1401/08/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /ایات جهاد
حدیث خوانی
أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ يَرْفَعُهُ إِلَى أَحَدِهِمْ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ صَلاَةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ حَجّاً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ صَدَقَةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُكُمْ أَكْثَرُ صِيَاماً مِنْ بَعْضٍ وَ أَفْضَلُكُمْ، أَفْضَلُ مَعْرِفَةً.
در این مرفوعه ی ابن عمیر که یکی از دو بزرگواران امام باقر با امام صادق نقل کردهاند حضرت فرمود: یک تعدادی از شما شیعیان بیشتر از دیگران نماز اقامه میکنید و اهل عبادت هستید، در پرونده عمل شما نماز بیشتری ثبت میشود یک تعداد دیگری از شما بیشتر به حج تمایل دارید، مکرراً این عبادت سخت را در سال انجام میدهید، برخی دیگری از شما بیشتر در راه خدا صدقه میدهید، تعداد دیگری از شما بیشتر به روزه علاقهمند هستید خب نماز ستون دین است حج مظهر عبادت جمعی و عبادت ترکیبی است که در آن هم سیاست است هم عبادت است هم جهاد است سخت است، عبادت پر مشقتی است، صدقه دادن در راه خدا پول دادن خرج کردن این به هر جهت آمادگی خودش را میخواهد هرکسی آماده نیست به لحاظ روحی پول خرج کند و ثروت خودش را میان دیگران تقسیم کند، روزه در روز ماه رمضان یا غیر رمضان در روز های گرم و سرد، روز های گرم و طولانی، کدام یک از این عبادت ها برتر است و فضیلت دارد؟ امام علیه السلام فرمود: کسی از شما جایگاه برتری و فضیلت بیشتری دارد که شناخت بیشتری داشته باشد یعنی نماز، روزه، حج و صدقه دادن این موقعی است که برتری پیدا میکند یا هر عبادت دیگری که آن اتیان کننده با معرفت و شناخت انجام بدهد این که از روی عادت یا از روی یک نوع علایق و سلایق شخصی باشد نه این معلوم نیست جایگاه بهتری داشته باشد کسی جایگاهش بهتر است شناخت و ادراک انسان است انسانی که از روی شناخت و از روی معرفت و ادراک کاری را انجام دهد این کارش ماندگار است این کارش اعتبار و ارزش واقعی خودش را دارد، خب امید است که خداوند متعال به همه ی ما توفیق ادراک واقعیت و معرفت واقعیت را عنایت بفرماید
آیات جهاد
راجع به آیه شریفه ﴿الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا﴾ صحبت کردیم، گفتیم که این آیه بر وجوب مقاتله با اولیاء شیطان دلالت دارد و چشم انداز دو جبهه را ترسیم میکند جبهه توحیدی و جبهه طاغوتی، جهت گیری مومنان را به سمت خداوند متعال بیان میکند و تأکید میکند که مسیر کفار به سمت طاغوت ختم میشود و به مومنان دستور میدهد که قاتلوا اولیاء الشیطان و تشویقشان میکند ضمناً میگوید که به هر جهت شیطان کر و فر دارد سه پایان که شیطان کید دارد کر و فر دارد اما این کر و فر در برابر ایمان مومن کوچک و حقیر و ضعیف است و چون در برابر اراده و ایمان مومنان ضعیف است مومنان نگران نتیجه نخواهند بود و موفق خواهند شد
یک نکته مهم این که در این آیه شریفه دستور به فقاتلوا اولیاء الشیطان میدهد، دوستداران شیطان را مقاتله کنید، قتال با دوستداران شیطان، اگر کلمه ی اولیاء در این آیه ذکر نمیشد و بیان میشد که فقاتلوا الشیطان شاید این مقاتله با شیطان حمل به یک اقدام معنوی میشد که شیطان دشمن خدا است شما هم با شیطانی که نمیبینید نمیدانید کجاست از وضعیت آن اطلاع ندارید جبهه جنگ معنوی است شما هم در عالم معنا مواظب خودتان باشید مثل قتال با نفس اماره، نفس سرکش، همانطور که نفس سرکش باید باهاش مقاتله کرد، نفس سرکش را باید سرکوب کرد شیطان را هم باید سرکوب کرد ممکن بود در چنین صورتی قتال به معنای جنگ و مقاتله و مجاهده به معنا و مفهوم ظاهریش حمل نشود اما الان که فقاتلوا اولیاء الشیطان می گوید خب شیطان یک واقعیت سه بعدی مثل انسان ندارد که دیده شود ملموس باشد کی رفت کی امد چجوری آمد چجوری طراحی کرد این ها معلوم نیست معلوم هم نبود جنگ با این شیطان مشابه جنگی مه توی جامعه شما میبیند و میتوانید ازش به عنوان دفاع یاد بکنید تحمیل شود جنگ معنوی میشد اما اولیاء شیطان کسانی که شیطان را ولی خودشان قلمداد کردند کسانی که با شیطان عهد بستند در مسیر شیطان حرکت میکنند افرادی هستند که دیده میشوند بر اساس طراحی و وسوسه و وعده ها و اغوا شیطان این ها ممکن است حرکتی را کنند این حرکت وقتی صورت میگیرد ما آن را میبینیم این افرادند که اولیای شیطان هستند و در مقابل اولیاء الله صف آرایی میکنند و با این اولیای شیطان بجنگید
الان که در این آیه میگوید فقاتلوا اولیاء الشیطان ما کاملاً یک جنگ حقیقی و نه مجازی را از این آیه استنباط میکنیم
منظور از کید شیطان یا اولیای شیطان که ﴿إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا﴾ حیله و ابتکار یا رفتاری که از آنان سر میزند باید کمی دقت کنیم این کید شیطان یا رفتاری که باعثی شده با این آیه شریفه که مومنان با این فرمان قاطع که فقاتلوا اولیاء الشیطان بر شما واجب است که در مقابل شیطان ایستادگی و مقاتله کنید آن کار چیست اگر درک کردیم که آن کار چیست و چه اقدامی را دارد شیطان و اولیاء آن انجام میدهد که واجب شده ما در مقابلش صف آرایی کنیم اون وقتی ادراک شود کاملا به دست خواهد آمد که این مقاتله در برابر چه نوع نبرد و جنگی است، نبرد شیطان با انسان نبرد شیطان و اصحابش با مومنان این لزوماً این گونه نیست که نبرد سخت باشد شیطان نبردی نرم انجام میدهد این نبرد نرم این اقدام نرم ممکن است به جنگ سخت هم بیانجامد ولی ابتکار شیطان جنگ نرم است
صف آرایی در برابر جنگ نرم را در این آیه شریفه مورد تأکید قرار میدهد یه تعدادی از آیات را باید بررسی کنیم ببینیم که واقعاً اقدام شیطان اقدام و حرکت نرم است یا جنگ سخت است
خب قرآن کریم وقتی شیطان را و عملکردش را میخواهد ترسیم کند در گام اول و در وهله ی نخست آن را موجودی سرکش در برابر پروردگار معرفی میکند ﴿إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا﴾، عصیا یعنی سرکش، شیطان در برابر پروردگار سرکش است این کان میتواند کان ناقصه باشد میتواند کان تامه باشد
در هر صورت که تامه باشد یا ناقصه یعنی شیطان در برابر رحمان سرکش شد یا سرکش بود نتیجه اش این که شیطان امروز در برابر پروردگار سرکش است این شیطانی که در برابر پروردگار سرکش است وقتی خداوند متعال به او گفت اسجد، او در برابر فرمان خدا سرکشی کرد و سجده نکرد همه مأمور بودند به سجده، فسجدوا الا ابليس، همه سجده کردند الا شیطان این سرکشی موجب شد که شیطان در برابر انسان هم به دشمنی برخیزد چون علت سرکشی امر به سجده بر انسان بود البته سجده بر انسان نبود سجده در برابر پروردگار بود ما یه مسجودله داریم یه مسجودبه داریم یه مسجودعلیه داریم که به این ها توجه داریم کسی که بر مهر زمین سجده میکند این مهر را سجده نمیکند این مسجود علیه اش مهر نماز است بعضی وقت ها برخی از آدم های کوتاه بین این ایراد را میگیرند که شما چرا بر مهر سجده میکنید، نه ... این مسجود علیه است اما آن چیزی که سجده بر آن انجام میشود خداوند است خدا دستور داد در برابر خلقت من سجده کنید شیطان عصیان کرد این شیطان چون دید انسان دارد برجسته میشود جایگاه برتری پیدا میکند باهاش به دشمنی برخواست، حضرت یعقوب وقتی قصه ی یوسف را شنید جناب یوسف علیه السلام برای پدر تعریف کرد که إني رأيت في المنام أحد عشر كوكبًا، دیدم که در خواب یازده ستاره و خورشید و ماه به من سجده میکنند جناب یعقوب فرمودند که ﴿یا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ﴾ این خوابی که دیدی برای برادران خویش تعریف نکن چرا؟ زیرا ممکن است که حیله کنند علیه تو، شیطان دشمن آشکار و دشمن علنی انسان است پس شیطانی که در برابر خدا سرکش است همین شیطان دشمن انسان است وقتی دشمن شد رفتار خصمانه و دشمنانه دارد و کید میکند حیله میکند طراحی میکند نقشه میکشد تا به انسانی که دشمن او است آسیب رساند، کید عموماً در قرآن به معنای مکر به کار رفته و به تعداد قابل توجه ای در قرآن استفاده شده است تفاوت کید با مکر هم می گویند کید همان معنا را دارد اما مقداری شدید تر است، کید و خدعه از مصادیق رفتاری نرم است از مصادیق و از رفتار هایی است که ذهن مخاطب را مدیریت میکند یعنی شما جوری با این مکر و کید رفتار میکنی یا در برابر شما با کید و مکر جوری عمل میشود که شما چیزی را جور دیگری بپنداری سخنی را نیک بپنداری مطلبی را درست بپنداری، اگر کاری کردند که شما زهر را شهد پنداشتی یه بار زهر را به سختی به انسان میخورانند این رفتار سخت است، مأمون امام علیه السلام را وادار کرد به نوشیدن زهر، این کار نرم نیست ولی یک بار کاری میکنند که فرد حس میکند تشنه است این تشنگی بهش غلبه کرده و یکی از دوستان می آید و جام خنکی از شربت گوارا و نوشیدنی را تعارف میکند و در غالب یک دوست به این می نوشاند، این کید کرده مثل کاری که در رابطه با جناب مالک اشتر شد و در مسیر رفتن به مصر در راه به او در یک رفتار دوستانه ی مکارانه جامی از زهر را دادند پس اگر کاری کردند که انسان زهر را شهد پنداشت غلط را درست پنداشت مسیر یک را با مسیر دو اشتباه کرد به غلط تصمیم گرفت به غلط افتاد، دچار خدعه شد این کید به کار بسته شده و این کید اقدام نرم است
شیطان که مامور هستیم که با سپاهش بجنگیم چون دشمن است و رفتار نرم میکند این سرکش در برابر خدا خدعه میبندد، همین شیطان قسم خورده، آیه ی دوم قسم خورده که هر فرد با ایمانی را از مسیر الهی گمراه کند ﴿قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾ این دشمن سرسختی که اهل کید است و با آن دام ها می گستراند و افراد را در دام میاندازد این قسم خورده است برای گمراه کردن پس هیچ کارش در مسیر اصلاح نیست برای اغوا است، اغوا عملیات نرم است، اغوا به معنای گمراه کردن و نا امید ساختن است
شیطان به عزت و جلال خدا سوگند خورده برای اینکه اغوا کند گمراه کند و از مسیر اصلی خارج کند و این کار را در حق همه انجام میدهد مگر بندگان مخلص البته نه اینکه برای آنان انجام ندهد برای آنان هم انجام می دهد منتها مخلصان از تیر راس شیطان خارج هستند شیطان تلاش میکند اما تیرش به مخلصان نمیرسد مرحوم علامه طباطبایی حرف با در بعزتک را میگوید برای سوگند است ابلیس به عزت خدا سوگند یاد میکند که به طور حتم و قطعی تمام ابنا بشر را اغوا میکند هیچ کس را رها نمیکند که از اغوای آنان صرف نظر کرده باشد
مخلصان را که استثنا میکند بنا بر تعبیر مرحوم علامه طباطبایی میگوید مخلصان کسانی هستند که خدای متعال آنان را برای خودش خالص کرده دیگر نسیبی در این ها برای شیطان باقی نمانده مخلصان خالص شده اند همه وجودشان و عباداتشان برای خدا است هیچ جای خالی ای نیست که شیطان بتواند در آن نفوذ کند در نتیجه از تیر راس شیطان خارج هستند
تفسیر نمونه میگوید سوگند به عزت خدا نشان میدهد که شیطان نهایت پافشاری خودش را در تصمیمی که برای گمراه سازی انسان ها گرفته این را پافشاری دارد، تا آخرین نفس روی این گفتار خودش خواهد ایستاد این دشمنی تمام شدنی نیست لذا تمام تلاش خودش را صرف فریب دادن انسان میکند هم کرده و میکند فریب به معنای به اشتباه و به غلط انداختن یعنی ذهن دیگران را مدیریت کردن و ادراک و فهم آنان را در مسیر دلخواه خود هدایت کردن، این از شیوه های جنگ نرم است
ما در عملیات نظامی در جنگ سخت شاهد این گونه فریب ها هستیم، مثلاً وقتی قرارا است که در یک نقطه ای به نام A عملیات شود فرمانده نظامی یا فرماندهان نظامی برای اینکه ذهن دشمن را به غلط اندازند در یک عملیات انبوهی شروع میکنند نیرو در نقطهB تخلیه کردن مثلا فرض کنید قرار است اقدامی در میدان امام حسین شود کاری در مثلاً این نقطه صورت گیرد شما همه نیرو و امکانات را آماده کنید و نیرو تخلیه کنید در میدان آزادی خب دشمن احساس میکند عملیات شما از این نقطه است در حالی که شما اصل سرمایه نیروی انسانی را در نقطهA پنهان کردی یا در نقطه B ، این عملیات فریب برای مدیریت ادرام طرف مقابل است وقتی شما ذهن دشمن را به خطا بیاندازی که مثلا از نقطهA میخواهی عملیات کنی یا از نقطه B در حالی که آن نقطه ای که میخواهی کار کنی نقطه ی دیگری است که این میشود فریب دادن، البته خدعه در جنگ خودش یک ابتکاری است که در شاید جنگ نرم هم به آن توجه کنیم
در جنگ نرم هم همین است اگر توانیم طرف مقابل را فریب دهیم مثل چیزی که الان رسانه های غربی الان تلاش میکنند رسانه های وابسته به آمریکا و سعودی و رژیم صهیونیستی این ها میخواهند گمراه کنند ذهن مخاطب را، روایت سازی میکنند، نمیگویند ما با آشوب به دنبال سرنگونی نظام اسلامی ایران هستیم اینجوری نمیگویند چون اگر چنین کنند این صف بندی ها را ترسیم میکند آن ها در غالب دوستی با مردم نظام اسلامی را به عنوان یک نظام غیر مردمی جلوه میدهند وقتی غیر مردمی جلوه میدهند وقتی رفتار نظام اسلامی را در رابطه با مثلا حجاب و این ها غیر انسانی و غیر واقعی جلوه دادند ذهن جوانان به خطا میرود و ادراکات آنان مدیریت میشود و فریب میخورند ، به غلط میافتند، پس فریب یعنی ذهن دیگران را مدیریت کردن، ادراک مخاطب و فهم مخاطب و ذهن مخاطب را در مسیر دلخواه هدایت کردن، این هم از ابزار ها و شیوه های جنگ نرم است پس وقتی قران کریم امر میکند فقاتلوا اولیاء الشیطان دستور به نبرد با اولیاء شیطان را میدهد یعنی کسانی که فریب میدهند کسانی که اغوا میکنند کسانی که سعی میکنند جامعه را به غلط بیاندازند افراد را به غلط بیاندازند و مسیر غلط را درست جلوه دهند و راه بی پایان را راه منتهی به سعادت نشان دهند، شیطان این کار ها را میکند و ذهن افراد را مدیریت میکند و چون ذهن افراد را و اندیشه افراد را در مسیر دلخواه خودش با انگیزه دشمنانه و خصمانه که دارد مدیریت میکند این شیطان و همراهانش و کسانی که فریب خوردند و همراهی با شیطان میکنند این ها لشکری هستند که در راه طاغوت میجنگند یقاتلون فی سبیل طاغوت پس بر مومنان واجب است در مقابل این جنگ و اغوا و شیطنت و تبلیغات و این نوع اثرگذاری ایستادگی کنند و بجنگند بنابراین آیه شریفه ﴿فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ﴾ صادر میشود برای مقابله با رفتار شیطانانه، رفتار شیطنت آمیز، رفتار پیچیده، رفتار نرم شیطان و اصحابش و موالیانش که در حقیقت برای سد از سبیل خدا است برای منع رفتن در مسیر اصول الی الله است این اقدام نرم به آن فرمان صادر شده است که با آن مبارزه و مقابله انجام شود.