1402/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /مرابطه
حدیث خوانی
قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : أَ لاَ أَدُلُّكُمْ عَلَى سِلاَحٍ يُنْجِيكُمْ . مایل هستید که شما را به یک نوع از اسلحه ای راهنمایی کنم که شما را از دست دشمنان خود رهایی ببخشد. وَ يُدِرُّ أَرْزَاقَكُمْ . علاوه بر اینکه شما را بر دشمن پیروز میکند مایه ی فراوانی رزق شما میگردد. قَالُوا بَلَى اصحاب ابراز خوشحالی کردند و جواب مثبت دادند حضرت فرمود که قَالَ تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بِاللَّيْلِ. از خدا در شبانه روز و شب و روز بخواهید و در درگاه خدا دعا کنید. اینکه شما متوجه خداوند متعال شوید و از او مسئلت کنید این بزرگ ترین سلاح است. فَإِنَّ سِلاَحَ اَلْمُؤْمِنِ اَلدُّعَاءُ. مومن با دعا میتواند بر دشمن پیروز شود و از منابع آسمانی رزق خود را طلب کند البته این نیست که مومن در جای خود بنشیند و دعا کند و حرکتی نداشته باشد. در کنار سایر ابزار، تلاش، کوشش و دعا باید باشد. اینکه ارحم ربک قاعدون، منطق غلطی است. اینکه عده ای بنشینند و منتظر باشند با دعا در های آسمانی باز شود این نیست. تلاش میکنند و زحمت میکشند و دعا هم میکنند. دعا موانع را برمیدارد. شما باید تلاش خود را داشته باشید. فَإِنَّ سِلاَحَ اَلْمُؤْمِنِ اَلدُّعَاءُ، کسی که در درگاه ربوبی مسئلت میکند خدا به او عطا میفرماید. در یک روایتی هم امام رضا علیه السلام دارند که دعا سلاح انبیا است. انبیاء موانع کار خود را با دعا برمیداشتند اما تلاش هم میکردند.
خلاصه جلسات گذشته
در بحث رباط و مرابطه دو نکته را عرض کردیم. نکته ی اول این بود که مرتکز ذهنی فقها از رباط و فتاوایی که در این زمینه دادند بر این استوار بود که رباط در دوران حکومت ائمه علیهم السلام یا حکومت عدل یک حکمی دارد و در دوران حکومت های جور حکم دیگری دارد. برخی فتوای وجوب، برخی استحباب و حتی در مواردی فتوا به حرمت دادند. همه ی این ها ناشی از این بود که حکم اولیه ی مرابطه یک چیز است، مرابطه خالص، در چهارچوب معیار های اسلامی و برای دفاع از اسلام و حاکمیت اسلامی یک حکمی دارد و در دوران حکومت سلاطین جور حکم دیگری دارد.
نکته ی دوم عرض کردیم به دلیل اینکه تهدیدات دشمن در گذشته عمدتاً متمرکز بر نقاط جغرافیایی بوده و از شکاف های نوع حوزه، هجوم به کشور اسلامی و مجموعه ی مسلمانان و نقاط مسکونی مسلمانان وارد میشده است، تمرکز فقه و فقها عموما بر لزوم سد دشمن در نقاط جغرافیایی بوده است.
برداشت عام از مرابطه در کلام فقها
نکته ی سوم را میخواهیم امروز عرض کنیم اینکه مرابطه دیدبانی، رصد، کنترل، زیر نظر گرفتن دشمن از هر نقطهای که احتمال هجوم آن متصور باشد این مرابطه لازم میشود. یعنی تر آنجا که ما مرابطه را واجب میدانیم، یعنی سد مسیر و رصد دشمن، این مرابطه فقط منحصر به نقاط جغرافیایی یا مرز های دریایی یا هوایی نیست. در گذشته عموما روی مرز های زمینی و دریایی بوده است اما با پیشرفت علم و تکنولوژی و وجود هواپیما های مختلف، بمب افکن های متعدد آیا مرزبانی در نقاط آسمانی خاصیت خود را از دست میدهد؟ خیر. هر کجا که از آن تهدید یا هجومی علیه مسلمانان شکل بگیرد یا احتمال شکل گیری آن باشد، رصد و مرابطه لازم است. میخواهیم بگوییم این نقاط تهدید مرز های جغرافیایی یا مرز های فکری است مرز های دریایی یا هوایی است. این نقاطی که هجوم میشود حوزه های فرهنگی یا اقتصادی است. مرابطه انحصار به وضعیت نظامی ندارد، مرابطه حالات غیر نظامی را هم شامل میشود. در جنگ نرم از ابزار و وسایل نظامی کمتر استفاده میشود. در جنگ نرم نقاط فکری و حوزه های فکری و اقتصادی بیشتر مورد هجوم واقع میشود، به مسائل اجتماعی بیشتر دامن میزنند. اگر هجوم یا نقطه ی تهدید به اینگونه مرز ها تبدیل شد مرابطه در اینجا هم لازم است. شواهدی هم بر این موضوع در کلمات فقها و در روایات وجود دارد که مرابطه منحصر به نقاط جغرافیایی نیست.
مرحوم صاحب جواهر رحمت الله علیه در فقراتی که مرابطه را تعریف میکنند. عبارتی دارند که از آن عبارت این مطلب استفاده می شود. ایشان دارد و من لواحق هذا الركن المرابطة و هي الإرصاد، از لواحق جهاد مرابطه است و هی ارصاد ، مرابطه رصد کردن است ، شکاف هایی که ممکن است دشمن هجوم بیاورد باید آنجا اقامه کرد. لحفظ الثغر من هجوم المشركين، بعد اینجا میفرماید الذي هو الحد المشترك بين دار الشرك و دار الإسلام، مرز مشترک بین مسلمانان و غیر مسلمانان است، كما في التنقيح، ایشان میفرماید که اینکه حد مشترک بین دار شرک و دار اسلام است ، این را از تنقیح نقل میکنیم. تنقیح این تلخیصی است که مرحوم فاضل مقداد از شرایع به عمل آوردند. پس یا مرز مشترک بین اسلام و دار شرک بنابر آن چیزی که فاضل مقداد در تنقیح آورده است. أو یخاف منه ، یا هر نقطه ای که از آن خوف هجوم دشمن برود همانطور که مرحوم محقق کرکی در جامع المقاصد آورده است ، كما في جامع المقاصد أو هما معا كما في المسالك، یعنی نقاط مرزی یا هر نقطه ی تهدید آمیز دیگری ، کما فی المسالک ، مسالک شهید ثانی ، قال: الثغر هنا الموضع الذي يكون بأطراف بلاد الإسلام، مرحوم شهید ثانی وقتی ثغر را میخواهد ترجمه کند میگوید آن نقاطی است که در اطراف بلاد اسلام است و يخاف هجوم المشركين منه على بلاد الإسلام، و كل موضع يخاف منه، این ثغر میشود. پس ببینید در کلمات فقها اینکه محل مرابطه فقط نقاط مرزی است خیر ، غیر نقاط مرزی هم شامل میشود. در این کلمات نقاط مرزی را به طور انحصاری نیاوردند. نقاط غیر مرزی را هم بیان کردند. ممکن است مرز مشترک بین دولت اسلام و شرک نباشد اما نیرو های شرک جمع شوند و از میان بلد اسلامی در داخل، در میانه بخواهند آنجا اقدامی انجام دهند این هم اگر چنین احتمالی بود رصد و مراصده ی آن لازم است. پس انحصاری به مرز های جغرافیایی ندارد. سایر نقاط جغرافیایی را هم از فرمایش آقایان میتوان استفاده کرد. کل موضع یخاف منه.
کلمه ی کل موضع را میتوان تسری داد که هر نقطهای که شامل شود حوزه های هجوم جنگ سخت مثل همان مناطق جغرافیایی یا جنگ نرم مثل جایی که بدون استفاده از سلاح روی موضوعاتی دست میگذارند تا جامعه را آسیب پذیر کنند مثلاً مسائل فرهنگی ، حجاب، پایبندی به اخلاق دینی، تأثیر گذاشتن روی اندیشه و اعتقاد مسلمانان یا مسائل اقتصادی که جامعه را متزلزل کند. و کل موضع یخاف منه ، هر نقطه ای که بیم آن میرود دشمن در آن نفوذ کند یا از آن جا نفوذ کند باید جلوی نفوذ دشمن را گرفت. پس ما یک مرابطه در نقاط مرزی برای کنترل و رصد تهدیدات نظامی دشمن داریم چه مرز های هوایی یا دریایی و زمینی باشد و یک مرابطه برای نقاط اثر گذاری دشمن داریم چه مرز های اقتصادی یا فرهنگی یا اعتقادی یا اجتماعی باشد.
ما از کلمات آقایان میخواهیم این استفاده را کنیم که هر کجا فقهای عظام عبارت و کل موضع یخاف منه را برای مرابطه استفاده کردند آن میتواند شامل موارد جنگ نرم هم شود. در کتاب مصطلحات فقه عبارتی شبیه عبارت مرحوم جواهر آورده است ، پفقها اقامه فی ثقر او بقرب منها ، چه در آن نقطه ای که احتمال هجوم دشمن است یا نقاطی که نزدیک به آن است. لحفظ ها من هجمه مشرکین ، از هجوم مشرکین این نقاط را حفظ کردند. أو اعدا المسلمین و حکومته ، یا دشمنان مسلمانان و حاکمیت های این دشمنان ، و لو کانوا مسلمین ، حتی اگر این اعدا مسلمین باشند یا اعدا حکومت های مسلمین باشند بعد ادامه میدهند والمراد بحد مشترک بین الدار الاسلام و دار الشرک آو یخاف منه علی عرض اسلام او اهلها من هجوم اعدا ، در این عبارت شاهد مثال ما همین است، هر موضعی که خوف هجوم از آن علیه مسلمانان و کشور اسلامی متصور باشد پس نکته ی سوم این است که مراصده و ارصاد یا مرابطه و رباط منحصر به نقاط جغرافیایی مرزی نیست. خواه رصد دشمن در مرز لازم بیافتد یا مناطق غیر مرزی یا حوزه های غیر سرزمینی، جایی که ممکن است دشمن از آن نفوذ کند. ملاک سد راه دشمن بر مسلمانان است. اگر ملاک برای هجمه به مسلمین سد راه دشمن شد این شامل جنگ نرم خواهد بود.
پس رباط و رصد دشمن منحصر به رصد در مرز های جغرافیایی نیست، هر موضعی که خوف و هجوم از آن باشد را شامل میشود و نباید در این زمینه احمالی صورت بگیرد و باید همه ی نقاط را بر دشمن بست. إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا، وقتی دشمن دشمنی میکند و خصومت دارد باید آن را دشمن پنداشت و راهش را سد کرد و اجازه نداد دشمن از این خلل و فرج و شکاف ها و نقاط سو استفاده کند و به افکار و اعتقادات مسلمانان و به جان و مال آن ها هجوم بیاورد.
روایات دال بر عموم مرابطه
ما روایاتی هم داریم که این روایات مرابطه را از نقاط سرزمینی به سایر موضوعات به مسائل فکری و حوزه های اندیشه ای به مسائل اعتقادی تسری میدهد. یعنی آن انحصاری که ممکن است در ذهن پیش آید که مرابطه فقط مرزبانی از مرز های جغرافیایی ، این را باطل میکند و تعمیم میدهد. به نوعی مسائل اعتقادی و اندیشه ای را هم داخل حوزه ی مرابطه میکند. این روایات که چند نمونه را یادداشت کردم در کتب مختلف است، عموما از تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام نقل کردند من به سند این روایات کار ندارم چون نمیخواهم الان وارد استدلال به حرمت و وجوب شوم بلکه میخواهم فضای ذهنی را منتقل کنم که مرابطه میتواند در غیر مرز های جغرافیایی هم شکل بگیرد.
روایت اول روایتی است که امام عسکری علیه السلام، عنه علیه السلام قال قال جعفر ابن محمد صادق، امام عسکری علیه السلام از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که فرمود: عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِي اَلثَّغْرِ – اَلَّذِي يَلِي إِبْلِيسَ وَ عَفَارِيتَهُ
در مرابطه گرفتند به آن شکاف و نقطه ای که دشمن ممکن است از آنجا هجوم بیاورد، برود. امام صادق در این روایت میفرماید علمای ما، امامیه و شیعه آن ها همان مرابطونی هستند که در شکاف هایی که ابلیس و نیرو هایش از آن نقطه ممکن است به شیعیان هجوم بیاورند پس یک مرز جغرافیایی بود که دشمن جائر و یک جنگ سخت را ترسیم میکرد و برای مرابط را در آنجا فضل عظیم قائل میشد. یک نقطه و جبهه هم هست که ابلیس و نیرو هایش آنجا توجه میکنند و بر ادراکات شیعیان به شکل نرم اثر میگذارند. حضرت فرمود علمای شیعه ی ما مرابطونی هستند که جلوی ابلیس و نیرو هایش را سد میکنند.
يَمْنَعُوهُمْ عَنِ اَلْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا
علما باعث میشوند که ممانعت کنند و اجازه ندهند که ابلیس و عفاریتش علیه ضعفای فکری شیعه ی ما خروج کنند. ابلیس و عفاریتش با وسوسه خروج میکنند. کسانی که مقداری ضعف ایمانی، رفتاری و عملی دارند این ها را وسوسه میکنند و از مسیر واقعی خارج میکنند.
يَمْنَعُوهُمْ عَنِ اَلْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ يَتَسَلَّطَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ وَ شِيعَتُهُ وَ اَلنَّوَاصِبُ
علما با مرزبانی خود از حوزه ی فکری و اندیشه ای باعث میشوند که اجازه ندهند ابلیس و عفاریتش و پیروانش و دشمنان ناصبی ما بر افکار و اعتقادات شیعیان ما تسلط پیدا کنند. در حقیقت علما مانع تسلط ابلیس بر اندیشه ی شیعیان هستند. سپس حضرت فرمود الا، آگاه باشید فَمَنِ اِنْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِيعَتِنَا
هر کسی از شیعیان ما برای این امر لازم قیام کند و مانع اثر گذاری شیطان بر اندیشه ی شیعه شود و مانع اثرگذاری اتباع شیطان بر افکار شیعه شود، مانع اثرگذاری نواصب بر اعتقادات شیعه شود این كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ اَلرُّومَ وَ اَلتُّرْكَ وَ اَلْخَزَرَ
مرز های آن روز عالم اسلام مرز هایی بوده است که با روم، اتراک و خزر در مناطق مازندران اینجا ها به شیعه و جامعه ی اسلامی هجوم می آوردند. حضرت فرمود هرکسی مرزبانی اندیشه ی شیعه را کند این افضل از کسانی است که در نقاط جنگ زمینی یا مرز های زمینی با دشمن جنگ کند. چه میزان والا تر است؟ فرمود أَلْفِ مَرَّةٍ، هزاران هزار بار ترجیح دارد بعد حضرت تألیف فرمودند لِأَنَّهُ يَدْفَعُ عَنْ أَدْيَانِ مُحِبِّينَا ، مرزبانان فکری، مرابطون اندیشه ای، رصد کنندگان فکر و اندیشه ی شیعه و رصد کنندگان خصومی که فکر و اندیشه ی شیعه را هدف قرار دادند این ها از دین شیعیان ما دفاع و حمایت میکنند.
وَ ذَلِكَ يَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ.
اما کسانی که در روم و ترک و خزر میجنگند و جهاد میکنند این ها از جسم شیعیان ما دفاع و حمایت میکنند.
پس ببینید این نکته که ما میگوییم مرزبانی منحصر به نقاط جغرافیایی نیست یکی میشود از لا به لای کلمات فقها استناد کرد آن جا که فرمودند و کل موضع یخاف منه علی عرض اسلام اهلها، نقاطی که ممکن است به سرزمین اسلامی هجوم بیاورند یا به اهل اسلام هجوم بیاورند که هجوم به اهل گاهی هجوم به جانش و گاهی هجوم به فکرش است. این علاوه بر نکته ای است که در روایاتی مشابه روایت امام عسکری علیه السلام میشود در آن این مطلب را یافت که حضرت فرمود کسی که برای دفاع از دین محبین ما و اعتقادات آن ها مرابطه میکند هزاران هزار مرتبه والا تر است از کسی که جَاهَدَ اَلرُّومَ وَ اَلتُّرْكَ وَ اَلْخَزَرَ . ملاحظه میکنید در اینجا حضرت معطوف بر تهدید موضع گیری کردند و سفارش فرمودند. اگر تهدید نقاط روم و خزر باشد باید آنجا ایستاد. تهدید اگر در حوزه های فکری باشد آنجا که ابلیس و عفاریتش حضور دارند تا ضعفای شیعه را از راه به در کنند و بر فکر آن ها مسلط باشند، اینجا ثقر همین حوزه و موضعی که ابلیس در آن مستقر شده است ، میشود. فضلیت جلوی ابلیس را سد کردن برای اثرگذاری در هجوم نرم هزاران هزار برابر از سد هجوم دشمن در نقاط سرزمینی بالاتر است. این فرمایش امام علیه السلام است که مرابطه در این نقاط که وظیفه ی علمای شیعه است که علما هم منظور فقط عمامه به سر ها نیستند هرکسی که بتواند با علم و اندیشه ی خود در مقابل هجوم دشمن و وسوسه انگیزی و تحریک دشمن، مخلوط کردن حق و باطل از سوی دشمن بتواند بایستد و استدلال کند و ذهن جوانان را پاکیزه کند و اجازه ندهد نفوذی از سوی شیطان و همراهان و عفاریت و جنودش در سرزمین های اسلامی یا اندیشه و باور جوانان اسلامی شکل بگیرد. حضرت منع این نفوذ را با مرابطه از سوی اندیشمندان و علمای شیعه لازم دانستند و فرمودند این کار ترجیح دارد.
خب این یک روایت از روایاتی که ما برای تعمیم دادن حوزه ی مرابطه از نقاط مرزی به نقاط مرز های فکری یادداشت کرده بودیم تا انشاالله در جلسات آینده ادامه ی بحث را دنبال کنیم.