1401/08/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /ایات جهاد
عن ابی عبدالله عَلَيْهِ السَّلاَمُ: قَالَ اَلْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى يَا مُعَلِّمَ اَلْخَيْرِ أَعْلِمْنَا أَيُّ اَلْأَشْيَاءِ أَشَدُّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَشَدُّ اَلْأَشْيَاءِ غَضَبُ اَللَّهِ قَالُوا فَبِمَا نَتَّقِي غَضَبَ اَللَّهِ، قَالَ بِأَنْ لاَ تَغْضَبُوا قَالُوا وَ مَا بَدْءُ اَلْغَضَبِ قَالَ اَلْكِبْرُ وَ اَلتَّجَبُّرِ وَ مَحْقَرَةُ اَلنَّاسِ.
حواریون از حضرت عیسی علیه السلام سوال کردند که ای استاد و معلم خیر خواه چه چیز از همه سخت تر است؟ عیسی گفت در هستی از غضب خدا چیزی سخت تر نیست سعی کنید محشور در برابر غضب خدا نشوید اگر خدا غضب کند این غضب الهی سخت ترین چیزی است که به انسان اصابت میکند. سوال کردند که چه کنیم تا از این غضب الهی در امان باشیم یعنی خدا را غضبناک نکنیم. فرمود عصبانی نشوید، اگر خشمگین و خشم آلود نشوید و غضب نکنید خدا هم به شما خشم نمیکند خشم شما باعث خشم خدا است. سوال کردند دوباره سرآغاز غضب چیست، که میشود که انسان به غضب کشانده میشود. حضرت فرمود: الکبر. تکبر و تجبر شما این مایه ی کبر و غضب است یعنی وقتی آدم خود را بزرگ میبیند برای خودش جبروت و کبریا قائل است و احساس میکند این کبریا و جبروت را دیگران رعایت نمیکند و غضبناک میشود اینکه حرمت و کبر من رعایت نشده و من حق دارم که عصبانی شوم این باعث غضب خدا است. حضرت فرمود در پاسخ به این سوال که سرآغاز غضب چیست،، مردم را کوچک و حقیر شمردن است. یعنی اگر خود را بزرگ دانسته و مردم را کوچک شمردیم در غضب خداوند قرار میگیریم اگر کسی بخواهد از غضب خدا در امان باشد باید مردم را کوچک نشمارد و خود را ویژه نداند. خود ویژه دانستن مایه ی تحقیر مردم که این مایه ی غضب خداوند است که انشاالله همه ی ما از آن در امان باشیم
بررسی ایات
عرض کردیم از مجموع مشرکینی که در مکه نسبت به آن ها اعلان بیزاری و برائت شده بود عده ای استثنا شدند و آنان کسانی بودند که به پیمان خود باقی ماندند یعنی دو کار نکردند:
یک، تنقیص دین را نکردند، تنقیص مومنین را نکردند دین مومنین را تنقیص نکردند، آیین آنان را تنقیص نکردند و به دشمنان آن ها هم کمک نکردند اگر به دشمنان دین خدا کمک نکردند و تنقیص دین خدا و مومنین را هم نکردند این ها از آن برائت فعلا در امان هستند
﴿إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا﴾ که بیانش گذشت
گفتیم که تنقیص یا مظاهرت العدو مثل عدم تنقیص و عدم مظاهرت العدو اینجا مطلق آمده است. مقصود شارع این است که مطلقا تنقیص نکنند و مطلقا دشمن را حمایت نکنند اگر کردند این ها از پیمان خارج شده اند. خواه تنقیص این ها سخت باشد یا خواه نرم باشد، تنقیص سخت آن جایی که کتک میزنند شلاق میزدند یا به جنگ میآمدند یا آن جایی که به جنگ خلفای خودشان را حمایت کردند تا هم پیمانان پیامبر را تضعیف کنند، این ها تنقیص سخت بود. اما تنقیص نرم آن جایی بود که با لقلقه ی زبان، با گفتار با سخن چینی با عیب جویی با تمسخر با استهزا مسلمانان و مومنین را تخطئه میکردند بی ارزش میکردند دین آنان را زیر سوال میبردند آیین آنان را زیر سوال میبردند که بیان کردیم. قرار شد این دسته که تنقیص کردند و دشمن را مورد حمایت قرار دادند اگر توبه نکردند فاقتلوا هم حیث ثقفتموهم این ها جواز قتل شان صادر شده و باید آنان را از میان برداشت یعنی چه به جنگ نرم با پیامبر و یاران پیامبر آمده باشند چه با جنگ سخت آمده باشند
امروز یک نکته ای را اضافه میکنیم و آن این است که علی القاعده وقتی پیمان صلح یا هدنه، هدنه یعنی آتش بس، وقتی پیمان صلح یا آتش بس به امضا میرسد طرف ضعیف تر معمولاً این پیمان هدنه را به طور آشکار نقض نمی کند چون اگر این کار را کند در حقیقت بهانه ای برای تنبیه کردن خود دست طرف مقابل داده است ، طرف ضعیف تر سعی میکند که مراقبت و مراعات بیشتری کند که این بهانه را بهدست طرف أقوی ندهد، مشرکین در مکه بعد از فتح مکه طرف اضعف بودند این ها علنا لشکرشی نمیکردند برای اینکه نقض پیمان کنند بلکه به گونه ای بود که زیر پوستی و آهسته و یواش و بی سر و صدا و بدون تبلیغات باشد یعنی اقدام نرم میکردند به به نوعی استهزا می کردند و سعی میکردند مسلمانان و مومنین را نا امید کنند این رفتار رفتار نرم بود یعنی قرینه و شواهد خارجی نشان میدهد که آن روز حداکثر کاری کردند هم پیمانان خودشان را در مقابل هم پیمانان پیامبر تقویت کردند این سخت ترین کاری بود که آن موقع توانستند انجام دهند
از آن که گذشت بقیه کار ها اقدامات نرم بود که میخواستند ذهن مومنین را مدیریت کنند تا مومنین به پیامبر اکرم سست شوند، کم اعتماد شوند، از مسیری که تعریف میکند خارج شوند
فرمان فاقتلوا هم حیث وجدهوکم برای این کار است، ممکن است کسی بگوید ما دلیلی نداریم که این ها فقط اقدامات نرم میکردند
بله! اگر بگوییم دلیلی نداریم میگوییم که حداقل این است که هر دو احتمال وجود دارد مشرکین هم اقدام سخت میکردند هم با زبانشان عیب گیری و استهزا و رفتار و تبلیغاتی و عملیات روانی میکردند
اگر هر دو مورد و مصداق را بپذیریم که میپذیریم، همه ی مفسرین نقل میکنند که چگونه مشرکین با زخم زبان سعی میکردند مسلمانان و مومنین را از مسیر اسلام خارج کنند این هر دو احتمال است و در این صورت فرمان فاقتلوا حیث وجدوهم برای هر دو مصداق صادر شده است
ما که معتقد هستیم که عمده اقدامات در این مقطع یعنی بعد از فتح مکه تا زمان اعلام برائت، عمده ی موارد اقدامات نرم و زیر پوستی بود تاریخ را که بخوانید اینگونه است
اگر عمده و غیر عمده را هم در نظر بگیریم هر دو حالت بود و برای هر دو حالت این فرمان صادر شده وقتی این فرمان برای هر دو حالت صادر شده که فاقتلوا هم حیث وجدموهم یعنی این آیه با این عبارت فاقتلوا که فعل امر است و دلالت و ظهور در وجوب دارد یعنی واجب است که این ها را بکشید در هر نقطهای که یافتید چه در حرم یا چه در خارج از حرم باشند
پس دلالت این آیه بر اینکه لزوم مقابله و جنگ در برابر اقدام نرم کفار و مشرکین ، استنباط و فهمیده میشود در این تردیدی نیست
در آیات بعدی از همین سوره در آیه ی دوازدهم دوباره نکته ای هست که به نظرم قبلا این را توضیح دادیم ، ﴿وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ﴾ اگر مشرکین نکث پیمان کردند و پیمان شکنی کردند و طعن در دین کردند که گفتیم طعن در دین یعنی همین اقدام روانی و عملیات روانی و جنگ روانی و جنگ زیر پوستی اگر این کار ها را کردند ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ﴾ طراحان و نقشه ریزان و گردانندگان اصلی و لیدر ها را شناسایی کنید و با آنان مقاتله کنید زیرا آنان روی عهد و پیمانشان وفادار نیستند، پس میبینید که عهد پیمان و طعنه در دین در اینجا برجسته شده است
آن چیزی را که در این جلسه میخواهیم عرض کنیم عبارت و نکته ای است که در آیه ی نهم این سوره مورد توجه است، در آیه ی نهم ﴿میخوانیم اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ﴾ آیات الهی را به بهای اندک فروختند نه اینکه اگر به بهای زیادی میفروختند خوب بود، نه! یعنی آیات الهی در این دنیا با هر چیزی که معامله شود دنیا و ما فیها اگر شود ثمن در مقبل آیات الهی قلیل است یعنی دین و آیات الهی را به دنیا فروختن معامله ای است که در این معامل شدند ﴿اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا﴾ خب وقتی این کار را کردند ﴿فَصَدُّوا عَنْ سَبِيل﴾ این ها راه گرویدن به دین خدا یا راه دین خدا را سد کردند ﴿إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾ چه کار بدی کردند! پس میبینید مشرکین در مقابل دین خدا و در برابر آیین اسلام وقتی پیمان شکنی کردند دین خدا را به دنیا که همه ی دنیا و ما فیها در برابر دین الهی بهای اندکی است این را فروختند و مسیر الهی را بستند
بستن مسیر الهی و ممانعت از این که انسان های تازه ایمان آورده در این مسیر باقی بمانند یا مانع دیگران شوند به دین خدا بگروند این آن اقدام نرمی است که برای مشرکین بیان میکند مشرکین دیگر در این فاصله یعنی فتح مکه تا اعلان برائت، ظرفیت لشکر جمع کردن و جنگیدن و سد دین خدا با زور شمشیر را نداشتند ، با اقدامی که کردند در جنگ بدر و احد و این ها تلاش کردند با زور شمشیر دین خدا را سد کنند ولی در این مقطع قدرت اقدام سخت و جمع آوری لشکر نداشتند ، سد عن سبیل الله، در این مقطع همین اقدام نرم بود همین نا امید کردن مردم بود، همین زیر سوال بردن دین بود
وقتی این ها مسیر ضربه زدن به دین و مومنین و کاستن از ارزش ایمان شد، قرآن کریم به مجموعه ی این کار ها و اقدامات یک امتیازی میدهد و یک جمع بندی میکند و یک دستوری صادر میکند که آن قتال با این ها است، با این ها بجنگید، کسی که با ابزار نرم دیگران را نا امید میکند نباید روی زمین بماند نباید در حوزه استحفاظی شما بماند نباید بتواند در دسترس مومنین باشد و مومنین در دسترس او باشند تا به ایمان آنان لطمه بزند و جامعه اسلامی را به خطر اندازد لذا در آیات همین سوره، در آیات بعدی، آیه ی سیزدهم و آیات بعد از آن، چند آیه پی در پی ما تشویق به قتال داریم در برابر همین افرادی که با این رویکردها دین مردم را یا مسخره کردند یا سد عن سبیل کردند یا آسیب رساندند یا طعن در دین کردند یا اینکه نقص در دین و مومنین کردندهیا به دشمن مومنین کمک کردند این ها عناوینی است که در این آیات وجود دارد بعد دستور میدهد که ألا تقاتلون قوما نكثوا أيمانهم؟ چرا با آن کسانی که نکث پیمان کردند مقاتله نمی کنید
این حمزه ی استفهام حمزه ی تحزیزیه هست که معنای آن میشود هلا تقاتلونهم، مرحوم شیخ طبرسی در بیان این آیه آوردند الالف للاستفهام و المراد بهی تحزیز و معناه هلا تقاتلون و نقصوهم التی اقدوها
چرا با این ها نمیگنجید؟ مگر این ها نبودند که پبامبر را از دیارش خارج کردند مگر این ها جنگ را با شما شروع نکردند
اینکه حالا پیامبر را اخراج کردند اقوالی هست که مراد چیست میخواستند از مکه خارج کنند یا از مدینه خارج کنند؛ من موضوع بحثم این نیست موضوع بحثم این است که در برابر آن اقدامات و تحریک نرم در مقابل سد عن سبیل در مقابل اسایه به دین و در مقابل مجموعه ی کارهایی که تنقیص مومنین و تدین آن ها به حساب میآمد تحریک میکند و دستور میدهد و با استفهام و تحزیزیه توبیخ میکند مومنین را که چرا نمی جنگید
بعد در ادامه این آیه میفرماید که ﴿أَتَخْشَوْنَهُمْ﴾
مرحوم شیخ طبرسی میفرماید که یعنی میترسید که اگر با این ها بجنگید مکروهی به شما، آسیبی به شما برسد؟ یعنی با این عبارت با این تحزیزیه در ابتدای جمله و این استفهام انکاری در اینجا که ﴿أتَخْشَوْنَهُمْ﴾ ، نه، نترسید، آسیبی به شما نمیرسد خداوند متعال به شما کمک میکند اگر قرار باشد شما از کسی بترسید باید از خدا بترسید
با این آیه میبینید که در حقیقت جامعه ی اسلامی را به مقاتله ی با دشمنان دین خدا و مشرکین که با اقدام نرم و زیر پوستی در صدد تضعیف اسلام هستند تحریک و تحریز میکنند
در آیه ی بعد دارد که ﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ﴾ بکشید این ها را تا خداوند متعال این ها را با دستان شما خار و عذاب کند ﴿وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ﴾ اگر شما به قتال با این ها پرداختید هم این ها با دستان و بازوان قدرت شما خار میشوند هم شما پیروز میشوید هم دل مومنین که تا به حال در اثر فشار روحی و روانی این ها به تنگ آمده بود این شفا و جلا پیدا میکند دل آن ها خنک میشود و آرام میشوند
آنان را بکشید و با آنان به قتال برخیزید همان کسانی که این عناوین در آنان ذکر کردیم که آن عناوین چه بود؟ ﴿فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ﴾ چگونه صدوا عن سبیل این صد عن سبیل میتواند با اقدام سخت باشد یا با جو سازی ها و تحریکات و تبلیغات باشد یا طعن در دین کردن که یعنی با همین رفتار نرم و تبلیغاتی دین را به مسخره گرفتند یا ﴿لَمْ يَنْقُصُوكُمْ﴾ نقیض آن میشود که به شما نقص وارد کردند تنقیص وارد کردند ﴿ويُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا﴾ یعنی نقیض این عبارت دشمنان شما را کمک کردند خب کسانی که ﴿نقصوکم و کانوا یظاهرو اعدائکم﴾ این ها طعن و تنقیص در دین کردند صد عن سبیل کردند با این ها بجنگید
اگر شما با این ها بجنگید خداوند متعال با دستان شما این ها را خار خواهد کرد با ضربات شمشیر شما این ها را شکست میدهد و شما را پیروز میکند یا آیه بعدی که میفرماید ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ﴾ خیال میکنید که اگر در راه خدا جهاد نکنید رها میشوید؟ خدا از کار شما مطلع نمیشود؟ فرار از جهاد در برابر این ها را مورد نکوهش قرار میدهد، نکوهش فرار از جهاد و تحریک به جهاد و تشویق به اینکه اگر قرار است کسی خار شود از مشرکین با دستان شما باشد یعنی تارتا با نکوهش و اخری با تشویق و ثالثتا با تحریز عباراتی که بیان شده و به کار بردن عدوات تحریز مجموعه ی جامعه ی اسلامی را برمیانگیزاند برای اینکه در راه خدا با این دسته از مشرکین به قتال تحریک کند و وا بدارد
تلاش برای وا داشتن مومنین به قتال در برابر اقدامات زیر پوستی و اقدامات نرم، این آن چیزی است که ما در صدد اثبات آن هستیم که بگوییم این اقدامات زیر پوستی یعنی همان جنگ نرم این تحریزات یعنی جنگ نرم، اینکه هلهله کنند و اجازه ندهند صدای پیامبر و آیات قرآن را مردم بشنوند برای اینکه آنان ایمان نیاورند، این یعنی جنگ نرم، این یعنی اگر فردی در گوشه ای با مسلمانان و مومنین یا هم پیمانان مومنین در جنگ یواشکی و زیر پوستی آن را حمایت کند این میتواند جنگ نرم باشد هم میتواند جنگ آشکار و علنی هم باشد این که اگر کسی ایمان آورد بروند خانواده ی او را دوره کنند و تحریک کنند و بگویند این فرزند شما که ایمان آورده، شما ها با بلای سختی مواجه میشوید آنان را اذیت کنند یا خار و خفیف کنند طوری که کسی جرئت نکند یا کمتر جرئت کند که به اسلام بگرود این جنگ نرم میشود
مجموعه ی این کار ها در این سال های بعد از فتح مکه تا زمان نزول آیات شریفه ی اول سوره ی برائت ادامه داشت، کسانی که تا دیروز پول خرج میکردند که سپاه شرک را آماده و مجهز کنند اسلحه بخرند و امکانات تهیه کنند و اسب های سواری بخرند، تشویق کنند و با پول خرج کردن روحیه ی سپاه مشرکین را بالا ببرند امروز پولشان را خرج این میکنند که چگونه مردم را نا امید کنند چگونه این ها را از ایمان آوردند وا بگذارند چگونه اثر روحی و روانی بگذارند چگونه دین این ها را تنقیص کنند و به استهزا و مسخره بگیرند، آن جنگ سخت در این سال ها به جنگ نرم تبدیل شده است یا ترکیبی از جنگ سخت و نرم شده است
الان که مجموعه ی این رفتار ها یعنی جنگ سخت و نرم در کنار هم جلوه کرده یا عمدتاً جنگ نرم جلوه کرده است سما ملاحظه میفرمایید که پی در پی آیات شریفه ی قرآن امر و دستور به جهاد و مقاتله با کفار را میدهد و فرمان میدهد که هر کجا آنان را پیدا کردید با آن ها مقاتله کنید و آنان از میان بردارید
سرسخت ترین مواضع را قرآن در برابر مشرکین اینجا ها اتخاز کرده است، همین مشرکینی که با زخم زبان عامل اثرگذاری بر مسلمانان بودند و تلاش میکردند با این کار جلوی دین آن ها را بگیرند
این کار ها مجموعا چیزی است که اصرار داریم بگوییم، جنگ نرم است و رویکردهای زیر پوستی و آرام است و معمولاً در دوران ضعف دشمن بروز میکند نه در دوران پیروزی و سرسختی و موفقیت، چون ضعف دارند در میدان حاضر شوند این ها در میدان جنگ نرم بروز پیدا میکنند امروز هم در دنیای فعلی همین است اینکه میبینید شرق و غرب عالم ، برخی از کشور های اروپایی، آمریکا، بعضی از کشور های عربی با همه ی تجهیزات، امکانات و همه ی رسانه هایشان وارد میدان شدند برای این است که ایمان و اعتقاد و پیوستن مردم به دین را هدف قرار دهند و حجاب را مسخره کنند و توجه به اصول دینی را زیر سوال ببرید علامت سوال های بسیاری را روی دین در ذهن جوانان ایجاد کنند، برای اینکه قدرت اسلام را نمیتوانند تحمل کنند مسلمانان را از اسلام خارج می کنند تا لشکر اسلام را تضعیف کنند ، از لشکر اسلام برای خودشان عامل نفوذی طراحی کنند و به این طریق و با استفاده از ابزار های جنگ نرم در حقیقت راه شکست خورده ی خودشان را جبران کنند
به اعتقاد ما این آیات به خوبی بر وجوب قتال در برابر کفار و جهاد در برابر کفار دلالت دارد و این ادله مجموعه اقدامات نرم دشمن را در برمیگیرد و به ما فرمان میدهد در مقابل این ها مقاتله کنیم و بکشیم و کشته شویم و مسیر دین الهی را باز کنیم و انشاالله با دستان با کفایت مسلمانان کفار و مشرکین شکست بخورند و باعث آرامی و آرامش دل مومنان شود و مومنان سربلند شوند.