1401/08/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /ایات جهاد
حدیث خوانی
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِيدِ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارُ عَنْ ظَرِيفِ بْنِ نَاصِحٍ رَفَعَهُ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام قَالَ: إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ علیه السلام، اَلْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلاَيَتِنَا اَلْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا اَلْمُتَزَاوِرُونَ لِإِحْيَاءِ أَمْرِنَا إِنْ غَضِبُوا لَمْ يَظْلِمُوا وَ إِنْ رَضُوا لَمْ يُسْرِفُوا بَرَكَةٌ لِمَنْ جَاوَرُوا وَ سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا.
إنما از ادات حصر است، شیعیان منحصرا کسانی هستند که اگر بذلی می کنند در مسیر ولایت ما خرج میکنند برای بسط ولایت ما بذل می کنند برای اینکه پرچم اهل بیت علیهم السلام در احتزاز باشه هزینه میکنند، بذل میتواند مادی باشد یا اینکه بذل معنوی تلاش کنند حرف بزنند سخن کنند شیعه باید تلاش کند که منطق علی فکر امیرالمومنین اندیشه امیرالمومنین و خصوصیاتی که امیرالمومنین علی علیه السلام بهش اعتقاد و اعتماد و توجه دارند این گسترش پیدا کند بالاخره همه ی گروه ها همه ی دسته ها همه ی حکومت ها همه ی صاحبان اندیشه برای اینکه اندیشه شان منتقل شود هزینه می کنند، شیعه امیرالمومنین آن کسی هست که در راه گسترش اندیشه افکار و اندیشه و معیار های مورد توجه اهل بیت و امامت بذل کند و تلاش کند و هزینه کند شیعه ای که فقط بخواهد از اسم شیعه بودن به نفع خودش بهره بگیرد و بکند این شیعه نیست، برای گسترش شیعه هزینه کند، علاقه مندی هایش و حب و بغضش در چهارچوب علاقه مندی و مودت به ما باشد افرادی را دوست بدارد که به ما مرید اند و ارادت دارند به کسانی نزدیک شود که به ما نزدیک اند بالاخره نظام فکری شیعه باید هم گسترش پیدا کند هم انسجام پیدا کند این نیست که شیعه ادعا کند که شیعه است و با شیعیان واقعی انس نداشته باشد با غیر شیعیان انس داشته باشد، کمک کار باشند با یکدیگر برای احیای امر ما یعنی اندیشه شیعه، فکر امامت، سازمان و ساختار تشکیلاتی این حاکمیت امامت و چهار چوب فکری امامت، بالاخره امامت بعد از پیامبر خدا یک چهار چوب فکری شد امیرالمومنین علیه السلام یک سنگ بنایی ایجاد کرد بنیادی را فراهم کرد این بنیاد و امر امامت و ولایت باید سرپا بماند باید برای این شیعیان پول خرج کنند باید در این راه باهم پیوند داشته باشند باید باهم دیگر در این زمینه کمک کنند و همکاری کنند هرکسی یک قطعهای از پازل حاکمیت شیعه باشد که این قطعه را حفظ کند، شیعیان منحصرا کسانی هستند که در لحظه غضب خودشان را مهار میکنند و به دیگران ظلم نمی کنند، وقتی که بهره مندند و خوشحالند و سر کیف هستند ریخت و پاش اضافی نمیکنند، برای همسایه ها و مجاورین، مجاورین میتواند اعم باشد از همسایه یا هرکس که در مجاورت است خانواده و دیگران کسانی که ارتباط دارند، برای اطرافیان مایه ی برکت هستند و برای دوستان و کسانی که با آنها ارتباط دارند مایه آرامش و دوستی و سکون هستند، شیعه چنین کسی است برای گسترش شیعه بذل کند و در همین چهارچوب حب و بغض و علاقه مندی هایش را تعریف کند برای احیای فرهنگ و اندیشه شیعه تلاش کند اگر غضب کرد ظلم نکند و وقتی سر کیف بود اسراف نکند خارج از چهارچوب رفتار نداشته باشد مایه برکت اطرافیان باشد سود و برکت و منفعت آن به اطرافیان برسد و برای دیگران مایه آرامش و سکون باشد، اگر برعکس این شد این حتماً دیگر شیعه نخواهد بود والا تصور بفرمایید اگر هریک از شیعیان این چند صفت را داشته باشند وضعیت شیعه در جهان چگونه خواهد بود، شیعه الگو خواهد بود شیعه ای که سر از پا نشناسد برای اینکه اندیشه ولایت و امامت را ترویج کند شیعه ای که به دیگران ظلم نکند و مایه برکت باشد نام و پرچم شیعه را در دنیا چقدر بالا خواهد برد؟!.
آیات جهاد
آیات مربوط به وجوب جهاد و وجوب جنگ و قتال با کفار و مشرکین را بررسی میکردیم نکات متعددی را عرض کردیم، ما در تلاشیم که از این آیات بهره بگیریم برای اثبات وجوب قتال و دفاع در برابر جنگ نرم دشمن و در جاهایی البته میگوییم وجوب جنگ نرم در برابر دشمن، اجمالا دنبال اثبات وجوب جنگ نرم و مقابله با جنگ نرم دشمن هستیم، برای اثبات این مدعا یعنی وجوب مقابله با جنگ نرم دشمن که هدفش هم یعنی هدف جنگ نرم تغییر ذائقه ی جامعه اسلامی و علاقه مندی هارا تغییر دادن یا مدیریت ادراک و شناخت مسلمانان، روی فهم مسلمانان اثر بگذارند با این میخواهند در نهایت نظام اسلامی را تضعیف و در نهایت ساقط کنند، جنگ نرم برای مدیریت ادراکات و شناخت و افکار و اعتقادات و باورهای مسلمانان است برای اسقاط نظام، تضعیف نظام و روی کار آوردن حاکمیت دست نشانده ها و دست پرورده های دشمن در چنین فرضی میخواهیم ببینیم آیا ادله شامل این موارد است یا نه؟
جنگ نرم یا قدرت نرم که در انگلیسی به آن سافت پاور میگویند گفتیم که توانایی تأثیر گذاری بر دیگران برای بدست آوردن نتایجی است که از سایر طرق نشده با جنگیدن سخت این ها بدست نمیاد شما با ابزار قتالی و جنگ سخت نمیتوانی افکار دیگران را تغییر دهید پس تأثیرگذاری بر دیگران ازطریق رفتار نرم ایجاد جاذبه، تطمیع، تغییر علاقهمندی ها، اثر گذاری در ذهن، این ها چیزهایی بود که بار ها گفتیم که بجای اجبار دیگران علاقه مندی ها و جاذبه هایی را که بر وجوب دارد تغییر بدید تدین جاذبه داشت کاری کنید که بی دینی جاذبه داشته باشد عفاف جاذبه داشت کاری کنیم که این بی حیایی پر جاذبه باشد عدالت جاذبه داشت کاری کنیم که عدالت جاذبه هایش را از دست دهد
این که جنگ نرم یک هجوم ادراکی و شناختی است این نکته ای است که بار ها گفتیم دشمن برای اثرگذاری بر ادراکات و شناخت یا باورها ی جامعه اسلامی تدارک میبیند و به طور طبیعی وقتی دشمن می خواهد یا جان مسلمانان را بهش لطمه بزند یا مال مسلمانان را یا آبروی مسلمانان را یا فکر مسلمانان را یا رفتار مسلمانان را این ها را مورد هجوم قرار دهد به نظر میاید ادله جنگ سخت شامل این موارد هم میشود که اگر بخواهد بجای جان فکر مسلمان را بهجای مال اعتقاد و باور مسلمان را مورد هجوم قرار داده باشد یعنی همانطور که دفاع از مرز های جغرافیایی مسلمانان و مرزهای فیزیکی مسلمانان واجب است به ادله قرآنی که عرض کردیم دفاع از مرز های اعتقادی هم واجب است وقتی قرآن میفرماید که مثلاً قاتلواهم یا یقاتل فی سبیلالله شامل این موارد میشود آیاتی را مورد توجه قرار دادیم امروز به نظرم در این آیه شریفه مقداری صریح تر میتوانیم در زمینه جنگ نرم صحبت کنیم
آیه امروز ﴿والَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ مومنین﴾ در راه خدا مقاتله میکنند ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ﴾ کفار در راه طاغوت مقاتله میکنند ﴿فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ﴾ با دوستان و لشکر شیطان مقاتله کنید ﴿إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا﴾ ، کید و طراحی شیطان این قوی نیست ضعیف است
ما امروز این آیه را مورد بررسی قرار میدهیم که ﴿الذین آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾ چه کسانی هستند جناب علی ابن ابراهیم قمی در کتاب تفسیرشان آوردند مقصود از ﴿الذین آمنوا﴾ اصحاب پیامبر هستند مومنین مسلمانانی که به پیامبر اکرم ص علاقه مندند و پیرو پیامبرند اینها ﴿الذین آمنوا﴾ اند
این ها در راه خدا هر شمشیری که بزنند برای رضای خدا میزنند، مقصود از الذین کفروا مشکران قریش است هرکسانی که در برابر مسلمانان صف آرایی کنند این ها بخاطر بت هاشون میجنگند اینها بخاطر اندیشه باطل شون میجنگند بنابراین این ها در مسیر طاغوت قدم بر میدارند فرمانروایان سرکش
مرحوم علامه طباطبایی رحمت الله علیه در ذیل این آیه شریفه آوردند ﴿الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الله﴾ دارد مقایسه میکند بین دو مکتب و اندیشه، بین دو تمدن، کفار و مومنین را از حیث نیت با یکدیگر مقایسه میکند این که هم کفار میجنگند هم مومنین میجنگند اما اون ها برای هوی و هوس فرماندهان و رهبران سرکش خودشان میجنگند اما مومنین برای خدا میجنگند، ایشان میفرماید با این مقایسه شرف و اعتبار نیت مومنین را در مقابل نیت بی اعتبار کفار را با هم مقایسه میکند و این شرف را به نمایش میگذارد، هدفش هم این است ک که مقصود مومنین را مورد توجه قرار دهد آدرس نهایی را از الان کروکی اش را میکشد کفاری که در راه باطل میجنگند انتهای کار پیدا است این ها با طاغوت محشور هستند اما کسانی که برای رضای خدا میجنگند در پایان کار این ها ﴿عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ، وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا﴾ این ها عند رب هستند از این طریق مقایسه بین دو نیت و دو رویکرد در قتال و نشان دادن شرف و اعتبار نیت توحیدی تلاش و مجاهدت و جنگ در راه خدا را مورد توجه قرار میدهد و دستور میدهد که با شیطان و اولیاء شیطان قتال کند حالا که نیت شما خدایی است حالا که نیت شما شرف دارد حالا که مسیرتون درسته حالا که پایان کار شما خداست تو این مسیر نترسید و شمشیر بزنید
آیت الله مکارم در تفسیر نمونه آوردند که به هر جهت زندگی خالی از مبارزه نیست چه مومن باشی چه کافر باشی در مجموع باید برای پیشرفت زندگیت مبارزه کنی اما مبارزه ای که مومن میکند در مسیر حق است اما مبارزه ای که کافر میکند در مسیر باطل و شیطان است
مجمع البیان آورده که الذین کفروا یقاتلون فی سبیل طاغوت یعنی کسانی که وحدانیت خدا را انکار و تکذیب کردند پیامبر خدا را تکذیب کردند و آن دینی که پیامبر اکرم آورده آن را تکذیب کردند
این کسانی که مکذب این ها هستند در طاعت و طریق و مسیر شیطان هستند مسیری را که شیطان برای این ها باز میکند با عشق میروند جلو این ها اهل کوفه هستند و کسانی که در مسیر عزم و اراده پیامبر اکرم تلاش و جهاد میکنند این ها مومنین هستند ﴿فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ﴾ یعنی مومنین با این اولیای شیطان بجنگید و نترسید اگر کیدی هم بود کیدی هم ممکنه کر فر ظاهری داشته باشد اما این کید کید ضعیفی است و به نتیجه نخواهد رسید
خب این آیه از قرآن با بیان مقدمات کاملآ پیداست که دستور میدهد که با یاران و اتباع شیطان بجنگید
تعبیر هم با عبارت فقاتلوا است چون اون ها در راه باطل و شما در راه حق هستید ﴿الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾ و کسانی که ﴿كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ﴾ هست اون هایی که مسیرشون باطل است شمایی که راهتون درست است شمایی که نیتتون والا است شمایی که مقصدتون کاملآ درخشان است و پر جاذبه شما با اولیاء شیطان که تو این مسیر لشکر شیطان هستند بجنگید با فعل امر که بار ها عرض کردیم ظهور در وجوب دارد در این آیه اصل وجوب جنگیدن با آنان و این که مسیر جهاد در راه خدا با ارزش و پر جاذبه است مورد تأکید قرار گرفته مقابله با شیطان و طاغوتیان هر چند که بر اساس این آیه شریفه سخت باشد و آنان کید داشته باشند اما باید بدانید این کید بخاطر این که مسیر مومنین مسیر به سمت خداست این کید ضعیف خواهد شد، شما را کمک خواهد کرد و کسی یا مجموعه ای که مورد حمایت و توجه خدا باشد این ها حتما پیروز هستند
ما در حاشیه این آیه یک سوالی را مطرح میکنیم که این سوال پاسخش کمک میکند به ما که کاملا متوجه شویم این آیه شریفه جنگ نرم را مورد توجه قرار داده و وقتی دستور میدهد ﴿فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ﴾ این قتال، قتال در برابر جنگ نرم است
خب آیه میگوید که در برابر شیطان بایستید و مبارزه کنید در برابر اولیا و لشکر شیطان، سپاه شیطان را وقتی باهاش مواجه شدید در برابر آن بایستید این عملی واجب است چرا؟ اینجا بحث از قتال نیست که، یعنی سخن از این نیست اولیاء شیطان آمدند به شما هجوم آوردند خانه تان را خراب کنند به طور مطلق دارد میگوید ﴿فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ﴾ آنان اگر بجنگند در راه شیطان و کفر میجنگند شما هم اگر بجنگید در راه ایمان میجنگید
علت این قاتلوا چیه؟ در جنگ های سخت خب علت این است که آنان تعرض کردند، در اینجا چه اتفاقی افتاده و حادثهای که رخ داده چیست؟ شیطان چه میکند که الان دستور به قتال باهاش ثابت شده؟ من به نظرم وقتی به آیات کریمه قرآن نگاه میکنیم خیلی واضح در میاد این که رفتار شیطان بر اساس تعاریفی که قرآن کریم ارائه میدهد در برابر مومنین و متدینین و بندگان خدا یک رفتار خصمانه هست ولی خصومت شیطان در برابر انسان یک جنگ سختی را به نمایش نمیگذارد در همه جای قرآن وقتی نگاه میکنیم و بررسی میکنیم میبینیم که شیطان یک رفتار نرمی را به نمایش میگذارد شیطان اغواگر وسوسه کننده، کاری را که شیطان با انسان میکند جنگ سخت نیست کاری که شیطان و اولیاء شیطان انجام میدهند جنگ نرم با انسان است، با آدم و حوا هم از همین جنگ استفاده کرد و وسوسه کرد و آنان را فریب داد و از مسیر خارج کرد شیطان چه کرد؟ کاری کرد با جناب آدم و حوا که این ها حس کردند برای اینکه در بهشت بمانند باید از این میوه شجره تناول کنند در حالی که از همین یک میوه ممنوع شده بودند، شیطان نرفت اونجا بجنگد و شمشیر بکشد و به اجبار ادم و حوا را وادار کند یالا از این درخت یا میوه این درخت بخورید...نه ، همانجور که عرض کردیم جنگ نرم یا اقدام نرم یا عملیات روانی یا اقدام زیر پوستی یا جنگ شناختی، اقدام شناختی یا تأثیرگذاری روی ادراکات بشر این تعریف جنگ نرم هست که توانایی اثرگذاری بر دیگران داشته باشی برای اینکه نتیجه مطلوب را بدست بیاوری، شیطان میخواست آدم و حوا از بهشت خارج شوند، کینه داشت، شیطان گفت من را از آتش آفریدی آن را از خاک، این شیطان قسم خورده برای اینکه آدم و حوا را از بهشت خارج کند دست به گریبان جنگ نرم شد، جاذبه های این کار و این اقدام را در ذهن جناب آدم و حوا برجسته و تطمیع شان کرد بجای اینکه اجبار کند شمشیر بگذارد زیر گلوی این ها که از این میوه بخورید...نه تهدید نکرد شمشیر نزد اجبار نکرد اما کاری کرد، اغوا کرد که با این اغوا گری و اقدام نرم، جناب آدم و حوا عاشقانه و علاقه مندانه به سمت این میوه رفت و تناول کردند و شد آنچه که شد پس علت اینکه ﴿فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ﴾ نه بخاطر این که شیطان و اولیاء شیطان وارد جنگ سخت با انسان شدند و چون خانه انسان را خراب میکند یا ممتلکات انسان را از بین میبرد چون به آتش میکشد دستور داده باشد که فقاتلوا اشد، نه اونا به ظاهر هیچ یک از این کار ها را انجام نمیدهند، اما کاری میکنند که انسان ها علاقهمندانه در مسیر خواسته آنان قدم بردارند و جامعه را به آتش میکشد ولی بدست خود انسان ها، ممتلکات مومنین را از بین میبرد به دست خود آن ها این اقدام نرم است بنابراین به شیطان در مقابل این رویکرد شیطان میفرماید ﴿فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ﴾، این شیطانی که اولیای خودش را با تطمیع و اغوا دنباله راه خودش کرده، این شیطان که ابزارش اغوا و اغوا گری است ابزارش اخافه و ترساندن است، یک همچنین لشکر بر آمده از نیات سو و لشکری که در مسیر باطل دارد حرکت میکند و لشکری که تلاش میکند که اولیای خدا و دوستداران خدا را در اقلیت قرار بدهد و آنان را بهشان آسیب برساند، مسیر الهی را تعطیل کند و نظام اندیشه توحیدی را تخریب کند با این جنگ نرم به میدان آمده تا مسلمانان را منفعل کند و به اهدافش برسد در چنین حالتی یعنی در زمان رویکرد نرم شیطان و لشکر شیطان، شیطان و سپاه شیطان، رویکرد این ها به جنگ نرم قرآن کریم دستور به قتال با آنان را میدهد یعنی فرمان به مقابله با جنگ نرم را میدهد یعنی به صراحت دلالت دارد که جنگ و مقاتله و مقابله با این رویکرد برای مسلمانان واجب است
ما در جلسه آینده انشالله تفاصیل این موضوع را بیشتر می گوییم و رویکردهای شیطان برای جنگ نرم را می شماریم و به صورت موردی بر رویکردهای نرم شیطان تأکید میکنیم که این فرمان برای مقابله با آن رویکرد ها است و چون آن رویکرد ها رویکرد نرم است استنتاج میکنیم که فقاتلوا یعنی قاتلوا هم در حربه نائمه جنگ نرم را به عربی میگویند حرب نائمه.
امیدوارم که موفق باشید.