1402/08/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/فقه حنگ نرم /مرابطه
حدیث خوانی
عن ابی عبدالله علیه السلام قال: أوحَى اللّهُ عز و جل إلى موسى عليه السلام : إنَّ عِبادي لَم يَتَقَرَّبوا إلَيَّ بِشَيءٍ أحَبَّ إلَيَّ مِن ثَلاثِ خِصالٍ .
فرمود که خداوند متعال به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که بندگان من با سه وسیله و سه عمل که برای من محبوب ترین است به من نزدیک میشوند یا نزدیک نمیشوند به من مگر با این سه عمل محبوب.
قالَ موسى : يا رَبِّ وما هُنَّ؟
جناب موسی سوال کرد این سه چیز چیست ؟
قالَ : يا موسَى! الزُّهدُ فِي الدُّنيا ، وَالوَرَعُ عَنِ المَعاصي ، وَالبُكاءُ مِن خَشيَتي
زهد یعنی بی رغبتی به دنیا ، این نردبانی است که انسان را به خدا نزدیک میکند. همانطور که زهد مایه ی نزدیکی انسان به خدا است، ورع از مساعی و پرهیز از گناه این هم انسان را به خدا نزدیک میکند و سوم بکا و گریه ی از خوف خدا؛ کسانی که در لحظات مناسب و حساس، آن موقعی که بین خود و خدا خلوت میکنند، از خوف خدا خاشع و خشیت دارند و اشک شان جاری میشود.
قالَ موسى : يا رَبِّ! فَما لِمَن صَنَعَ ذا؟
سوال کرد که خدایا اگر کسی این سه عمل را انجام دهد در نزد تو چه خواهد داشت؟
فَأَوحَى اللّهُ عز و جل إلَيهِ : يا موسى!
خداوند به پروردگار عالم وحی کرد که ای موسی أمَّا الزّاهِدونَ فِي الدُّنيا فَفِي الجَنَّةِ ،
کسانی که در این دنیا زهد ورزیدند و به دنیا کم رغبتی و بی رغبتی از خود نشان دادند این ها کسانی هستند که به بهشت راه پیدا میکنند.
وأَمَّا البَكّاؤُونَ، کسانی که از خوف خدا اشک شان جاری شده بود و گریه می کردند، فَفِي الرَّفيعِ الأَعلى ، آن ها در مراتب رفیع اعلی هستند و بهره مندند. لا يُشارِكُهُم أحَدٌ، کسی با آن ها همنشین نمیشود مگر از همین طائفه باشد. وأَمَّا الوَرِعونَ عَن مَعاصِيَّ، کسانی که اهل ورع هستند و معصیت را ترک میکنند، از معاصی فاصله میگیرند، فَإِنّي اُفَتِّشُ النّاسَ، در قیامت مردم را تفتیش میکنیم و سوال و جواب میکنیم اما اهل ورع را ولا اُفَتِّشُهُم. این ها بدون سختگیری وارد بهشت خواهند شد.
اگر خداوند توفیق دهد کسی اهل زهد و بکا و ورع باشد، پیدا است که هر سه نتیجه را با هم جمع کرده است.
خلاصه جلسات گذشته
سخن ما در باب مرابطه از مرز های اعتقادی و دینی بود. گفتیم پنج حوزه ی مهم در مرابطه وجود دارد. حوزه یا دسته ی پنجم حوزه های اعتقادی و فکری است. مثالی هم از قرآن کریم در ماجرای حضرت موسی عنوان کردیم که سامری انسان ها را خدعه کرد و بر اعتقاد و دین آن ها اثر گذاشت. البته گفتیم که چیزی را که سامری مرتکب شد مختص به دوران حضرت موسی علیه السلام نیست، این همواره در حال تکرار است منتها در دوران ما با ظرفیت بیشتر است.
ایات و روایات در اهمیت مرابطه در باورها
ما در اصل استدلال به وجوب مرابطه ادله ای از قرآن را ارائه میکنیم و به آن استناد خواهیم کرد. الان در صدد بیان اهمیت مرابطه از مرز های اعتقادی هستیم. به ذهن رسید که در این زمینه چند روایت هم عرضه کنیم.
حفظ دین، صیانت از دین و اعتقادات دینی آحاد جامعه طبیعتاً مستلزم رصد و مرابطه ی تهدیدات در این زمینه است. نمیشود که ما مدعی باشیم که به دنبال صیانت دین خود و خانواده و اهل شهر و کشور مان هستیم اما نسبت به تهدیدات و طراحی هایی که علیه دینداری میشود بی توجه باشیم. باید هجوم دشمن در عرصه های اعتقادی را کاملاً زیر نظر گرفت. دشمن برای سست کردن اعتقادات، برای هر سنی طراحی خاص خود را دارد. ممکن است برای اطفال کودکستانی یک طراحی، نوجوانان دبیرستانی یک طراحی ، جوانان دانشگاهی یک طراحی و افراد دارای سن و سال بالا طراحی دیگری داشته باشد. باید همه ی این ها را رصد کرد و همه ی این ها را معالجه کرد. دشمن همواره بدون درنگ از نقاط ضعف و شکاف های قابل عبور بهره گیری خواهد کرد. همانطور که در مرز های جغرافیایی تلاش میکنند آن قطعه ای از مرز که برای عبور هموار تر است و نگهبان کمتری دارد، آسیب بیشتری از آنجا متوجه کشور اسلامی میشود، آن را برای عبور انتخاب میکنند، در هجوم اعتقادی هم همینطور است. نگاه میکنند لحظه های مناسب را شناسایی کنند و سوژه های مناسب را شناسایی میکنند. برای اینکه رفتار نرمشان موثر تر واقع شود. در زمان حضرت موسی بهترین سوژه و از بهترین زمان وقتی بود که تخلفی در وعده ی حضرت موسی علیه السلام را یا جابجایی شد، قرار بود حضرت موسی سی شب به میقات برود که چهل شب شد. در این ده شب، وسوسه ها و زمزمه های شیطانی را در گوش متدینین تقویت کردند یا ممکن است در زمان ما در مقطع کنونی ببینند که مثلاً وقتی حمله ای از جانب فلسطینی ها، مبارزان مقاوم فلسطینی علیه اسراییل میشود، فرصت را غنیمت بشمارند و علیه فلسطین در جامعه ی اسلامی و ایرانی تبلیغ کنند. بهترین زمان برای تخریب وقتی است که یک حادثه ای رخ دهد که این حادثه آن ها را یا کلافه کرده است یا قدرت آنان را کاهش داده است. فلسطینی ها اقدام بی بدیلی در روز ها و هفته های گذشته انجام دادند. این اقدام بی بدیل باعث شد رژیم صهیونسیتی را دچار شکست سنگین کند نه دچار شکست سنگین در میدان، شکست سنگین در میدان دومین شکستی است که اسراییل با آن مواجه شده است. اولین شکست شکست اطلاعاتی است که آنان متحمل شدند. رژیم صهیونسیتی با همه ی توانمندی های اطلاعاتی و امنیتی و دستگاه های موازی که برای حفظ و کنترل امینی در بخش های مختلف خلق و تولید کرده است ، این دستگاه های طویل نتوانست این عملیات و زمان عملیات و ابعاد عملیات را تشخیص دهد. دچار شوک شدند. حامی این جریان کیست؟ ایران ؛ برای اینکه نام فلسطینی ها را در ذهن ایرانی ها خراب کنند حادثه سازی میکنند. عملیات روانی میکنند. چه مقدار و چه میزان در دنیا تلاش میکنند برای اینکه ذهن جوانان ایرانی نسبت به فلسطینی ها بد بین شود. این استفاده از فرصت و شکاف است. همان شکافی که در مرابطه ی در نقاط سرزمینی وجود دارد که مناطقی احیانا پیدا میشود که کنترل روی آنجا سست تر است. دشمن از همان نقطه وارد میشود. رهبر انقلاب فرمودند دشمن روی زخم مینشیند. این عبارت کلی است و همه جا قابل انتخاب است. هم در جنگ نرم و هم جنگ سخت که در دشمن در جنگ سخت از جا یا نقطه ای که حمایت کمتری میشود از همان وارد میشود. در جنگ نرم هم روی نکاتی دست میگذارد که واقعاً چالش جامعه است. در جامعه ی امروز میگویند ایران وضع و اقتصاد خوبی ندارد، ماشین های مردم ایران را با ماشین های اهل غزه مقایسه میکنند میگویند پول ایران در جیب اهل غزه رفته است پ این ها ماشین شان است و با این ماشین ها فرار میکنند. ببینید دشمن چقدر هوشمند عمل میکند برای اینکه روی اعتقادات و باورهای مردم سوار شود. پس اینکه دشمن در لحظات حساس تلاش میکند از شکاف های موجود استفاده کند شکی نیست و قصد آن هم این است که به جامعه ی هدف آسیب جدی برساند. همانطور که گفتیم چه بسا برای نوجوانان در حوزه های اعتقاداتی چالش هایی را خلق کند یا به آن دامن بزند. سوال ها و پرسش هایی ایجاد کند. این سوالات را در ذهن جوانان برجسته کند یا در ذهن خردسالان که این پرسش ها و سوالات برای افراد پخته ی جامعه ممکن است حل شده باشد بنابراین آسیب های هر صنف یا طبقات سنی مختلف ارزیابی میشوند . در عین حال باید این آسیب ها برای هر سنی را جداگانه شناخت و با آن ها رابطه برقرار کرد و این چالش ها را معالجه کرد. باید امنیت اعتقادی در جامعه به یک قاعده ی فراگیر تبدیل شود. امنیت جانی و مالی و آب روی افراد خیلی مهم است اما امنیت اعتقادی والا تر و بسیار پر اهمیت تر از سایر ابعاد امنیت است. دین مردم باید در فضای ایمنی برایشان باقی بماند. هجوم دشمن از راهکار های جنگ نرم میآید تا این اعتقادات را تخریب کند که البته گاهی اصل اعتقاد به مبدأ و معاد را نشانه میرود یعنی دشمن تلاش میکند الحاد فکری را در بین جامعه ی اسلامی رواج دهد و اگر در این زمینه موفق نشد حتماً تلاش میکند الحاد عملی ترویج کند و تلاش میکند پایبندی ها و ایلتزامات عملی به اوامر و نواهی احکام دینی را در اعتقادات جوانان سست کند. طوری شود که جوان به واجبات و محرمات اهمیت ندهد و لاعبالی رشد کند. تهدیدات اعتقادی به هر شکل یا هدفی که انجام شوند امنیت اعتقاد و باور های دینی را تهدید میکند.
روایات مرابطه در دینداری
ما روایاتی داریم که اهمیت دینداری و جایگاه والای آن را در مقایسه با امنیت جانی و مالی ترسیم میکند و امنیت دینداری و اعتقادی را برجسته تر میکند. بعضی از این روایات را میخوانیم تا از این بحث ان شاللله عبور کنیم.
روایت اول از پیامبر اکرم نقل گردیده است که فرمودند: إن عَرَضَ لكَ بلاءٌ فاجعَل مالَكَ دونَ دَمِكَ ، یک وقتی تهدید میشوی، بلا یعنی تهدید؛ در حال تهدید هستی اگر تهدید شدی از ثروت خود استفاده کن برای اینکه خون یا جان خود را حفظ کنی. چگونه؟ خب پول بده برو سپر بخر. پول بده برای اینکه اگر تهدید میشوی ماشین زرهی بخری پول بده برای اینکه سنگر درست کنی. پول بده برای اینکه اسلحه بخری و از خود دفاع کنی. پول بده عده ای از تو حفاظت کنند. هر راهی که هست در هر مسیر و جایگاهی که هستی از اموال خود خرج کن تا جان خود را حفظ کنی یا در جایی گیر افتادی ممکن است از گرسنگی تلف شوی این هم ممکن است یکی از وجوه بلا باشد مجبوری بیست یا سی برابر قیمت پول دهی برای اینکه یک لقمه نان بخری و نوش جان کنی تا از مرگ حتمی نجات پیدا کنی.
إن عَرَضَ لكَ بلاءٌ فاجعَل مالَكَ دونَ دَمِكَ ،
بدان که ارزش جان تو از مال تو بیشتر است.
فإن تَجاوَزَكَ البلاءُ
اگر بلا بیشتر بود.
فاجعَلْ مالَكَ و دَمَكَ دونَ دِينِكَ ،
یک وقتی میبینید تهدید به جان انسان است یک بار به مال انسان است فرمود اگر به مالت شد آن را برای جان خود خرج کن و اگر به جان و مالت شد جان و مال را بده که دین را حفظ کنی. ممکن است دشمن از طریق مختلفی بخواهد دین تو و خانواده ی تو را بگیرد. اینجا اگر پول یا ثروت یا امکانی داری خب از این شهر هجرت کن و از این منطقه برو برای اینکه زیر یوق تبلیغات دشمن نباشی. اگر تقویت اعتقادات و باورهای خودت مستلزم این است که هزینه کنی و برای خود و فرزندانت آموزش بگذاری تا دینشان را تقویت کنی، انجام بده. هر نیازی برای تقویت دین یا مقابله با تهدید دین را از مال و جان دریغ نکن. تلاش کن. جان خود را به زحمت بیانداز و پول خود را هزینه کن برای اینکه دین خود و فرزندانت حفظ شود سپس فرمودند: فإنَّ المَسلوبَ مَن سُلِبَ دِينُهُ ، و المَخروبَ مَن خَرِبَ دِينُهُ .
کسی غارت زده است که دین او را به غارت ببرند. غارت زده فقط کسی نیست که اموالش را به غارت ببرند بلکه کسی که دینش را به غارت ببرند واقعاً غارت زده ی واقعی او است. اینکه انسان بتواند برای حفظ دینش هزینه کند و کتاب بخرد برای مطالعه ی فرزندانش و هزینه کند استاد بگیرد برای تقویت باور های دینی فرزندانش، اینکه استاد بگیرد و از روش های مختلف استفاده کند تا پرسش های دینی فرزندان و جوانانش را پاسخ دهد یا به هر شکل دیگری که باشد. این یک روایت از پیامبر اکرم بود که کسی ویرانه است که دین او ویران شده است یعنی اجازه ندهید دین شما ویران و غارت شود. دین خود را حفظ کنید حتی اگر به قیمت به خطر افتادن امنیت جانی و مالی باشد. حفظ دین با هزینه کردن جان و مال نیازمند رصد است یعنی شما بدانی از کدام نقطه آسیب میبینی که در همان نقطه معالجه کنی. نمیشود که شما مأمور به حفظ دین باشید اما غارتگران دینی را نشناسید. روش غارت آن ها را نشناسید. ویرانگران دین را نتوانید شناسایی کنید. باید ویرانگران دین را شناسایی کرد و غارتگران دین را شناخت و در مقابل آن ها طراحی داشت و ایستادگی کرد حتی اگر مستلزم عطای جان و بذل مال باشد.
روایت دوم از امام باقر علیه السلام است. ما در این یادداشت ها آدرس این روایات را آوردیم چون نمیخواهیم استدلال خاصی کنیم فعلا به سند روایات نمیپردازیم میخواهیم فضای ادراک دینی را از ضرورت حفظ دین و رصد در این زمینه استفاده ی کلی کنیم و این فضا را بیان کنیم. امام باقر علیه السلام فرمود: كَانَ فِي وَصِيَّةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَا عَلِيُّ أُوصِيكَ فِي نَفْسِكَ بِخِصَالٍ
در وصیت های پیامبر اکرم به امیرالمومنین علیه السلام این است که فرمود تو را درمورد خودت به چند خصلت سفارش میکنم. خصلت اول و دوم و سوم و چهارم را فرمودند و سپس فرمودند و الخامسة، بذلك مالك و دمك دون دينك. حضرت فرمودند مال و جان و خون خود را برای دین خود بذل کنی. این هم مثل عبارت قبلی. پس انسان برای حفظ دین و دینداری لازم است از خود هزینه کند هر چند امنیت جانی و امنیت مالی مهم است اما امنیت دین اهم است. برای حفظ این امنیت جان و مال را میشود بذل کرد بلکه واجب است بذل کند و همانطور که عرض کردیم بذل جان و مال در مقابله با تهدید مستلزم شناخت تهدید و مستلزم آن نقطه ای است که تهدید از آنجا وارد میشود پس برای شناخت این ها باید در این مسیر مرابطه ی جدی داشت. مرابطه ی واقعی آنجا است که انسان ها برای حفظ دین رباط میکنند. اگر در اینجا رباط صورت نگیرد تهدید قابل تشخیص نیست و اگر تهدید تشخیص داده نشد، دین انسان را در غفلت سلب و غارت میکنند.
روایت دیگر از پیامبر اکرم ، حضرت فرمودند: يَأتي علَى الناسِ زَمانٌ الصابِرُ على دِينِهِ مِثلُ القابِضِ علَى الجَمرَةِ بِكَفِّهِ ، زمانی میآید کسی که میخواهد دین دار باشد و دینش را حفظ کند مانند کسی است که ذغال آتش را ، جمره یعنی گلوله ی آتش ، این را در کف دستش بگیرد. ببینید چقدر گرفتن آتش در کف دست پر هزینه و سوزاننده و سخت است. دینداری اینقدر پر هزینه میشود. حضرت اینطور تعبیر میکنند که باید دین را حفظ کنی حتی اگر مجبور باشی آتش را کف دست بگیری. اگر آتش انسان را میسوزاند و انسان تحمل میکند باید انسان بتواند هر چیزی را تحمل کند اما بر دین خود صبر کند. زمان امروز ما شاید از همین مصادیق باشد. ببینید مسیر های تخریب دین چقدر گسترده شده است و روش هایش چقدر گسترده تر شده است. مجموعه ی جمعیت ها و کمپانی ها و موسسات و دستگاه های مختلف نشستند و برای اضاله ی دین طراحی و تبلیغ میکنند و تشویق میکنند برای عبور از دین و برای کنار گذاشتن دین ترغیب میکنند. شما این سلبریتی ها را ببینید هر کدام به چه شکل و زبان و تبلیغی میبرند بعد آن ها را تبدیل به عروسک خیمه شب بازی میکنند بعد آن ها را لخت میکنند و مانکن و مدل میکنند و اعتقادات آنان را زیر پا میگذارند. این ها از اول اینطور نبودند بلکه در اثر تبلیغات اثر گذار دشمن این مسیر را با شوق رفتند. این نیست اگر این ها علیه جمهوری اسلامی بد و بیراه بگویند خب وظیفه ی شما تمام شد این ها را تا قعر انحطاط پیش میبرند. وقتی این همه تبلیغات و تشویق و تلاش برای ذائل کردن دین وجود دارد نشان میدهد که دینداری سخت است پس انسان ها باید بدانند که از کجا گزیده میشوند و از کجا به دین آن ها آسیب میرسد و چگونه به دین آنان آسیب میزنند و آسیب ها را چگونه برای پیکره ی جامعه ی اسلامی طراحی میکنند وقتی شناخت در این زمینه حاصل شد مقابله با تهدید آسان تر است اما اگر شناختی نبود تهدید همچنان پابرجا و مستمر است. به نظر میرسد از این روایات میشود ادراک کرد که امنیت دین بر امنیت جان و مال اولویت دارد و برای امنیت دین باید تهدیداتی که در این مسیر حاصل میشود را خوب شناخت که شناخت آن مستلزم رصد و مرابطه است.
ما تأکید داریم مرابطه برای حفظ دین و تأمین امنیت دینی یکی از اقسام واجب مرابطات است که آن شاءالله در استدلالات و مباحث بعدی بیشتر ادامه میدهیم.