1401/08/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /روایات جهاد
حدیث خوانی
أَبُو الْقَاسِمِ بَدْرُ بْنُ الْهَيْثَمِ الْقَاضِي قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْمُنْذِرِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ قَالَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ التَّوْبَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الصَّبْرَ لَمْ يُحْرَمِ الْأَجْرَ.
اگر چهار چیز را به انسان بدهند از چهار چیز محروم نخواهند کرد، اگر دعا را به کسی دادند او را از اجابت محروم نمیکنند، معلوم میشود که دعا اعطا به انسان است روح دعا توجه به خدا است اگر به کسی توجه به خدا را دادند به این انسان حتما اجابت را هم خواهند داد برخی از آقایان میگفتند نفس دعا اجابت است یعنی اینکه به انسان توجه به خدا داده شد این یعنی همان اجابت که انسان را روی خط و ریل عنایت و توجه به خدا گذاشتند، متذکر به خدا شدن خودش عبادت است البته کسی که در درگاه خدا مسئلت کند پاسخش را به او میدهند حالا یا پاسخ اگر صلاحش بود طبق خواسته ی او اگر نه که به شکل دیگری دریافت میکند. اگر کسی به او عنایت شد و در درگاه خدا استغفار کرد و از مستغفرین بود این حتما به سمت خدا برگشته و از بازگشت سوی خدا محروم نیست استغفار به معنای واقعی وقتی محقق شد و طلب بخشش شد حتماً این به سوی خدا بازگشته و محروم از بازگشت به سوی خدا نیست و اگر به کسی شکر عنایت شد، فرمود: اگر شکرگذاری عنایت شد زیاد کردن و اعطای اضافی هم زیاد خواهد شد. اگر به کسی صبر و استقامت عنایت شد چه صبر دربرابر سختی ها یا در برابر گناه استقامت کرد در برابر گناه استقامت کرد و مرتکب گناه نشد یا کار سخت را رها نکرد مسیر پر از ماجرا و سنگلاخ را به دلیل سختی رها نکرد و این مسیر را طی کرد راه پر پیچ و خم جهاد را پافشاری کرد و طی کرد این از اجر محروم نیست پس دعا و استغفار و شکر و صبوری هر کدام نتیجه ای دارد که اگر کسی از بند اولش محروم نشد یعنی دعا و استغفار و شکر گذاری و صبوری به او عنایت شد و از نتیجه ی این ها بی حاصل نخواهد بود
روایات جهاد
روایات مربوط به جهاد را مرور میکردیم ما به دنبال اثبات وجوب جهاد و پیکار در راه خدا نیستیم ما به دنبال این هستیم که از لا به لای این روایات استفاده کنیم که پیکار و جهاد همانگونه که در برابر تهدید سخت واجب است در برابر تهدید نرم هم واجب است. گفتیم فعلا روایات را مرور میکنیم و استناد به این روایات و بررسی این روایات را در پایان ادامه خواهیم داد. روایت بعدی این است که وَ عَنْهُ ص قَالَ: كُلُ حَسَنَاتِ بَنِي آدَمَ تُحْصِيهَا الْمَلَائِكَةُ إِلَّا حَسَنَاتِ الْمُجَاهِدِينَ فَإِنَّهُمْ يَعْجِزُونَ عَنْ عِلْمِ ثَوَابِهَا. پبامبر اکرم فرمودند كل حسنات بني آدم تحصيها الملائكة همه ی کار های نیک فرزندان آدم را ملائکه ی الهی می شمارند إِلاَّ حَسَنَاتِ اَلْمُجَاهِدِينَ فَإِنَّهُمْ يَعْجِزُونَ عَنْ عِلْمِ ثَوَابِهَا تعابیر اینگونه ما داریم که ملائکه اعمال انسان ها را میشمارند ثبت و ضبط میکنند و مقدار آن را درج میکنند. تعبیر اینگونه که ملائکه عاجز هستند از دو چیز حکایت دارد یک حکایت از این دارد که آنقدر این ثواب و اجر که برای مجاهد در راه خدا در نظر گرفته شده بالا است و زیاد است که در علم ملائکه نمیگنجد. دوم اینکه این مقدار حسنات را خداوند متعال برای مجاهد در راه خدا در نظر گرفته ولی به دیگران اعلام نکرده و چون اعلام نکرده است در علم این ها نیامده است ، القا نشده که ملائکه تلقی کنند چون القا و بیان نشده است بخاطر این که این اجر را محفوظ و بزرگ و والا نگه دارند در ذهن همگان این ها اطلاعی از اجر آن ندارند ، علی ای حال قابل شمارش برای فرشتگان نیست، این عبارت کنایی از کثرت ثواب جهاد و غیر قابل شمارش بودن آن سخن میگوید. این از اهمیت و از مهم بودن جهاد و تشویق به جهاد که ای مومنین ای بنی آدم ای کسانی که فریاد کمک خواهی اسلام یا رهبر اسلامی یا امام مسلمین را شنیدید برای جهاد حاضر شوید و اجر آن را فقط خدا میداند و با این عبارت تشویق به جهاد میکند.
روایت بعدی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهی و سلم مَن خَرَجَ فی سبیلِ الله مُجاهداً فَلَهُ بِكُلّ خُطْوَةٍ سَبعماِئةِ اَلفِ حَسَنَةٍ، آن مجاهدی که تصمیم میگیرد در راه خدا برای جهاد در راه ، مبارزه و پیکار در راه خدا از منزلش خارج شود هر گامی که برمیدارد هفتصد هزار حسنه برای او ثبت میشود ویُمحی عَنهُ سَبعُمأِةِ اَلفِ سَیِّئةٍ یک مداد در دست ملائکه است هفتصد هزار حسنه برای او مینویسند و هفتصد هزار سیئه را برای او پاک میکنند یُرفَعُ لَهُ سَبعُمِأةِ اَلفِ دَرجَةٍ. جایگاه او را هفتصد هزار درجه بالا میبرند و کان فی زِمان الله این در زمان و زِمان خدا است بای هتفٍ مات ، خداوند متعال ضمن این که در هر یک قدم به این مومن که سلاح به دست گرفته و در راه خدا حرکت میکند و برای رضای خدا حرکت میکند و مجاهد فی سبیلالله شده است ضمن اینکه هفتصد هزار حسنه به او میدهد و هفتصد هزار سیئه او را پاک میکند هفتصد هزار درجه او را بالا میبرد میگوید منِ خدا ضامن هستم او در این مسیر هر طوری بمیرد کان شهیدا. خب مجاهد در راه خدا وقتی به محل درگیری و جنگ میرود یا شهید میشود یا برمیگردد اگر در این راه مرد یا تصادف کرد یا تب کرد یا سرما باعث شد یخ بزند و بمیرد یا در این راه اشتباهی کسی به او تیر زد از خودی ها زنند هر اتفاقی افتاد که او از دنیا رود خدا می گوید من ضامن هستم که او شهید است. ﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ،﴾ او به مقامی می رسد که عند رب است و او نمرده و از رزق الهی بهره مند است، این مجاهد فی سبیلالله اگر در جبهه به هر شکلی از دنیا رفت کان شهیدا این تضمین شده است، اگر هم باز گردد گناهان او همه بخشیده شده و دعاهای او در درگاه خدا مستجاب است. ببینید یک مجاهد فی سبیلالله در برابر هر قدم چقدر اجر چقدر پاک شدن گناه و چقدر بالا رفتن درجات و یک گارانتی قطعی دارد که اگر او مرد به هر شکلی شهید است و اگر بازگشت گناهان او آمرزیده شده و خالص شده و فاصله ی او با خدا کم شده است و دعای او در برابر خدا مستجاب است. ببینید تامین امنیت در جامعه اسلامی و مقابله با تهدیدات چقدر مهم است اینکه در آیات قرآن هم میگفت چرا در راه خدا و مستضعفین و رجال و نساء و اطفال جهاد نمی کنید یعنی برای این ها تامین امنیت نمی کنید حالا با این زبان میگوید چقدر این ایجاد امنیت اهمیت دارد که اگر کسی از منظرش خارج شد تا موقعی که بازگردد باچه وضعیتی مواجه است این نشان میدهد تامین امنیت از هر جهت برای جامعه ی اسلامی یک پدیده بسیار مهمی است که اینگونه در برابرش اجر میدهند
در یک روایت هم اینطور داریم که وَ قَالَ: إِذَا خَرَجَ الْغَازِي مِنْ عَتَبَةِ بَابِهِ بَعَثَ اللَّهُ مَلَكاً بِصَحِيفَةِ سَيِّئَاتِهِ فَطَمَسَ سَيِّئَاتِه وقتی جنگجو و مبارز و نیروی نظامی از دروازه ی باب منزل خودش خارج میشود به سمت جهاد خداوند متعال فرشته ای را مبعوث میکند بصحیفة السیئاته کارنامه ی اعمال زشت و بد و ناپسند او هم در این دستان فرشته است فطمس السیئاته و این فرشته این گناهان را پاک میکند این پرونده را پاره میکند و کنار میگذارد این هم باز گواه و دلیل این نکته است که تأمین امنیت و دفاع از ارز و ممتلکات جامعه اسلامی و مقابله با تهدیدات ان ها چقدر اهمیت دارد که به آن نظامی ای که در این مسیر گام برمیدارد چه اجر و مزدی میدهند. این تشویق بر جهاد دلیل بر این است که جهاد چقدر اهمیت دارد و نتیجه ی جهاد و مبارزه و مغلوب کردن دشمن چقدر مهم است که وقتی دشمن را مغلوب کردی امنیت را برای جامعه ی اسلامی فراهم میکنی.
در روایت بعدی باز این جمله را میبینیم که پیامبر اکرم فرمود: جَاهِدُوا فِي اللَّهِ الْقَرِيبَ وَ الْبَعِيدَ فِي الْحَضَرِ وَ السَّفَرِ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ وَ إِنَّهُ يُنْجِي صَاحِبَهُ مِنَ الْهَمِّ وَ الْغَمِّ. مجاهدت در راه خداوند متعال با قریب و بعید داشته باشید شاید منظور از قریب و بعید دشمن دور و نزدیک است چون در قرآن کریم همانطور که در خاطر شریف شما است گفتیم آیه ی شریفه ی قاتلوا الذین یلونکم من الکفار اینجا کلمه ی قریب و بعید با سیاق آن آیه سازگار نیست آن میگوید قاتلوا الذین یلونکم اگر مراد از قریب و بعید در این روایت شریف دشمن باشد شاید بتوانیم از این روایت یک استفاده ی ظریفی کنیم وقتی امر به جهاد میکند در برابر دشمن قریب و بعید، دشمن قریب که پیدا است گفتیم دشمن قریب مانع پیشرفت اسلام است پس ما در جهاد موظف هستیم که موانع را برداریم مانع رسیدن پیام اسلام است ما موظف هستیم آن مانع را برداریم در تعابیر گفتیم مقام معظم رهبری فرمودند منظور اسلام از جهاد این نیست کار های غیر منطقی انجام دهیم از این سر دنیا به آن سر دنیا لشکر کشی کنیم، فتوحات این چنینی با زور اسلحه و توپ و تانک نمیخواهیم، ما میخواهیم پیام خود را برسانیم وقتی پیام برسد و مردم آن را شنیدند به آن توجه میکنند چون توجه میکنند زور داران عالم مانع رسیدن این پیام به مردم میشوند ما با جهاد آن زور داران عالم کسانی که فتنه میکنند آنان را از میان برمیداریم در معادله ی دشمن بعید چگونه قابل تصور است، این شاید در زمان حاضر با این جنگ سایبری که الان می بینید دشمن در بعید و دور دست است اما اثرات آن در منازل و خانه های ما و در نشست و برخواست های ما در همه ی حالات در دستان ما قابل رویت است یعنی دشمن وقتی در فضای سایبری عملیات تخریب روح و روان را در دستور کارش قرار میدهد دشمن بعید است اما نتیجه ی اضرار آن به ما نزدیک است علی ای حال جاهدوا فی الله قریب و البعید، دشمن دور و دشمن نزدیک را در راه خدا با آنان مبارزه کنید، چه وقتی در سفر هستید چه وقتی در حضر هستید. بعضی وقت ها مسلمانان از منازل خود حرکت میکردند به سمت دشمن بعضی وقت ها ممکن است که در مسیری که در حال سفر هستند خطراتی به وجود آید و دستور جهادی برسید و از سفر مستقیماً به سمت جهاد همت کنند. بعد فرمود إنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّةِ دیروز هم یک روایتی به همین مضمون عرض کردیم که بهشت مسیر هایی دارد که به بهشت ختم میشوند در هایی دارد که باز میشود و بفرمایید میگویند. جهاد در راه خدا یکی از طرق و دروازه های ورودی بهشت است
در یک روایت هم داریم الحسین باب من ابواب جنه یعنی عشق و پیروی از اباعبدالله علیه السلام یکی از طرق جنت است مَنْ عَانَدَهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ.عناد نسبت به خاندان عصمت و طهارت و اباعبدالله الحسین باعث میشود بوی بهشت را هم انسان استشمام نکند
إنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّةِ یکی از طرق مدعی به بهشت جهاد است و انه ینجی من صاحبه من الهم و الغم، آثار و برکات معنوی جهاد را خیلی از جا ها در روایات شمردند وارد بهشت شدن و پاک شدن گناهان و نوشتن ثواب و بالابردن مقام و درجات این ها برکات معنوی جهاد است. اما در این فِقره پیامبر اکرم ص میفرمایند که جهاد انه ینجی صاحبه، این جهاد صاحبش را نجات میدهد از چه؟ من الهم و غم، کسی که مجاهد است دیگر سرخورده و غم خورده نمیشود و احساس افسردگی و دلتنگی ندارد، یعنی میخواهد بگوید برادران ایمانی مومنین مسلمانان اگر تهدید داشتید به جهاد رفتید و مانع را از سر راه برداشتید یا تهدید را از بین بردید دفع تهدید کردید یا مانع را در راه پیشرفت اسلام برداشتید پیروز هستید. انسان پیروز سرزنده و شاداب و موفق است، احساس آرامش دارد بر دشمن تسلط دارد، اما اگر به جهاد نرفتید و دشمن بر شما پیروز شد شما را اسیر گرفت شما را به قتل رساند مجروحتان کرد خانواده ی شما را به اسارت گرفت و خانه هایتان را در اختیار گرفت وقتی دشمن بر شما مسلط شود تهدید دشمن اجرایی شود و به نتیجه برسد شما دل مرده می شوید اما اگر تهدید دشمن را دفع کردید شما سر زنده هستید بنابراین جهاد در راه خدا باعث میشود که مجاهد از هم و غم در امان است. این هم و غمی که میگویند به این تعبیری که بنده عرض کردم یعنی اثر دنیایی آن، جهاد موانع سر راه زندگی مسلمانان را برمیدارد جهاد پیروزی آفرین است جهاد مانع این میشود که دشمن بر انسان ها در این دنیا مسلط شود آن ها را خار و خفیف کند این یک نگاه به این عبارت است
نگاه دوم این است که انسان مجاهد وقتی جهاد میکند در آخرت از اجر برخوردار است و اگر از جهاد واجب شانه خالی کند در آخرت با آتش دوزخ الهی مواجه است کسی که با آتش دوزخ الهی مواجه میشود دچار افسردگی و دلتنگی و هم و غم میشود، پس هم و غم إما هم و غم در دنیا است که جهاد کننده از آن نجات پیدا میکند بخاطر دفع دشمن یا بخاطر ترک جهاد روز قیامت عذاب میشود و هم و غم دارد اما اگر ترک جهاد نکرد عذاب نمی شود، این هم یک نوع تشویق برای مبارزه با تهدید دشمن که جهاد با قریب و بعید کنید در سفر و حضر انجام دهید و بدانید که جهاد راه مدعی به بهشت است اگر از طریق جهاد به بهشت رفتید هم و غم ندارید و اگر وارد بهشت نشدید هم و غم دارید یا به تعبیر دیگری که عرض کردیم هم و غم دنیوی بخاطر ممانعت از تسلط عدو از جامعه ی اسلامی و صاحب جهاد به آن کسی که جهاد کرده برداشته شده است
یک روایت هم از امام صادق علیهالسلام نقل میکنیم که این هم به نوعی با عبارات بسیار دلنشین تشویق به جهاد میکند و تشویق به مقابله با تهدید دشمن میکند، این روایت از امام صادق علیهالسلام است که حضرت از قول پیامبر اکرم نقل میکنند که فرمود إِنَّ كُلَّ الْخَيْرِ فِي نَوَاصِي الْخَيْلِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. اسبان جنگی و مرکب های برای نبرد مرکب هایی که تا دیروز یک مرکب عادی بود ولی امروز به یک مرکب شکاری و جنگی برای هجوم به دشمن، برای مقابله با تهدید دشمن و برای برداشتن موانع که از سوی دشمنان ایجاد شده برای گسترش اسلام تبدیل شده است. این اسبان و مرکب ها در پیشانی های آنان خیر و نیکی گره خورده است در کاکل این اسب ها خیر است در پیشانی آن ها خیر و برکت است نه تا وقتی که میجنگند بلکه تا روز قیامت این خیر در پیشانی اسب های شکاری گره خورده است. وقتی مجاهد در راه خدا مرکبش به این اندازه مورد توجه است که در کاکل و پیشانی او خیر را تبیین میکنند و آن را مایه ی امید و برکت قلمداد میکنند خود مجاهد در راه خدا پس چیست؟ البته این یک تعبیر بسیار حماسی است که از دور وقتی لشکر خدا را میبینی که میآید یا از جهاد پیروز در راه خدا برگشته یا به سمت جهاد حرکت میکند از دور وقتی چشم شما به این لشکر اسب های آماده برای نبرد یا بازگشته از نبرد میافتد این هیبت اسب ها از دور بشارت به خیر و پیروزی و موفقیت در نبرد میدهد و این پیروزی اثرش تا صبح قیامت است یعنی به نوعی در مجاهد در راه خدا میگوید خیال نکنی این خیر و برکتی که کسب کردی برای نبرد امروز است بلکه این خیر و برکت تا روز قیامت ادامه دارد نکنی گسترش اسلام که در اثر همین مبارزات و مجاهدات است تا روز قیامت ادامه خواهد داشت، اگر این مجاهدت ها نبود امروز اسلام در جزیره العرب در یک حلقه ی تنگی گرفتار بود، حالا که اسلام گسترش پیدا کرده است خیر آن تا روز قیامت باقی میماند. پس اینکه پیشانی اسب ها و کاکول اسب ها مبشر خیر است و خیر در آن گره خورده و این چنین با هم در آمیخته شده اند بخاطر مقابله ی با تهدید دشمن و برداشتن موانع پیشرفت اسلام است این خیر را تشویق میکند که به سمت آن قدم بردارید ودر این مسیر کوتاهی نکنید
ما هنوز به جمع بندی این روایات مبادرت نکردیم البته چند روایت دیگر هم است که این ها را میخوانیم و مرور میکنیم بعد جمع بندی میکنیم که این روایت چگونه بر مدعای ما میتواند دلالت داشته باشد