال اصل ۱۵۲ در قانون اساسی ذکر شده تأکید می‌کند که هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی فرهنگ ارتش و دیگر شئون کشور بشود ممنوع است

پشتوانه این حرف در شرع انور همین قاعده نفی سلطه است که آن را بحث کردیم و در جای خود نیز به آن اشاره خواهیم کرد. در ادامه اصل ۱۵۲ به صورت صریح و با تأکید قانون اساسی یادآور می‌شود که در طول تاریخ هرگونه قراردادی که می‌خواهید امضاء کنید باید مواظبت کنید که سطله بیگانه بر منابع طبیعی کشور فرهنگ کشور، اقتصاد کشور، ارتش کشور و دیگر قوا ایجاد نشود. باید با سلطه‌گری بیگانه از راه‌های تنظیم قراردادهای دوجانبه جلوگیری شود.

اصل ۱۵۴ قانون اساسی چنین مقرر می‌دارد: « جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت‌های دیگر، از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند.» یعنی جمهوری اسلامی یک هدف والای انسانی و اخلاقی دارد و آنکه سعادت بشری را می‌خواهد برای آنان تأمین کند. در مناسبات خود نباید سعادت انسان‌ها و کمال آن‌ها و رشد آن‌ها و توجه آن‌ها را به خدای متعال را نادیده بگیریم. در تصمیمات در سیاست خارجی نباید سعادت انسان‌ها دچار خدشه شود. سعادت انسان در کل جامعه بشری آرمان جمهوری اسلامی ایران است و استقلال و آزادی و حکومت عدل و حق را حق همه مردم جهان می‌شناسد. یعنی در سیاست خارجی ضمن اینکه استقلال خود را حفظ می‌کنیم، آزادی خود را حفظ می‌کنیم، از حاکمیت حق و عدل خود حراست و نگهدای می‌کنیم، برای سایر جوامع باید همین را تحت تعقیب قرار دهیم. بنابراین در همین اصل از قانون اساسی تأکید می‌شود که در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت‌های دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت کند. یک پرونده زنده که معطوف به این اصل در طول چهل و چند سال از عمر جمهوری اسلامی مورد توجه و تعقیب قرار گرفته؛ پرونده فلسطین است. بسیاری از مواقع قدرت‌های بزرگ برای ما پیام می‌دهند که کاری به فلسطین نداشته باشید یعنی به امنیت اسرائیل که متعرض به فلسطین شده، پایبند باشید، مشکلاتتان حل می‌شود. ما تحت تحریم و فشار هستیم بسیار سختی‌ها را داریم تحمل میکنیم، بسیاری از این مشکلات بر می‌گردد به اینکه ما در برابر اسرائیل که متجاوز است به حقوق ملت مسلمان فلسطین ایستاده‌ایم. این ایستادگی برای ما هزینه دارد، این هزینه را ما علاوه بر وظیفه دینی که اسلام حنیف بر عهده ما گذاشته، به استناد به این اصل از قانون اساسی تعقیب می‌کنیم. این وظیفه بر اساس معیارهای شرعی و این بند از قانون اساسی بر عهده ملت ما گذاشته شده است. ما از مبارزه حق طلبانه فلسطینی‌ها حمایت می‌کنیم. رهبر معظم انقلاب تأکید کردند ما اسرائیل را دشمن می‌دانیم، متجاوز به فلسطین می‌دانیم و از فلسطین دفاع کرده و می‌کنیم، آن‌ها را تسلیح کرده و مسلح می‌کنیم. به آن‌ها کمک مالی می‌کنیم، به آن‌ها از هیچ مساعدتی مضایقه نمی‌کنیم تا بتوانند در برابر دشمن مستکبری مانند رژیم صهیونیستی که از سوی آمریکایی‌ها حمایت می‌شود، دفاع کنیم. ما در حقیقت هزینه ایمان به خدا، ایمان به اسلام و آرمان‌های اسلامی و مصوبات قانونی را می‌پردازیم. ما نگران نیستیم که اگر اینکه تحت تحریممیم بخاطر مواضع انسان دوستانه، اخلاقی و شرعیمان در برابر فلسطینی‌ها. ما هیچ چشمداشتی از فلسطینی‌ها در طول چهل و چند سال گذشته نداشتیم. رهبران فلسطینی بارها این نکته را گفته‌اند که ما تا بحال ندیدیم که ایران ما را وادار کند به اینکه موضع خاصی را اتخاذ کنیم. در جنگ در سوریه که جنگ با عوامل آمریکایی یا یک جنگ نیابتی بود با گروه‌هایی تکفیری که خواسته یا نخواسته سیاست‌های آمریکا و دشمن را در منطقه غرب آسیا تعقیب می‌کردند؛ در این جنگ ایستادیم کمک کردیم، آمریکایی‌ها را از سوریه اخراج کردیم. برگ برنده و قدرت اصلی را به دست گرفتیم، همپیمان خودمان را از فشارها و درگیری‌های نظامی که هر روز به آنها بیشتر از گذشته تحمیل می‌شد؛ آزاد کردیم، اجازه ندادیم جنگ نیابتی موفق بشود و نظام سوریه را ساقط کند. در همین جنگ نیابتی گروه‌های فلسطینی که در سوریه زندگی می‌کردند، دو دسته بودند. یک دسته با سیاست‌های جمهوری اسلامی در دفاع از سوریه در برابر جنگ نیابتی حمایت می‌کردند یک دسته هم موضع منفی داشتند. آن‌ها حس این را داشتند که درگیری بین جریان حاکم در سوریه است که یک نظام علوی است و اهل سنت. درسته صحنه‌های جنگ اینگونه طراحی شده بود، بالاخره رئیس جمهور سوریه یک فرد علوی است و در مقابل تهدیداتی که تحمیل شده به او ایستادگی کرد. حتی اگر رئیس جمهور فردی سنی هم می‌بود و مورد هجوم جنگ نیابتی واقع می‌شد، جمهوری اسلامی بلاتردید از او نیز دفاع می‌کرد. اما برخی رهبران فلسطینی احساس کردند جنگ سنی و علوی است. اینجا خرج خودشان را از حکومت سوریه جدا کردند. علیرغم ظرفیت‌های زیادی که داشتیم هیچ سیاستی را به این ها تحمیل نکردیم. موعظه و راهنمایی کردیم ولی آن‌ها در مقابل سیاست‌های جمهوری اسلامی ایستادند و یکی از رهبران این‌ها در غزه پرچم مخالفان سوریه را به اهتزاز درآورد و از آن‌ها حمایت کرد. ما رویکرد سلطه‌گری با گروه‌های فلسطینی پیش نگرفتیم. اینقدر مقاومت کردیم و کار را جلو بردیم امروز خطاری رفتاری که برخی از این گروه‌ها در آن روز انجام دادند؛ روشن شده است و کاملاً می‌دانند که جمهوری اسلامی نه بخاطر شیعه نه بخاطر علوی‌ها نه بخاطر تمایلات مذهبی بلکه بخاطر ایستادگی در برابر حکومت مستکبر آمریکا و حاکمیت‌های وابسته به آن مثل رژیم صهیونیستی در مقابل این تهدیدات با جدیت ایستاد و صحنه مبارزه را تغییر داد. پس اگر ما سیاست‌هایی را اتخاذ می‌کنیم در حوزه‌های پیرامونی و حوزه نفوذ خودمان در حمایت از گروه‌ها، جریانات مبارز، مجموعه‌های حق طلب، مجموعه‌های آزادیخواه، در برابر مستکبرین یک اقدام قانونی است و اگر آن‌ها را وادار نمی‌کنیم که همه جا مثل ما موضع بگیرند و آزادی عمل داشته باشند این بخاطر وظیفه قانونی است که بر عهده ماست. ما نمی‌خواهیم سلطه‌جویی کنیم. ما می‌خواهیم راه روشن و استوار مبارزه با استکبار را تعقیب کنیم حتی اگر جریان استکباری بیاید خیمه بزند و خودش را پشت ماسک و پشت یک چهره دروغینی از معادلات سیاسی در حوزه‌های پیرامونی پنهان کند. یک جایی ممکن است بیاید کنار اهل سنت واقع شود و بخواهد زیر لوای اهل سنت علیه رویکردهای استقلال‌طلبانه بایستد. یک جایی ممکن است با علوی‌ها گره بخورد، یک جایی ممکن است با مسیحی‌ها گره بخورد. اینها اصل نیست، اصل این است که روش استکباری دشمن را بر اساس این فرمول از قانون اساسی که حفظ استقلال حفظ آزادی حمایت از حکومت‌های حق، این‌ها را دفاع کنیم. چرا میگوییم حکومت‌های حق؟ حکومت حق یا حکومت باطل آن حکومتی است که بر مبنا و معیار رأی مردم و دموکراسی یا آن چیزی که ما از آن در ادبیات انقلابی یاد می‌کنیم به عنوان مردم سالاری روی کار آمده باشد. اگر در سوریه مردم به حاکمیت سوریه رأی دادند، اگر در افغانستان به حاکمیتی رأی دادند، اگر در پاکستان به حاکمیتی رأی دادند، اگر در عراق حاکمیتی را سرکار آوردند اینها حکومت‌هایی هستند که از طریق روش‌های مقبول و دموکراسی سر کار آمده‌اند، ما از اینها دفاع و حمایت می‌کنیم. اما اگر حکومتی آمد یا قدرتی آمد که خواست حکومت‌های برآمده از رأی مردم را سرکوب کند یا خواست سلطه خودش را در بین مسلمین تقویت کند حتماً بر اساس این اصول قانون اساسی با آن مواجهه می‌کنیم.

اصل ۱۵۵ که آخرین اصل در این چارچوب است که دولت جمهوری اسلامی ایران می‌تواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند؛ پناه دهد مگر اینکه بر طبق قوانین ایران خائن و تبهکار باشد. این یکی از آن سوالاتی بود که در جلسه روز اول مطرح کردیم ما از آزادی‌خواه حمایت می‌کنیم اما از خائن و تبهکار حمایت نمی‌کنیم. سیاست خارجی جمهوری اسلامی مبتنی بر این است که هر انسان آزاده‌ای از حمایت جمهوری اسلامی و حمایت جامعه اسلامی برخوردار است ولی هیچ خائنی حتی اگر به ظاهر مسلمان هم باشد یا هیچ تبهکاری مورد حمایت ما نیست. تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان براساس اصل ۱۵۵ تنظیم می‌شود. این‌ها اصولی است که در حقیقت مرجع تنظیم اصول سیاست خارجی است. این بند اول است. قانون اساسی گفتیم مرجع استخراج اصول سیاست خارجی، یکی اسلام است که در طول مباحث به آن خواهیم پرداخت دوم اسناد بالادستی و قانونی است که این اسناد سه دسته هستند دسته اول: قانون اساسی دسته دوم: سایر قوانین یا سند چشم انداز دسته سوم مواضع و راهبردهایی که مقام معظم رهبری در سیاست خارجی تنظیم، ابلاغ و پافشاری می‌کنند. تا اینجا اکتفاء می‌کنیم و بحث را خاتمه می دهیم و در جلسات بعد دو فرمول دیگر یکی سند چشم انداز و دیگری مواضع مقام معظم رهبری در سیاست خارجی را بیان می‌کنیم که به دنبال این‌ها موضوعاتی که باید در حوزه سیاست خارجی و فقه سیاست خارجی به آن توجه کنیم را از دل این‌ها استخراج کنیم و ادامه دهیم.


[1] سوره انبیاء، آيه 92.
[2] اصل یکصد و پنجاه و دو: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است.