درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1401/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /ایات جهاد

 

حدیث خوانی

قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ يَا عَبْدَ اَللَّهِ حَبِّبْ فِي اَللَّهِ وَ أَبْغِضْ فِي اَللَّهِ وَ وَالِ فِي اَللَّهِ وَ عَادِ فِي اَللَّهِ فَإِنَّكَ لاَ تَنَالُ وَلاَيَتَهُ إِلاَّ بِذَلِكَ وَ لاَ يَجِدُ رَجُلٌ طَعْمَ اَلْإِيمَانِ وَ إِنْ كَثُرَتْ صَلاَتُهُ وَ صِيَامُهُ حَتَّى يَكُونَ‌ كَذَلِكَ.

پیامبر عظیم الشان اسلام به یکی از اصحاب خویش فرمودند که دوستی ها و دشمنی های تو در راه خدا و برای رضای خدا باشد، کسی را دوست داشته باش و دشمن پندار که این علقه یا این از بین رفتن علقه در مسیر رضای خدا باشد خب انسان نمی‌تواند که دوست خدا را دشمن پندارد وقتی می‌فرماید حب فی الله حتما باید دوست خدا را دوست پندارد اگر دوست خدا را دشمن پندارد و دشمن خدا را دوست پندارد او از این قاعده خارج شده ، دشمن پندار در راه خدا و دوست پندار در راه خدا ، این دوستی و دشمنی وقتی قرار است رنگ خدا را داشته باشد باید آن محبوب یا عدو نسبت دوستی و دشمنی اش با خدا واضح باشد بعد فرمود که اگر دوستی و دشمنی در راه خدا نباشد دوستی بگیری که دوست خدا نباشد دشمنی بگیری دشمن خدا نباشد یا دوستی بگیری که دشمن خدا باشد یا دشمنی بگیری که دوست خدا باشد در این حالت تو زیر پرچم ولایت خدا نیستی در پیمان دوستی با خدا نیستی چرا چون دشمن خدا را دوست گرفتی، چون دوست خدا را دشمن گرفتی بعد فرمود هیچ مردی البته کلمه مرد اینجا خصوصیت ندارد هیچ انسانی طعم ایمان را نمی چشد حتی اگر نماز و روزه ی بسیاری به جای بیاورد مگر اینکه این گونه باشد یعنی با کثرت صلاة و صیام انسان طعم ایمان و ولایت خدا را نمیچشد اگر دوستی غیر از دوست خدا و دشمنی غیر از دشمن خدا برگزیند ، البته این روایت در مبحث جنگ روانی و عملیات روانی و اقدام روانی می‌تواند کاربرد داشته باشد چرا که انسانی که دوستش و حبیبش و مورد علاقه اش دشمن خدا است این بر ایمان انسان اثر می‌گذارد یعنی در مدل فکر کردن انسان اثر می‌گذارد و ذهن انسان را مدیریت می‌کند وقتی ذهن را مدیریت کرد کم کم علاقه خداوند را از دل انسان بیرون می‌برد و پابندی انسان از فرمان های الهی را کاهش می‌دهد و این ادم کم کم دیگر آن طعم ایمان برایش جاذبه ندارد آن دین داری نماز و ولایت و علاقه به عبادات برایش کاهش پیدا می‌کند و متاثر از این می‌شود پس دوست و دشمن را برگزیدن یکی از ویژگی های بسیار مهم انسان است و روز قیامت هم اگر کسی در این مسیر اشتباه در دنیا قدم برداشته باشد در روز قیامت هم به این اشتباه اقرار می‌کند و از دوست گرفتنی که غلط بوده و فی الله نبوده است ابراز پشیمانی می‌کند و این پشیمانی برایش سودی ندارد.

خلاصه جلسات گذشته

کلام ما در بحث جنگ نرم بود و ادله ای را بررسی کردیم در آیه قبل و سخن روز گذشته که ادله جهاد با کفار ذمی که نقض پیمان کرده، جزیه نمی‌دهند و با رفتار حرمت شکنانه خودشان در جهت تضعیف اندیشه دینی گام برمی‌دارند را گفت و گو کردیم گفتیم چون آنان در برابر اجرای احکام دینی مانع تراشی می‌کنند باید با آنان قتال کرد تاکید کردیم قتال با کفار و مشرکین ذمی نه از این بابت است که لا یدینون به دین الله نه از این بابت است که لا یحرمون حرام الله نه از این بابت است که لا یعتقدون به الله، از این بابت است که این عدم اعتقاد را آشکار می‌کنند علنی می‌کنند و با این آشکار سازی و علنی سازی یا مانع می‌شوند که مومنین متدین به دین خدا باشند یا ترویج می‌کنند یا عقیده آن هارا می‌خواهند سست کنند در حقیقت با اعمال و رفتار خود و با روش های نرم به جنگ اعتقادات و پایبندی های رفتاری مسلمانان می‌روند تلاش می‌کنند باور های اسلامی را بی اعتبار کنند و از طریق مدیریت اندیشه و فکر و اثرگذاری و عملیات و جنگ روانی فکر و اندیشه مسلمانان را مدیریت کنند که گفتیم این همان تعریف جنگ نرم است چون دین خدا را تضعیف میکنند و تلاش دارند دین خدا را بی اعتبار جلوه دهند و عبور از خط قرمز های دین خدا را آسان و کم هزینه و بدون مشکل جلوه دهند واجب است با آنان مقابله و صف آرایی کرد و به جنگشان رفت تا تسلیم شوند و به ضوابط حکومت اسلامی گردن دهند و جزیه که نشانه پذیرش این ضوابط است وتا حدودی هزینه تامین امنیت آنان است را بپذیرند و پرداخت کنند و زیر سایه حکومت اسلامی در امنیت زندگی کنند

ایه 12 سوره توبه

امروز در آیه دیگری همین مضمون را منتها با وضوح بیشتری مورد تأکید قرار می‌دهیم قرآن کریم در آیه ی دوازدهم سوره توبه می‌فرماید ﴿وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ﴾ ، نکثوا یعنی نقذوا ، کسی که نکث پیمان می‌کند یعنی پیمان خود و عهد خود آن پیمان لازم وفای خود را زیر پا میگذارد و می شکند حالا یا در عمل می‌شکند قرار بوده علنی و آشکار محرمات الهی را انجام ندهد و لو اینکه مسلمان نیست در افکار و انزار عمومی بنا بوده شرب خمر نکند ولی می‌کند اگه پیمان کتبی نوشته است مثل ترامپ می آید جلوی تلویزیون و برجام را پاره می‌کند و نقض پیمان می‌کند و می‌گوید امروز ما دیگر به این عمل نمی‌کنیم از امروز قصد داریم تلاش کنیم یک پیمان جدید تر و قوی تر و بهتری که به نفع آمریکا باشد را زیر ساخت هایش را آماده کنیم و فراهم کنیم و بیاوریم امضا کنیم به مردمش قول می‌دهد و با پاره کردن این یک چیز بهتری برای منافع خودشان بیاورند که البته همان را هم از دست دادند و چیز بهتری نتواستند بیاورند پس این نکث است نکثوا یعنی پیمان را پاره کردن کنار گذاشتند بی وفایی به عهد کردن، أیمان با فتح حمزه أیمان جمع یمین است به معنای پیمان ها ، یمین به معنای دست راست است و طرف راست را می‌گویند یمین و الیمین و الیسار ، یسار دست چپ است ، چرا به پیمان می‌گویند یمین چون معمولا رسم در اعراب بوده، در فارس ها هم است خیلی جاها که توافق میکنند بلند می‌شوند و دست می‌دهند معمولاً با دست راست دست میدهند چون بعد از هر پیمانی دست می‌دادند با دست راست دست می‌دادند کم کم پیمان ها به عنوان أیمان یعنی دست یمین که بعد از هر پیمانی که به هم می‌دادند معروف شد یا أیمان شد کم کم اسم برای پیمان بستن، وقتی می گوید لا أیمان لهم یعنی این ها به پیمان وفادار نیستند ، طعنوا واژه سوم با نیزه اگر کسی را بزنند می‌گویند طعن کردن ، این معنای لغوی و حقیقی است ولی در استعاره اگر کسی را عیب جویی کنی از او عیب بگیری سرزنش کنی گونه ای که در جمع احساس حقارت کند یا احساس حقارت نکند دلش بگیرد از این عیب گویی و عیب جویی و عیب گیری و سرزنش کردن و طعن کردن و این ها این همان طعنه است ، یا کسی را بخاطر کاری توبیخ کنید یا بد او را بگویید این ها همه میشود طعن ، زخم زبان هم همان طعنه است که به نوعی مردم آزاری است یعنی سخنی را به زبان بیاوریم که طرف مقابل را رنج دهیم یا دلگیر کنیم کفار در صدر اسلام با زخم زبان مسلمانان را می رنجاندند ، العیاذ بالله نسبت به خدای مسلمانان عیب گیری می‌کردند نسبت به پیغمبرشان همانطور، نسبت به وعده های پیامبر اینکه شما گرسنه اید چگونه می‌خواهید از خودتان دفاع کنید اینکه شما نان شب ندارید بخورید اینکه قریش دو ماه دیگر سه ماه دیگر چهار ماه دیگر می‌جنگند و بساط شمارا جمع می‌کنند اینکه بت های به این زیبایی مکه را رها کردند خدای نا دیده را می‌پرستند این ها انواع طعن ها بود این حرفا را هم می‌زدند برای اینکه مسلمانان را نسبت به اعتقادات و پیامبرشان سست کنند اینکه پیامبر از طرف خدا نیست این یک فرد عادی است مانند ما میخوابد مانند ما راه می‌رود این چه فضیلتی و چه برتری دارد که شده است پیامبر با این حرفا می‌خواستند سست کنند طعنه در دین می‌کردند این نیزه ی عداوت را اینجور بر عقول مسلمانان برتاپ می‌کردند برای اینکه فکر و ذهن و اعتقاد مسلمانان را مدیریت کنند ،

خب ، در این آیه شریفه که می فرماید ﴿وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ﴾ چه کسانی نکث پیمان کردند در آیات پیش از مشرکین و کفار سخن میگوید که اگر کفار پس از پیمان بستن سوگند خوردند سوگند خودشان را شکستند دست دادن به این دست دادن بعد از این پیمان بی اعتنایی کردند به دین شما طعنه زدند عیب جویی کردند طعنوا فی دینکم این شاهد مثال در این آیه این کلمه صریح طعنه در دین است در اینجا با پیشوایان کفر قتال کنید که ایشان را رسم سوگند نگه داشتن نیست شاید وقتی قتال کردید از کردار خودشان پشیمان شوند قدرت شمارا دیدند باز بایستند ، خب برای تحلیل این آیه و جمع بندی این آیه که این آیه شریفه بر مدعای ما دلالت دارد یا نه چند تا نکته را باید عرض بکنیم

یکی این که کفار و مشرکین گاهی به صورت علنی و آشکار به اقدام نظامی یا استفاده از جنگ افزار سخت هجوم می‌آورند نیزه های فیزیکی خودشان را به قلب مسلمانان نشانه می‌گیرند تا دانه دانه مسلمانان را از میان بر دارند اطراف پیامبر را خالی کنند پیامبر اکرم یا فرمانده حاکمیت اسلامی را بدون پشتوانه کنند وقتی اینجور کردند، ارتش نظام اسلامی شکست خورد ،حاکم اسلامی هم شکست خواهد خورد و به اصطلاح امروز از طریق جنگ نظامی رژیم چنج کنند نظام حاکمیتی را تغییر بدهند، توی سوریه از سال ۲۰۱۱ جنگیدند برای تغییر رژیم ، دائما هم می‌گفتند نظام باید تغییر کند نظام باید از بین رود نظام دیگری باید بیاید سرکار ، علنی، راجع به جمهوری اسلامی هم بار ها گفتند، منتها از یک مقطعی شروع کردند و این را تأکید کردند که در ایران با اقدام نظامی دیگر امکان رژیم چنج یا تغییر نظام وجود ندارد چون نظام دیگر قوی شده است ، خب اگر دشمن با ابزار نظامی وارد شد و در صدد تغییر نظام بود تا فرصتی پیدا کنند یا خودشان بر جامعه اسلامی حکومت کنند یا دست نشاندگان را برای حاکمیت انتخاب کنند اینجا قرآن کریم خیلی صریح و روشن می‌فرماید ﴿قاتلوا الذین یقاتلونکم ولا تعتدوا ان الله یحب معتدین﴾ ، با دشمن بجنگید دشمنی که به قتال شما آمده و تعدی هم نکنید که تعدی را قبلا توضیح دادیم یا آیه دیگری که می‌فرماید ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ﴾ هرکجا این هارا پیدا کردید و بر آنان چیره شدید با آنان بجنگید این در مواردی است که با شکل آشکار و علنی دشمن به جنگ مسلمانان آمده است اما در مواردی کفار با برقراری پیمان و سوگند می آیند و خودشان را در ذمه ی مسلمانان قرار می‌دهند و دوست مسلمانان قرار می‌دهند می‌گویند ما درکنار شما زندگی می‌کنیم حتی مالیات بیشتر از مسلمانان حاضریم بدهیم ما به ضوابط کشور اسلامی تن در می‌دهیم ما در کنار و حاشیه شما هستیم با پیمان دوستی که نزدیک می‌شوند کم کم موقعیت خودشان را که تثبیت می‌کنند و برای خودشان ساز و برگی که درست می‌کنند شروع می‌کنند با مسلمانان دوست شدند و ارتباط گرفتند پچ پچ کردن تبلیغات کردن اثرگذاری کردن شبکه تبلیغاتی ساختن یک حرفی را همراه هم زدن متواتر سازی کردن که بابا این کشور اسلامی توان و امکان پیشرفت ندارد امکان دفاع از خودش را ندارد خدایی که شما می‌پرستید یک خدای توهمی است خدای ما یک خدای دیدنی است این حرف ها زمزمه کردن ها خصوصاً در گوش کسانی که ایمان ضعیف تری دارند قدرت تحلیل کمتری دارند یک جاهایی مسخره می‌کنند دین را یک جاهایی شماتت می‌کنند یک جاهایی مانع میشوند یک کسی اگر واقعاً بخواهد متدین واقع بماند جو سازی می‌کنند اینقدر جو سازی می‌کنند که این جرئت پیگیری امور دینی و رفتار دینی را نداشته باشد در حقیقت از طریق نرم و اثرگذاری بر فکر و روح و اندیشه در صدد هستند که باور ها را در جامعه اسلامی سست کنند پس ببینید اینان مادامی که کافر بودند پیغمبر خدا مأمور نشد با این ها بجنگد حتی مأمور شد با این ها پیمان ببندد و این هارا در ذمه بپذیرد. کفرشان ، عدم پایبندی شان به محرمات و اعتقاد نداشتن به خدا حتی مانع پیمان بستن با این ها نبود حتی با این ها پیمان بستند در خلوت هرکاری می‌خواهند بکنند بکنند ، هر عملی خواستند در خلوت خود انجام بدهند به حاکمیت جامعه اسلامی و به اندیشه جامعه اسلامی احترام بگذارند و رعایت حرمتش را داشته باشند کاری نداریم این ها آزادند قرار بود با سوگندی که خوردند با پیمانی که بستند نسبت به امنیت اعم از امنیت مرزی امنیت فیزیکی امنیت اجتماعی امنیت اعتقادی پایبند باشند اگر جاسوسی کنند به نفع دشمن اینجا پیمان شان شکسته شده اگر تبلیغ کنند علیه اندیشه اسلامی پیمانشان شکسته شده است اما اگر خلاف این ها عمل کردند یعنی حرمت مسلمانان امنیت مسلمانان برایشان اهمیت نداشت بالعکس ﴿وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ﴾ یعنی رفتار زیر پوستی خود را شروع کردند برای تضعیف دین یعنی جنگ نرم ، طعنه در دین مسخره کردن دین مسخره کردن متدینین مسخره کردن معتقدات مسلمین برای این است که کم کم مردم را سست کنند از این عناصر دینی که در اینجا همانطور که چند بار عرض کردیم دارند عقل و خرد مسلمانان را روی آن اثر می‌گذارند و مدیریت می‌کنند چون توان مقابله با ارتش اسلام در جنگ سرد نداشتند به تخریب باور ها پرداختند وقتی به تخریب باور ها پرداختند تا اراده ی مسلمانان را کاهش دهند ارتش مسلمانان را تضعیف کنند در حقیقت طعنه در دین کردند این طعنه در دین یعنی تضعیف دین یعنی تخریب دین یعنی تخریب جایگاه متدینین لذا قرآن با یک نگاه عمیق و کاربردی فرمان می‌دهد نمی‌گوید اینا که طعن کردند را بکشید چه بسا این ها هم لازم باشد بکشید ، می‌فرماید ان طراحانی که در صدد تضعیف هستند ﴿قاتلوا ائمة الکفر﴾ ، لیدر هارا بگیرید و با آن ها قتال کنید و بکشید آن هایی که طراحی کردند که چگونه اندیشه مردم را تضعیف کنند چگونه باور های مردم را تخریب کنند چگونه قبح شکستن حرمت هارا بریزند خیلی ها برای شکستن حرمت ها بیم داشتند این را قبیح می‌دانستند جرئت نمی‌کردند تجری نداشتند امروز بخاطر این حرمت شکنی ها ممکن است خیلی راحت احکام اسلامی را زیر پا بگذارند در چنین صورتی آن طراحانی که نشستند دو سال سه ساله چهار سال طراحی کردند که یک دختر مسلمان را جریح کنند که روسری خود را دربیاورد و لباس از تن بکند و شعار دهد این رهبران را این ائمه کفر را این هایی که در حقیقت از سادگی مردم سو استفاده می کنند و آنان را تحریک می‌کنند و در حقیقت مدیریت جنگ نرم می‌کنند این توطئه‌ گر های پشت صحنه یعنی همان رهبران و سران هایی که جنگ نرم را مدیریت می‌کنند این ها را باید به قتل رساند پس ببینید در این آیه شریفه خیلی واضح تر از آیه دیروز می‌فرماید اگر طعن کردند و دین شما را تخریب کردند ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ﴾ کسانی که طراح این پروژه هستند این هارا قتال کنید ممکنه بعضی از کسانی باشند که گول خورده باشند هیجانی شده باشند این هارا می‌توان دستی به سرشان کشید اما اگر ائمه ی کفر که پشت پرده نشستند آمدند جامعه اسلامی را تحریک کردند باید آنان را شناسایی کرد و به سزای اعمالشان رساند از این آیه شریفه چهار تا نکته را می‌خواهیم استخراج کنیم

نکته اول اینکه در برابر کفار ذمی که در ذمه بودند ولی در عین حال به هیچ یک از دستورات و محرمات دینی پایبند نبودند یعنی محرمات را در خفا انجام میدادند تا آن موقع که در خفا بود مشکل نبود اما وقتی این ها پیمان شکستند و در علن علیه مسلمانان اقدام کردند علیه احکام اسلامی عمل کردند و شروع کردند بی احترامی به احکام اسلامی در برابر این ها فرمان قتال صادر شده

نکته دوم این فرمان با فعل امر قاتلوا که ظهور بر وجوب دارد صادر شد

نکته سوم علت صدور این فرمان ارتکاب طعنه در دین است، فتنه گری علیه اسلام اگر طعن در دین کردند و فتنه کردند و با اقدام نرم و جنگ نرم به دنبال اسقاط اندیشه‌های دینی بودند جنگ با این ها واجب است، اگر با جنگ نرم دنبال تضعیف نظام دینی بودند جنگ با این ها واجب است اگر دنبال این بودند که با اثر گذاری روی فکر جوان های مسلمان جامعه اسلامی را متزلزل کنند جنگیدن با اینان مهم است پس این هم نکته سوم که علت صدور فرمان قتال با این ها طعنه در دین است

نکته چهارم در جنگ نرم فرماندهان یا عروسک گردانان اصلی از کفار را باید شناسایی کرد و با آنها مقابله کرد زیرا آنان هستند که طراح فتنه اند آتش فتنه را شعله ور کردند همان هارا باید هدف اصلی در قتال قرار داد در حقیقت واجب است که ائمه ی کفر که نقش فرماندهی جنگ نرم را دارند و عملیات طعن را مدیریت می‌کنند این هارا به مجازات رساند طبیعی است در جنگ نرم دشمن روی نیرو های خودی سرمایه‌گذاری می‌کند و آنان را تحریک می‌کند ما در رابطه با نیرو های خودی که تحت تاثیر و تحریک دیگران اقداماتی کردند بیاناتی داریم که انشاالله در احکام مربوط به خودش مطلب را باز خواهیم کرد اجالتا این آیه هم به اعتقاد ما بر وجوب مقابله با دشمن در جنگ نرم دلالت دارد.